۹ تلنگر در زندگی که معمولاً خیلی دیر متوجه آن ها می شویم

۹ تلنگر در زندگی که معمولاً خیلی دیر متوجه آن ها می شویم

این تلنگر‌ها می‌توانند سخت، اما فوق‌العاده ارزشمند باشند. آن‌ها ما را وادار می‌کنند که توقف کنیم، فکر کرده و در آینده انتخاب‌های بهتری داشته باشیم.

کد خبر : ۱۷۷۹۹۱
بازدید : ۱۰۷

زندگی روش خاصی برای درس دادن به ما دارد. این درس‌ها از طریق تلنگر‌هایی آموخته می‌شوند که ما را وادار می‌کنند تا انتخاب‌های خود را مجدداً ارزیابی کنیم و اغلب اوقات، این هشدار‌ها دیرتر از آنچه که ما می‌خواهیم، اتفاق می‌افتند.

این تلنگر‌ها می‌توانند سخت، اما فوق‌العاده ارزشمند باشند. آن‌ها ما را وادار می‌کنند که توقف کنیم، فکر کرده و در آینده انتخاب‌های بهتری داشته باشیم.

۱) زمان منتظر کسی نمی‌ماند

بیایید با یک حقیقت کلی شروع کنیم، زمان می‌گذرد و تبعیضی قائل نمی‌شود. در واقع، زمان یکی از آن منابعی است که بعد از دست دادن، نمی‌توانیم آن را پس بگیریم.

شنیدن اینکه مردم بگویند «کاش این کار را زودتر انجام می‌دادم» یا «اگر زودتر این را می‌دانستم»، معمول است. این یکی از متداول‌ترین تلنگر‌هایی است که در زندگی ما کمی دیرتر اتفاق می‌افتد.

ما اغلب گرفتار مشغله‌های زندگی شده و از استفاده عاقلانه از زمان خود غافل می‌شویم. رویا‌ها و برنامه‌هایمان را به تعویق می‌اندازیم و قبل از اینکه متوجه شویم، سال‌ها می‌گذرد.

چه شروع پروژه‌ای باشد که همیشه می‌خواستید انجام دهید و چه بازدید از مکانی که همیشه آرزویش را داشتید، منتظر نمانید. زمان منتظر هیچکس نمی‌ماند، از هر ثانیه استفاده کنید.

۲) سلامتی ثروت است

ممکن است که گاهی ما آنقدر غرق جاه طلبی‌هایمان شویم که سلامتمان را نادیده بگیریم. بعضی از افراد در جوانی دیر می‌خوابند، به ندرت ورزش کرده و فکر می‌کنند که شکست‌ناپذیر هستند، تا اینکه یک روز زندگی به آن‌ها تلنگری بزند.

سلامتی واقعاً ثروت بزرگی است. هیچ مقدار پول یا موفقیت نمی‌تواند نبود سلامتی را جبران کند.

بدن شما با ارزش‌ترین دارایی‌تان است. با دقت و احترام با آن رفتار کنید. داشتن بدن سالم فقط مربوط به ظاهر نیست، بلکه احساس خوب از درون هم اهمیت زیادی دارد.

۳) شکست یک پله است

بسیاری از ما از شکست می‌ترسیم و آن را به چشم یک پایان قطعی می‌بینیم. اما در واقع، بسیاری از موفق‌ترین افراد جهان قبل از رسیدن به موفقیت بار‌ها شکست خورده‌اند.

به عنوان مثال توماس ادیسون را در نظر بگیرید. گزارش شده که او هزار تلاش ناموفق برای اختراع برق انجام داده است. وقتی یک خبرنگار از او پرسید که هزار بار شکست خوردن چه حسی دارد، ادیسون پاسخ داد: «من هزار بار شکست نخوردم، لامپ یک اختراع با هزار پله بود.»

به جای اینکه به شکست به عنوان یک بن‌بست نگاه کنید، آن را به عنوان یک فرصت یادگیری و پله‌ای به سوی موفقیت ببینید.

تا زمانی که دست از تلاش برندارید، واقعاً شکست نخورده‌اید. پس شکست‌های خود را بپذیرید، از آن‌ها درس بگیرید و به حرکت رو به جلو ادامه دهید.

۴) روابط مهم هستند

بعضی اوقات در تعقیب رویا‌ها و جاه طلبی‌های خود، اغلب اهمیت روابط خود را نادیده می‌گیریم و فراموش می‌کنیم که روابطمان را با خانواده، دوستان و عزیزانمان تقویت کنیم.

با این حال، با افزایش سن خود متوجه می‌شویم که دارایی‌های ما صرفاً مادی نیستند، بلکه این روابط هستند که اهمیت زیادی دارند. افراد نزدیک ما در زمان‌های سخت از ما حمایت کرده و در خوشحالی‌مان شریک می‌شوند.

برای افرادی که برای شما مهم هستند وقت بگذارید. از آن‌ها قدردانی کنید و در کنارشان باشید.

۵) با پول نمی‌توان شادی خرید

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که اغلب موفقیت را با ثروتمند بودن یکی می‌دانند. ما برای داشتن شغل پردرآمد و ماشین و خانه لوکس تلاش می‌کنیم. اما با پول نمی‌توان شادی را خرید.

البته پول مهم است و امنیت و آسایش را برای ما فراهم می‌کند. به ما امکان می‌دهد که چیز‌های شگفت‌انگیزی را تجربه کنیم، اما این همه چیز نیست.

خوشبختی واقعی از چیز‌هایی نشات می‌گیرد که آن‌ها را نمی‌توان با پول خرید، مانند عشق، سلامتی، آرامش ذهنی، روابط رضایت‌بخش و شادی‌های ساده زندگی.

اهداف مالی خود را دنبال کنید، اما اجازه ندهید که سایر جنبه‌های زندگی شما را تحت‌الشعاع قرار دهند.

موفقیت واقعی با اندازه حساب بانکی شما سنجیده نمی‌شود.

۶) پشیمانی بار سنگینی است

پشیمانی یک احساس قدرتمند است که می‌تواند بر قلب ما سنگینی کند. این احساس را زمانی تجربه می‌کنیم که به گذشته فکر کرده و آرزو می‌کنیم که کاش کار‌ها را به گونه‌ای متفاوت انجام می‌دادیم، بیشتر ریسک می‌کردیم، کلمات محبت‌آمیزتری می‌گفتیم یا زمان بیشتری را با افرادی که دوستشان داریم می‌گذراندیم.

پشیمانی تلنگری است که بسیاری از ما آن را خیلی دیر تجربه می‌کنیم. ما نمی‌توانیم گذشته را تغییر دهیم، بلکه تنها می‌توانیم از آن درس بگیریم.

این زنگ بیدارباش یادآوری است برای استفاده از فرصت‌ها، ابراز آزادانه عشق، بخشش و زندگی کردن به گونه‌ای که پشیمانی را به حداقل برساند.

زندگی برای «چه می‌شد اگر»‌ها بسیار کوتاه است. امروز انتخاب‌هایی داشته باشید که آینده‌تان از شما تشکر کند.

۷) عشق به خود بسیار مهم است

شاید فکر کنید که با فدا کردن خواسته‌های خود رضایت و محبت دیگران را جلب می‌کنید، اما این کار تنها شما را از خودتان غافل کرده و آسیبی جدی به جسم و روحتان وارد می‌کند.

قبل از اینکه بتوانید از دیگران مراقبت کنید، باید از خودتان مراقبت کنید.

عشق به خود یعنی احترام گذاشتن به نیاز‌ها و خواسته‌های خود، تعیین حد و مرزها و رفتار با مهربانی و احترام. این کار خودخواهانه نبوده و ضروری است.

باید تا آخر عمر با خودتان زندگی کنید. پس مطمئن شوید فردی هستید که دوست دارید با او وقت بگذرانید. با همان شفقت و درکی که در رفتار با دیگران دارید، با خود رفتار کنید.

۸) زندگی همیشه منصفانه نیست

هضم این موضوع برای اکثر ما سخت است. ما با این باور بزرگ می‌شویم که اگر سخت کار کنیم، زندگی به ما پاداشی عادلانه خواهد داد. با این حال، واقعیت اغلب متفاوت است.

افرادی که دوستشان داریم مریض می‌شوند، شغل خود را از دست می‌دهیم و گاهی اوقات افراد نالایق موفق می‌شوند. شاید ناعادلانه به نظر برسد، اما بخشی از زندگی است.

این تلنگر در مورد پذیرش ماهیت غیر قابل پیش‌بینی زندگی و یادگیری پیش رفتن در فراز و نشیب‌های آن است.

۹) شما قوی‌تر از آنچه که فکر می‌کنید هستید

در طول زندگی، ما با چالش‌هایی روبرو می‌شویم که قدرت و عزم ما را محک می‌زنند. در این مواقع است که متوجه می‌شویم چقدر انعطاف‌پذیر هستیم.

شما قوی‌تر از چیزی هستید که فکر می‌کنید. قبلاً با ناملایمات مواجه شده و قوی‌تر از قبل شده‌اید. قلبتان شکسته و خوب شده و اشتباهاتی کرده‌ و از آن‌ها درس گرفته‌اید.

این تلنگر یادآور قدرت درونی شماست. شما این قدرت را دارید که بر هر مشکلی که بر سر راهتان ظاهر می‌شود، غلبه کنید.

منبع: روزیاتو

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید