نوآوری دیجیتالی چه تاثیراتی بر جهان کسبوکار شما دارد؟
اینترنت برای همیشه چگونگی نوآوری را تغییر داده است. مارتا دومینگز پنج سال اخیر را به بررسی دلایل و تاثیرات موج دیجیتالی پرداخته و تاثیرات مهم آن را بر جهان و کسبوکار افراد شناسایی کرده است. در پنج سال اخیر تمام افکارم روی اینترنت، نوآوری و شرکتهای استارتآپ تکنولوژی معطوف کردم.
کد خبر :
۱۷۴۷۵
بازدید :
۱۳۴۹
اینترنت برای همیشه چگونگی نوآوری را تغییر داده است. مارتا دومینگز پنج سال اخیر را به بررسی دلایل و تاثیرات موج دیجیتالی پرداخته و تاثیرات مهم آن را بر جهان و کسبوکار افراد شناسایی کرده است. در پنج سال اخیر تمام افکارم روی اینترنت، نوآوری و شرکتهای استارتآپ تکنولوژی معطوف کردم.
تمامی این مطالب را بهصورت پارهوقت در وبلاگ قرار میدادم و همان موقع بهعنوان مشاور استراتژی کار و دورههای آموزشی نوآوری را تدریس میکردم.
در پنجمین سال، به غربال کردن و مرتب کردن دادهها پرداختم. در آنجا بود که دریافتم وجه مشترکی بین همه این اطلاعات وجود دارد.
در عرض این پنج سال (از سال 2010 تا 2015) اینترنت و موج دیجیتال دارای تاثیراتی بر نوآوری، جهان و کسبوکار افراد بوده است.
این تحقیق منجر به شناسایی چندین تاثیر مهم شد که نشاندهنده چگونگی شکلپذیری کسبوکار از نوآوریهای دیجیتالی است و اغلب افراد از آنها غافل هستند. بیشترین تاثیرات بر: منشأ ایدهها، شرکتهای پیشتاز جدید، رقابت، نقل و انتقال بوده است.
تئوری جدید در زمینه منشأ ایدهها
همهچیز بهدلیل نوآوری است: ایجاد نوآوری به معنای بهرهبرداری تجاری از یک ایده است. هر ایدهای که جدید باشد. ایدهها در یک محیط بسته هرگز نوآوری خوانده نمیشوند بلکه تنها خلاقیت نام میگیرند. واژه جدید به معنای پیشرفته برای مصرفکننده است. بهعنوان مثال: پیشرفتهای تکنیکی مانند اینترنت، رسانهها و گوشیهای هوشمند. پیشرفتهای غیرتکنیکی مانند توزیع غیرسنتی و مدلهای کم هزینه.
نوآوران واقعی: نوآوران واقعی مانند زرافه عمل میکنند. آنها مانند زرافهها در یک جنگل انبوه قابل مشاهده هستند. نوآوران واقعی میتوانند بدون هیچ قید و شرطی از سوی بازار یا شرایط مشتری فکر کنند.
ایده خوب، ایده بد: ایدهها را میتوان 1) از طریق خواص آنها یا 2) مانند یک کارآفرین و 3) مانند مشوق نوآوری و کارآفرینی انتخاب کرد. یک ایده خوب و بهداشتی ایدهای است که مشکلات را برطرف کند و عملی، مرتبط و تحویلپذیر باشد. یک ایده کارآفرینانه خوب، بکر است، از تکنولوژی استفاده میکند و سودآور است. یک ایده خوب و مشوق نوآوری ایدهای است که بازار وسیعی دارد، حاشیه ضرر کمی دارد و توسط مشتریان مورد آزمایش قرار گرفته است.
یکی از سه معیار: برای اینکه کسبوکار شما نوآورانه شود باید یکی از سه معیار زیر را داشته باشد: بهتر، راحتتر و ارزانتر.
مختلکنندهها: عینک گوگل، پرینترهای سهبعدی و دادههای بزرگ اغلب بهعنوان نوآوریهای مختلکننده شناخته شدهاند. اما اخلال تنها میتواند در نگاه به گذشته و ماسبق اثبات شود. اگر از هماکنون تا پنج سال آینده، هر یک از این تکنولوژیهای بزرگ: استراتژی سایر شرکتها را تغییر داد و سایر صنایع را مغلوب ساخت، آنگاه ثابت میشود که اینها نوآوری مختلکننده هستند. اگر بازندهای نباشد، نمیتوان ایده را مختلکننده به حساب آورد.
مهم ارزش است نه قیمت: به والدینی که هر روز دیر به دنبال فرزندان خود به مدرسه میروند بگویید برای هر نیم ساعت تاخیر باید 10 دلار بپردازند. در انتهای هفته مشاهده میکنید که هم مقدار زیادی وجه نقد و هم انبوهی از فرزندانی که والدینشان به دنبال آنها نیامدهاند دارید. نکته مهم در اینجا این است که مصرفکنندگان مشتاق پرداخت قیمتی که ارزش آن را دارد هستند.
سادهترین شکل یک مدل کسبوکار: یک مدل کسبوکار خوب باید مشکلات را برطرف کند، دارای مشتری باشد، درآمد ایجاد کند و همچنین قابلیت مقیاسبندی داشته باشد. به صورت خلاصه، یک مدل کسبوکار خوب مدلی است که ارزش واقعی برای مشتری ایجاد کند. در جایی که آب فراوان است هیچ مدل کسبوکاری برای عرضه آب موفق نخواهد بود.
قانون پیتزا برای اندازه بازار: اندازه بازار شما همیشه بسیار کوچکتر از اندازه کل بازار در دسترس است. ما به آن «قانون پیتزا» میگوییم. هرگز انتظار یک پیتزای بزرگ را نداشته باشید. شما باید از بازار بالقوه خودتان تعذیه کنید نه از کل بازار در دسترس.
تغییر رقبا
مشکل قیمتگذاری: پول پرداخت کردن برای آنچه میخواهید اشکالی ندارد اما پرداخت آن برای آنچه نمیخواهید بدون مشکل نخواهد بود. در سال 2011 از 6 میلیارد جمعیت، 3 میلیارد نفر گوشی هوشمند و یک میلیارد نفر به اینترنت دسترسی داشتند، اکنون جمعیت به بیش از 7 میلیارد و تعداد افرادی که به اینترنت دسترسی دارند به 2 میلیارد رسیده است. جویچی ایتو (مدیر آزمایشگاه رسانهای ام آی تی و Creative Commons) میگوید: در آینده نزدیک، مصرفکنندگان مانند اسپانسرها خواهند بود». تا آن زمان یک مشکل حلنشده باقی مانده بود: چگونه مصرفکنندگان را قیمتگذاری کنیم؟
ترس در نوآوری مفید است: شما ایدههایی را انتخاب میکنید که میخواهید تاثیرگذار باشد. نوآوری یک بازی مقاومت در برابر ترس است. اما ترس خوب است. ترس به شروع کسبوکار شما کمک میکند: نوآوری گذرگاه لحظات ناآرام است. شما نیاز به گذراندن این مراحل برای رسیدن به دگرگونی دارید.
رقابت وجود دارد: اکثر کارآفرینان و نوآوران نسبتا به رقبای خود نگاه نخواهند کرد. یافتن این موضوع که یک ایده نوآورانه رقابتی وجود دارد خبر بدی است. اما دانستن آن خبر خوبی است. نوآوران و مبتکران میتوانند در مورد مواردی که کسبوکارهای شکستخورده در اثر آن از بین میروند، یک نرخ رشد خوب از نظر آنها چیست وخارج از کسبوکارتان چه کسی با شما رقابت میکند اطلاعات سودمندی به دست آورند.
یک قربانی روند تکنولوژیک: تصور اکثر افراد این است که آنها همیشه برای پیش رفتن با روندهای تکنولوژیک عقب هستند. در اینجا سه استراتژی ممکن را بیان میکنیم. « مدل آکادمیک»: لیستی از افراد تاثیرگذار برای دنبال کردن بسازید. این لیست شامل سرمایهگذاران، استارتآپها، روزنامهنگاران اخبار تکنولوژیک، استادان دانشگاه استنفورد و ام آی تی باشد. سپس «خلاف مدل جزر و مد» یعنی پیدا کردن مشکلات حل نشده حرکت کنید. مارک کوبان میگوید «به جایی نگاه کنید که دیگران به آن توجه نمیکنند». نهایتا «دیر کنید اما کارتان را فوقالعاده انجام دهید».
منبع: innovationmanagement
ترجمه: روزنامه دنیای اقتصاد
تمامی این مطالب را بهصورت پارهوقت در وبلاگ قرار میدادم و همان موقع بهعنوان مشاور استراتژی کار و دورههای آموزشی نوآوری را تدریس میکردم.
در پنجمین سال، به غربال کردن و مرتب کردن دادهها پرداختم. در آنجا بود که دریافتم وجه مشترکی بین همه این اطلاعات وجود دارد.
در عرض این پنج سال (از سال 2010 تا 2015) اینترنت و موج دیجیتال دارای تاثیراتی بر نوآوری، جهان و کسبوکار افراد بوده است.
این تحقیق منجر به شناسایی چندین تاثیر مهم شد که نشاندهنده چگونگی شکلپذیری کسبوکار از نوآوریهای دیجیتالی است و اغلب افراد از آنها غافل هستند. بیشترین تاثیرات بر: منشأ ایدهها، شرکتهای پیشتاز جدید، رقابت، نقل و انتقال بوده است.
تئوری جدید در زمینه منشأ ایدهها
همهچیز بهدلیل نوآوری است: ایجاد نوآوری به معنای بهرهبرداری تجاری از یک ایده است. هر ایدهای که جدید باشد. ایدهها در یک محیط بسته هرگز نوآوری خوانده نمیشوند بلکه تنها خلاقیت نام میگیرند. واژه جدید به معنای پیشرفته برای مصرفکننده است. بهعنوان مثال: پیشرفتهای تکنیکی مانند اینترنت، رسانهها و گوشیهای هوشمند. پیشرفتهای غیرتکنیکی مانند توزیع غیرسنتی و مدلهای کم هزینه.
نوآوران واقعی: نوآوران واقعی مانند زرافه عمل میکنند. آنها مانند زرافهها در یک جنگل انبوه قابل مشاهده هستند. نوآوران واقعی میتوانند بدون هیچ قید و شرطی از سوی بازار یا شرایط مشتری فکر کنند.
ایده خوب، ایده بد: ایدهها را میتوان 1) از طریق خواص آنها یا 2) مانند یک کارآفرین و 3) مانند مشوق نوآوری و کارآفرینی انتخاب کرد. یک ایده خوب و بهداشتی ایدهای است که مشکلات را برطرف کند و عملی، مرتبط و تحویلپذیر باشد. یک ایده کارآفرینانه خوب، بکر است، از تکنولوژی استفاده میکند و سودآور است. یک ایده خوب و مشوق نوآوری ایدهای است که بازار وسیعی دارد، حاشیه ضرر کمی دارد و توسط مشتریان مورد آزمایش قرار گرفته است.
یکی از سه معیار: برای اینکه کسبوکار شما نوآورانه شود باید یکی از سه معیار زیر را داشته باشد: بهتر، راحتتر و ارزانتر.
مختلکنندهها: عینک گوگل، پرینترهای سهبعدی و دادههای بزرگ اغلب بهعنوان نوآوریهای مختلکننده شناخته شدهاند. اما اخلال تنها میتواند در نگاه به گذشته و ماسبق اثبات شود. اگر از هماکنون تا پنج سال آینده، هر یک از این تکنولوژیهای بزرگ: استراتژی سایر شرکتها را تغییر داد و سایر صنایع را مغلوب ساخت، آنگاه ثابت میشود که اینها نوآوری مختلکننده هستند. اگر بازندهای نباشد، نمیتوان ایده را مختلکننده به حساب آورد.
مهم ارزش است نه قیمت: به والدینی که هر روز دیر به دنبال فرزندان خود به مدرسه میروند بگویید برای هر نیم ساعت تاخیر باید 10 دلار بپردازند. در انتهای هفته مشاهده میکنید که هم مقدار زیادی وجه نقد و هم انبوهی از فرزندانی که والدینشان به دنبال آنها نیامدهاند دارید. نکته مهم در اینجا این است که مصرفکنندگان مشتاق پرداخت قیمتی که ارزش آن را دارد هستند.
سادهترین شکل یک مدل کسبوکار: یک مدل کسبوکار خوب باید مشکلات را برطرف کند، دارای مشتری باشد، درآمد ایجاد کند و همچنین قابلیت مقیاسبندی داشته باشد. به صورت خلاصه، یک مدل کسبوکار خوب مدلی است که ارزش واقعی برای مشتری ایجاد کند. در جایی که آب فراوان است هیچ مدل کسبوکاری برای عرضه آب موفق نخواهد بود.
قانون پیتزا برای اندازه بازار: اندازه بازار شما همیشه بسیار کوچکتر از اندازه کل بازار در دسترس است. ما به آن «قانون پیتزا» میگوییم. هرگز انتظار یک پیتزای بزرگ را نداشته باشید. شما باید از بازار بالقوه خودتان تعذیه کنید نه از کل بازار در دسترس.
تغییر رقبا
مشکل قیمتگذاری: پول پرداخت کردن برای آنچه میخواهید اشکالی ندارد اما پرداخت آن برای آنچه نمیخواهید بدون مشکل نخواهد بود. در سال 2011 از 6 میلیارد جمعیت، 3 میلیارد نفر گوشی هوشمند و یک میلیارد نفر به اینترنت دسترسی داشتند، اکنون جمعیت به بیش از 7 میلیارد و تعداد افرادی که به اینترنت دسترسی دارند به 2 میلیارد رسیده است. جویچی ایتو (مدیر آزمایشگاه رسانهای ام آی تی و Creative Commons) میگوید: در آینده نزدیک، مصرفکنندگان مانند اسپانسرها خواهند بود». تا آن زمان یک مشکل حلنشده باقی مانده بود: چگونه مصرفکنندگان را قیمتگذاری کنیم؟
ترس در نوآوری مفید است: شما ایدههایی را انتخاب میکنید که میخواهید تاثیرگذار باشد. نوآوری یک بازی مقاومت در برابر ترس است. اما ترس خوب است. ترس به شروع کسبوکار شما کمک میکند: نوآوری گذرگاه لحظات ناآرام است. شما نیاز به گذراندن این مراحل برای رسیدن به دگرگونی دارید.
رقابت وجود دارد: اکثر کارآفرینان و نوآوران نسبتا به رقبای خود نگاه نخواهند کرد. یافتن این موضوع که یک ایده نوآورانه رقابتی وجود دارد خبر بدی است. اما دانستن آن خبر خوبی است. نوآوران و مبتکران میتوانند در مورد مواردی که کسبوکارهای شکستخورده در اثر آن از بین میروند، یک نرخ رشد خوب از نظر آنها چیست وخارج از کسبوکارتان چه کسی با شما رقابت میکند اطلاعات سودمندی به دست آورند.
یک قربانی روند تکنولوژیک: تصور اکثر افراد این است که آنها همیشه برای پیش رفتن با روندهای تکنولوژیک عقب هستند. در اینجا سه استراتژی ممکن را بیان میکنیم. « مدل آکادمیک»: لیستی از افراد تاثیرگذار برای دنبال کردن بسازید. این لیست شامل سرمایهگذاران، استارتآپها، روزنامهنگاران اخبار تکنولوژیک، استادان دانشگاه استنفورد و ام آی تی باشد. سپس «خلاف مدل جزر و مد» یعنی پیدا کردن مشکلات حل نشده حرکت کنید. مارک کوبان میگوید «به جایی نگاه کنید که دیگران به آن توجه نمیکنند». نهایتا «دیر کنید اما کارتان را فوقالعاده انجام دهید».
منبع: innovationmanagement
ترجمه: روزنامه دنیای اقتصاد
۰