زنی که برای بیمه دست و پایش را قطع کرد
کد خبر :
۲۴۷۸۷
بازدید :
۱۵۳۷
یک زن برای اینکه بتواند از شرکت بیمه پول بگیرد، فردی را استخدام کرد که دست و پایش را برای رسیدن به این هدف قطع کنند.
به تازگی یک زن جوان ویتنامی پلیسها را به دلیل اعترافش شکه کرده است! او گفته که فردی را استخدام کرده تا یک دست و یک پای او را قطع کنند تا بتواند از بیمهاش استفاده کند.
ماجرای کلاهبرداری از شرکت بیمه از چند ماه قبل شروع شده بود، «لیتی» یک زن سی ساله است که حاضر میشود یک دست و یک پا نداشته باشد اما در ازای آن ۵۰ میلیون دونگ چیزی در حدود ۲۲ هزار دلار پول بگیرد. نقشه این بود که این قطع شدن دست پایش جوری به نظر برسد مانند اینکه با قطار تصادف کرده و او را نزدیک یکی از ریلهای قطار درحالی که خون از دست میدهد، پیدا کنند.
آمبولانس و پلیس زمانی بالای سر «لیتی» میرسند که او نقش بر زمین بوده و تعریف کرده که وقتی منتظر قطار بود، به زمین افتاده و با آن تصادف کرده است، «دوان وان» همانی که دستش را قطع کرده، در این بخش از ماجرا به عنوان یک غریبه وارد بازی میشود و به عنوان شاهد از تصادف زن با قطار برای پلیسها میگوید.
در ابتدا همه فکر میکردند این زن شانس آورده که فقط زنده مانده، اما پلیسها به این تصادف مشکوک بودند به همین دلیل تحقیقات بیشتر را در این زمینه آغاز کردند و در این مسیر متوجه شدند که مبالغی پول در حساب این زن جابه جا شده و او برای گرفتن بیمه سلامتی چند باری اقدام کرده که هر بار پروندهاش ناموفق بوده است و نکتهای که پلیسها را بیشتر مشکوک کرد، خارج شدن مقدار مشخصی از حساب زن و وارد شدن همان مقدار به حساب پسر نوجوانی که به عنوان شاهد معرفی شده بود، برمیگشت. در حالیکه به نظر میرسید این دو اصلا یکدیگر را نمیشناسند.
بعد از این که پلیس شواهدی را درباره این زن و پسر بچه پیدا کرد، زن هم خودش اعتراف کرد که این کار را انجام داده و حالا او علاوه بر اینکه پولی را که پس انداز کرده بود و به پسر ۲۱ ساله داده بود را از دست داده و هم پول بیمه را! البته او از این به بعد یک دست و یک پا هم ندارد!
به تازگی یک زن جوان ویتنامی پلیسها را به دلیل اعترافش شکه کرده است! او گفته که فردی را استخدام کرده تا یک دست و یک پای او را قطع کنند تا بتواند از بیمهاش استفاده کند.
ماجرای کلاهبرداری از شرکت بیمه از چند ماه قبل شروع شده بود، «لیتی» یک زن سی ساله است که حاضر میشود یک دست و یک پا نداشته باشد اما در ازای آن ۵۰ میلیون دونگ چیزی در حدود ۲۲ هزار دلار پول بگیرد. نقشه این بود که این قطع شدن دست پایش جوری به نظر برسد مانند اینکه با قطار تصادف کرده و او را نزدیک یکی از ریلهای قطار درحالی که خون از دست میدهد، پیدا کنند.
آمبولانس و پلیس زمانی بالای سر «لیتی» میرسند که او نقش بر زمین بوده و تعریف کرده که وقتی منتظر قطار بود، به زمین افتاده و با آن تصادف کرده است، «دوان وان» همانی که دستش را قطع کرده، در این بخش از ماجرا به عنوان یک غریبه وارد بازی میشود و به عنوان شاهد از تصادف زن با قطار برای پلیسها میگوید.
در ابتدا همه فکر میکردند این زن شانس آورده که فقط زنده مانده، اما پلیسها به این تصادف مشکوک بودند به همین دلیل تحقیقات بیشتر را در این زمینه آغاز کردند و در این مسیر متوجه شدند که مبالغی پول در حساب این زن جابه جا شده و او برای گرفتن بیمه سلامتی چند باری اقدام کرده که هر بار پروندهاش ناموفق بوده است و نکتهای که پلیسها را بیشتر مشکوک کرد، خارج شدن مقدار مشخصی از حساب زن و وارد شدن همان مقدار به حساب پسر نوجوانی که به عنوان شاهد معرفی شده بود، برمیگشت. در حالیکه به نظر میرسید این دو اصلا یکدیگر را نمیشناسند.
بعد از این که پلیس شواهدی را درباره این زن و پسر بچه پیدا کرد، زن هم خودش اعتراف کرد که این کار را انجام داده و حالا او علاوه بر اینکه پولی را که پس انداز کرده بود و به پسر ۲۱ ساله داده بود را از دست داده و هم پول بیمه را! البته او از این به بعد یک دست و یک پا هم ندارد!
۰