ده کتاب برتر سال ۲۰۲۳ با موضوع «تاریخ»
در اینجا عناوین منتخب کتابهای تاریخ را ملاحظه میکنید که در سال 2023 و به زبان انگلیسی منتشر شدهاند؛ کتابهایی که گذشتههایی فراموششده را دوباره زنده کردهاند.
فرادید| سال ۲۰۲۳ برای بسیاری، سال تغییرات و از دست دادنهای مهمی بود. تنشهای طولانیمدت در خاورمیانه با درگیری حماس و رژیم صهیونیستی شدت گرفته و بحرانی انسانی را در غزه دامن زده است. در اروپا نیز جنگ روسیه و اوکراین وارد دومین سال خود شده و درگیری بدون نشانهای از صلح ادامه دارد.
به گزارش فرادید، در ایالات متحده، ممنوعیتهای کتاب در مدارس و کتابخانههای دولتی حاکی از بحث فزاینده درباره نحوه آموزش تاریخ، بهویژه تاریخ طولانی نابرابری نژادی این کشور است. این مجادلات بازتاب تقسیمات گستردهتر در کشوری است که به طور فزاینده قطبی شده است. جاناتان زیمرمَن، مورخ آموزش دانشگاه پنسیلوانیا، اوایل سال جاری به واشنگتنپُست گفت: «بیشتر بحثهای قبلی ما درباره خود تاریخ نبود، درباره این بود که چه کسی را در تاریخ بگنجانیم. آمریکا یک روایت ملی مشترک را از دست داده است.»
امسال، ده کتاب تاریخی که انتخاب کردهایم، هدف دوگانهای داشتند. برخی با فاصله گرفتن از واقعیت روزمره، خوانندگان را به مکانهایی مانند روم باستان و انگلستان دورۀ تودور بردند. دیگران در مورد ماهیت پرتنش لحظه کنونی تأمل کردند و توضیح دادند که چگونه گذشته آمریکا از جمله خشونت برتریطلبانه سفیدپوستان در جریان بازسازی و تاریخچه محدودیتهای حقوق زنان، حال و آینده را تحت تاثیر قرار میدهد. از زندگینامه مارتین لوتر کینگ جونیور تا داستان یک کشتی شکسته، اینها برخی از کتابهای تاریخ منتخب مجله اسمیتسونیان در سال ۲۰۲۳ هستند.
The Wager: A Tale of Ship Wreck, Mutiny and Murder
نوشته دیوید گران
جدیدترین اثر جذاب دیوید گران با عنوان «قمار» The Wager، شباهتهای زیادی با کتاب سال ۲۰۱۷ او، Killers of the Flower Moon دارد که اخیراً توسط مارتین اسکورسیزی برای یک اثر سینمایی اقتباس شده است. هر دو داستان، فصلی از تاریخ را نقل میکنند که زمانی بدنام بوده و اکنون مبهمتر شده است. این فصل از تاریخ با تحقیقات دقیق و استعداد نثرنویسی نویسنده، احیا شده است. همانطور که Reign of Terror (زنجیره قتلهایی که اوایل قرن بیستم قبیله اوسیج را گرفتار کرد)، گستردهتر از آن چیزی بود که تحقیقات FBI نشان میداد، اخبار مربوط به لاشه کشتی HMS Wager در سال ۱۷۴۱ مرموزتر از آن چیزی بود که بازماندگان در ابتدا ادعا کردند.
یک کشتی نیروی دریایی سلطنتی که سال ۱۷۴۰ از انگلستان راه افتاده بود و خدمه آن، وظیفه تعقیب یک گردان دشمن را در طول جنگ با اسپانیا داشتند، سال ۱۷۴۱ در سواحل پاتاگونیا به گل نشست. چند سال پس از غرق شدن کشتی، دو گروه از ملوانان به خانه بازگشتند، اما هر کدام نسخه متفاوتی از وقایع را نقل کردند، یکی داستان بقا در شرایط وحشتناک و دیگری روایت دلخراشی از شورش (جنایتی که مجازاتش اعدام بود).
گران، از نویسندگان قدیمی نیویورکر، برای از بین بردن این تناقضات، سالها را صرف بررسی بایگانی کرد: سفرنامههای رنگورو رفته، نامههای پوسیده، مجلات و سوابق بازمانده از دادگاههای نظامی دردسرساز.
چارچوب داستان گران رمزآلود است، هرچند نتیجهگیری را به خوانندگان واگذار میکند. نتیجه، یک هنرنمایی است که خوانندگان را راضی میکند و در عین حال آنها را وادار میکند به پرسشهای بزرگتری درباره امپریالیسم و خود مفهوم حقیقت فکر کنند.
Madame Restell: The Life, Death and Resurrection of Old New York's Most Fabulous, Fearless and Infamous Abortionist
نوشته جنیفر رایت
وقتی دادگاه عالی در ژوئن ۲۰۲۲، پرونده «رو علیه وید» را لغو کرد، جنیفر رایت آخرین کتابش را به نام «مادام رِستِل» مینوشت، بیوگرافی زنی که از نظر او «یک تاجر، یک قانونشکن و یک مهاجر طرفدار حقوق زنان بود که مردان را واقعاً دیوانه میکرد.» رایت، روزنامهنگار و نویسنده کتابهای تاریخ فرهنگ پاپ، زمان تصمیمگیری را گم نکرد. او در بیانیهای میگوید: «این کتاب این تصور را تایید میکند که در رفتارمان با زنان به همان اندازه که دوست داشتیم پیش نرفتیم». بسیاری از مردم در مورد چگونگی بازگشت ما به ۵۰ سال قبل با حکومت داب صحبت کردهاند. من میگویم ما به سال ۱۵۰پیش به دهه ۱۸۷۰ بازگشتیم.
رِستِل که سال ۱۸۱۱ در انگلستان به نام «آن ترو» به دنیا آمد، به همراه همسر و دخترش سال ۱۸۳۱ به ایالات متحده مهاجرت کرد، اما دو سال بعد یک مادر مجرد بیوه شد. شانس به او روی آورد و او با همسایهای آشنا شد که به او نحوه ترکیب قرصها را آموزش داد و احتمالاً به او نشان داد چگونه وقتی داروهای سقط جنینی که او به بیماران میداد کارساز نبود، جراحی سقط جنین انجام دهد. ترو با کمک برادر و شوهر دومش شخصیت جدیدی به نام Restel ساخت و شروع به تبلیغ پودرهای پیشگیری برای خانمهای متاهلی کرد که سلامت آنها مانع از امکان بارداری میشد.
این بیوگرافی، پرترهای ترسناک از یک زن رامنشدنی است که تجربیات شغلی او و چالشهایی که او بر آنها غلبه کرده را بررسی میکند، از جمله دستگیریهای متعدد و زندانی شدن. رایت داستان سوژه خود را کنار داستان بیماران رستل و مروری بر گفتگوهای گستردهتر پیرامون وضع سلامت زنان در اواخر قرن نوزدهم قرار میدهد.
Anne Boleyn & Elizabeth I: The Mother and Daughter Who Forever Changed British History
نوشته ترِیسی بورمَن
ترِیسی بورمَن یکی از وقایعنگاران پرکار دورۀ تودور انگلستان است که هر یک از کتابهای او برداشتی بدیع از بحتبرانگیزترین سلسله جهان را ارائه میدهند. در سالهای اخیر، او تأثیرات مردانه در زندگی هنری هشتم و زندگی خصوصی تودورها، از غوغاهای آنها در اتاق خواب گرفته تا عادات حمام آنها را بررسی کرده است. اکنون، بورمن، نویسندهای که به عنوان سرپرست مشترک کاخهای سلطنتی تاریخی انگلیس خدمت میکند، توجهش را به رابطه بین آن بولین و الیزابت اول، مادر و دختری که به گفته او «مسیر تاریخ بریتانیا را تغییر دادند» معطوف کرده است.
آن (Anne)، همسر دوم هنری، زنی بااراده و دنیوی بود که امتناع او از تبدیل شدن به معشوقه پادشاه، وادارش کرد تا از رم جدا شود و اصلاحات انگلیسی را راهاندازی کند. دوران سلطنت او کوتاه بود و با اعدام شدن در سال ۱۵۳۶ به پایان رسید، اما او دختری به نام الیزابت اول از خود به جای گذاشت. به نقل از افسانهها، الیزابت که وقتی ۲ سال داشت مادرش سر بریده شد، به ندرت وجود مادر را تصدیق میکرد، مادری که پس از مرگ، هِنری وجود و هویتش را پاک کرد. سال ۱۵۵۸ وقتی الیزابت بر تخت سلطنت نشست، برای بازگرداندن شهرت آن (Anne) از طریق لغو ازدواج او یا انتقال جسدش از کلیسایی در برج لندن، تلاش فعالانهای نکرد.
بورمن مینویسد: «نتیجه روشن این است که الیزابت در بهترین حالت، نسبت به آن بیتفاوت بود و در بدترین حالت، نسبت به آن شرم داشت. اما حقیقت، هم پیچیدهتر و هم جذابتر است. کاوش در اعمال الیزابت نسبت به گفتههایش، چه قبل و چه بعد از ملکه شدن، نکات بسیار بیشتری را آشکار میکند. شواهد ارائهشده در این کتاب حاکی از عشق پایدار الیزابت به آن است که تلاش او برای اصلاحات مذهبی در دوران سلطنت دخترش به اوج جدیدی رسید. بورمن پیشنهاد میکند الیزابت درخواستی را که آن روی سکوی اعدام ابراز کرده بود، برآورده کند: «اگر کسی در کار من مداخله کرد، میخواهم بهترین قضاوت را انجام دهد.»
King: A Life
نوشته جاناتان ایگ
جاناتان ایگ در بیوگرافی خود از نماد حقوق مدنی، مارتین لوتر کینگ جونیور، از فرمول برندۀ کتاب سال ۲۰۱۷ خود، «علی: یک زندگی» پیروی میکند و با کنکاشی عمیق، پرترهی ریزبینانهتری از او ارائه میکند. ایگ مینویسد: «در فرآیند قدیسشدن کینگ، ما او را بیحرمت کردهایم و سیاست و فلسفه پیچیدهاش را با شعارهایی جایگزین کردیم که مناسب یک ایدئولوژی است.»
ایگ استدلال میکند که ناظران معاصر «عدمخشونت کینگ را با انفعال اشتباه گرفتهاند» و «به یاد نمیآورند که [او] یکی از وحشیانهترین شخصیتهای تفرقهانگیز در تاریخ آمریکا بوده است». اگرچه امروز از کینگ با عزت و احترام یاد میشود، اما زمان ترورش در سال ۱۹۶۸ به طور گسترده مورد بیمهری قرار گرفت و مخالفت جداییطلبان جنوبی، دولت، فعالان سیاهپوست مبارز و لیبرالهای سفیدپوست را به یک اندازه برانگیخت. برخی فکر میکردند او در فراخوانهای خود برای برابری بیش از حد پیش رفته و دیگران گفتند او به اندازه کافی پیش نرفته است. ایگ با ترسیم مجدد زندگی کینگ در پرتویی واقعگرایانهتر، به دنبال احیای او از غبار خاکستری سرگذشتنگاری بزرگان است تا نقاط قوت او، مانند قدرت سخنرانیهایش و ضعفهایش، از روابط متعدد گرفته تا تمایلش به دزدی ادبی را نشان دهد.
The Sisterhood: The Secret History of Women in CIA
نوشته لیزا موندی
جدیدترین اثر لیزا موندی، جانشین شایستهای برای پرفروشترین کتاب سال ۲۰۱۷ او به نام «دختران رمز» (Code Girls) است که داستانهای زنان ناشناس آمریکایی را که در طول جنگ جهانی دوم به عنوان رمزشکن خدمت میکردند، بررسی میکرد. این کتاب کاوشی جامع در مورد موضوع مشابهی است که زیاد در مورد آن مطالعه نشده است: زنان در CIA. موندی، روزنامهنگار و کارمند سابق واشنگتن پست، استدلال میکند که اگرچه زنان از زمان تأسیس CIA در سال ۱۹۴۷ در آن کار میکردند، کمکهای آنها تا حدودی به دلیل ماهیت مخفیانه این شغل و همچنین به دلیل تبعیض جنسیتی، مدتها نادیده گرفته شده است.
این کتاب از جین ورتفول، تایپیستی که بازجو شد و مخربترین عامل نفوذی در تاریخ سیا را فاش کرد تا هایدی آگوست که شاهد کودتای ۱۹۶۹ در لیبی و جنگ داخلی کامبوج بود، نشان میدهد چگونه «زنان نه صرفنظر از جنسیتشان بلکه بخاطر جنسیتشان مفید واقع شدند». گذشته از زنانی که در سازمان سیا کار میکردند، این کتاب مشخصات افرادی را که در حاشیه سازمان فعال بودند فاش میکند، مانند شرلی سولیک، همسر سیاه پوست یک مامور سفیدپوست که از زیر نظر گرفتن ماموران KGB در مسیر رفت و آمد به فروشگاه و توقف کنار جاسازها و تظاهر به برداشتن چیزی از روی زمین که مثلا از کیفش افتاده، لذت میبرد.
این کتاب بر اساس بیش از ۱۰۰ مصاحبه، تاریخچه منتشرشده، مقالات آکادمیک، اسناد طبقه بندیشده و نوشتههای شخصی، یک کتاب جامع و عمیق است که هفت دهه از تاریخ سیا را در بر میگیرد. موندی مینویسد: «زنان پشت فعالیتهای اطلاعاتی متعددی بودند که هرگز نور روز را ندیدهاند و نکات، مقالات و پیشبینیهایی را اعلام کردند که باید توجه بیشتری به آنها میشد.» در عین حال، این روزنامهنگار به آسیبهایی اشاره میکند که این زنان به عنوان شرکتکننده در برخی از تاریکترین و بحثبرانگیزترین فصلهای آژانس ایفا کردند.
Master Slave Husband Wife: An Epic Journey From Slavery to Freedom
نوشته ایلین وو
داستان اِلِن و ویلیام کرافت، زوجی که سال ۱۸۴۸ از بردگی گریختند و سال ۱۸۴۸ بهعنوان یک کشاورز سفیدپوست مریض و خدمتکار بردهدارش تغییر قیافه دادند، در سالهای اخیر مورد توجه مجدد قرار گرفته و الهامبخش یک فیلم کوتاه، یک کتاب برای کودکان و چندین مطالعه آکادمیک بوده است.
الن که از یک کشاورز سفیدپوست و یک زن برده به دنیا آمده، در حالی که در خانه خواهر ناتنی سفیدپوست خود در جورجیا کار میکند، عاشق ویلیام، یک کابینتساز برده شد. این زوج نقشهای برای فرار طراحی کردند و از ظاهر سفید الن استفاده کردند تا خود را به یک زوج بیتکلف تبدیل کنند: ارباب و خدمتکارش. الن لباس مردانه میپوشید و برای اینکه از او خواسته نشود بنویسد، دستش را با باند میبندد، ضمادهایی را به گردنش میزند تا نشان دهد در صحبت کردن مشکل دارد و لباسهای دستدوزی میپوشد که نشاندهنده مقام و منزلت بالای او باشد. خانواده کرافت که با قطار و کشتی بخار سفر میکنند، پس از چندین مخاطره، روز کریسمس به ایالت آزاد پنسیلوانیا میرسند. آنها مدت کوتاهی در محفل سخنرانان طرفدار الغای بردگی شهرت یافتند، اما پس از تصویب قانون برده فراری در سال ۱۸۵۰، به بریتانیا گریختند. زمانی که خارج از کشور زندگی میکردند، کتابی در مورد فرار خود نوشتند، هرچند وو اشاره میکند که ویلیام نقش الن را کماهمیت جلوه داده است و ادعا میکند که تنها نویسنده متن است و او را تنها به عنوان همسرش معرفی میکند.
I Saw Death Coming: A History of Terror and Survival in the War Against Reconstruction
نوشته کیدادا ای. ویلیامز
بازسازی و تلاش دولت برای اتحاد مجدد ملت پس از جنگ داخلی، معمولا از سوی مورخان، شکستخورده تلقی میشود. دولت فدرال به جنوبیها آزادی قابلتوجهی داد تا انتخاب کنند چگونه میخواهند بازسازی کنند، ایالتهای شورشی با تصویب قوانینی که حقوق سیاهپوستان آمریکایی را محدود میکرد و تشکیل گروههای برتریطلب سفیدپوست مانند کوکلوکسکلان واکنش نشان دادند. با توجه به ماهیت سیستماتیک این کمپین علیه سیاهپوستان آمریکایی، کیدادا ای. میلیامز مورخ معتقد است که طبقهبندی بازسازی به عنوان یک شکست، سادهسازی بیش از حد است. او مینویسد: «بازسازی سیاه شکست نخورد، آنطور که به بسیاری اینگونه آموختند. سفیدپوستان جنوبی آن را سرنگون کردند و بقیه ملت به آنها اجازه دادند.»
کتاب ویلیام که تحقیق دقیق و کاملی درباره آن انجام داده، شهادت دست اول سیاهپوستان آمریکایی است، همانطور که در رونوشتهای تحقیقات کنگره در مورد KKK ثبت شده است. منابعی مانند سوگندنامههای ارائهشده به دفتر آزادگان؛ مصاحبه با اداره پیشرفت کار در دهه ۱۹۳۰، مقالات روزنامه و اوراق شخصی اگرچه مدتها در دسترس مورخان بوده است، اما ویلیامز از منظری جدید به آنها نگاه کرده و بر تلاشهای آمریکاییهای آفریقاییتبار برای بیان دستاوردهای خانوادههایشان از بازسازی و چیزهایی که به واسطه خشونت نژادپرستان از دست دادند تمرکز کرد.
ویلیامز استدلال میکند: «سفیدپوستان جنوبی به دنبال نابودی کامل همه آمریکاییهای آفریقاییتبار نبودند، اما خشونت پی درپی که آنها استفاده کردند و حق مردم تازه آزادشده را برای داشتن هر گونه حقوقی رد کردند، ماهیت نسلکشی داشت.
The World: A Family History of Humanity
نوشته سیمون سبَگ مونتفیوره
سایمون سبگ مونتفیوره مینویسد: «خانواده واحد اساسی وجود انسان باقی میماند.» از پادشاه مصر خوفو و مادرش گرفته تا خانواده فاتح چنگیزخان، سلسلههای هابسبورگ و رومانوف و روزولتها، تاریخ کلی مونتهفیوره مسیر جهان را از طریق خویشاوندانی که بر آن حکمرانی میکنند، ردیابی میکند. برخی از موضوعات او مشهور هستند، اما بسیاری دیگر برای بسیاری از خوانندگان در ایالات متحده کمتر شناختهشده هستند، از جمله ژاک اول از هائیتی، امپراتور مغول بابر و امپراتور چین وو.
کاوش کلی مورخ، ماهیت پیچیده پویایی خانواده را به تصویر میکشد، بهویژه زمانی که سیاست در میان باشد. او جزئیات اعمال خشونتبار علیه خویشاوندان را شرح میدهد، از جمله قطعهقطعه کردن فرزند توسط بطلمیوس چهارم و قتل احتمالی برادر توسط کیم جونگ اون، دعوا بر سر حقوق جانشینی میان ورثه، ازدواجهای سیاسی که در آن والدین، دخترانشان را برای ازدواج با غریبهها به سرزمینهای دور میفرستند، جایی که آن زمان هنگام زایمان میمردند و لحظات دلگرمکننده (نسبتاً نادر) بین عزیزان. شرح ارائهشده، تصویری از ناکارآمدی است، با تلههای قدرت موروثی.
این کتاب که مملو از حکایات به یاد ماندنی و جزئیات مبهم است، نسبت به داستانهای خانواده در طول تاریخ، کمتر روی چگونگی تکامل واحدهای خانواده در طول زمان تمرکز میکند. این رویکرد تا حد زیادی به دلیل عمق دایرهالمعارفی تحقیقات مونتفیوره که در ۲۳ فصل و ۱۳۴۴ صفحه کتاب مشهود است، موفق میشود. مورخ مینویسد: «در هر نمایش خانوادگی، پردههای زیادی وجود دارد. این همان منظور سآموئل جانسون است وقتی که گفت هر پادشاهی یک خانواده است و هر خانواده یک پادشاهی کوچک.»
On Savage Shores: How Indigenous Americans Discovered Europe
نوشته کارولین دادز پنوک
کتابهای مربوط به «عصر اکتشاف» روی اروپاییهایی تمرکز دارند که در قرنهای ۱۵ و ۱۶ به قاره آمریکا سفر کردند. کارولین دادز پنوک مورخ، رویکرد متفاوتی را برگزید و تمرکزش را معکوس کرد تا درباره دهها هزار بومی آمریکایی بحث کند که بین سالهای ۱۴۹۲ به اروپا سفر کردند، زمانی که کریستف کلمب ظاهراً دنیای جدید را کشف کرد و سال ۱۶۰۷، زمانی که مستعمره جیمزتاون تأسیس شد.
پنوک در «سواحل وحشی» مینویسد: «انبوهی از مسافران بومی نادیده گرفته شدند، اشراف، دیپلماتها، خدمتکاران، مترجمان، خانوادهها، سرگرمیها، بردگان، درک ما از اکتشافات و امپراتوری مدرن اولیه را زیر و رو میکنند».
بسیاری از سوژههای پنوک ناشناس هستند و نام آنها در منابع اروپایی که نگاهی اجمالی به زندگی آنها کردهاند، ثبت نشده است. اما مورخ به طرز ماهرانهای این شکافها را در آرشیوها بررسی میکند و سوگیری استعمارگرانه در سوابق موجود را میکند تا تصویر کاملتری از تبادل فرهنگی در برههای مهم از تاریخ جهان را ارائه دهد. به نقل از دیوید اولوسوگای مورخ، «در سواحل وحشی» یک بازیابی تاریخی است.
Emperor of Rome: Ruling the Ancient Roman World
نوشته ماری بیرد
ماری بیرد، کلاسیکشناس، تاریخ حماسی سال ۲۰۱۵ خود از روم باستان را با بحث صمیمانهتری درباره حاکمان امپراتوری دنبال میکند. همانطور که بیرد در مقدمه کتاب مینویسد، کتاب «امپراتوری روم»، «واقعیت و تخیل را کشف میکند، … میپرسد [حاکمان] چه کردند، چرا این کار را کردند و چرا داستانهایشان به شیوههای افراطآمیز و گاه مبهم گفته شده است.» افزون بر پرداختن به «قدرت، فساد و توطئه»، این کتاب میپرسد زندگی روزمره این افراد چگونه بوده است، چه میخوردند، کجا میخوردند، با چه کسی میخوابیدند و چگونه سفر میکردند.
بیرد روایتش را با اِلاگابالوس، نوجوان سوری آغاز میکند که در ۱۴ سالگی بر تخت سلطنت نشست و تنها چهار سال بعد، در سال ۲۲۲ پس از میلاد به قتل رسید. امپراتور بیشتر به خاطر ضیافتهایش مشهور است تا دستاوردهایش به عنوان یک حاکم: در تاریخ باستان ادعا شده که او مهمانان را مجبور میکرد روی بالشتکهایی بنشینید که با نشستن روی آنها صدایی شبیه خروج گاز معده از آن خارج میشد، غذاهای تقلبی از موم یا شیشه به مهمانان میداد و حیوانات اهلی را در اتاقهایی رها میکرد که حضار خمار در آنها حضور داشتند و پس از بیدار شدن از خواب و رویارویی با شیر، پلنگ یا خرس از ترس جانشان را از دست میدادند.
این حکایتها به همان اندازه که سرگرمکننده هستند، از دید مورخان به شدت اغراقآمیز هستند و توسط کسانی ساخته و پرداخته شدند که مشتاق جلب لطف جانشین الاگابالوس بودند. اگرچه این داستانها غیرقابلاعتماد هستند، اما بیرد استدلال میکند که دریچهای را به سوی «اضطرابهایی که حاکمیت امپراتوری را احاطه کرده بود» باز میکنند که میان آنها «ترس قدرت بدون محدودیت» مهمتر است. این محقق از شواهد باستانشناسی هم برای بررسی صحت گزارشهای باستانی استفاده میکند. ماهیت محدود امکانات آشپزی در ویلای تیوولی هادریان با این ادعا که ضیافتهایی با مغز طاووس و زبان فلامینگو برگزار میشده، در تضاد است.
مهمترین پرسشی که این کتاب مطرح میکند این است که چرا برخی حاکمان خوب و برخی دیگر بد در نظر گرفته میشوند. به گفته بیرد، پاسخ، به جانشینی برمیگردد. امپراتوران روم به سادگی تاج و تخت را به پسر بزرگ خود واگذار نکردند، کاری که نسلهای فرمانروایان اروپایی بعداً انجام دادند. آنها در عوض، جانشینی را تعیین میکردند که میتوانست یکی از بستگان باشد، اما اغلب چنین نبود. این که آیا این فرد در نهایت این عنوان را به دست میآورد و چه اتفاقی میافتد اگر امپراطور نتواند یک وارث انتخاب کند، یک موضوع کاملاً متفاوت است. انتقال قدرت چیزی بوده که همیشه دربارهاش بحث میشده، پرتنش بوده و گاهی افراد در راهش کشته میشدند.
زمانی که فرمانروای قدیمی میمرد، این دیگران بودند که میتوانستند وعدههای ضمنی جانشینی را به واقعیت تبدیل کنند یا از تبدیل کردن آن جلوگیری کنند.
این کلاسیکگرا نتیجه میگیرد که امپراتورهایی که موفق تلقی میشدند، امپراتورهایی بودند که جانشین منتخبشان، جانشین آنها میشد که تقریباً متعهد و ملزم بود به مردی که او را جانشین خود کرده احترام بگذارد».
مترجم: زهرا ذوالقدر