(تصاویر) ۷ مورد از بهترین خودروهای هاچبک تاریخ تویوتا

در اینجا با ۷ مورد از بهترین خودروهای هاچبک تاریخ تویوتا آشنا میشویم. این خودروها در زمان خود بسیار پرطرفدار بودند.
تویوتا به عنوان یکی از غولهای خودروسازی جهان شناخته میشود. این برند تقریباً در هر بخش از بازار خودرو حضور دارد و مترادف با خودروهایی با دوام، قابل اعتماد و کمحاشیه است. حتی با ظهور رقبای قدرتمندی مانند تسلا، همچنان جایگاه خود را در صدر جدول فروش حفظ کرده است.
بهترین خودروهای هاچبک تاریخ تویوتا
طراحی همیشه نقطه قوت اصلی تویوتا نبوده است. خودروهای این شرکت به جای ظاهر جذاب، بر عملکرد متمرکز بودهاند. اما آیا همیشه اینطور بوده است؟ نگاهی به چند مدل هاچبک تویوتا نشان میدهد که گاهی اوقات، طراحی و عملکرد میتوانند به طور همزمان در یک خودرو حضور داشته باشند.
Trueno AE86
به لطف مجموعه محبوب مانگا و انیمه “Initial D”، تویوتا اسپرینتر ترونو به یک افسانه در دنیای خودروهای ژاپنی تبدیل شد. در حالی که اسپرینتر معمولی یک خودروی کامپکت با مشخصات استاندارد بود، ترونو داستانی کاملاً متفاوت را روایت میکرد. این خودرو به صورت انحصاری به عنوان یک سدان سه درب یا کوپه دو درب با سقف شیبدار عرضه میشد.
نکته مهمتر اینکه، ترونو یک خودروی RWD بود که همین ویژگی آن را به نمادی برای دریفت تبدیل کرد. از هر نظر، ترونو در خط تولید تویوتا جایگاهی مشابه GR86 امروزی داشت. ترونو در بازارهای جهانی نیز عرضه میشد و در آمریکای شمالی با نام کرولا GT-S شناخته میشد.
طراحی AE86 به سرعت قابل تشخیص است. خطوط تیز و جعبهای، فرم مشخص مدلهای سدان، چراغهای جلوی جمعشونده در ترونو و چراغهای ثابت در مدلهای Levin، همگی از ویژگیهای بارز این خودرو بودند. طراحی ترونو نه تنها کاربردی بود، بلکه ظاهری جذاب نیز داشت. حتی بدون رنگآمیزی سیاه و سفید نمادین و نوشتههای فروشگاه توفو فوجیوارا روی درب راننده، ترونو AE86 یک خودروی نمادین در تاریخ تویوتا است و بیشک ظاهری جذاب دارد.
Celica Supra
در سلسله مراتب خودروهای اسپرت تویوتا، بالاتر از اسپرینتر ترونو، سلیکا به عنوان کوپه شاخص این برند میدرخشید. از سال ۱۹۷۸، با معرفی یک سطح تریم جدید در خانواده سلیکا، فصل تازهای در تاریخ خودروهای اسپرت ژاپنی رقم خورد که همان سوپرا بود. این خودرو یکی از بهترین خودروهای هاچبک تاریخ تویوتا به شمار میرود.
شاید باورکردنی نباشد، اما مانند بسیاری از خودروهای موفق دیگر، سوپرا نیز ابتدا به عنوان یک تریم خاص از سلیکا آغاز به کار کرد. در حالی که امروزه سوپرا به عنوان خودرویی اسپرت شناخته میشود، سلیکا سوپرا در آن زمان به عنوان یک خودروی لوکس شخصی با موتورهای ۶ سیلندر عرضه میشد.
سلیکا سوپرا که بر پایه سلیکا A40 ساخته شده بود، طراحی بسیار جذاب و مدرنی داشت. خطوط بدنه با الهام از شکل گوه معکوس، ظاهری امروزی به خودرو بخشیده بود. جزئیاتی مانند دریچههای پنجره عقب نیز بر جذابیت آن افزوده بودند. اگرچه این مدل از چراغهای جلو کشویی بینصیب مانده بود، اما طراحی کلی آن به قدری جذاب بود که این کمبود احساس نمیشد.
Celica (A60)
در اوایل دهه 1980، تویوتا سلیکا سوپرا به شهرتی قابل توجه دست یافته بود، اما این بدان معنا نبود که سلیکا استاندارد تولیدش متوقف شده باشد. نسل A60 که در سال 1981 معرفی شد، ویژگی شاخصی را به همراه آورد که در سالهای بعد به امضای مشخصه سلیکا تبدیل شد: چراغهای جلوی کشویی.
اگرچه این نسل از سلیکا با وجود سوپرا، گلگیرهای برجستهای داشت که ظاهری کمی شلوغ به آن بخشیده بود، اما سلیکا استاندارد طراحی بسیار تمیزتری داشت و به طور کلی خودرویی چشمنواز بود. تناسبهای بدنه به خوبی رعایت شده بود و صرفنظر از نوع بدنه، ظاهری جذاب داشت. لیفتبک با پنجره عقب بزرگتر، قطعاً ظاهری متمایزتر داشت، اما ناچبک نیز جذابیت خاص خود را داشت. آیا به چراغهای جلوی کشویی اشاره کردیم؟ چرخهای آلیاژی آن نیز با طراحی دهه ۱۹۸۰، ظاهری بسیار جذاب به خودرو بخشیده بود.
سلیکا استاندارد برخلاف سوپرا، هرگز با موتور شش سیلندر عرضه نشد. طیف گستردهای از موتورهای چهار سیلندر برای سلیکا استاندارد در نظر گرفته شده بود که برخی از آنها قدرت کافی برای پشتیبانی از ظاهر اسپرت خودرو را داشتند. سوپرای این نسل نیز خودرویی بسیار محبوب و دوستداشتنی بود.
Prius (نسل پنجم)
در تاریخ صنعت خودرو بحثبرانگیزتر از تویوتا پریوس وجود نداشته است. پریوس که در اواخر دهه ۹۰ میلادی بهعنوان یکی از اولین خودروهای هیبریدی در ژاپن رونمایی شد، به موضوعی داغ تبدیل شد. از یک سو، پریوس خودرویی با عملکرد زیستمحیطی چشمگیر بود و به سرعت به نمادی از سبک زندگی دوستدار محیط زیست تبدیل شد. از سوی دیگر، طراحی خاص و عملکرد متفاوت آن، انتقادات بسیاری را برانگیخت. بسیاری از منتقدان، طراحی آیرودینامیک و ظاهر غیرمتعارف پریوس را مورد تمسخر قرار میدادند.
اما تویوتا به این انتقادات بیتفاوت نبود. در نسل جدید پریوس، شاهد یک تحول اساسی در طراحی هستیم که آن را از نسلهای قبلی و حتی سایر محصولات تویوتا متمایز میکند. طراحی جسورانه و خط سقف پایین، پریوس را به خودرویی جذاب تبدیل کرده است. علاوه بر طراحی بهبودیافته، پریوس جدید عملکردی به مراتب بهتر از گذشته دارد.
GR Yaris
جهان رالی مدتهاست که مفهوم خودروی استاندارد همولوگ را کنار گذاشته است، اما تویوتا تصمیم گرفت خلاف جریان شنا کرده و یک نمونه از آن را تولید کند، حتی اگر نیازی به آن وجود نداشت. یاریس همیشه به عنوان یک خودروی قابل اعتماد و کاربردی شناخته میشد، اما جذابیت چندانی نداشت. GR یاریس اما این تصور را به طور کامل زیر سؤال میبرد.
این خودرو بدنهای سه در دارد که در هیچ مدل دیگری از یاریس یافت نمیشود. طراحان تویوتا سپس با برجسته کردن گلگیرها، جلوپنجرهای تهاجمی با ورودیهای هوای بزرگ و کاربردی، دیفیوزر عقب و دو خروجی اگزوز و رینگهای آلیاژی چند پره، ظاهری بسیار اسپرت به آن بخشیدهاند.
GR Corolla
این خودرو یکی از بهترین خودروهای هاچبک تاریخ تویوتا محسوب میشود. در حالی که یاریس فعلی ساختار خوبی دارد، GR یاریس به وضوح نشان میدهد که برای عملکرد ساخته شده است. شاید طراحی آن را زیباترین ندانیم، اما بدون شک بسیار متمایز است و به راحتی میتوان آن را از دیگر مدلهای یاریس با موتور 300 اسب بخاری و سیستم چهارچرخ محرک تشخیص داد. همچنین باید از مهندسان تویوتا به خاطر طراحی یک بدنه سه در اختصاصی برای این نسخه محدود از یاریس قدردانی کرد.
همانقدر که GR یاریس هیجانانگیز و جذاب بود، هیچگاه در بازار آمریکای شمالی عرضه نشد. اما خوشبختانه، تویوتا برای جبران این موضوع، GR کرولا را معرفی کرد. اصول کلی این دو خودرو بسیار شبیه هم است، با این تفاوت که در GR کرولا، از پلتفرم کرولا به عنوان پایه استفاده شده و بدنهی آن طراحی کاملاً سفارشی ندارد.
البته این به معنای ضعف GR کرولا نیست. این خودرو نیز دارای گلگیرهای برجسته، ورودیهای هوای بزرگ در قسمت جلو و سیستم اگزوز سهگانه است. یعنی برای هر سیلندر یک خروجی اگزوز در نظر گرفته شده که یکی از آنها دقیقاً در مرکز دیفیوزر عقب قرار دارد. GR کرولا با وجود داشتن پنج در، با ویژگیهای اسپرتتر این موضوع را جبران میکند. نسخه Morizo این خودرو، با حذف کامل صندلیهای عقب، وزن کلی را کاهش داده و عملکرد آن را در پیست مسابقه بهبود بخشیده است.
Crown Sport
از نظر فنی، این خودرو یک کراساور محسوب میشود اما با توجه به طراحی ظاهری و ارتفاع نسبتاً کم آن از سطح زمین، اغلب به عنوان یک هاچبک در نظر گرفته میشود. چند سال پیش، تویوتا تعهد داد که نام کراون را احیا کرده و آن را به یک برند مستقل تبدیل کند. بازار آمریکای شمالی کراساور و شاسیبلند Signia را دریافت کرد، اما مدل اسپرت از این مجموعه جا ماند.
کراون اسپرت نیز مانند دو مدل دیگر، یک کراساور محسوب میشود. همانطور که از نامش پیداست، رویکردی اسپرتتر به شاسیبلندهای کامپکت داشت. این رویکرد در تمام جزئیات آیرودینامیکی، رینگهای آلیاژی مشکی بزرگ و رنگهای بیرونی جسورانه مانند این قرمز به خوبی مشهود است.
برخی افراد شباهتهایی بین این خودرو و فراری پوروسانگوئه قائل شدهاند. با کمی دقت، میتوان این شباهتها را تأیید کرد. این موضوع نشان میدهد که یک کراساور کامپکت هیبریدی لزوماً نباید طراحی خستهکننده یا ظاهری نامتعارف داشته باشد. کراون اسپرت در واقع یک نمونه بسیار خوب از طراحی بیرونی است که قطعاً توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند.
منبع: خبرآنلاین