تراژدی در زندان!

مردي كه هنگام سرقت يك دستگاه خودرو، صاحب آن را كشته و جسدش را در بيابان انداخته بود در حالي پس از ٧ سال حبس، در زندان سكته كرد كه با حكم دادگاه كيفري استان تهران در آستانه اعدام قرار داشت.

کد خبر : ۲۵۷۱۲
بازدید : ۲۷۴۴
مردي كه هنگام سرقت يك دستگاه خودرو، صاحب آن را كشته و جسدش را در بيابان انداخته بود در حالي پس از ٧ سال حبس، در زندان سكته كرد كه با حكم دادگاه كيفري استان تهران در آستانه اعدام قرار داشت.

به گزارش اعتماد، او پس از دستگيري و انتقال به زندان با زن مورد علاقه‌اش ازدواج كرد اما مرگش در زندان باعث شد تا زندگي مشتركش چندان دوام نداشته باشد. اواخر دي ٨٨ پسري جوان به پليس مراجعه و شكايتي مبني بر ناپديد شدن ناگهاني پدرش تنظيم كرد. او به كارآگاهان گفت: «پدرم چند روز پيش براي فروش خودروي سمندش از خانه بيرون رفت اما ديگر برنگشت. ما در اين مدت بارها با گوشي‌اش تماس گرفتيم اما پاسخي نداد. نگرانيم بلايي سرش آمده باشد.»

با ثبت اين شكايت، كارآگاهان وارد عمل شدند و پس از بررسي پرينت تماس‌هاي مفقودي، هويت مردي را كه قصد خريد اتومبيل را داشت، كشف كردند. تحقيقات نشان مي‌داد كه او از مجرمان سابقه‌دار در زمينه مواد مخدر است و همزمان با روز حادثه، از محل سكونتش ناپديد شده است.

همزمان يكي از گشتي‌هاي نيروي انتظامي نيز موفق به كشف خودروي مفقودي در حوالي خيابان سه‌راه‌آذري تهران شد تا محدوده وقوع جرم احتمالي در تيررس پليس قرار گيرد. كارآگاهان مطمئن شده بودند كه خريدار خودرو، آخرين فردي است كه با مفقودي ديدار داشته و به احتمال قوي از سرنوشت او با خبر است.

سرانجام و در حالي كه تحقيقات براي كشف سرنخي از مفقودي و خريدار خودرو ادامه داشت، از پليس قزوين خبر رسيد كه جنازه مردي ميانسال در بيابان‌هاي اطراف استان كشف شده و بررسي پزشكي قانوني نشان مي‌دهد كه متعلق به مرد مفقودي است. به اين ترتيب خريدار خودرو به عنوان قاتل تحت پيگرد قرار گرفت و سرانجام در تهران دستگير شد و به قتل اعتراف كرد.

او كه سابقه توزيع مواد مخدر را در پرونده داشت به كارآگاهان گفت: «از مدتي پيش با مقتول آشنا شده بودم و مي‌دانستم مي‌خواهد ماشينش را بفروشد. روز حادثه نقشه سرقت خودرواش را كشيدم و او را به بهانه معامله، به حوالي خيابان سه‌راه آذري كشاندم. آنجا با او درگير شدم و خفه‌اش كردم. سپس جسدش را در يك گوني انداختم و آن را با خود به ترمينال بردم. مي‌خواستم جسد را در بيابان‌هاي قزوين رها كنم براي همين يك تاكسي اجاره كردم و گوني را در آن گذاشتم. وقتي به قزوين رسيديم، جسد را در بيابان رها كردم و دوباره به تهران برگشتم تا ماشين را با خود ببرم اما متوجه شدم كه سرجايش نيست، همان لحظه فهميدم كه ردم را زده‌اند.»

متهم پس از اعتراف به قتل به زندان افتاد و در حالي كه با درخواست قصاص از سوي اولياي دم روبه‌رو شده بود، در زندان با زن مورد علاقه‌اش ازدواج كرد. با اين وجود زندگي مشترك او چندان دوام نداشت و قضات شعبه ١١٣ وقت دادگاه كيفري استان تهران او را به اتهام «قتل عمد» به قصاص نفس محكوم كردند. سرانجام و در حالي كه متهم در آستانه اعدام قرار داشت، به دليل عارضه قلبي در زندان سكته و فوت كرد تا پرونده زندگي پر فراز و نشيبش بسته شود.

اولياي دم پرونده نيز پس از مرگ متهم در زندان، تقاضاي دريافت ديه از بيت‌المال كردند كه اين درخواست صبح ديروز در شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده مورد رسيدگي قرار گرفت.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید