تب داغ «گنج» در انگلستان؛ گنجیابها چطور زندگی میکنند؟
فلزیابی اکنون در انگلستان بیشتر مورد توجه عموم قرار گرفته است. بیرون رفتن و پیدا کردن چیزی که سالها هیچکس نه آن را دیده و نه لمس کرده، یک سرگرمی جذاب است.
فرادید| مدتهاست که دیدن آدمهایی که با یک دستگاه فلزیاب و با هدستهایی روی سرشان در حال جستجو کردن زمین هستند، به یک منظرۀ عادی در دشتها و مزارع انگلستان تبدیل شده است.
به گزارش فرادید؛ قانونی بودن این فعالیت در انگلستان موجب شده که جستجوی گنج یا فلزات عتیقه به یک تفریح همگانی در انگلستان تبدیل شود. تقریبا هر روز خبر تازهای از یک کشف جالب توجه توسط یک جستجوگر آماتور در رسانهها منتشر میشود و این به نوبۀ خودش به بالا گرفتن تب گنجیابی منجر میشود.
نشریۀ گاردین اخیرا در مصاحبهای که با چند جویندۀ گنج انجام داده، تلاش کرده تا ما را به درون دنیای عجیب و گاهی هیجانانگیز این آدمها ببرد.
لوسی گِرِی، ۳۱ ساله، لینکلنشایر

این کار برای ما در دوران قرنطینه مثل یک شوخی شروع شد. دختر عموی من، الی، یک فلزیاب برای خودش خرید و من آن را به دست گرفتم. او هم فلزیابش را هیچوقت از من نگرفت! در دوران قرنطینه که هیچ کاری نداشتیم، این کار واقعاً سرگرمکننده بود. من از کودکی همیشه به تاریخ علاقه داشتم و در کنار پدرم با فلزیابی بزرگ شدم.
نحوه انجام این کارمان با هم کمی منحصر به فرد است: من اهداف را پیدا میکنم، بعد الی چاله حفر میکند و چیزی را کشف میکنیم. ما پس از یافتن نخستین سکه معتاد این کار شدیم: یک نیم پنی ۱۹۴۷. فکر کنم گاهیاوقات به فلزیابی برچسب کنه یا خوره میزنند. اما وقتی تجربهاش کنید، متوجه میشوید اگر از انجامش لذت میبرید، پس این برچسبها در واقع هیچ معنایی ندارند.
فلزیابی اکنون بیشتر مورد توجه عموم قرار گرفته است به ویژه با سریالهایی مانند Detectorists. وقتی دیدیم انجمنی در اینستاگرام وجود دارد، صفحهی خودمان را با نام Roman Found راهاندازی کردیم که اکنون بیش از ۵۵۰۰۰ دنبالکننده دارد. علاوه بر این، یک صفحه TikTok و یک کانال YouTube هم داریم. فکر کنم محبوبیت حسابهای ما احتمالاً به سرپرستی و توجه به جزئیات مربوط میشود: ما هر دو طراح هستیم و سعی میکنیم داستانهای یافتههایمان را با فیلمبرداری از هر کدام بازگو کنیم.
فلزیابی در سلامت روان من هم بسیار موثر است. من دچار تنوع عصبی هستم و تمرکز روی یک کار چیزی است که با آن مشکل دارم و فلزیابی جزو کارهایی است که اگر روی کار تمرکز نکنید، غیرممکن میشود. پرداختن به این کار باعث میشود در لحظه حضور داشته باشم و ذهنم را از سرگردانی در مکانهایی که نباید، باز میدارم.
این کار به من صبر و تمرکز آموخت. وقتی برای نخستین بار شروع به فلزیابی کردم، نمیتوانستم بیش از یک ساعت آن را انجام دهم اما حالا میتوانم یک روز تمام فلزیابی کنم.
الی بروس، ۲۳ ساله، لینکلنشایر

واقعاً خندهدار است، چون من آخرین کسی هستم که مردم انتظار دارند در TikTok حضور داشته باشند. اما ما دوستان صمیمی زیادی را از طریق رسانههای اجتماعی پیدا کردیم که اگر بخاطر فلزیابی نبود، هرگز با آنها آشنا نمیشدیم.
من در مورد هر چیزی که پیدا میکنیم تحقیق میکنم: میفهمم چیست، از کجا آمده و چندساله است. کارم اعتیادآور است. من همیشه به تاریخ و باستانشناسی علاقه داشتم و در جوانی دوست داشتم دیرینشناس شوم.
یکی از عجیبترین چیزهایی که پیدا کردیم، بطریهای خالی کِرِم دهه ۱۹۵۰ بود. ما حدود ۱۰ تا از آنها را در یک مکان در وسط این زمین پیدا کردیم و خیلی زود، شانس به ما رو کرد و یک سکه طلای هنری هفتم را پیدا کردیم. برای ما لحظهی فوقالعادهای بود، چون چنین چیزهایی زیاد پیدا نمیشود.
ما هیچوقت علاقهای به فروش چیزی نداریم. ما ۸ تا ۱۰ ساعت بیرون میرویم و ممکن است فقط با یک سکه نقره برگردیم. پس، برای ما، آن یک سکه نقره به دلیل تلاشی که برای یافتن آن کردیم، معنای زیادی دارد.
فکر کنم اگر میخواستیم این کار را جداگانه انجام دهیم، مجبور میشدیم تمام روز بیرون باشیم. این کاری است که ما با هم انجام میدهیم به هم انگیزه میدهیم. وقتی در مزرعه هستید، فضا فضای کاملاً آرامی است.
تام لاکینگ، ۳۱ ساله، نورفولک

تام لاکینگ با پیراهن و چکمههای چوب بری، بیل و فلزیاب در دست
پیدا کردن اشیاء قدیمی جذاب است. بیرون رفتن و پیدا کردن چیزی که سالها هیچکس نه آن را دیده و نه لمس کرده است و آدم با خودش فکر میکند: «این شئ حتماً ۱۵۰۰ سال قدمت دارد!»
وقتی ۲۱ساله بودم، یکی از دوستانم اجازه رفتن به این مزرعه در نورفولک را گرفت. ما به همین یک زمین دسترسی داشتیم و فکر کردیم: "خب، بسیار جالب به نظر میرسد. از آن زمان به بعد، یکی دو سال است که هر وقت توانستیم به آنجا رفتیم و مجموعهای از تکههای سنجاق سینه، قطعات فلزکاری آنگلوساکسون و سگکها را پیدا کردیم.
پیش از کریسمس ۲۰۱۴، یک روز تنهایی آنجا رفتم و با فلزیاب شروع به جستجو کردم تا ببینم آیا میتوانم یک شئ فلزی آنگلوساکسونی پیدا کنم. یک سیگنال عمیق و بزرگ دریافت کردم، ۲ فوت حفر کردم و در نهایت لبه یک کاسه برنزی بزرگ نمایان شد. آن را در جای خود گذاشتم، آن نقطه را علامتگذاری کردم و رفتم و با خدمات محیط زیست تاریخی شورای شهرستان نورفولک صحبت کردم. آنها ماه ژانویه بعد آمدند و ناحیهی کاسه و اطراف آن را کاوش کردند.
تحقیقات روی کاسه به اتمام رسید و گنج اعلام شد. در پایان، من و صاحبان زمین و موزهای (Norwich Castle) که خواهان تصاحب آن بود، در مورد ارزش کاسه به توافق رسیدیم. خود آویز ۱۴۰۰۰۰ پوند و باقی مجموعه کمی بیش از ۵۰۰۰ پوند ارزش داشت.

من یک چهارم این مبلغ را دریافت کردم. یک ربع برای من، یک ربع برای دوستم که برای ما اجازه گرفته بود، نیمی هم برای صاحب زمین. بعد از اینکه دانشگاه را ترک کردم، این سهم عادلانه هزینه ودیعه خانه من شد. این یافته مرا تشویق کرد که بروم و به طور حرفهای وارد باستانشناسی شوم، در حال حاضر، من در باستانشناسی تجاری کار میکنم.
سرگرمی جالبی است، اما به صبر زیادی نیاز دارد. ممکن است ساعتهای زیادی بگذرد و چیزی پیدا نشود. اما اگر صبور باشید، در نهایت به نتایج خواهید رسید.
مترجم: زهرا ذوالقدر