نحوهی رویارویی با سندروم آشیانهی خالی؛ وقتی بچهها بزرگ میشوند و میروند
برای بسیاری از والدین، این یک تجربهی واقعی و بسیار غمانگیز است. اگر از سالهای قبل برای چنین روزی آماده نشده باشید و برای علایق خودتان و ارتباط عاطفی با همسرتان وقت نگذاشته باشید، عبور از این برهه کار آسانی نخواهد بود.
فرادید | سندروم آشیانهی خالی ( Empty Nest Syndrome ) یک اختلال روانی یا تشخیص بالینی نیست، بلکه اصطلاحی است برای توصیف احساس عمیق غم، نگرانی و تنهایی که برخی والدین پس از بلوغ فرزندان و ترک منزل به قصد رفتن به دانشگاه یا جدا زندگی کردن تجربه میکنند. برای بسیاری از والدین، این یک تجربهی واقعی و بسیار غمانگیز است. تمام والدینی که فرزند دارند سندروم آشیانهی خالی را تجربه نمیکنند.
به گزارش فرادید، بااینحال، برای کسانی که فکر میکنند ممکن است مستعد افسردگی ناشی از آشیانهی خالی باشند، راهکارهایی برای رویارویی با آن وجود دارد. اگر هماکنون در فاز آشیانهی خالی هستید و این سندروم را تجربه میکنید، نگران نباشید، چون برای غلبه بر غم و اندوه کنونی شما راههایی وجود دارد.
فهرست عناوین
- تجربهی سندروم آشیانهی خالی
- نحوهی رویارویی با سندروم آشیانهی خالی
- نحوهی اجتناب از سندروم آشیانهی خالی
- کلام آخر
تجربهی سندروم آشیانهی خالی
برای بسیاری از والدینی که سندروم آشیانهی خالی را تجربه میکنند، این سندروم آغازگر پروسهی سوگواری است. کسانی این سندورم را تجربه میکنند که مسئولیت اصلی زندگیشان مراقبت از فرزند (فرزندانشان) بوده است. تحقیقات حاکی از آنست که پدران و مادران سطوح مشابهی از این سندروم را تجربه میکنند، اما والدین تحصیلکرده بهتر با رفتن بچهها کنار میآیند.
درصورتیکه همزمان با این واقعه، وقایع دیگری مانند بازنشستگی، یائسگی یا طلاق صورت گیرد، تلخی این تجربه تشدید خواهد شد. والدین در راه بزرگ کردن فرزندانشان نقشهای زیادی را برعهده داشتهاند، از آشپز و پرستار گرفته تا راننده و مشاور و همبازی. آنها ساعتهای بیشماری را صرف برآورده کردن نیازهای فرزندانشان و مراقبت از آنها کردهاند. والدینی که زندگیشان حول محور زندگی فرزندانشان میچرخد بدونتردید در لحظهی جدایی از آنها و پس از آن، احساسات عمیقی را تجربه خواهند کرد.
پروسهی سوگواری اجتنابناپذیر است، چون در زندگی والدین فقدانی به وجود آمده است. فرزند آنها هنوز زنده و سالم است، اما والدین باز هم میتوانند سوگ را حس و تجربه کنند، چون فرزندشان دیگر ساکن آن خانه و تحت مراقبت و حمایت آنها نیست.
درجهی این سوگواری و میزان پریشانی احساسی در والدین مختلف متفاوت است. هرقدر والدین بیشتر درگیر زندگی و فعالیتهای فرزندشان باشند، بهحدی که فعالیتهای خودشان را بهخاطر او محدود کنند، احتمال اینکه آشفتگی احساسی، پریشانی و غم را پس از جدایی از او تجربه کنند بیشتر خواهد شد.
نحوهی رویارویی سندروم آشیانهی خالی
دنبال کردن فعالیتهای رضایتبخش
رفتن فرزندان از خانه حفرهای خالی در زندگی برخی از والدین ایجاد میکند. دیگر کسی نیست که به کمک آنها نیاز داشته باشد. این حفرهی خالی را والدینی تجربه میکنند که وابستگی زیادی به زندگی فرزندانشان داشتهاند. این حفرهی خالی نیاز به پرشدن دارد و نمیتوان آن را با فعالیتهای بیمعنا پر کرد. این والدین باید علایق جدیدی یافته یا علایق قدیمیشان را مجدداً دنبال کنند. هرقدر این فعالیتها معنادارتر باشد، خلا رفتن بچهها بیشتر پر میشود.
برای نمونه، ممکن است شما یک مدرک هنری داشته باشید که از زمان بهدنیا آمدن بچهها و به عهده گرفتن مسولیت آنها تا به امروز از آن استفاده نکرده باشید و همیشه رویای تدریس هنر را در سر داشتهاید. این زمان فرصت خوبی برای بازگشت به علایق و برآوردن خواستههای خودتان است. آموزش عشق به هنر و بکارگیری تواناییهایی که سالها از آنها بهره نبردهاید حس رضایتمندی از زندگی را برای شما به ارمغان میآورد. پس به علایقتان فکر کنید تا با پرداختن به آنها بتوانید بر حس ازدستدادن هدف غلبه کنید.
اگر درد شما تنهایی است دور فعالیتهای منفردی که فقط روی خودتان متمرکز است خط بکشید. درعوض، بهدنبال فعالیتهایی باشید که حضور دیگران را نیز دربرگیرد. تصور کنید به عکاسی علاقه دارید، پس عضو یک باشگاه عکاسی شوید یا در یک کلاس عکاسی ثبتنام کنید و از این فرصت برای یادگیری از دیگران و توسعهی روابط دوستانه با آنها استفاده کنید. رفتهرفته پی میبرید گام بعدی اینست که با استفاده از مهارتهای عکاسی خود خاطرات دیگران را ثبت کنید و این استعدادتان را با آنها سهیم شوید. حالا که میتوانید به خودتان وقت اختصاص بدهید مهارتها و تواناییهای شما قابلیت رشد و شکوفایی دارند.
فعالیتهای مفید دیگر شامل این موارد میشوند: ادامهی تحصیل، کمکهای داوطلبانه در موسسههای خیریه، احیای دوستیهای قدیمی و یافتن شغل. مهم پرداختن به کاریست که به آن علاقه دارید تا با انجام آن دوباره احساس ارزشمندی کنید. در خانه نمانید که جای خالی بچهها را ببینید، غصه بخورید و امیدوار باشید احساسات شما معجزهوار تغییر کنند. حال شما با گذشت زمان بهتر خواهد شد. یافتن علایق جدید میتواند عبور از این مرحله را برای شما آسانتر کند.
زنده کردن دوبارهی عشق
زوجهای زیادی بعد از بزرگ شدن بچهها و رفتنشان از خانه طلاق گرفتند، چون در نبود آنها دیگر وجه اشتراکی نداشتند. درصورتیکه این یک فرصت عالی برای زنده کردن دوبارهی عشق و تمرکز روی رابطهتان با یکدیگر است. اگر احساس میکنید وجه اشتراکی ندارید اشکالی ندارد. به فکر کاری باشید که هر دو توافق کنید با هم انجام دهید. لازم نیست هر دوی شما اشتیاق انجام آن را داشته باشید. همین که تمایل داشته باشید بهخاطر با هم بودن آن را انجام دهید کافیست. دوچرخهسواری، یوگا، عکاسی، آشپزی و سفر از جمله کارهایی است که میتوانید هردو با هم انجام دهید.
حمایت عاطفی همسر
با رفتن آخرین فرزند از خانه، تمام والدین احساسات مشابهی را تجربه نمیکنند. به احتمال زیاد تجربههای احساسی والدین بسیار متفاوت خواهد بود. ممکن است همسر شما آنقدر درگیر شغل خود باشد که حتی متوجه بروز سندروم آشیانهی خالی در شما نشود. با همسر خود احساساتی را که تجربه میکنید به اشتراک بگذارید. بگذارید همسرتان بداند با رفتن تمام بچهها از خانه دچار مشکل شدهاید و در این دوران از گذار زندگی به حمایت عاطفی او نیاز دارید.
اگر همسر شما دربارهی افسردگی ناشی از این سندروم با شما صحبت کرد بهلحاظ عاطفی از او حمایت کنید. به او اجازهی ابراز احساساتش را بدهید بدوناینکه او را قضاوت کنید. محیط خانه و والدین تنهامانده باید با شرایط جدید تطبیق داده شوند. کمک کردن به یکدیگر و انجام فعالیتهای مشترک برای گذر از این دوران ضروریست.
درخواست کمک درصورت نیاز
اگر نمیتوانید بهتنهایی با سندروم آشیانهی خالی کنار بیایید و توان به اتمام رساندن کارهای روزانهتان را ندارید کمک بگیرید. مشاوره گرفتن به عبور شما از این مرحلهی زندگی کمک میکند. بپذیرید که این مرحله گذراست و زندگی تغییر خواهد کرد. این مرحله به معنی بهتر یا بدتر شدن موقعیت زندگی شما نیست، بلکه صرفاً متفاوت است.
از دست دادن علاقه به کارهایی که قبلاً به آنها علاقه داشتهاید میتواند نشانهای از افسردگی باشد. این احتمال وجود دارد که بهواسطهی سندروم آشیانهی خالی مدتی دچار افسردگی شوید. پنج مرحلهی سوگواری این دوره عبارتند از:
- انکار (عدم پذیرش حقایق/ مقاومت دربرابر تغییر)
- خشم (ناراحتی از خود و دیگران)
- چانهزنی (حرف زدن با خدا یا نیروی برتر/ قرارومدار گذاشتن با خود)
- افسردگی (ناراحتی و پشیمانی/ ترس و تردید)
- پذیرش (دست برداشتن از مقاومت/ استقلال احساسی)
شاید شما در این برهه تمام این مراحل، برخی از آنها یا حتی هیچیک از آنها را تجربه نکنید. اما بسیاری از والدین که دچار سندروم آشیانهی خالی شدهاند تمام این پنج مرحله را تجربه میکنند.
اگر احساس میکنید در مرحله افسردگی گیر افتادهاید یا به اصطلاح نور انتهای تونل را نمیبینید باید از مشاور کمک بگیرید تا از دچار شدن کامل به بیماری روانی جلوگیری کنید.
نحوهی اجتناب از سندروم آشیانهی خالی
هیچ روش بیخطایی برای اجتناب از سندروم آشیانهی خالی وجود ندارد. باوجوداین، برای پیشگیری از وقوع آن راهکارهایی وجود دارد.
به فرزندتان کمک کنید تا برای ترک خانه آماده شود. برای بسیاری از والدین که این سندروم را تجربه میکنند حالت نگرانی و غم معمولاً به واسطهی این تصور ایجاد میشود که فرزندشان هنوز آمادگی مستقل شدن را نداشته است. تا قبل از نزدیک شدن به موعد رفتن آنها، باید آمادگی لازم را برای آنها فراهم کنید.
اطمینان حاصل کنید که آنها تمام تجهیزات و مهارتهای لازم را در اختیار دارند. آشپزی یا کار با ماشین لباسشویی را یاد گرفتهاند. در صورت نیاز میدانند چگونه از وسایل نقلیهی شهری استفاده کنند. برای زندگی در خانهی جدید همه وسایل لازم را دارند. بعد از ترک منزل، تا زمان استقرار کامل در منزل جدید، آمادهی کمک به آنها باشید، مثلاً میتوانید تجربیاتتان را در مورد نکات ایمنی، نحوهی آشنایی با همسایهها یا چیدمان وسایل با آنها به اشتراک بگذارید. صحبت دربارهی این موضوعات به آنها کمک میکند استقلال یافتن همراه با مهارت و امنیت را تصویرسازی کنند.
به خودتان و فرزندتان اطمینان بدهید. بخشی از استرس والدین، تغییر محل سکونت فرزندشان است. محل زندگی آنها عوض میشود، ممکن است آپارتمان، خوابگاه یا جای دیگری باشد. این اطمینان را به فرزندتان بدهید که سرپناه اصلی او همچنان خانهایست که در آن بزرگ شده، حتی اگر کیلومترها از آن فاصله داشته باشد.
اگر میخواهید با فرزندان خود رابطهی صمیمی و سالمی داشته باشید، پس باید این اطمینان را به آنها بدهید که همیشه پذیرای آنها هستید، این حمایت شامل حمایت مالی از فرزند بالغتان نیست (البته فرزندان بالغی هم هستند که اجارهی خانهی والدینشان را میدهند). هر توافقی که به صلاح اعضای خانوادهی شما باشد خوب است، تازمانیکه فرزندتان اطمینان داشته باشد در شرایط سخت زندگی بهعنوان پدر و مادر حامی او هستید.
بپذیرید که فرزند شما هم بعد از ترک خانه ممکن است آشفتگی و استرس عاطفی را تجربه کند. سعی کنید مشوق زندگی او باشید. برای فرزندی که احتمال دارد در پی جدایی از شما دچار استرس شود، از طریق تلفن یا پیام در دسترس باشید. این موارد در همهی افراد یکسان نیست. بهتر است از پتانسیل این احساسات در فرزند خود آگاه باشید و خودتان را برای حمایت عاطفی او آماده کنید. یک راه مفید برای هر دوی شما اینست که برنامهریزی کنید یک روز مشخص در هفته تماس تلفنی داشته باشید.
فعالیتها و علایق خاص خودتان را داشته باشید. برای پیشگیری از سندروم آشیانهی خالی عادت کنید تا زمانی که بچهها در خانه هستند، اوقاتی را به خودتان اختصاص بدهید و علایق و سرگرمیهای خودتان را دنبال کنید تا خارج از حوزهی فرزندان و خانواده، زندگی خودتان را به عنوان یک فرد معنادار کنید. این عادت به نوعی مراقبت از خود است.
همهی ما نیاز داریم اوقاتی را فقط به خودمان اختصاص بدهیم و این کار اصلاً خودخواهانه نیست. شما روی خودتان سرمایهگذاری میکنید تا با حال بهتر و روحیهی قویتر وظایفتان را به عنوان پدر یا مادر انجام دهید. اگر تمام علایقتان را بهخاطر خانواده کنار بگذارید هم به خودتان آسیب میزنید و هم به خانوادهتان.
روی ازدواجتان سرمایهگذاری کنید. تا قبل از رسیدن به سالهایی که ممکن است فرزندان خانه را ترک کنند، از ارتباط خود و شریک زندگیتان مراقبت کنید. صحبتهای روزانهی شما صرفاً نباید در مورد بچهها باشد. علایق و سرگرمیهایی پیدا کنید که هر دو با هم انجام دهید. دیر یا زود فرزندان خانه را ترک میکنند. اگر خودتان را برای چنین روزی آماده نکرده باشید و هیچ سرگرمی مشترکی با همسرتان نساخته باشید جای خالی بچهها و نبودشان آزارتان خواهد داد. از حالا تلاش کنید برای خودتان به عنوان یک زوج وقت بگذارید و اوقات مشخصی از روز یا هفته را دور از بچهها سپری کنید و از وجود هم لذت ببرید.
کلام آخر
همهی والدین با رفتن فرزندانشان از خانه دچار سندورم آشیانهی خالی نمیشوند. حتی برخی از والدین مشتاقانه منتظر چنین روزی هستند تا هم شاهد استقلال و موفقیت فرزندشان باشند و هم به نیازها و علایق خودشان بپردازند. عدهای دیگر از والدین ترکیبی از احساسات را تجربه میکنند، یعنی از یک سو منتظر رسیدن چنین روزی هستند تا وقت بیشتری برای خودشان داشته باشند و از سوی دیگر دلتنگ حضور فرزندانشان میشوند. این احساسات مختلف طبیعی هستند. احساس غم و اضطراب عاطفی از بین خواهد رفت، اما اگر از سالهای قبل برای چنین روزی آماده نشده باشید و برای علایق خودتان و ارتباط عاطفی با همسرتان وقت نگذاشته باشید، عبور از این برهه کار آسانی نخواهد بود.
منبع: lifehack