مردی که در اروپا و آمریکا «باغوحشهای انسانی» به راه انداخت

کارل هاگنبک تاجری آلمانی بود که برای اولین بار ایدۀ شکلگیری باغوحشهایی به شکل و شمایل امروزی را مطرح کرد؛ اما او همچنین یک جنبۀ تاریک تمدن و فرهنگ غربی را نیز نشان داد: او نخستین کسی بود که بومیان مناطق مختلف جهان را در «باغوحشهای انسانی» به نمایش گذاشت.
فرادید| در آستانه قرن بیستم، باغوحشهای بزرگ پاریس، لندن و نیویورک با آنچه امروز میشناسیم بسیار متفاوت بودند. حیوانات در قفسهای فلزی کوچک و بیروح نگهداری میشدند، بدون هیچگونه فضای طبیعی یا امکاناتی که رفتار غریزیشان را ممکن کند. در آن زمان، حتی زنده نگه داشتن حیوانات عجیبوغریب در این شرایط دشوار بود، چه برسد به اینکه سلامتشان تضمین شود. اما «کارل هاگنبک»، تاجر حیوانات آلمانی و نمایشگردان مشهور، نگاهی کاملاً متفاوت داشت. او معتقد بود حیوانات باید بتوانند در محیطی شبیه به زیستگاه طبیعی خود زندگی کنند.
به گزارش فرادید؛ هاگنبک در سال ۱۹۰۷ باغوحشی در هامبورگ آلمان تأسیس کرد که تحولی در صنعت باغوحش بهوجود آورد. او قفسهای تنگ و فلزی را کنار گذاشت و بهجای آن، محوطههای باز و طبیعیمانند طراحی کرد، با صخرههای مصنوعی، استخرهای کمعمق، خندقهای حفاظتی و فضاهایی که به حیوانات اجازه میداد آزادانه حرکت کنند. مردم این ابتکار را بسیار دوست داشتند و خیلی زود مدل جدید هاگنبک به سراسر اروپا و آمریکا گسترش یافت و به الگویی برای باغوحشهای مدرن تبدیل شد.
هاگنبک به همراه چند توله ببر
اما نکته تاریک و هولناک ماجرا اینجاست که هاگنبک ایدههای خود را ابتدا نه روی حیوانات، بلکه روی انسانها آزمایش کرد. در اواخر قرن نوزدهم، او نخستین نمایشهای زنده از زندگی روزمره اقوام بومی از نقاط مختلف جهان را ترتیب داد؛ از مردم سامی شمال اروپا گرفته تا گروههایی از سودان، گرینلند و کانادا. این نمایشها، که بعدها به «باغوحش انسانی» معروف شدند، با استقبال گسترده مردم روبهرو شدند. افراد بومی در محیطهایی مشابه محل زندگی خود به نمایش گذاشته میشدند و مردم اروپا با کنجکاوی، زندگی روزمره آنها را تماشا میکردند.
در برخی موارد، این افراد با رضایت خود در نمایشها شرکت میکردند و حتی دستمزد خوبی میگرفتند. اما در موارد دیگر، با فریب یا اجبار آورده میشدند و گاهی در شرایط سختی زندگی میکردند. یکی از فاجعهبارترین نمونهها، گروهی از اینوئیتهای کانادایی بودند که در اثر بیماری آبله جان خود را از دست دادند، چرا که تیم هاگنبک آنها را واکسینه نکرده بود. در نمونهای دیگر، گروهی از قوم کاوِسکار از شیلی، بدون لباس مناسب در هوای سرد آلمان نمایش داده شدند و نیمی از آنها جان باختند.
پنج نفر از بومیان شیلی که در باغ وحش انسانی هاگنبک جان باختند
اگرچه هاگنبک بعدها وعده داد دیگر چنین نمایشهایی برگزار نکند، اما همچنان به اجرای آنها ادامه داد. در دهههای بعد، این نوع نمایشها در نمایشگاههای جهانی مثل نمایشگاه ۱۸۸۹ پاریس رواج یافت و هزاران نفر از مردم بومی در معرض دید میلیونها بازدیدکننده قرار گرفتند. در نگاه بسیاری از مردم غرب در آن زمان، این نمایشها نشاندهنده عقبماندگی اقوام غیراروپایی و گواهی بر برتری تمدن غربی بود.