حقوق گرفتن نباید تنها انگیزه کاری شما باشد
کافی است خود را به جای کسانی بگذارید که به محصولات و خدمات شما نیاز دارند و پس از استفاده از آنها شاد خواهند شد.
کد خبر :
۴۱۰۷۲
بازدید :
۱۵۹۴
بهطور کلی، مشکلی که بسیاری از ما با آن دست به گریبان هستیم، ناتوانی ما در برقراری ارتباط با کاری است که در حال انجامش هستیم.
به گزارش دنیای اقتصاد، شما حتما باید بفهمید و بدانید که چرا کاری را انجام میدهید و این چرایی چیزی جدا از ماهیت آن کار است. این به آن معنا است که باید آگاهی کاملی از نتایج و دستاوردهای احتمالی کارتان و چگونگی شاد کردن خود و دیگران از این طریق به دست آورید.
به گزارش دنیای اقتصاد، شما حتما باید بفهمید و بدانید که چرا کاری را انجام میدهید و این چرایی چیزی جدا از ماهیت آن کار است. این به آن معنا است که باید آگاهی کاملی از نتایج و دستاوردهای احتمالی کارتان و چگونگی شاد کردن خود و دیگران از این طریق به دست آورید.
بنابراین، چنانچه کاری که در حال انجامش هستید را خستهکننده، یکنواخت و بیفایده میدانید، حتما فهرستی از راههای شاد کردن دیگران از طریق انجام آن کار تهیه کنید و تکمیل این فهرست را تا زمان رسیدن به یک یا چند دلیل روحیهبخش و انگیزهدهنده ادامه دهید.
باید به این امر ایمان قلبی داشته باشید که هدف عمیقتری در کارتان وجود دارد و صرف حقوق گرفتن و دستمزدتان نباید به شما انگیزه دهد. اگر واقعا بخواهید بهرهوری و شادی در کارتان را افزایش دهید، باید بهطور دقیق و روشن بدانید که چه چیز آن کار به شما هیجان میدهد.
باید به این امر ایمان قلبی داشته باشید که هدف عمیقتری در کارتان وجود دارد و صرف حقوق گرفتن و دستمزدتان نباید به شما انگیزه دهد. اگر واقعا بخواهید بهرهوری و شادی در کارتان را افزایش دهید، باید بهطور دقیق و روشن بدانید که چه چیز آن کار به شما هیجان میدهد.
اگر به کاری که انجام میدهید ایمان داشته باشید، راحتتر میتوانید با وظایفی که به شما محول میشود، ارتباط برقرار کنید. افرادی که نسبت به کارشان احساس رضایت و خرسندی دارند، همه کار میکنند تا آن وظایف را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.
بهطور کلی، مشکلی که بسیاری از ما با آن دست به گریبان هستیم، ناتوانی ما در برقراری ارتباط با کاری است که در حال انجامش هستیم. اگر به محصول یا خدماتی که به مشتریانتان عرضه میکنید اعتقاد ندارید، باید در فکر یافتن شغل جدیدی برای خود باشید و اگر حس میکنید که شرکتتان در حال منحرف شدن از ارزشهای اولیهاش است، باید راهی برای تجدید نظر در ارتباط خود با آن شرکت با تغییر مسیر کاریتان پیدا کنید.
در سوی مقابل، چنانچه نسبت به آنچه در حال انجامش هستید، احساس علاقه میکنید، بکوشید تا آن علاقه را به عشقی آتشین تبدیل کنید.
شما هم باید راهی برای برقراری ارتباط با کارتان بیابید و من توصیه میکنم این کار را با تهیه فهرستی از تمام جنبههای ارزشآفرین محصولات و خدماتی که به دیگران ارائه میدهید، آغاز کنید.
شما هم باید راهی برای برقراری ارتباط با کارتان بیابید و من توصیه میکنم این کار را با تهیه فهرستی از تمام جنبههای ارزشآفرین محصولات و خدماتی که به دیگران ارائه میدهید، آغاز کنید.
پس از تهیه این فهرست، بررسی کنید که کدامیک از این جنبهها به ندای قلبی و احساسات شما نزدیکتر است و سپس بکوشید این جنبهها را گسترش داده و آنها را به عنوان انگیزه و محرک کارتان قرار دهید. باید این موارد را روی کاغذ نوشته و آنها را در جایی در معرض دیدتان قرار دهید و هر گاه که در کارتان دچار ناامیدی، بیانگیزگی و خستگی شدید، به این نوشتهها نگاه کنید و از آنها انرژی بگیرید.
کافی است خود را به جای کسانی بگذارید که به محصولات و خدمات شما نیاز دارند و پس از استفاده از آنها شاد خواهند شد. به هر حال، اگر با تمام این ترفندها باز هم نتوانستید با کارتان ارتباط برقرار کنید، آنگاه باید به فکر تجدید نظر در شغل، کارفرما یا شرکتتان بیفتید و ارزشهای مورد قبولتان را در جایی دیگر پیگیری کنید.
۰