ايران كشور «فِیک» پوشان!
برندفروشان پوشاک را در همهجای ایران میتوان یافت اما تهران و شهرهای شمالی و شمالغربی از نظر داشتن مغازههای برندفروش ویژهترند. برندفروشان در مناطق پولدارنشین شهرها رونق فراوانتری دارند.
کد خبر :
۱۰۳۹۹
بازدید :
۱۶۹۳
برندفروشان پوشاک را در همهجای ایران میتوان یافت اما تهران و شهرهای شمالی و شمالغربی از نظر داشتن مغازههای برندفروش ویژهترند. برندفروشان در مناطق پولدارنشین شهرها رونق فراوانتری دارند.
مشتریانشان بیچونه پول برندها را پرداخت کرده و به پوشیدن برندها میبالند، فارغ از اینکه برندی در ایران نمایندگی ندارد و ٩٩ درصد آنچه هست، برندهای قلابی یا هایکپیهایی هستند که چین تولید میکند و به نام برند در ایران فروخته میشود.
به گزارش شرق، احسان سلطانی، پژوهشگری که در این حوزه بررسیهای زیادی دارد، در این باره میگوید: بررسیهایی که بعضا به تأیید وزارت صنعت، معدن و تجارت رسیده، نشان میدهد از هر صد فروشگاهی که ادعا میکنند برند اصلی میفروشند، ادعای ٩٩ فروشگاه بیاساس است و آندسته معدود از فروشگاهها که جنس اصلی میفروشند، نیز هرگز نماینده برند نیستند و سرتیفیکیت (گواهینامه) ندارند. او که فقط از ثبت نمایندگی یک برند مطمئن شده است، تأکید میکند به جز این برند که نمایندگی ثبتشده در ایران دارد، دیگر فروشگاههایی که برند اصلی را میفروشند، نمیتوانند از شرکت مادر خرید کنند بلکه با خرید از نماینده شرکت برند، خود را نماینده قلمداد میکنند.
به گفته سلطانی، این فروشگاهها مانند هر فروشگاه دیگری، از اصناف و اتحادیههای خود مجوز فروش میگیرند و پروانه کسب آنها بههیچوجه نمایندگی آنها برای یک برند خاص را تأیید نمیکند.
او مبدأ اکثر برندهای تقلبی را کشورهای شرق آسیا، چین و ترکیه معرفی میکند و با بیان اینکه اینروزها جنس با برند چینی در بازار کم شده، میگوید: معنی کمرنگشدن حضور کالاهای با برند چینی در بازار این است که با برندهای تقلبی و غیرچینی وارد بازار میشوند. مصرفکننده لزوما کارشناس برند نیست و وقتی بازار همهجور برند تقلبی دارد، ناگزیر کالایی را به اسم و با قیمت برند میخرد اما فیک و تقلبی است.
این گزارش خواسته یا ناخواسته به سمتوسوی بازار پوشاک و وضعیت برند در آن رفت اما حقیقت این است که کموبیش در دیگر بازارها نیز حضور برند تقلبی محسوس است.
اسدالله عسگراولادی، بازرگان باسابقه و رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین، در ابتدای صحبتش میگوید: وقتی ایران تحریم باشد، شرکتهای تولیدکننده کالاهای مصرفی صاحب برند، نمیتوانند مستقیما در ایران نمایندگی داشته باشند.
این حرف اول اوست اما بعد استثناها را هم برمیشمارد و با بیان اینکه برخی از شرکتهای هواپیمایی یا بعضی از صنایع مانند خودرو و لوازم خانگی در ایران نمایندگی دارند، اظهار میکند بیش از هر چیز، برند معتبر پوشاک در کشور بسیار انگشتشمار است. به عقیده عسگراولادی فروشگاههایی که ادعای نمایندگی برندها را دارند به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول که تعداد کمی از آنها را در خود جای میدهد، محصولات اصلی را از نماینده رسمی برند در یکی از کشورها میخرند و با وجود اینکه ادعای نمایندگی آنها دروغ است اما جنس آنها برند اصلی است.
این فروشگاهها کالای برند را از نمایندگی اصلی میخرند و احتمالا قول و قراری با آن نمایندگی میگذارند و قرارداد میبندند که آن کالا را به اشخاص دیگری در ایران نفروشد و از این طریق خود را نماینده رسمی برند معرفی میکنند. برخی از اینها هم وقتی چهار بار از یک برند خرید میکنند، دیگر خودشان را نماینده رسمی آن شرکت تلقی میکنند.
به گفته او، اغلب فروشگاههای مدعی نمایندگی، نمیتوانند حتی یکی کپی از گواهی اعطای نمایندگی از برند اصلی را ارائه کنند چراکه این برندها در کشوری که تحریم است، امکان
نقل و انتقال پول ندارند و تجارت با آنها راحت نیست و نمیتوانند بهراحتی اینهمه نمایندگی رسمی داشته باشند.
او در ادامه بحث فروشندگان مدعی نمایندگی برند، میگوید: دسته دوم که اکثریت را شامل میشود، فروشگاههایی هستند که کالا با مارک جعلی را میخرند و بهعنوان جنس اصلی میفروشند. کالاهای تقلبی و فیک را با قیمت برند میفروشند؛ کالاهایی که در کشورهای دیگر با مارک یک برند معتبر تولید میشوند و حتی برای آن کارخانه ساختهاند؛ مثلا در ویتنام یک کارخانه، کل تولیدات یک برند معروف ورزشی، از کفش و پیراهن تا توپ فوتبال، را با مارک و برند اصلی تولید و صادر میکند. مثلا کارخانه اصلی این برند در قاره اروپاست اما فروشنده از یک تولیدکننده دیگر به همین نام اما در یک کشور دیگر نمایندگی میگیرد؛ این برند اصل نیست.
عسگراولادی با بیان اینکه تجارت آزاد است و هرکسی بخواهد و در توانش باشد مشکلی برای تأسیس فروشگاهی بهعنوان نمایندگی ندارد، میگوید: در ایران کسی بر اصل یا غیراصلبودن برند نظارت نمیکند. نمایندگیهای بازرگانی هم کنترلی ندارند. مجوزهایی که فروشندگان دارند در حد مجوز فروش کالاست و کسی برای فروش یک برند، مجوز نمیهد.
او در پاسخ به این سؤال که این کالاهای فیک و غیراصلی از کجا و چطور وارد کشور میشوند، پای بسیاری از کشورها از ترکیه تا مراکش و ویتنام را پیش میکشد.
میگوید: کالاهایی که نمایندگیهای جعلی، به نام برند معتبر میفروشند، کالاها را از بازار کشورهایی مانند ترکیه، چین، مراکش، هندوستان، ویتنام و بسیاری دیگر از کشورهایی که صادرکننده تولیدات نساجی هستند وارد میکنند. در ویتنام بهراحتی مارکهای معتبر را روی کالاها میزنند و صادر میکنند. در ایران هم اغلب کالاهایی که با این برندها عرضه میشوند، همان جنس بدلی است اما فروشنده ادعای برند دارد و مردم هم میخرند اما وقتی خریدند، میفهمند.
او با اشاره به اینکه کالا، اعم از برند اصلی و غیراصلی، امکان ورود از هر دو مسیر قاچاق و رسمی به کشور را دارند، ورود کالای غیراصلی با نام برند اصلی، در صورت همخوانی با استانداردهای گمرک کشور را بلامانع میداند و اظهار میکند: کنترلی روی اصل یا فرعبودن کالا نمیشود و همین که کالا با استانداردها منافات نداشته باشد و در فهرست کالاهای ممنوعه نباشد، کافی است. گمرک هم حقی برای کنترل اصل یا تقلبیبودن برندها ندارد مگر اینکه صاحب برند اصلی با وزارت خارجه و از این مسیر با وزارت بازرگانی (صنعت، معدن و تجارت) مکاتبه و درخواست کند کالاهای وارداتی با این برند را رجیستری کنند. در این صورت، فقط برند اصلی و کالای رجیستریشده اجازه ورود به کشور را پیدا میکند و برای ورود کالای بدلی به کشور، فقط مسیر قاچاق باقی میماند.
قاچاق مجاز کالاهای متروکه
این بازرگان کهنهکار، گریزی هم به قوانین گمرکی و چموخم واردات کالا میزند و میگوید: کالایی که با استاندارد ایران همخوانی نداشته باشد، فارغ از اینکه برند اصلی است یا غیراصلی، حق ورود پیدا نمیکند.
طبق قوانین گمرک، اگر کالایی از این دست وارد گمرک شود و برای ورود به کشور تأیید نشود، باید به خارج برگردانده شود و اگر برگشت داده نشد، به انبار منتقل میشود. پس از آن برای صاحب کالا اخطاریه ارسال میشود تا برای تعیین تکلیف کالای خود مراجعه کند. پس از زمانی مشخص، چنانچه باز هم صاحب کالا برای تعیین تکلیف کالا اقدام نکرد، اگر کالا مثلا یک ماده غذایی غیراستاندارد باشد، معدوم خواهد شد اما اگر شامل این مسئله نباشد، بر اساس قانون متروکه، این کالاها متروکه میشوند.
قانون دیگری هم داریم که میگوید کالای متروکه پس از چهار ماه باید معدوم یا حراج شود. صاحبان اصلی کالا حواسشان جمع است؛ بسیاری برای سوءاستفاده از همین قانون، کالایشان را رها میکنند تا متروکه شود. در این شرایط، کالایشان که اجازه ترخیص ندارد را بر نمیگردانند اما بعد از مدتی که متروکه شد، در حراج شرکت میکنند و آن را دوباره با قیمت پایینی میخرند و با پرداخت عوارضی متناسب با این قیمت کم، وارد کشور میکنند. ما به این کالاها «قاچاق مجاز» لقب میدهیم. بعضی هم اگر قاچاقچی خوبی سراغ داشته باشند، کالا را از گمرک در ظاهر به خارج برمیگردانند اما آن را از مسیر قاچاق به ایران میآورند.
تعقیب متخلفان با درخواست برندها
عسگراولادی قبول دارد که در بازار امروز کشور بهراحتی از عنوان برندها سوءاستفاده میشود اما معتقد است پس از رفع تحریمها، اگر برندها مایل باشند میتوانند وارد بازار ایران شوند. گرچه لغو تحریم برای واردات ایران و مناسبشدن زمینه ورود برندها شاید شش ماه طول بکشد اما وقتی برندهای اصلی وارد کشور شوند، برندهای تقلبی جمع میشوند؛ برند اصلی نمایندگیهای معتبر خود را به مراجع معرفی میکند و درخواست میدهد برندهای تقلبی را در بازار جمع کنند. در این شرایط سازمانهای مرتبط با بازار، نظارت و با متخلفان برخورد میکنند. حتی برند اصلی میتواند با شکایت از متخلفان، برای آنها قرار تعقیب بگیرد. شرط اصلی برخورد با برندهای تقلبی، شکایت برند اصلی است گرچه فروشندگان برندهای تقلبی هم با آمدن برند اصلی، خودشان را جمع میکنند چراکه میدانند منافع برند اصلی را به خطر انداختهاند و حضورشان تحمل نمیشود.
او در توصیف وضع و اوضاع فعلی بازار میگوید: آنقدر کالای قاچاق وارد بازار شده که دیگر برندها کارایی ندارند. یک کفش برند را کنار پیادهرو ٢٠ هزار تومان میفروشند. یک مدل دیگرش با قیمتی بالاتر در فروشگاههای عادی شهر فروخته میشود و بسیاری از فروشگاهها هم، بهخصوص در بالای شهر، کلاهبرداری میکنند و نمونههای دیگری از این برندهای تقلبی را با قیمتهای بسیار بالا به مشتری غالب میکنند.
او آخر و عاقبت بیاعتمادی مردم به برندها را ناخوشایند عنوان میکند و میگوید: بیبندوباری بازار، یکی از تبعات وفور برندهای تقلبی است که در غیاب برندهای اصلی، بهخصوص در زمان تحریم، همهگیر شده و درستشدن این وضعیت هم زمانبر است. اگر برندهای اصلی به ایران بیایند و برخورد با کالای قاچاق و تقلبی هم تشدید شود، رفتهرفته اوضاع بهتر میشود اما بحث برندهای تقلبی فقط برای پوشاک نیست. از لاستیک و لوازم یدکی خودرو تا عطر و ادکلن و ساعت، همه با سوءاستفاده از نام و شهرت برندهای معروف و معتبر بهراحتی فروخته میشوند درحالیکه قطعا از نظر کیفیت و کارایی به گرد پای برند اصلی نمیرسند. بازنده اصلی خرید برندهای تقلبی، مصرفکننده است، حتی اگر پول کمتری نسبت به برند اصلی بپردازد؛ چراکه برخی مواقع، استفاده از کالای تقلبی، خسارت مالی و جانی درپی دارد. کسی اگر بخواهد، در کوچهپسکوچههای شهر ری هم میتواند محصول یک برند اصلی را کپی کند و راحت بفروشد.
در بازار، لوازم یدکی تقلبی هم با علامت برندهای معتبر وجود دارد. عسگراولادی میگوید هر کدام از برندها اگر نماینده رسمی در ایران داشتند، حتما به حضور برندهای تقلبی اعتراض میکردند. به اعتقاد او برخی از حوادث رانندگی به دلیل استفاده از لوازم یدکی تقلبی است که با مارکهای تقلبی در بازار فروخته میشوند و صاحب اتومبیلی که قطعه تقلبی روی ماشینش گذاشته میشود، احتمالا تا قطعه خراب نشود نمیفهمد تقلبی بوده است. مثلا قطعه تقلبی در ترمز یک خودرو میتواند بهراحتی جان سرنشینان آن را به خطر بیندازد.
عسگراولادی، بازرگان پیشکسوتی که با بسیاری از بازارهای دنیا دادوستد دارد میگوید فعلا بازار ما پر از برندهای تقلبی است طوری که اگر کسی از بیرون بیاید و خبر نداشته باشد اینجا چه خبر است، اول فکر میکند کل این مردم برندپوش هستند اما حقیقت این است که اصالت برند، در بخش بزرگی از بازار ما وجود ندارد. اگر بخواهیم اوضاع را درست کنیم، اول از همه باید گمرک و دیگر سازمانهای دولتی مسئول در تجارت، همکاریهای خود را با نیروی انتظامی برای مقابله با قاچاق توسعه دهند. ما در کشور استانداردهایی داریم. این استانداردها و حتی برخی از قوانین گمرکی باید اصلاح شوند تا کالای غیرمجاز و ارزان به هر شیوه نتواند با نام یک برند معتبر به بازار راه پیدا کند.
مشتریانشان بیچونه پول برندها را پرداخت کرده و به پوشیدن برندها میبالند، فارغ از اینکه برندی در ایران نمایندگی ندارد و ٩٩ درصد آنچه هست، برندهای قلابی یا هایکپیهایی هستند که چین تولید میکند و به نام برند در ایران فروخته میشود.
به گزارش شرق، احسان سلطانی، پژوهشگری که در این حوزه بررسیهای زیادی دارد، در این باره میگوید: بررسیهایی که بعضا به تأیید وزارت صنعت، معدن و تجارت رسیده، نشان میدهد از هر صد فروشگاهی که ادعا میکنند برند اصلی میفروشند، ادعای ٩٩ فروشگاه بیاساس است و آندسته معدود از فروشگاهها که جنس اصلی میفروشند، نیز هرگز نماینده برند نیستند و سرتیفیکیت (گواهینامه) ندارند. او که فقط از ثبت نمایندگی یک برند مطمئن شده است، تأکید میکند به جز این برند که نمایندگی ثبتشده در ایران دارد، دیگر فروشگاههایی که برند اصلی را میفروشند، نمیتوانند از شرکت مادر خرید کنند بلکه با خرید از نماینده شرکت برند، خود را نماینده قلمداد میکنند.
به گفته سلطانی، این فروشگاهها مانند هر فروشگاه دیگری، از اصناف و اتحادیههای خود مجوز فروش میگیرند و پروانه کسب آنها بههیچوجه نمایندگی آنها برای یک برند خاص را تأیید نمیکند.
او مبدأ اکثر برندهای تقلبی را کشورهای شرق آسیا، چین و ترکیه معرفی میکند و با بیان اینکه اینروزها جنس با برند چینی در بازار کم شده، میگوید: معنی کمرنگشدن حضور کالاهای با برند چینی در بازار این است که با برندهای تقلبی و غیرچینی وارد بازار میشوند. مصرفکننده لزوما کارشناس برند نیست و وقتی بازار همهجور برند تقلبی دارد، ناگزیر کالایی را به اسم و با قیمت برند میخرد اما فیک و تقلبی است.
این گزارش خواسته یا ناخواسته به سمتوسوی بازار پوشاک و وضعیت برند در آن رفت اما حقیقت این است که کموبیش در دیگر بازارها نیز حضور برند تقلبی محسوس است.
اسدالله عسگراولادی، بازرگان باسابقه و رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین، در ابتدای صحبتش میگوید: وقتی ایران تحریم باشد، شرکتهای تولیدکننده کالاهای مصرفی صاحب برند، نمیتوانند مستقیما در ایران نمایندگی داشته باشند.
این حرف اول اوست اما بعد استثناها را هم برمیشمارد و با بیان اینکه برخی از شرکتهای هواپیمایی یا بعضی از صنایع مانند خودرو و لوازم خانگی در ایران نمایندگی دارند، اظهار میکند بیش از هر چیز، برند معتبر پوشاک در کشور بسیار انگشتشمار است. به عقیده عسگراولادی فروشگاههایی که ادعای نمایندگی برندها را دارند به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول که تعداد کمی از آنها را در خود جای میدهد، محصولات اصلی را از نماینده رسمی برند در یکی از کشورها میخرند و با وجود اینکه ادعای نمایندگی آنها دروغ است اما جنس آنها برند اصلی است.
این فروشگاهها کالای برند را از نمایندگی اصلی میخرند و احتمالا قول و قراری با آن نمایندگی میگذارند و قرارداد میبندند که آن کالا را به اشخاص دیگری در ایران نفروشد و از این طریق خود را نماینده رسمی برند معرفی میکنند. برخی از اینها هم وقتی چهار بار از یک برند خرید میکنند، دیگر خودشان را نماینده رسمی آن شرکت تلقی میکنند.
به گفته او، اغلب فروشگاههای مدعی نمایندگی، نمیتوانند حتی یکی کپی از گواهی اعطای نمایندگی از برند اصلی را ارائه کنند چراکه این برندها در کشوری که تحریم است، امکان
نقل و انتقال پول ندارند و تجارت با آنها راحت نیست و نمیتوانند بهراحتی اینهمه نمایندگی رسمی داشته باشند.
او در ادامه بحث فروشندگان مدعی نمایندگی برند، میگوید: دسته دوم که اکثریت را شامل میشود، فروشگاههایی هستند که کالا با مارک جعلی را میخرند و بهعنوان جنس اصلی میفروشند. کالاهای تقلبی و فیک را با قیمت برند میفروشند؛ کالاهایی که در کشورهای دیگر با مارک یک برند معتبر تولید میشوند و حتی برای آن کارخانه ساختهاند؛ مثلا در ویتنام یک کارخانه، کل تولیدات یک برند معروف ورزشی، از کفش و پیراهن تا توپ فوتبال، را با مارک و برند اصلی تولید و صادر میکند. مثلا کارخانه اصلی این برند در قاره اروپاست اما فروشنده از یک تولیدکننده دیگر به همین نام اما در یک کشور دیگر نمایندگی میگیرد؛ این برند اصل نیست.
عسگراولادی با بیان اینکه تجارت آزاد است و هرکسی بخواهد و در توانش باشد مشکلی برای تأسیس فروشگاهی بهعنوان نمایندگی ندارد، میگوید: در ایران کسی بر اصل یا غیراصلبودن برند نظارت نمیکند. نمایندگیهای بازرگانی هم کنترلی ندارند. مجوزهایی که فروشندگان دارند در حد مجوز فروش کالاست و کسی برای فروش یک برند، مجوز نمیهد.
او در پاسخ به این سؤال که این کالاهای فیک و غیراصلی از کجا و چطور وارد کشور میشوند، پای بسیاری از کشورها از ترکیه تا مراکش و ویتنام را پیش میکشد.
میگوید: کالاهایی که نمایندگیهای جعلی، به نام برند معتبر میفروشند، کالاها را از بازار کشورهایی مانند ترکیه، چین، مراکش، هندوستان، ویتنام و بسیاری دیگر از کشورهایی که صادرکننده تولیدات نساجی هستند وارد میکنند. در ویتنام بهراحتی مارکهای معتبر را روی کالاها میزنند و صادر میکنند. در ایران هم اغلب کالاهایی که با این برندها عرضه میشوند، همان جنس بدلی است اما فروشنده ادعای برند دارد و مردم هم میخرند اما وقتی خریدند، میفهمند.
او با اشاره به اینکه کالا، اعم از برند اصلی و غیراصلی، امکان ورود از هر دو مسیر قاچاق و رسمی به کشور را دارند، ورود کالای غیراصلی با نام برند اصلی، در صورت همخوانی با استانداردهای گمرک کشور را بلامانع میداند و اظهار میکند: کنترلی روی اصل یا فرعبودن کالا نمیشود و همین که کالا با استانداردها منافات نداشته باشد و در فهرست کالاهای ممنوعه نباشد، کافی است. گمرک هم حقی برای کنترل اصل یا تقلبیبودن برندها ندارد مگر اینکه صاحب برند اصلی با وزارت خارجه و از این مسیر با وزارت بازرگانی (صنعت، معدن و تجارت) مکاتبه و درخواست کند کالاهای وارداتی با این برند را رجیستری کنند. در این صورت، فقط برند اصلی و کالای رجیستریشده اجازه ورود به کشور را پیدا میکند و برای ورود کالای بدلی به کشور، فقط مسیر قاچاق باقی میماند.
قاچاق مجاز کالاهای متروکه
این بازرگان کهنهکار، گریزی هم به قوانین گمرکی و چموخم واردات کالا میزند و میگوید: کالایی که با استاندارد ایران همخوانی نداشته باشد، فارغ از اینکه برند اصلی است یا غیراصلی، حق ورود پیدا نمیکند.
طبق قوانین گمرک، اگر کالایی از این دست وارد گمرک شود و برای ورود به کشور تأیید نشود، باید به خارج برگردانده شود و اگر برگشت داده نشد، به انبار منتقل میشود. پس از آن برای صاحب کالا اخطاریه ارسال میشود تا برای تعیین تکلیف کالای خود مراجعه کند. پس از زمانی مشخص، چنانچه باز هم صاحب کالا برای تعیین تکلیف کالا اقدام نکرد، اگر کالا مثلا یک ماده غذایی غیراستاندارد باشد، معدوم خواهد شد اما اگر شامل این مسئله نباشد، بر اساس قانون متروکه، این کالاها متروکه میشوند.
قانون دیگری هم داریم که میگوید کالای متروکه پس از چهار ماه باید معدوم یا حراج شود. صاحبان اصلی کالا حواسشان جمع است؛ بسیاری برای سوءاستفاده از همین قانون، کالایشان را رها میکنند تا متروکه شود. در این شرایط، کالایشان که اجازه ترخیص ندارد را بر نمیگردانند اما بعد از مدتی که متروکه شد، در حراج شرکت میکنند و آن را دوباره با قیمت پایینی میخرند و با پرداخت عوارضی متناسب با این قیمت کم، وارد کشور میکنند. ما به این کالاها «قاچاق مجاز» لقب میدهیم. بعضی هم اگر قاچاقچی خوبی سراغ داشته باشند، کالا را از گمرک در ظاهر به خارج برمیگردانند اما آن را از مسیر قاچاق به ایران میآورند.
تعقیب متخلفان با درخواست برندها
عسگراولادی قبول دارد که در بازار امروز کشور بهراحتی از عنوان برندها سوءاستفاده میشود اما معتقد است پس از رفع تحریمها، اگر برندها مایل باشند میتوانند وارد بازار ایران شوند. گرچه لغو تحریم برای واردات ایران و مناسبشدن زمینه ورود برندها شاید شش ماه طول بکشد اما وقتی برندهای اصلی وارد کشور شوند، برندهای تقلبی جمع میشوند؛ برند اصلی نمایندگیهای معتبر خود را به مراجع معرفی میکند و درخواست میدهد برندهای تقلبی را در بازار جمع کنند. در این شرایط سازمانهای مرتبط با بازار، نظارت و با متخلفان برخورد میکنند. حتی برند اصلی میتواند با شکایت از متخلفان، برای آنها قرار تعقیب بگیرد. شرط اصلی برخورد با برندهای تقلبی، شکایت برند اصلی است گرچه فروشندگان برندهای تقلبی هم با آمدن برند اصلی، خودشان را جمع میکنند چراکه میدانند منافع برند اصلی را به خطر انداختهاند و حضورشان تحمل نمیشود.
او در توصیف وضع و اوضاع فعلی بازار میگوید: آنقدر کالای قاچاق وارد بازار شده که دیگر برندها کارایی ندارند. یک کفش برند را کنار پیادهرو ٢٠ هزار تومان میفروشند. یک مدل دیگرش با قیمتی بالاتر در فروشگاههای عادی شهر فروخته میشود و بسیاری از فروشگاهها هم، بهخصوص در بالای شهر، کلاهبرداری میکنند و نمونههای دیگری از این برندهای تقلبی را با قیمتهای بسیار بالا به مشتری غالب میکنند.
او آخر و عاقبت بیاعتمادی مردم به برندها را ناخوشایند عنوان میکند و میگوید: بیبندوباری بازار، یکی از تبعات وفور برندهای تقلبی است که در غیاب برندهای اصلی، بهخصوص در زمان تحریم، همهگیر شده و درستشدن این وضعیت هم زمانبر است. اگر برندهای اصلی به ایران بیایند و برخورد با کالای قاچاق و تقلبی هم تشدید شود، رفتهرفته اوضاع بهتر میشود اما بحث برندهای تقلبی فقط برای پوشاک نیست. از لاستیک و لوازم یدکی خودرو تا عطر و ادکلن و ساعت، همه با سوءاستفاده از نام و شهرت برندهای معروف و معتبر بهراحتی فروخته میشوند درحالیکه قطعا از نظر کیفیت و کارایی به گرد پای برند اصلی نمیرسند. بازنده اصلی خرید برندهای تقلبی، مصرفکننده است، حتی اگر پول کمتری نسبت به برند اصلی بپردازد؛ چراکه برخی مواقع، استفاده از کالای تقلبی، خسارت مالی و جانی درپی دارد. کسی اگر بخواهد، در کوچهپسکوچههای شهر ری هم میتواند محصول یک برند اصلی را کپی کند و راحت بفروشد.
در بازار، لوازم یدکی تقلبی هم با علامت برندهای معتبر وجود دارد. عسگراولادی میگوید هر کدام از برندها اگر نماینده رسمی در ایران داشتند، حتما به حضور برندهای تقلبی اعتراض میکردند. به اعتقاد او برخی از حوادث رانندگی به دلیل استفاده از لوازم یدکی تقلبی است که با مارکهای تقلبی در بازار فروخته میشوند و صاحب اتومبیلی که قطعه تقلبی روی ماشینش گذاشته میشود، احتمالا تا قطعه خراب نشود نمیفهمد تقلبی بوده است. مثلا قطعه تقلبی در ترمز یک خودرو میتواند بهراحتی جان سرنشینان آن را به خطر بیندازد.
عسگراولادی، بازرگان پیشکسوتی که با بسیاری از بازارهای دنیا دادوستد دارد میگوید فعلا بازار ما پر از برندهای تقلبی است طوری که اگر کسی از بیرون بیاید و خبر نداشته باشد اینجا چه خبر است، اول فکر میکند کل این مردم برندپوش هستند اما حقیقت این است که اصالت برند، در بخش بزرگی از بازار ما وجود ندارد. اگر بخواهیم اوضاع را درست کنیم، اول از همه باید گمرک و دیگر سازمانهای دولتی مسئول در تجارت، همکاریهای خود را با نیروی انتظامی برای مقابله با قاچاق توسعه دهند. ما در کشور استانداردهایی داریم. این استانداردها و حتی برخی از قوانین گمرکی باید اصلاح شوند تا کالای غیرمجاز و ارزان به هر شیوه نتواند با نام یک برند معتبر به بازار راه پیدا کند.
۰