سیر تا پیاز جدال امیر با "من ناصر حجازی هستم"
«فیلم مستند من ناصر حجازی هستم» توقیف شد؛ این خبری بود كه از شامگاه دوشنبه در رسانههای مختلف ورزشی و هنری منتشر شد و تمام روز گذشته به مناقشه در مورد آن گذشت.
کد خبر :
۷۲۱۱
بازدید :
۲۲۶۳۴
از همان زمان حرفوحدیثهایی در مورد جنجالی شدن این مستند به گوش میرسید؛ بهویژه كه در بخشی از آن اتهاماتی متوجه امیر قلعهنویی شده بود. همه میدانند كه روابط قلعهنویی و حجازی چندان تعریفی نداشت و اگرچه امیر در آخرین روزهای حیات مرحوم حجازی بر بالین ناصرخان حاضر شد، اما اختلاف بین آنها از بین نرفت و بعدتر حتی به اصطكاك بین قلعهنویی و خانواده حجازی تبدیل شد. با راهیابی «من ناصر حجازی هستم» به جشنواره سینما حقیقت كه در واقع امكان نمایش آن برای عموم مردم را فراهم میكرد، حاشیههای فیلم هم به شكل چشمگیری افزایش پیدا كرد. این در حالی بود كه به شكل همزمان شكایت امیر قلعهنویی از تهیهكنندگان این اثر نیز در جریان بود. در نهایت كار به آنجا كشید كه دوشنبهشب، كمی بعد از سالروز تولد مرحوم حجازی، خبر توقف نمایش مستند مزبور جنبه رسانهای پیدا كرد!
ریز و درشت ماجرای توقف اکران
قرار بود مستند «من ناصر حجازی هستم» از روز دوشنبه 23 آذر در گروه هنر و تجربه به نمایش عمومی درآید، اما در ساعات پایانی همین روز از طریق روابط عمومی هنر و تجربه اعلام شد نمایش این فیلم متوقف شده است. حبیب ایل بیگی، مدیرکل نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با تایید این مطلب به «ایرنا» گفت: «نامهای از شعبه 10 دادگاه کارکنان دولت مبنی بر جلوگیری از اکران عمومی این فیلم برای ما ارسال شد و اجرای دستور قضایی برای ما الزامی بود. با توجه به شکایتی که از این مستند شده و تشخیص قاضی دادگاه، فعلا تا تشکیل دادگاه نهایی و اعلام حکم قطعی، اکران فیلم متوقف خواهد بود.» بنابر اعلام گروه هنر و تجربه، سانسهای نمایش مستند من ناصر حجازی هستم تا تعیین تکلیف این فیلم از سوی مراجع قانونی، در اختیار سایر فیلمهای این گروه قرار میگیرد و درصورت تامین نظر مراجع قضایی، مستند من ناصرحجازی هستم در گروه هنر و تجربه به نمایش درخواهد آمد و سانسهای آن متعاقبا اعلام میشود.
اختلاف ناصر حجازی و امیر قلعهنویی از کجا شروع شد؟
روایت نخست که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرده است: مشکلات امیر قلعهنویی با حجازی از آن روزها شروع شد که وی دستیار حجازی در استقلال بود و البته شاید منتقد برخی رفتارهای این سرمربی.
اگر واقع بینانه به این ماجرا نگاه کنیم نمونه این انتقادها را در بسیاری از فصول و بین بسیاری از سرمربیان و کمک مربیان می بینیم اما شاید هواداران تندروی حجازی و شاید بازیکنان مخالف امیر قلعهنویی و شاید اشتباهات وی در مصاحبه ها علیه حجازی کار را به آنجا رساند که هر روز این اختلاف ها بیشتر و گره کورتر شد.
این موضوع به ویژه در آن اردیبهشت سیاه که حجازی لیگ و جام قهرمانی آسیا را با هم از دست داد و برکنار شد به اوج رسید چرا که حجازی طی مصاحبهای اعلام کرد آنها که برکناری وی را میخواسته اند به هدف خود رسیدند.
البته بعدها رفتارهای دوگانه هیات مدیره استقلال در فرصت سه ساله به قلعه نویی دادن و برکناری حجازی در هفته نهم موجب خشم هواداران، خانواده و خود حجازی شد. حجازی مدام میپرسید که چرا باید به امیر قلعه نویی سه سال فرصت بدهند تا یک جام بیاورد اما به وی که استقلال را نایب قهرمان آسیا کرده بود ۹ هفته فرصت دهند؟
همین مقایسهها بازهم وضعیت را بدتر کرد و مصاحبهها و بدگوییها ادامه پیدا کرد تا اینکه ناصر حجازی اسطوره باشگاه استقلال درگیر بیماری شد و قبل از اینکه امیر قلعه نویی بتواند در شرایط معمولی با او به آشتی برسد، حجازی که بسیارهم در میان هواداران استقلال محبوب بود دچار مشکلات این بیماری شد.
روایت دوم، روایت محمد تقوی است، کس که سالها همبازی قلعهنویی در استقلال بود. او بر این باور است که ناصر حجازی اعتقاد داشت امیر قلعه نویی از پشت به او خنجر زده است.
در بخشی از یادداشت محمد تقوی آمده است: بدون شک بهترین دوران ورزشیام را در زمانی تجربه کردم که زنده یاد ناصر حجازی مربیگری تیم را به عهده داشت. در دوران ورزشیام شاگرد مربیان بزرگی بودم که بدون تردید زنده یادان پرویز دهداری و ناصر حجازی در میان آنها شخصیتی منحصر به فرد داشتند.
حجازی مردی سازشناپذیر اما دوست داشتنی بود. او هیچوقت برای اینکه مربیگری کند با هیچ ارگان و یا شخصی لابی گری نکرد. اعتماد به نفس و شخصیت دوست داشتنی او موجب شده بود تا به رغم نتایج بدی که تیم در اولین حضورش در استقلال گرفت، تماشاگران و هواداران همچنان از او حمایت کنند. شاید برای خیلی از بازیکنان آن زمان که من هم جزئی از آنان بودم، چنین حمایتی باورکردنی نبود.
ناصرخان در سال دوم مربیگریاش با جذب بازیکنانی جوان و جویای نام سعی داشت ناکامیهای فصل گذشته را جبران کند که در این کار بسیار موفق بود. در دومین فصل مربی گری زنده یاد حجازی، امیر قلعهنویی که بهتازگی به عنوان بازیکن بازنشسته شده بود، بهعنوان کمک اول ناصر خان پا به دنیای مربیگری گذاشت.
امیر قلعهنویی از دوران بازیگری و به عنوان کاپیتان همواره نقشی غیرقابل انکار در سیاستهای باشگاه داشت. اما بلندپروازیهای امیر با وجود ناصرخان محدود شده بود و اولین جرقههای اختلاف زده شد. همکاری ناصرخان با امیر به پایان فصل نکشید و امیر قلعهنویی برای حضور در کلاسهای مربیگری به آلمان سفر کرد.
در سال سوم و به رغم نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا، زنده یاد حجازی پیش از پایان فصل از سمت سرمربیگری برکنار شد.
امیر انسانی جاه طلب و بلند پرواز است که این ویژگی برای مربیان بزرگ بسیار ضروری است. اما حضور ناصرخان همواره مانعی بزرگ بود. پس از ناصرخان، رولاند کخ در مقطعی کوتاه سرمربی استقلال شد و امیر یکبار دیگر به عنوان کمک اول به استقلال بازگشت. اختلافات کخ آلمانی و قلعهنویی موجب شد تا او یکبار دیگر از استقلال کنار گذاشته شود.
امیر هیچ وقت نمیخواست نفر دوم باشد و یکی از دلایل موفقیت او در فوتبال نیز همین جاه طلبی اوست. امیر قلعهنویی بدون شک افتخارات زیادی در کسوت مربیگری بهدست آورد، اما نباید از حمایت بی چون و چرای مدیران وقت استقلال و دیگر باشگاهها از او بهراحتی گذشت.
ناصرخان همواره اعتقاد داشت که اگر به مانند امیر حمایت می شد افتخارات به مراتب بیشتری کسب میکرد.
امیر قلعهنویی در مقطعی سه ساله توانست استقلال را قهرمان ایران کند و سپس به منظور سرمربیگری تیم ملی از استقلال جدا شد.
پس از مدتی نزدیک به پنج سال زنده یاد حجازی یکبار دیگر سرمربی گری استقلال را به عهده گرفتند اما از ابتدا مشخص بود که مدیران وقت دل خوشی از او ندارند و پیش از پایان نیم فصل، فیروز کریمی را جانشین او کردند. اما نتایج فاجعه بار کریمی موجب شد تا قلعهنویی پیش از پایان فصل مذکور جانشین او شود.
اوج اختلافات زمانی بود که ناصرخان غریبانه از استقلال جدا شد و مسئولان و مدیران وقت باشگاه که از دوستان صمیمی امیر قلعهنویی محسوب میشدند بیشترین نقش را در این جدایی به عهده داشتند. از آن هنگام، آتش اختلاف بهمراتب بیشتر از گذشته شد، چون ناصرخان اعتقاد داشتند که امیر از پشت به او خنجر زده است.
کاریکاتوری محمدرضا میرشاهولد از روابط این روزهای قلعهنویی با مرحوم حجازی
و حالا این اختلاف کهنه هر چه که بود، در آستانه اکران مستند زندگی ناصر حجازی کار را به توقیف کشاند. هنوز اما جار و جنجالها ادامه دارد. واکنشهای مختلف در اردودگاه نزدیکان حجازی و قلعهنویی، که در ادامه میخوانیم:
روایت نخست که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرده است: مشکلات امیر قلعهنویی با حجازی از آن روزها شروع شد که وی دستیار حجازی در استقلال بود و البته شاید منتقد برخی رفتارهای این سرمربی.
اگر واقع بینانه به این ماجرا نگاه کنیم نمونه این انتقادها را در بسیاری از فصول و بین بسیاری از سرمربیان و کمک مربیان می بینیم اما شاید هواداران تندروی حجازی و شاید بازیکنان مخالف امیر قلعهنویی و شاید اشتباهات وی در مصاحبه ها علیه حجازی کار را به آنجا رساند که هر روز این اختلاف ها بیشتر و گره کورتر شد.
این موضوع به ویژه در آن اردیبهشت سیاه که حجازی لیگ و جام قهرمانی آسیا را با هم از دست داد و برکنار شد به اوج رسید چرا که حجازی طی مصاحبهای اعلام کرد آنها که برکناری وی را میخواسته اند به هدف خود رسیدند.
البته بعدها رفتارهای دوگانه هیات مدیره استقلال در فرصت سه ساله به قلعه نویی دادن و برکناری حجازی در هفته نهم موجب خشم هواداران، خانواده و خود حجازی شد. حجازی مدام میپرسید که چرا باید به امیر قلعه نویی سه سال فرصت بدهند تا یک جام بیاورد اما به وی که استقلال را نایب قهرمان آسیا کرده بود ۹ هفته فرصت دهند؟
همین مقایسهها بازهم وضعیت را بدتر کرد و مصاحبهها و بدگوییها ادامه پیدا کرد تا اینکه ناصر حجازی اسطوره باشگاه استقلال درگیر بیماری شد و قبل از اینکه امیر قلعه نویی بتواند در شرایط معمولی با او به آشتی برسد، حجازی که بسیارهم در میان هواداران استقلال محبوب بود دچار مشکلات این بیماری شد.
روایت دوم، روایت محمد تقوی است، کس که سالها همبازی قلعهنویی در استقلال بود. او بر این باور است که ناصر حجازی اعتقاد داشت امیر قلعه نویی از پشت به او خنجر زده است.
در بخشی از یادداشت محمد تقوی آمده است: بدون شک بهترین دوران ورزشیام را در زمانی تجربه کردم که زنده یاد ناصر حجازی مربیگری تیم را به عهده داشت. در دوران ورزشیام شاگرد مربیان بزرگی بودم که بدون تردید زنده یادان پرویز دهداری و ناصر حجازی در میان آنها شخصیتی منحصر به فرد داشتند.
حجازی مردی سازشناپذیر اما دوست داشتنی بود. او هیچوقت برای اینکه مربیگری کند با هیچ ارگان و یا شخصی لابی گری نکرد. اعتماد به نفس و شخصیت دوست داشتنی او موجب شده بود تا به رغم نتایج بدی که تیم در اولین حضورش در استقلال گرفت، تماشاگران و هواداران همچنان از او حمایت کنند. شاید برای خیلی از بازیکنان آن زمان که من هم جزئی از آنان بودم، چنین حمایتی باورکردنی نبود.
ناصرخان در سال دوم مربیگریاش با جذب بازیکنانی جوان و جویای نام سعی داشت ناکامیهای فصل گذشته را جبران کند که در این کار بسیار موفق بود. در دومین فصل مربی گری زنده یاد حجازی، امیر قلعهنویی که بهتازگی به عنوان بازیکن بازنشسته شده بود، بهعنوان کمک اول ناصر خان پا به دنیای مربیگری گذاشت.
امیر قلعهنویی از دوران بازیگری و به عنوان کاپیتان همواره نقشی غیرقابل انکار در سیاستهای باشگاه داشت. اما بلندپروازیهای امیر با وجود ناصرخان محدود شده بود و اولین جرقههای اختلاف زده شد. همکاری ناصرخان با امیر به پایان فصل نکشید و امیر قلعهنویی برای حضور در کلاسهای مربیگری به آلمان سفر کرد.
در سال سوم و به رغم نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا، زنده یاد حجازی پیش از پایان فصل از سمت سرمربیگری برکنار شد.
امیر انسانی جاه طلب و بلند پرواز است که این ویژگی برای مربیان بزرگ بسیار ضروری است. اما حضور ناصرخان همواره مانعی بزرگ بود. پس از ناصرخان، رولاند کخ در مقطعی کوتاه سرمربی استقلال شد و امیر یکبار دیگر به عنوان کمک اول به استقلال بازگشت. اختلافات کخ آلمانی و قلعهنویی موجب شد تا او یکبار دیگر از استقلال کنار گذاشته شود.
امیر هیچ وقت نمیخواست نفر دوم باشد و یکی از دلایل موفقیت او در فوتبال نیز همین جاه طلبی اوست. امیر قلعهنویی بدون شک افتخارات زیادی در کسوت مربیگری بهدست آورد، اما نباید از حمایت بی چون و چرای مدیران وقت استقلال و دیگر باشگاهها از او بهراحتی گذشت.
ناصرخان همواره اعتقاد داشت که اگر به مانند امیر حمایت می شد افتخارات به مراتب بیشتری کسب میکرد.
امیر قلعهنویی در مقطعی سه ساله توانست استقلال را قهرمان ایران کند و سپس به منظور سرمربیگری تیم ملی از استقلال جدا شد.
پس از مدتی نزدیک به پنج سال زنده یاد حجازی یکبار دیگر سرمربی گری استقلال را به عهده گرفتند اما از ابتدا مشخص بود که مدیران وقت دل خوشی از او ندارند و پیش از پایان نیم فصل، فیروز کریمی را جانشین او کردند. اما نتایج فاجعه بار کریمی موجب شد تا قلعهنویی پیش از پایان فصل مذکور جانشین او شود.
اوج اختلافات زمانی بود که ناصرخان غریبانه از استقلال جدا شد و مسئولان و مدیران وقت باشگاه که از دوستان صمیمی امیر قلعهنویی محسوب میشدند بیشترین نقش را در این جدایی به عهده داشتند. از آن هنگام، آتش اختلاف بهمراتب بیشتر از گذشته شد، چون ناصرخان اعتقاد داشتند که امیر از پشت به او خنجر زده است.
کاریکاتوری محمدرضا میرشاهولد از روابط این روزهای قلعهنویی با مرحوم حجازی
همسر ناصر حجازی: ما نمی توانیم تاریخ را منحرف کنیم
'بهناز شفیعی' همسر مرحوم ناصر حجازی درباره لغو موقت اکران این فیلم، گفت: مورد خاصی در مستند حجازی دیده نشده است و ما نمی توانیم تاریخ را منحرف کنیم، زیرا با استناد به آرشیو و منابع تاریخی این فیلم ساخته شده است.
شفیعی با اشاره به شکایت امیر قلعه نویی در رابطه با ساخت این فیلم گفت: هر کس اختیار خودش را دارد ولی ما این فیلم را با حضور سه وکیل حقوقی تماشا کردیم، ولی هیچ ایراد حقوقی درباره فیلم مطرح نشد.
ادامه سخنان خانواده حجازی را اینجا بخوانید
آتیلا حجازی: قلعهنویی توهم بزرگ بودن دارد
هیچ موضوعی علیه او نیست و فکر میکنم ایشان توهم توطئه و بزرگ بودن دارد. من فیلم را به طور کامل دیدم و هیچ چیزی علیه ایشان وجود ندارد. واقعاً از این اتفاقات متعجبم و باید بگویم خندهدار است. البته این چیزها در ایران عجیب نیست چون اگر هر جایی آشنا داشته باشید خیلی راحت کارتان راه میافتد.
فرزند مرحوم ناصر حجازی در مورد صحبتهای وکیل قلعه نویی که گفته لغو اکران این فیلم، کادوی تولد حجازی بود، اظهار داشت: من برای ایشان متاسفم، البته او را نمیشناسم اما متاسفم برای دانشگاهی که به وکیل قلعهنویی مدرک داده است.
داماد مرحوم حجازی: شاکی از طرح دوباره مسائل واهمه دارد
سعید رمضانی گفت: این فیلم بر اساس مستندات تاریخی و واقعیات غیر قابل انکار زندگی مرحوم حجازی ساخته شده است و با حضور و نظر کارشناسان حقوقی برای اکران عمومی آماده شد.
وی گفت: فکر می کنم طرح شکایت از سوی قلعه نویی، نمی تواند جنبه حقوقی داشته باشد و مانند این است که کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی که سید مهدی رحمتی را از ترکیب تیم ملی کنار گذاشته، چند سال بعد این اقدام خود را انکار کند.
رمضانی با انتقاد از طرح شکایت و توقیف اکران فیلم من ناصر حجازی هستم گفت: شاید چیزهایی از نظر شاکی در این فیلم وجود داشته باشد که او از طرح دوباره آن واهمه دارد.
بهتاش فریبا: فیلم لطیف نیست!
بهتاش فریبا یکی از پیشکسوتان استقلال، در پاسخ به این سوال که آیا به عنوان یکی از بینندگان فیلم "من ناصر حجازی هستم" توهینی را نسبت به امیر قلعهنویی در این فیلم مشاهده کرده است یا نه، گفت: شاید میشد که این فیلم لطیفتر با این مسائل برخورد میکرد اما این اتفاق نیفتاد. البته استناد سازندگان این فیلم به روزنامههای آن زمان بوده و بر اساس آن فیلم را ساختهاند.
متن کامل اظهارات بهتاش فریبا را از اینجا بخوانید.
علی موسوی: توهینی به قلعهنویی ندیدم
علی موسوی: من یک ماه پیش دیدم که هجمهای درباره این فیلم ایجاد شده و یک جو عجیبی شکل گرفته ولی دیشب (دوشنبه) که فیلم را تماشا کردم، دیدم آن چیزی که میگفتند نبود و آن هجمهها خیلی مرتبط نبود. آن چیزی که من دیدیم این بود که بیشتر بحثهای فیلم، مستند به روزنامههای قدیم بود و مانورها بر اساس آنها بود.
متن کامل سخنان علی موسوی را از اینجا بخوانید
تهیه کننده مستند من حجازی هستم: خیلی حرفها را نزدیم
ما در این مستند نگفتیم کسی خیانت کرده و این استدلال دوستان است. حرفی را به طور کلی زدیم و بر اساس تاریخ و بریده جراید، موضوعی را روایت کردیم. در این مستند یک سری افراد مصاحبه کردند. اگر می خواستیم تمام حرف های دوستانی را که مصاحبه کردند ، استفاده کنیم شاید شرایط به یک سمت دیگر می رفت اما مساله را تلطیف کردیم
متن کامل سخنان نیما طباطبایی را اینجا بخوانید
پس از قلعه نویی نوبت به انتقاد جواد زرینچه کاپیتان پیشین استقلال تهران و پرویز برومند از مستند جنجالی رسید
زرینچه: تهمت زنندگان پاسخگو باشندزرینچه: الان ایران نیستم اما دو هفته دیگر که برگشتم، در این رابطه کامل حرف می زنم. متأسفانه با این کارها به اعتبار مرد بزرگی همچون حجازی خدشه وارد می کنند. همه جواد زرینچه را می شناسند. سابقه من مشخص است با این همه مربی کار کرده ام و هرگز کم فروشی نکرده ام. نمی دانم این حرف ها را چطور می زنند. کسانی که چنین مسائلی را مطرح کرده و تهمت می زنند، باید پاسخگو باشند.
زرینچه ادامه داد: آنهایی که این فیلم را ساخته اند باید جوابگو باشند. اعتبار و منزلتی که افراد برای خود کسب می کند، چیزی نیست که به همین راحتی و با ساختن یک مستند از بین برود. خدا شاهد و ناظر بر اعمال همه ماست و خودش از دل و نیت افراد خبر دارد. اوست که می داند چه اتفاقاتی رخ داده و انسان ها چه کارهایی انجام داده اند.
برومند: تهمت زده باشند، به دادگاه شکایت میکنم
پرویز برومند: خودم فیلم را ندیدم اما یک نفر زنگ زد و ماجرا را برایم تعریف کرد. خودم هم هنوز نمی دانم دقیقا چه خبر است و چه اتفاقی افتاده است. به آتیلا هم زنگ زدم اما جواب نداد و نتوانستم پیدایش کنم. من تمام این اتفاقات و کارها را از چشم آتیلا و خانواده حجازی می بینم. نمی دانم چطور اجازه دادند که چنین چیزهایی در فیلم آورده شود؟! اصلا نمی دانم کارگردان و تهیه کننده این فیلم چه کسانی هستند و چه هدفی از این کارها دارند. مثل اینکه در صنف خودشان آنقدر رکود و بیکاری است که برای شهرت و کسب درآمد سراغ فوتبال و فوتبالیست ها آمده اند.
برومند ادامه داد: اگر در این فیلم به من تهمت زده یا اتهامی مطرح کرده باشند، 100 درصد شکایت می کنم و باید در دادگاه و مراجع قانونی پاسخگوی کارشان باشند. وقتی به دروغ با آبرو و اعتبارم بازی می کنند باید این کار را انجام دهم. هیچ وقت مشکلی با ناصرخان نداشتم و اتفاقا از طرفداران وی بودم. ناصر حجازی برایم الگو بود. هیچ وقت هم در دوران حیاتش از من بد نگفت. حالا که حجازی فوت کرده، یکسری دارند از این شرایط سوءاستفاده می کنند و از آب گل آلود برای خودشان ماهی می گیرند.
وکیل قلعه نویی: از دست اندرکاران من حجازی هستم شکایت میکنیم
اگر مستند من حجازی هستم اصلاح نشود قطعا از دست اندرکاران آن اعم از سرمایه گذار، تهیه کننده و کارگردان شکایت خواهیم کرد. مستندات شکایت در حال جمع آوری است و به نتایج خوبی برای طرح آن رسیده ایم.
۰