احمد کیارستمی و میراث پدر

احمد کیارستمی و میراث پدر

«بنیاد کیارستمی» (Kiarostami Foundation) از سوی «احمد کیارستمی» در آمریکا رسما راه‌اندازی شد. این بنیاد بر آرشیو و انتشار آثار سینمایی و هنری عباس کیارستمی نظارت دارد و از آنجا که فرزند بزرگ زنده‌یاد عباس کیارستمی مقیم آمریکاست، طبیعی به‌نظر می‌رسد که فعالیت این مرکز فرهنگی در آمریکا پیگیری شود.

کد خبر : ۵۵۰۱۹
بازدید : ۲۳۲۲
«بنیاد کیارستمی» (Kiarostami Foundation) از سوی «احمد کیارستمی» در آمریکا رسما راه‌اندازی شد. این بنیاد بر آرشیو و انتشار آثار سینمایی و هنری عباس کیارستمی نظارت دارد و از آنجا که فرزند بزرگ زنده‌یاد عباس کیارستمی مقیم آمریکاست، طبیعی به‌نظر می‌رسد که فعالیت این مرکز فرهنگی در آمریکا پیگیری شود.
همه فیلم‌های پدرم بازسازی و پخش جهانی می‌شود
«احمد کیارستمی»، ریاست هیئت‌مدیره این بنیاد را عهده‌دار است، اما اعضای هیئت‌مدیره آن را سینماگران سرشناسی از کشور‌های مختلف دنیا تشکیل می‌دهند، از جمله تام لادی (TomLuddy)، تهیه‌کننده آمریکایی و یکی از مؤسسان جشنواره تلوراید (Telluride Film Festival)؛ شیرین نشاط، هنرمند عکاس و فیلم‌ساز ایرانی معاصر؛ مارین کارمیتز (Marin karmitz)، تهیه‌کننده فرانسوی و مدیر شرکت فیلم‌سازی MK۲؛ پیتر بکر (Peter Becker)، مدیر کمپانی پخش Janus Films؛ ریچارد لینکلیتر Richard) Linklater)، کارگردان آمریکایی؛ الخاندرو گونسالس اینیاریتو Alejandro González) Inarritu)، کارگردان مکزیکی-آمریکایی.
از وظایف این بنیاد می‌توان به جمع‌آوری، آرشیو، مرتب‌سازی و بازسازی عکس‌ها، فیلم‌ها و نوشته‌های عباس کیارستمی اشاره کرد، همچنین به‌سرانجام‌رساندن کار‌های نیمه‌تمام استاد که به‌دلیل فوت نتوانست آن را ادامه دهد، از دیگر فعالیت‌های بنیاد کیارستمی محسوب می‌شود؛ مانند آماده‌کردن نمایشِ فیلم کوتاه «مرا به خانه ببر» و فیلم «۲۴ فریم» که این روز‌ها در ایران در گروه «هنر‌و‌تجربه» درحال اکران‌اند و همین‌طور نمایش عکس‌های استاد کیارستمی از برخی از آثار موزه لوور فرانسه که بخشی از آن‌ها هم تحت عنوان «عکس‌های من و مونه» در موزه ملی ایران این روز‌ها تحت عنوان «نمایشگاه موزه لوور» برای مخاطبان به نمایش درمی‌آیند و دست‌آخر هم احیای پروژه‌های جدید براساس کار‌های عباس کیارستمی.
با توجه به کار‌های مهم صورت‌گرفته درباره این استاد فقید سینما و نیز اهمیت این موضوع که بعد از مدت‌ها تلاش و پیگیری احمد کیارستمی بالاخره بنیاد کیارستمی وارد فاز عملی شد و همین‌طور آماده‌شدن نمایش فیلم «۲۴ فریم» که در جشنواره کن و چندین جشنواره دیگر به‌نمایش درآمده است، برآن شدیم که با احمد کیارستمی گفت‌وگو کنیم تا با جزئیات بیشتر این کار آشنا شویم.

ایده راه‌اندازی «بنیاد کیارستمی» را از چه زمانی دنبال کردید. اصلا ماجرا چیست؟
بعد از فوت پدرم کار‌های ناتمامی بود که باید انجام می‌شد. بسیاری از کار‌های تمام‌شده قدیمی هم در شرایط خوبی قرار نداشت. مدت‌ها پیش فیلم کوتاه «رنگ‌ها» را به دختر کوچکم، تارا، نشان دادم. وقتی که فیلم تمام شد، پرسید «رنگ‌های فیلم کجا بودند؟»؛ چون همه‌چیز خاکستری بود. طبیعی بود که ما باید مسئولیت این کار‌ها را به عهده می‌گرفتیم. از دو سال پیش و پس از فوت پدر، در تقسیم کاری که شد، انجام این کار‌ها برعهده من قرار گرفت. من ترجیح دادم که کار‌ها با نام «بنیاد کیارستمی» انجام شود که هم شکل صحیح‌تری برای انجام کار بود و هم چنانچه در آینده در مسئولیت‌ها تغییری پیش بیاید کار‌ها تحت اسم و ساختار مشخص ادامه پیدا خواهد کرد.

با توجه به اینکه بنیاد‌های خصوصی فرهنگی در اروپا بیشتر از حمایت دولت‌ها بهره‌مند می‌شوند تا در آمریکا، چگونه این حجم از کار‌ها را می‌توانید پیش ببرید؟
کاملا درست است. اروپا شکل و ساختار بهتری برای این‌گونه بنیاد‌ها دارد، ولی، چون هیچ‌کدام از ما در اروپا زندگی نمی‌کنیم طبیعتا امکان راه‌اندازی بنیاد را در اروپا نداشتیم. با وجودی که پدرم شخصیتی جهانی بود و کار‌ها و مخاطب کارهایش به یک محدوده جغرافیایی محدود نمی‌شوند، درست‌تر این بود که این بنیاد در ایران راه‌اندازی شود.
متأسفانه امکان راه‌اندازی از راه دور برای من میسر نبود. ضمنا مشکلات و محدودیت‌های قانونی ایران هم کار را برای یک بنیاد بین‌المللی دشوار می‌کند. به‌همین‌دلیل با توجه به مجموعه شرایط، بهترین انتخاب تشکیل بنیاد در محل زندگی من، یعنی سانفرانسیسکو بود. ولی همچنان امیدوارم که حضور فعالی در ایران داشته باشیم. کمااینکه فیلم «۲۴ فریم» همین الان یکی از اولین پخش‌های جهانی‌اش را در ایران دارد.
سری عکس‌های «به من نگاه کن» برای اولین‌بار در ایران به نمایش درآمد و مشغول صحبت با آقای محمودرضا بهمن‌پور از «نشر نظر» برای چاپ کتاب‌های جدید هستیم. من مشغول برنامه‌ریزی کار‌هایی در اروپا و آمریکا هم هستم که متعاقبا اعلام خواهد شد.

مایلم درباره فعالیت‌های این بنیاد که تاکنون به مرحله اجرائی رسیده‌اند، بیشتر بدانم؟
فکر می‌کنم مهم‌ترین کاری که تا الان انجام شده این بود که حقوق تمامی فیلم‌های قدیمی پدرم از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای شرکت MK۲ فرانسه خریداری شد و هم‌اکنون فیلم‌ها در حال بازسازی و زیرنویس‌شدن دوباره به زبان‌های فرانسه و انگلیسی هستند. شرکت MK۲ بیش از ۱۰ سال بود که علاقه‌مند به خریداری حقوق پخش بین‌المللی این فیلم‌ها بود، ولی حتی با وجود خود پدرم این کار اتفاق نیفتاده بود.
من باید به‌خصوص از خانم نسرین میرشب برای همه زحماتی که برای بسته‌شدن قرارداد کشیدند تشکر کنم. این فیلم‌ها با کیفیت خوب تا پایان سال ۲۰۱۸ آماده خواهند شد و هم‌اکنون بنیاد کیارستمی با شرکت MK۲ در حال برنامه‌ریزی برای نمایش آن‌ها در کشور‌های مختلف جهان در پایان سال ۲۰۱۸ و سال ۲۰۱۹ هستند.

کار‌های دیگری که بنیاد انجام داده، تمام‌کردن فیلم کوتاه «مرا به خانه ببر» بود که بعد از فوت پدرم در اکثر مراسم بزرگداشت ایشان به نمایش درآمد. فیلم «۲۴ فریم» هم همان‌طوری که گفتید به پایان رسید و برای اولین‌بار در جشنواره «کن» به نمایش درآمد و الان توسط Janus Films (یا همان Criterion) در آمریکا، کانادا و انگلیس پخش می‌شود. گروه «هنر و تجربه» هم در ایران پخش فیلم را برعهده دارند. کار دیگری که بیش از یک سال طول کشید، صحبت با مسئولان «موزه لوور» برای نمایش عکس‌های «به من نگاه کن» بود. صحبت درباره نمایش این کار‌ها در لوور چهار، پنج سال پیش توسط خود پدرم شروع و با عوض‌شدن مدیریت «موزه لوور» متوقف و کنسل شد.
بعد از فوت پدرم من دوباره حدود یک سال با «موزه لوور» صحبت کردم. اول قرار بر این بود که چند کار در تهران و چند کار در نمایشگاهی درباره «هنر خاورمیانه» در لوور پاریس انجام شود. هماهنگی با «موزه ملی» توسط لوور فرانسه انجام شد، ولی بعدا به دلایل بودجه (و احتمالا سیاسی) نمایش بخش فرانسه کنسل شد و با تقاضای موزه ملی کار‌های بیشتری از این مجموعه در تهران به نمایش درآمدند. البته مجموعه کامل این کار‌ها بیشتر از کار‌هایی است که در موزه ملی به نمایش درآمدند.

تقسیم‌بندی کار‌ها چگونه صورت می‌گیرد؟ همکاران شما در بنیاد چه کسانی هستند؟
درحال‌حاضر کار‌های کلی توسط خود من انجام می‌شود. در هر پروژه از دوستانی برای کار‌های اجرائی آن پروژه کمک گرفته می‌شود. ضمنا من از دوستانی برای پیوستن به هیئت‌مدیره بنیاد دعوت کرده‌ام که در تصمیم‌گیری‌های اصلی کمک می‌کنند. مارین کارمیتز سال‌ها تهیه‌کننده فیلم‌های پدرم و خیلی به او نزدیک بود.
سایر اعضای هیئت‌مدیره هم علاوه‌بر اینکه هرکدام در کار خود بسیار صاحب‌نام و معتبر هستند، همه با کار‌های پدرم آشنایی کامل و دقیق دارند. شخص دیگری که باید در هیئت‌مدیره می‌بود و به من کمک می‌کرد بهمن فرمان‌آراست که متأسفانه به دلیل محدودیت‌های موجود در روابط ایران و آمریکا امکان دعوت از ایشان را نداشتم. اگرچه که می‌دانم به شکل غیررسمی همیشه می‌توانم روی دوستی و راهنمایی آقای فرمان‌آرا حساب کنم. امیدوارم یا محدودیت‌ها کمتر شود یا من بتوانم راهی پیدا کنم تا از حضور ایشان به شکل رسمی در بنیاد بهره‌مند باشم.

یکی از کار‌های مهم شما آماده نمایش‌کردن فیلم «۲۴ فریم» بود. با توجه به تألمات روحی‌تان در فقدان پدر چگونه این پروژه را به سرانجام رساندید؟
راستش به‌پایان‌رساندن «۲۴ فریم»، هم از نظر کاری و هم از نظر احساسی بسیار کار سخت و سنگینی بود. اول از همه من با همه کسانی که فکر می‌کردم به‌نوعی از فکر‌های پدرم در این پروژه اطلاع دارند صحبت و سعی کردم تا می‌توانم اطلاعات جمع کنم. در هنگام کار روی هر فریم سؤال این نبود که ما چطور کار را می‌دیدیم.
سؤال همیشگی این بود که بتوانیم تصور کنیم پدرم چطور فکر کرده و به اینجا رسیده بود و اگر بود چطور کار را تمام می‌کرد و برای این کار کسانی که با پدرم کار کرده بودند بهترین مرجع بودند. علی کمالی که در طول سال‌ها مسئولیت اجرای این پروژه را داشت بسیار کمک کرد. معصومه لاهیجی که سال‌ها مترجم پدر بود و هرجا نمایشی بود او را همراهی می‌کرد، خیلی اطلاعات به من داد. انسیه ملکی کار فوق‌العاده‌ای برای صداگذاری فیلم انجام داد که حقیقتا فیلم را نجات داد. سام جوانروح و تیمش در تورنتو به مدت سه ماه کار‌های Post Production فیلم را انجام دادند.
چارلز گیلیبرت تهیه‌کنندگی و پخش فیلم را برعهده گرفت. به‌غیر از سام که از دوستان قدیمی من است، تمامی این افراد کسانی بودند که با پدرم کار کرده بودند و بدون کمکشان قطعا کار به انجام نمی‌رسید. با صحبت‌های مفصلی که با مسئولان «کن» انجام شد قرار بر این شد که فیلم در سالن اصلی کن نمایش داده شود.
تا جایی که من می‌دانم این اولین‌باری بود که یک فیلم تجربی در «کاخ اصلی» به نمایش درآمد و نقد‌های فیلم به‌طور شگفت‌انگیزی مثبت بودند. این فیلم یک فیلم تجربی با مخاطب خاص است و حتی هنگامی که خود پدرم بخش‌هایی از آن را نمایش داده بود، عکس‌العمل‌ها به این اندازه مثبت نبودند. به گمانم فقط خودش می‌دانست مجموعه فریم‌ها کنار هم چقدر قوی و تأثیرگذار خواهند بود.

ضمنا صحبتی با پیتر بکر (از شرکت Criterion) بعد از نمایش «کن»، سرنوشت فیلم را عوض کرد. تا آن‌موقع تصور ما بر این بود که فیلم فقط امکان نمایش در موزه‌ها را خواهد داشت، ولی پیتر معتقد بود این فیلم باید در سینما و به صورت کامل دیده شود و ابراز تمایل کرد که پخش فیلم در آمریکا و کانادا و انگلیس را برعهده بگیرد. شاید خوانندگان شما بدانند که Criterion یکی از معتبرترین مؤسسات پخش فیلم‌های باارزش سینماست و من جایی بهتر از Criterion برای پخش فیلم نمی‌شناختم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید