(تصاویر) ۱۰ فیلم که به پیشنهاد مارگو رابی باید ببینید
مارگو رابی متولد سال ۱۹۹۰ است و حالا ۳۳ سال دارد. رابی در کوئینزلند بزرگ شد. او سپس تحصیلات دانشگاهی را در کالج سامرست از سر گذراند و از سال ۲۰۰۸ و حضور در مجموعهی تلویزیونی «همسایهها» (Neighbours) فعالیت هنری خود به عنوان یک بازیگر را آغاز کرد.
از زمان نخستین حضور مارگو رابی در یک فیلم سینمایی به عنوان بازیگر که با فیلم «گرگ وال استریت» (Wolf of Wall Street) رخ داد، رابی درگیر پروژههای سینمایی مختلفی شده است؛ از فیلمهای ابرقهرمانی گرفته تا فانتزی و درامهای زندگینامهای.
با توجه به انتخابهای تیزبینانه و دقیقی که این ستارهی سینما در رابطه با فیلمهایی که میسازد و شخصیتهای سینماییای که به آنها حیات میبخشد دارد، به نظر میرسد که او از یک نگاه سینمایی درخشان و متفاوت بهره میبرد. فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی به خوبی ما را با سلیقهی هنری این بازیگر هالیوودی که امروزه یکی از پرکارترین بازیگران آمریکا است آشنا میسازد.
به خصوص آن چه میتواند برای طرفداران رابی در رابطه با این لیست جذاب باشد، سلیقهی متنوع رابی در رابطه با فیلمهای سینمایی است. در بین فیلمهای پشنهادی مارگو رابی نامهای مختلفی به چشم میخورند؛ از فیلمهای کودکانهای مانند «جرج جنگل» (George of the Jungle) که رابی خاطرات زیادی با آن دارد گرفته تا شاهکاری از استنلی کوبریک به نام «دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» (Dr. Strangelove, or How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb).
فیلمهایی که رابی به عنوان فیلمهای پیشنهادی خود انتخاب کرده است، فیلمهایی هستند که یا رابی با آنها خاطرات زیادی دارد و برای او نوستالژیک هستند، یا بر زندگی او به روشهای گوناگون تاثیر گذاشتهاند و یا بر روی آثاری که او ساخته و نقشهایی که آفریده است تاثیرگذار بودهاند.
مارگو رابی متولد سال ۱۹۹۰ است و حالا ۳۳ سال دارد. رابی در کوئینزلند بزرگ شد. او سپس تحصیلات دانشگاهی را در کالج سامرست از سر گذراند و از سال ۲۰۰۸ و حضور در مجموعهی تلویزیونی «همسایهها» (Neighbours) فعالیت هنری خود به عنوان یک بازیگر را آغاز کرد.
بعد از «همسایهها» رابی در یک سریال تلویزیونی دیگر نقشآفرینی کرد و سپس سال ۲۰۱۳ به واسطهی یکی از شاهکارهای مارتین اسکورسیزی با لئوناردو دیکاپریو همبازی شد و بلافاصله تبدیل به یکی از ستارههای محبوب هالیوود گردید. رابی تا به امروز ۳ مرتبه نامزد دریافت جایزهی اسکار شده است: بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای فیلم «من تونیا هستم» (I, Tonya)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «بامشل» (Bombshell) و بهترین فیلم برای «باربی» (Barbie).
۱۰. جرج جنگل (George of the Jungle)
- سال تولید: ۱۹۹۷
- کارگردان: سام ویسمن
- بازیگران: براندن فریزر، لزلی من، جان بنت پری، ریچارد راوندتری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
اگرچه ممکن است این انتخاب مارگو رابی خیلیها را شگفتزده کند، اما نخستین فیلم از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی، فیلم «جرج جنگل» از سام ویسمن است. یک فیلم کمدی ماجراجویانهی آمریکایی که بر اساس سریال تلویزیونیای محصول سال ۱۹۶۷ به همین نام ساخته شده است.
براندن فریزر که سال گذشته توانست اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را برای فیلم «نهنگ» (The Whale) از دارن آرونوفسکی به دست آورد، ستارهی اصلی این فیلم است. این فیلم داستان مردی را دنبال میکند که در جنگل توسط میمونها بزرگ شده است و عاشق یک دختر ثروتمند آمریکایی میشود.
در یکی از مصاحبههای جذاب خودش با یک کانال اینترنتی، رابی اعتراف کرد که این فیلم سرگرمکننده که تحت تاثیر شخصیت تارزان ساخت شده است، نخستین فیلمی بود که او در سینما آن را تماشا کرده. بنابراین علاقهی زیاد رابی به این فیلم خیلی هم تعجب برانگیر نیست.
رابی دربارهی این فیلم گفت: «به عنوان یک کودک چندینبار این فیلم را تماشا کردم. عاشق این فیلم هستم. بعد از دیدن این فیلم تبدیل به یکی از طرفداران پر و پاقرص براندن فریزر شدم. حالا یکی دو سالی میشود که این فیلم را ندیدهام. باید دوباره نگاهش کنم.» «جرج جنگل» یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است که طرفداران این بازیگر برای شناختن بیشتر او میتوانند تماشایش کنند.
فیلمنامهی این فیلم را دانا اولسن و آدری ولز بر اساس داستانی از دانا اولسن که اقتباسی بود از سریال «جرج جنگل» از جی وارد و بیل اسکات نوشتهاند. این فیلم را شرکت والت دیزنی ساخت و در شانزدهم جولای ۱۹۹۷ این فیلم برای نخستینبار اکران شد. فیلم «جرج جنگل» با بودجهی ۵۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۱۷۴ میلیون دلار بفروشد. سال ۲۰۰۳ فیلمی با عنوان «جرج جنگل ۲» به عنوان ادامهای مستقیم برای این فیلم ساخته شد که بیشتر بازیگران فیلم اول در آن حضور نداشتند. «جرج جنگل» فیلمی است خانوادگی که میتواند با مضامین کمیک خود شما را به خنده بیاندازد.
۹. رابین هود: مردانی در لباس چسبان (Robin Hood: Men in Tights)
- سال تولید: ۱۹۹۳
- کارگردان: مل بروکس
- بازیگران: کری الویس، ریچارد لویس، کورنبرگ ریس، امی یاسبک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
مانند «جرج جنگل»، «رابین هود: مردانی در لباس چسبان» هم فیلمی نیست که طرفداران مارگو رابی انتظار داشته باشند آن را در بین فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی ببینند، اما بیشک باید این فیلم را یکی از فیلمهای محبوب این بازیگر دانست. کری الویس در این فیلم ایفاکنندهی نقش اصلی است. این فیلم مل بروکس مانند بسیاری دیگر از فیلمهای این کارگردان، یک کمدی دیوانهکننده است که میتواند مخاطبان را از خنده به اشک ریختن بیاندازد. بروکس در این فیلم باز هم نگاه متفاوت خود را به مخاطبان سینمایی نشان داده است و اینبار به سراغ یک داستان عامیانهی قدیمی و محلی رفته است.
در همان مصاحبه که پیشتر به آن اشاره کردیم، وقتی از رابی پرسیده شد که چه فیلمی را به عنوان یک کودک دیده است که نباید میدید، او از این فیلم به عنوان یکی از فیلمهای محبوب کودکی خود یاد کرد. رابی در این باره گفت: «این فیلم پر بود از کنایه و احتمالا تماشای آن و بعدتر نقل قول کردن از آن برای یک بچهی پنج ساله خیلی مناسب نبود.» اگرچه «رابین هود: مردانی در لباسهای چسبان» برای همهی سنین مناسب نیست، با این حال فیلمی است لذتبخش، سرشار از لحظات بامزه و احمقانه دربارهی رابین هود. به عقیدهی بسیاری از منتقدان سینمایی، این بهترین فیلمی است که دربارهی شخصیت رابین هود ساخته شده.
اگرچه این فیلم در زمان اکران نقدهای متقاوتی دریافت کرد، اما توانست با بودجهی ۲۰ میلیون دلاری خود، ۷۲ میلیون دلار بفروشد و تبدیل به فیلمی سودده شود. به عقیدهی بسیاری از منتقدان اگر این فیلم را با سایر فیلمهای بروکس مقایسه کنیم، باید آن را فیلمی ضعیف بنامیم، اما اگر او را با سایر فیلمهای رابین هود مقایسه کنیم، با یکی از بهترینها طرف هستیم.
بروکس برداشتی منحصر به فرد از داستان رابین هود به مخاطبان ارائه میدهد و موفق میشود آنها را وقتی که غرق داستان میشوند در معرض شوخیها و کنایههای تیز و برندهی خود قرار دهد. این فیلم یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است که اگر طرفدار فیلمهای کمدی هستید، باید ببینید.
۸. عنصر پنجم (The Fifth Element)
- سال تولید: ۱۹۹۷
- کارگردان: لوک بسون
- بازیگران: بروس ویلیس، گری اولدمن، میلا یوویچ، ایان هولم
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
در این فیلم کالت کلاسیک، بروس ویلیس و یک میلا یوویچ جوان نقشآفرینی میکنند. وقایع این فیلم در یک دنیای عجیب، رنگارنگ و ضد آرمانی در آیندهای نزدیک رخ میدهند. این فیلم داستان یک رانندهی تاکسی را روایت میکند که طی وقایعی تبدیل به چهرهی مرکزی در جستوجو برای پیدا کردن یک سلاح کهکشانی افسانهای میشود.
سلاحی که میتواند شیطان و آقای زورگ را نابود کند. بسون با این فیلم خود یکبار دیگر به جهان فیلمهای علمی-تخیلی سفر میکند و باز هم موفق میشود داستانی درخشان را بدون هیچ اشتباهی روایت کند. این فیلم به عنوان یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی میتواند مورد توجه علاقهمندان به ژانر علمی-تخیلی قرار بگیرد.
با گذشت سالها، «عنصر پنجم» تبدیل به یکی از آن فیلمهایی شده است که طرفدارن دوآتیشه و مخصوص خود را دارد. این فیلم به دنبال بازیهای درخشان بازیگرانش، خلاقیت بیبدیلش از نظر داستانی و تصاویر خارقالعادهاش توانسته است تبدیل به یکی از فیلمهای ماندگار در ژانر فیلمهای فانتزی و علمی-تخیلی شود.
به نظر رابی این فیلم بسون یکی از فیلمهایی است که هر کسی به سینما علاقه دارد باید آن را ببیند. آن چه بیش از همه باعث جذب شدن رابی به این فیلم شد، نقشآفرینی درخشان یوویچ بود. رابی در مصاحبهای با بفتا دربارهی این فیلم گفت: «من دیوانهی «عنصر پنجم» شده بودم و به خصوص شخصیت آن دختر بچه.»
بسون داستان این فیلم را بر اساس داستانی بازنویسی کرد که وقتی ۱۶ سال داشت آن را نوشته بود. سپس خود بسون با همراهی رابرت مارک کارمن فیلمنامهی «عنصر پنجم» را بر اساس داستان بسون نوشتند. بسون دوست داشت این فیلم را در فرانسه بسازد، اما از آن جایی که نتوانست موقعیتهای مکانی مناسب را پیدا کند، ساختن این فیلم را در لندن آغاز کرد.
این فیلم علمی-تخیلی و فانتزی با بودجهی ۹۰ میلیون دلاری ساخته شد و در نهایت توانست نزدیک به ۲۶۴ میلیون دلار بفروشد. «عنصر پنجم» نامزد دریافت اسکار بهترین ترکیب صدا شد، اما نتوانست آن را به دست بیاورد. جایزهی بزرگ تکنیکی از جشنوارهی فیلم کن فرانسه به این فیلم رسید و این فیلم توانست جایزهی بهترین جلوههای ویژه را از جشنوارهی فیلم بفتا به دست آورد.
۷. قاپزنی (Snatch)
- سال تولید: ۲۰۰۰
- کارگردان: گای ریچی
- بازیگران: برد پیت، جیسون استاتهام، وینی جونز، آلن فورد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
بازیگران درخشان این فیلم یکی از عوامل اصلی ماندگاری آن هستند. این فیلم درام جنایی داستان گروهی از خلافکاران لندنی را روایت میکند؛ گروهی از برگزارکنندگان مسابقات بوکس زیر زمینی، یک روسیهای گانگستر، قماربازهای خشن، دزدهای آماتور و تازهکار و جواهرفروشهای یهودی. همهی این افراد خلافکار با یکدیگر وارد رقابتی مرگبار میشوند و هر کدام آنها در تلاش است تا الماسی بسیار ارزشمند را زودتر از دیگران به دست آورد. گای ریچی و فیلمهای سرشار از اکشن او امروزه هم طرفداران زیادی دارد. ریچی از همان سالهای ابتداییاش به عنوان یک فیلمساز به ساختن چنین فیلمهایی علاقه نشان داد و از «قاپزنی» میتوان به عنوان یکی از نخستین فیلمهایی یاد کرد که ریچی در آن تواناییهای دیوانهکنندهی خودش در خلق کردن هیجان را به تصویر کشانده است.
«قاپزنی» که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است، فیلمی هیجانانگیز است که به عقیدهی بسیاری یکی از بهترین فیلمهای کمدی جنایی تاریخ است. این فیلم به دنبال صحنههای اکشن پشت سر هم خود و لحظات کمدی لذتبخشاش به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ژانر خودش در تاریخ سینما شناخته میشود. به نظر میآید این فیلم کالت کلاسیک خیلی رابی را تحت تاثیر قرار داده است و این تاثیر پذیرفتن رابی از این فیلم خیلی هم باعث شگفتی نیست. رابی طی مصاحبهای که بعد از درخشیدن در فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time… in Hollywood) با یکی از کانالهای اینترنتی انجام داد، گفت: «این فیلم را صد بار دیدهام.»
فیلمنامهی «قاپزنی» را هم خود گای ریچی نوشته است. این فیلم توانست در گیشه با موفقیت چشمگیری روبهرو شود و بیش از ۸۳ میلیون دلار بفروشد. این در حالی است که بودجهی این فیلم تنها ۱۰ میلیون دلار بود. یکی از منتقدان سرسخت این فیلم که در نیویورک تایمز کار میکرد و از این فیلم ریچی راضی نبود دربارهی آن نوشت: «به نظر میآید آقای ریچی وقتی که باید به جلو حرکت کند، رو به عقب گام بر میدارد.» منتقدی دیگر که از طرفداران این فیلم بود آن را فیلمی رنگارنگ، سرشار از شخصیتهای جذاب، دیالوگهای پرسرعت و کمدی تلخی دلانگیز دانست. «قاپزنی» یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است که میتواند بینندگان علاقهمند به زانر اکشن را میخکوب کند.
۶. داستان عاشقانهی واقعی (True Romance)
- سال تولید: ۱۹۹۳
- کارگردان: تونی اسکات
- بازیگران: کریستین اسلیتر، پاتریشا آرکت، وال کیلمر، دنیس هاپر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«داستان عاشقانهی واقعی» را تونی اسکات بر اساس فیلمنامهای از کوئنتین تارانتینو ساخته است. این فیلم یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است که اگر به ژانر عاشقانه و جنایی علاقه دارید، باید ببینید. بازیگران درخشان این فیلم یکی از دلایل جذابیت آن هستند؛ از کریستین اسلیتر و پاتریشا آرکت و دنیس هوپر گرفته تا گری اولدمن و وال کیلمر و کریستوفر واکن. داستان عاشقانهی غیر سنتی این فیلم حول محور یک فرد عاشق فرهنگ عامه میگردد که از موادفروش همسر جدیدش کوکائین میدزدد تا بتواند آن را در هالیوود بفروشد و پول کلانی به جیب بزند.
جذابیت حقیقی «داستان عاشقانهی واقعی» در داستانسرایی متفاوت آن و قهرمانهای دوستداشتنیاش نهفته است. طبق گفتهی رابی که عاشق شخصیت پیت در این فیلم است، فیلم اسکات یکی از بهترین صحنههای عاشقانهی تاریخ سینما را در خودش جای داده است. این ستاره همچنین در مصاحبهای با امتیوی دربارهی این فیلم گفت: «من هنگام ازدواج، با موسیقی فیلم «داستان عاشقانهی واقعی» در راهرو قدم زدم و به حجله رفتم.» تا به امروز، «داستان عاشقانهی واقعی» همچنان به دنبال فیلمنامهی بیمانند خود، عاشقانهی بینظیرش و اکشن به یادماندنیاش فیلمی پر طرفدار است.
۵. کاباره (Cabaret)
- سال تولید: ۱۹۷۲
- کارگردان: باب فاسی
- بازیگران: لایزا مینهلی، مایکل یورک، جوئل گری، فریتز وپر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
این فیلم که لیزا مینهلی بازیگر نقش اصلی آن است داستان یک سرگرمکنندهی عمومی را روایت میکند که در دوران جمهوری ویمر آلمان در برلین وارد رابطههای عاشقانه با دو مرد میشود. این در حالی است که حزب نازی به تدریج در حال قدرت گرفتن است. داستان این فیلم بر اساس نمایشنامهی «من یک دوربین هستم» از جان ون دروتن و رمان «خداحافظی با برلین» از کریستوفر ایشروود سال ۱۹۳۹ نوشته شده است. این فیلم موزیکال باب فاسی که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است، هم میتواند مخاطبان را سرگرم کند و هم میتواند با توجه به داستان پر تنش خود مخاطبان را نسبت به سرنوشت شخصیتهایش علاقهمند نماید.
اگرچه این فیلم موزیکال شاید فیلم محبوب تمام طرفداران سینما نباشد، اما بیشک هر کسی که از ژانر موزیکال لذت میبرد، دوست دارد حداقل یکبار این فیلم را تماشا کند. «کاباره» یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما است که باید حداقل یک بار آن را تماشا کرد. این فیلم به دنبال نقشآفرینیهای درخشان بازیگران خود، پیش رو بودن در ژانر و پیامی که دربارهی فساد و سواستفادههای جنسی به مخاطبان خود میدهد، در سینما ماندگار شده است.
طراحیهای رقص حسابشدهی باب فاسی هم زیبایی این فیلم را دو چندان کرده است. شاید از خودتان بپرسید که مارگو رابی چرا این فیلم را دوست دارد. رابی در مصاحبهاش در اینباره گفت: «این فیلم نشاطآور است. شما در حال تماشای لیزا مینهلی هستید. هم موسیقی وجود دارد و هم کلی چیزهای دیگر، اما در کنار تمام اینها مفاهیم عمیقی هم در دل داستان جای گرفتهاند؛ مفاهیم سیاسی، اجتماعی و شخصیتی.»
این فیلم که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است در ۱۰ رشته نامزد اسکار شد و توانست ۸ اسکار بگیرد؛ از جمله اسکار بهترین کارگردان، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین فیلمبرداری و بهترین تدوین. ۷ جایزهی بفتا از جمله بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از دیگر دستآوردهای این فیلم بودند.
«کاباره» در مراسم گلدن گلوب هم خوش درخشید و توانست ۳ جایزهی گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی، بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم موزیکال یا کمدی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در یک فیلم موزیکال یا کمدی را به دست آورد. این فیلم با بودجهی ۴.۶ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۴۲.۸ میلیون دلار بفروشد.
۴. هارولد و ماد (Harold and Maude)
- سال تولید: ۱۹۷۱
- کارگردان: هال اشبی
- بازیگران: روث گوردون، باد کورت، الن گیر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«هارولد و ماد» هال اشبی فیلمی است دربارهی پیوند دو شخصیت متضاد؛ یکی از این شخصیتها هارولد (باد کورت) هفده ساله است که جوان است و ثروتمند و دیگری پیرزنی است به نام ماد (روث گوردون). این دو برای اولینبار در یک مراسم ختم با یکدیگر آشنا میشوند.
طی زمان آشنایی آنها با یک دیگر، این پیر زن به مرد جوانی که ذهنش به شدت درگیر مسئلهی مرگ شده است میآموزد که آن چه بیش از مرگ حائز اهمیت میباشد، درست زندگی کردن است. اگر با آثار سینمایی هال اشبی آشنا باشید، بیشک میدانید که خلق موقعیتهای عجیب و گاها ناممکن یکی از اصلیترین ویژگیهای آثار او است. این فیلم که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است، میتواند ذهن مخاطبان را درگیر داستان خودش کند.
با عناصری از کمدی تلخ، این درام وجودگرای محصول ۱۹۷۱، توانست توجه بسیاری از مخاطبان را به دنبال خط روایی بحث برانگیز خود جلب نماید. امروزه از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانهی تاریخ سینما یاد میشود. برای رابی، «هارولد و ماد» به چند دلیل مختلف یکی از بهترین فیلمهای تاریخ است.
رابی بزرگترین دارایی این فیلم را بازیگر زن نقش اصلی آن میداند. او در این باره گفت: «شاید این شخصیت محبوبترین شخصیت زن تاریخ سینما از نظر من باشد. هال اشبی بیشک نابغه بود. همهچیز دربارهی این فیلم درگیرکننده است؛ از دنیای خاص و عجیبش و لحن روایی متفاوتاش گرفته تا احساسی که در مخاطب ایجاد میکند و افکاری که جرقهاش را میزند. تماشای این فیلم یک تجربهی احساسی نادر است.»
۳. بیل را بکش: جلد اول (Kill Bill: Volume 1)
- سال تولید: ۲۰۰۳
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: اوما تورمن، لوسی لو، دیوید کارادین، دریل هانا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
یکی از بهترین فیلمهای تارانیتنو تا به امروز، فیلم «بیل را بکش» است. این فیلم داستان یک زن که قاتلی بازنشسته است را روایت میکند. او میخواهد انتقام خودش را بعد از این که از کمایی چهار ساله بیرون میآید از تیم قاتلها بگیرد؛ کسانی که به او خیانت کردند و سعی کردند او را به قتل برسانند. این فیلم به دنبال صحنههای اکشن جذابش و البته سبک روایی متفاوتی که تارانتینو به آن وارد کرد، توانست خیلی زود توجه مخاطبان و منتقدان سینمایی را به خودش جلب کند. این فیلم یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است که اگر به کشت و کشتار علاقه دارید، باید ببینید. نقش شخصیت عروس که به دنبال انتقام است را در این فیلم اوما تورمن ایفا می کند.
بیدلیل نیست که از فیلمهای «بیل را بکش» به عنوان یکی از بهترین فیلم های هنری دههی ۲۰۰۰ یاد میشود. یکی از مهمترین دلایل جذابیت این مجموعه فیلمها شخصیت زن نقش اصلی است که تمام بار داستان را به دوش میکشد. البته در کنار این شخصیت مهم، روایت تارانتینویی این فیلم و صحنههای اکشن خیرهکندهاش هم در تاثیرگذاری آن بر مخاطب بیتاثیر نیستند.
رابی دربارهی این فیلم گفت: «همانطور که مشخص است، یکی از بهترین شخصیتهای زن نقش اصلی تاریخ سینما در این فیلم دیده میشود. این فیلم تمام آن چه در رابطه با ژانر اکشن و داستان انتقامجویانه وجود دارد را تعریف کرد. خشونت فراوان این فیلم به خوبی در قالب سبک بصری مخصوص آن قرار گرفته است. «بیل را بکش»، یک دنیا، یک لحن و یک تصویر ذهنی است که به خوبی ساخته شده.»
قسمت نخست این مجموعه فیلمها را تارانتینو با بودجهای ۳۰ میلیون دلاری ساخت و این فیلم توانست در گیشه نزدیک به ۱۸۱ میلیون دلار بفروشد. «بیل را بکش: جلد دوم» یک سال بعد از قسمت نخست منتشر شد و آن هم توانست در گیشه با موفقیت رو به رو شود. این فیلم بیش از هر چیز مدیون اوما تورمن و کوئنتین تارانتینو است. اگر به دنیای فیلمهای تارانتینو و خونریزیهای فراوان در بستر داستانی کمیک و رنگارنگ علاقه دارید، این فیلم که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است میتواند برای شما جذاب باشد. اوما تورمن برای بازی در «بیل را بکش: جلد اول» توانست نامزد دریافت حایزهی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم درام شود.
۲. داستان فیلادلفیا (The Philadelphia Story)
- سال تولید: ۱۹۴۰
- کارگردان: جرج کیوکر
- بازیگران: کری گرانت، کاترین هپبورن، جیمز استوارت، روت هاسی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
وقتی که از بازیگران فیلم «بابیلون» (Babylon) دیمین شزل دربارهی بهترین فیلم کلاسیک هالیوودی پرسیدند، مارگو رابی بدون هیچ معطلی از «داستان فیلادلفیا» نام برد. در این فیلم جرج کیوکر یکی از به یادماندنیترین زوجهای تاریخ سینما یعنی کری گرانت و کاترین هپبورن نقشآفرینی میکنند. این فیلم داستان زنی را روایت میکند که درست پیش از ازدواج دوبارهاش، با همسر سابق خود روبهرو میشود و این رویارویی او را وارد سفری درونی میکند که به واسطهی آن، این زن موفق می شود به شناخت بهتری از خودش دست پیدا کند. این شاهکار کیوکر یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی، ستارهی فیلم «باربی» است.
وقتی یک نفر میگوید که عاشق این شاهکار کیوکر است، بیشک درک کردن او کار سختی نیست، به خصوص اگر کسی که این حرف را میزند خودش بازیگر باشد و بیش از هرچیز در فیلمها به بازیهای بازیگران اهمیت بدهد؛ چه کسی میتواند بهتر از کاترین هپبرن یک بازیگر نقش اصلی زن باشد؟
این فیلم با فیلمنامهی بامزهی خود و دیالوگهای ماندگارش به بررسی مفاهیمی مانند هویت، بزرگسالی و روابط عاشقانه میپردازد. با گذشت این همه زمان، هنوز هم میتوان اثرات «داستان فیلادلفیا» را در فیلمهایی که در ژانر این فیلم ساخته میشوند مشاهده کرد. بیشک این فیلم که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است، نه تنها یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه و کمدی تاریخ سینما است بلکه یکی از بهترین فیلمهای عصر طلایی هالیوود هم هست.
هپبرن پیش از بازی در این فیلم دو سال پیاپی نمایشی را بر اساس نمایشنامهی «داستان فیلادلفیا» از فیلیپ بری که این فیلم اقتباسی از آن است بر روی صحنه میبرد، کارگردان نمایشهای کاترین هپبورن هوارد هیوز بود. گفته میشود که تمام پلانهای فیلم «داستان فیلادلفیا» تنها با یک برداشت فیلمبرداری شدهاند. این فیلم در ۶ رشته نامزد اسکار شد و توانست ۲ جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای جیمز استوارت و بهترین فیلمنامه برای دونالد آگدن استوارت را به ارمغان بیاورد. موسسهی فیلم آمریکا در لیستی که با عنوان ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم طی سال ۲۰۰۷ منتشر کرد، به این فیلم رتبهی ۴۴ را داد.
۱. دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم (Dr. Strangelove)
- سال تولید: ۱۹۶۴
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: پیتر سلرز، جرج سی. اسکات، استرلینگ هایدن، کینن وین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
از «دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» معمولا به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما یاد میشود. در این فیلم شما داستان یک ژنرال آمریکایی با بازی درخشان پتر سلرز را دنبال میکنید که دستور یک حمله با بمب به اتحاد جماهیر شوروی را میدهد.
این تصمیم او فیلم را به جایی می رساند که در آن یک اتاق پر از سیاستمداران تلاش میکنند تا از وقوع یک جنگ هستهای تمامعیار و نابودی بشریت جلوگیری کنند. این فیلم که یکی از فیلمهای پیشنهادی مارگو رابی است میتواند شما را وارد دنیایی خیالی کند و سپس باعث شود که نگران آن دنیا شوید. در این فیلم، کوبریک به مفاهیم و مسئلههایی میپردازد که حتی امروزه هم از مهمترین دغدغههای بشریت هستند.
رابی وقتی که در حال صحبت کردن دربارهی محبوبترین فیلمهای خود بود، اعتراف کرد که میتواند هر کدام از فیلمهای کوبریک را به عنوان محبوبترین فیلم خودش در تاریخ سینما انتخاب کند، اما «دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» فیلم مورد علاقهی شخصی او است.
او در اینباره گفت: «احساس میکنم این شبیه به همان فیلمهایی است که من را به هیجان میآورد و دوست دارم فیلمی بسازم که شبیه به آن باشد. این فیلم بسیار به یاد ماندنی است. در واقع اتاق تصمیمگیری ما در فیلم «باربی» بر اساس اتاق جنگ فیلم «دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» ساخته شده بود.» بیشک گذر زمان هیچ تاثیری بر فیلمهای استنلی کوبریک ندارد و این کارگردان بزرگ هنوز هم میتواند مخاطبان مدرن را تحت تاثیر قرار دهد.
صحنهها و شخصیتها و دیالوگهای ماندگار فیلم «دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» بیشمار هستند. کوبریک به خوبی نشان میدهد که دیوانگان در بین سران جکومتی نشستهاند و با تصمیمهای خود کرهی زمین را به نابودی میکشانند.
این فیلم را کوبریک با بودجهی ۱.۸ میلیون دلاری ساخت و این فیلم توانست در گیشه ۹.۲ میلیون دلار بفروشد. «دکتر استرنجلاو» در ۴ رشتهی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد و بهترین فیلمنامهی اقتباسی نامزد اسکار شد، اما نتوانست هیچکدام از این جوایز را به خانه ببرد. فیلمنامهی این فیلم را کوبریک، تری ساترن و پتر جرج بر اساس رمان «هشدار قرمز» از پتر جورج نوشتهاند.
منبع: خبرآنلاین