شما از پول چه آموختهاید؟
در انتهای تمام ماجراهای شخصی که منجر به تغییر میشوند، همیشه متوجه میشوید که درسی برای آموختن وجود داشتهاست. انگار که تغییر آرام و آرامتر میشود تا شما بتوانید آن را در یک آموزهی واحد درک کنید. و در آن لحظه است که متوجه میشوید یک پیغام واحد را در تمام طول ماجرا بارها و بارها میدیدهاید.
کد خبر :
۲۸۲۶۹
بازدید :
۱۹۶۸۱
در انتهای تمام ماجراهای شخصی که منجر به تغییر میشوند، همیشه متوجه میشوید که درسی برای آموختن وجود داشتهاست. انگار که تغییر آرام و آرامتر میشود تا شما بتوانید آن را در یک آموزهی واحد درک کنید. و در آن لحظه است که متوجه میشوید یک پیغام واحد را در تمام طول ماجرا بارها و بارها میدیدهاید.
هر چند آن پیغام نهایی به دلیل جزییات داستان شخصی ما خود را به شیوههای مختلف نشان میدهد، اما معمولا یکی از چند موضوع رایج را در بر دارد. این شما و این هم ۶ درسی که می توان از پول آموخت.
چهطور بدانم این آموزه متعلق به من است؟
مانند هر آموزهی دیگری خواهی فهمید که این هم متعلق به تو است زیرا آن را درون خودت حس میکنی.
هنگامی که افکارتان را سازگار میکنید و به یک درک میرسید، آگاهی و ادراک آگاهانه در وجودتان آرامش به پا میکند، به همین صورت هم مواجهه با حقیقتی که سعی در انکار آن دارید باعث میشود که احساس عدم آرامش به شما دست بدهد.
بنابراین اگر این آموزه مال شما نباشد، واکنش احساسی در شما ایجاد نمیکند. ولی اگر متعلق به شما باشد، سبب بروز طیفی از احساس از اندوه تا ناراحتی و خنده در شما میشود. نکته این است که اگر واکنش احساسی داشته باشید احتمالا در حال استفاده از آن آموزه هستید.
روش دیگری برای اینکه بدانید این آموزه به شما تعلق دارد این است که قبلا راجع به آن فکرکردهاید- یعنی این موضوع زمانی از ذهن شما گذشتهاست.
ما در انکار آن جنبه از خودمان که دوست نداریم ببینیم خبره هستیم! و زمانی که همه چیز مشخص میشود، آن لحظههای انکار اغلب برایمان به وضوح قابل رویت هستند.
یکراست رسیدن به آموزهی اصلی و پذیرفتن اطلاعات میتواند کمکتان کند از یک دستهی کامل از روشهای تکاملی و درد و رنج اجتناب کنید. به هر حال نکتهی این رویه این است که خود را همتراز انرژی جدید کنید: زمانی که به این مرحله برسید، نیاز به آموزههای کوچکتر، یا ماجراهای دیگر که چالشها و موانعی به همراه دارند، متنفی میشود.
زمانی که متوجه شدید آموزهای برای شما است، فهرستی از تجربیات خودتان تهیه کنید، نمونههایی از روشی که این جنبه را در زندگیتان به کار بردید. زمانی که هر نمونه را بررسی میکنید، میتوانید این ادراک را به طور جدی بپذیرید. در برخی موارد، رهایی را مانند یک آرامش فیزیکی در بدنتان احساس خواهید کرد، انگار که تنش دور میشود و میرود.
موضوع دیگری که باید ذکر شود این است که آموزهها اغلب مانند آینه ارائه میشوند، بنابراین در حالی که این چالشها ممکن است به صورت مسائل مالی مطرح شوند، این فهم و ادراک احتمالا در حوزههای دیگر زندگیتان کاربردپذیرتر خواهد بود.
نکته این است که آموزههای شما در تمام حوزههای زندگی شما به صورت تغییر، رخ میدهد، نه فقط در حوزهای که خودتان رویش تمرکز کردهاید. خود را محدود به تمرکز بر یک حوزه نکنید، با این تصور که فرآیندهایی مثل این، به صورت جداگانه اثرگذاری میکنند. مواقعی وجود دارد که چیزی به بزرگی پول به همهی چیزهایی که برای شما رخ دادهاست، گره میخورد، از تولد تا سوءاستفادههایی که توسط قلدر مدرسه از شما شد!
آموزهی پولی شما چیست؟
"حرص و آز" و استحقاق
آیا زمانی که پای پول وسط باشد یا در حوزههای دیگر زندگیتان، شما هم حریص هستید و خود را ذیحق میدانید؟
آیا شما زمان و انرژی و پولتان را به راحتی در اختیار بقیه میگذارید؟ یا این که مدام ذخیره میکنید و چیزها را برای خودتان نگه میدارید حتی اگر از آنها استفاده نکنید؟
آیا هیچ وقت قناعت ندارید؟ همیشه به نظر میرسد که با شما غیرمنصفانه رفتار میشود و کمتر از آنچه به شما تعلق دارد دریافت میکنید؟ آیا خودتان دستمزد زیادی میگیرید و در عوض دوست دارید همه چیز برایتان رایگان باشد؟ آیا انتظار دارید بیش از آنچه میدهید پس بگیرید؟ آیا مدام از آن چه ندارید شاکی هستید و بابت آنچه دارید هرگز شکرگزاری نمیکنید؟
آیا زمانی که میخواهید نیازهایتان برآورده شود، حرص و طمع دارید؟
آیا پول خواستن برای رفع نیازها و هزینههایتان برای شما قابل درک نیست؟
عدم وابستگی
آیا تمام ارزشهای وجودی خود را به پول و داراییهای مادی گره زدهاید؟
آیا میتوانید یک سال مالی را که در آن از نظر دیگران شکست مالی خوردهاید، در زمرهی موفقیتهایتان بگذارید؟ اگر همین فردا همه چیز را از دست بدهید، قادر هستید خود را جمع و جور کنید و دوباره از ابتدا شروع کنید؟
لحظهای درنگ کنید و به این فکر کنید که خانهتان را از دست دادهاید- چه احساسی دارید؟ ایا احساس شرم، ترس، اضطراب و آسیبپذیری دارید؟ آیا تصور اینکه نتوانید پرداختیهای ماهیانهتان را انجام دهید شما را میترساند و به شما احساس نگرانی میدهد؟
آیا اموالتان بیش از اطرافیانتان برای شما ارزش دارند؟ آیا به قیمت حذف سایر چیزها از زندگیتان روی پول تمرکز دارید؟ آیا پول تبدیل به خدای شما شده است؟
دیگر درسی که می توان از پول آموخت عدم وابستگی است. نباید به پول وابسته شد.
تواضع
آیا زمانی که پول دارید نسبت به دیگران احساس غرور و برتری دارید؟
ورشکست شدن خیلی سریع به شما احساس حقارت و تاسف میدهد، و ما از طریق این تجربه درسهای زیادی از فروتنی و آنچه واقعا در زندگی ارزش دارد، یاد میگیریم. آیا زمانی که پول دوباره نزد شما برگردد، این درسها را فراموش میکنید؟
وقتی همه چیز کمکم درست میشود، شخصیتتان تغییر میکند؟ آیا با دیگران متفاوت رفتار میکنید؟ آیا قدردانی و کار روی مسائلتان را فراموش میکنید زیرا خود را برتر و ذیحقتر از بقیه میدانید؟
دیگر درسی که می توان از پول آموخت تواضع است. پول نباید مانع تواضع و خشوع شما شود.
درخواست کمک
این یک بخش غمانگیز از دنیا است که با هر کسی حرف میزنید احساس تنهایی میکند و هیچکس را ندارد که زمان نیاز به او مراجعه کند.
وقتی باور داشته باشید که "نمیتوانم از کسی درخواست کمک کنم" یا "هیچکس نیست که بتوانم به او مراجعه کنم" کائنات دست به کار میشود و به شما یاد میدهد که تصورتان غلط است.
بنابراین منطقی است که شما را در موقعیتی قرار میدهد که به کمک دیگران نیاز داشته باشید، به این صورت کمک از جانب آنها را احساس خواهید کرد و متوجه آن خواهیدشد. به هر حال حداقل کائنات اینطور فکر میکند. ولی ما خودمان را در میان یک بحران شخصی مییابیم که به نظر میرسد هرگز تمامی ندارد!
اگر دارید به کسی فکر میکنید که میتوانید در موقع نیاز از او کمک بخواهید، بهترین کاری که میتوانید متعاقب این درس انجام دهید این است که هر چه زودتر به آن شخص مراجعه کنید. اگر آن شخص بخشی از درسی که قرار است یاد بگیرید باشد، از جای خود تکان نخواهد خورد تا دست به کار شوید و به او برسید.
قناعت
آیا بیش از لزوم خرید میکنید و حسابی بریز و بپاش دارید؟
آموزهای که از پول یاد میگیریم به ما نشان میدهد کمتر از آنچه فکر میکنیم به پول نیاز داریم و بنابراین همه چیز به طور نظاممندی از ما دور میشود تا زمانی که بفهمیم واقعا نیاز کمی داریم.
آیا مقدار زیادی مواد غذایی دور میریزید؟ لباسهایی میخرید که لازم ندارید و هرگز آنها را نمیپوشید؟ آیا فقط برای تفریح به خرید میروید و پول خرج میکنید؟
نقطهی ضعف این آموزه دوگانگی آن است: شما آن را میپذیرید و به کم و کمتر راضی میشوید و خواستههایتان کم و کمتر میشود. در جایی از این آموزه شما باید تغییر جهت بدهید و بازنمود خواستههایتان را شروع کنید، در غیر این صورت وقتی به پایان آموزه برسید دیگر برایتان تاثیری نخواهد داشت.
مسئولیتپذیری
آیا از شما خواسته شدهاست که دست به کار شوید و مسئولیت آنچه در زندگیتان رخ میدهد بر عهده بگیرید؟
با توجه به "مقیاس خودآگاهی انسان" اثر سر دیوید هاوکینگ دربارهی قدرت در برابر نیرو، نخستین جهش واقعی رشد در سطح ۲۰۰ رخ میدهد، جایی که آدمها مسئولیتپذیری را برای ارتقاءِ خودشان شروع میکنند. آموزه در اینجا "برابر بودن قدرت و مسئولیت" است (قدرت= مسئولیت) و این نخستین آموزهی خودآگاهی است.
این آموزه دربارهی این است که بپذیرید قربانی نیستید و خالق واقعیتی هستید که در برابر شما قرار دارد. وقتی قبول کنید که شما مسئول خلق آن هستید، متوجه میشوید که همهی تواناییهای لازم برای خلق یک واقعیت متفاوت را دارید، زیرا شما قبلا هم چنین کاری کردهاید.
آیا احساس میکنید تنبلی کردهاید؟ آیا مدام امروز و فردا کردهاید؟ آیا حس میکنید برای تغییر دادن شرایط کارهای بیشتری باید انجام بدهید؟ آیا احساس ناامیدی و ضعف دارید- انگار تغییر دادن شرایط کاملا خارج از توانایی شما است؟
آیا لازم است دست به کار شوید و مسئولیتپذیر باشید؟
حال که نوشتار ۶ درسی که می توان از پول آموخت را مطالعه کردید اید شما کدامیک از این چند درسی که می توان از پول آموخت را آموختهاید؟
منبع: کالکتیو اولوشن
ترجمه: سایت بازده
مترجم: سارا فیضی
هر چند آن پیغام نهایی به دلیل جزییات داستان شخصی ما خود را به شیوههای مختلف نشان میدهد، اما معمولا یکی از چند موضوع رایج را در بر دارد. این شما و این هم ۶ درسی که می توان از پول آموخت.
چهطور بدانم این آموزه متعلق به من است؟
مانند هر آموزهی دیگری خواهی فهمید که این هم متعلق به تو است زیرا آن را درون خودت حس میکنی.
هنگامی که افکارتان را سازگار میکنید و به یک درک میرسید، آگاهی و ادراک آگاهانه در وجودتان آرامش به پا میکند، به همین صورت هم مواجهه با حقیقتی که سعی در انکار آن دارید باعث میشود که احساس عدم آرامش به شما دست بدهد.
بنابراین اگر این آموزه مال شما نباشد، واکنش احساسی در شما ایجاد نمیکند. ولی اگر متعلق به شما باشد، سبب بروز طیفی از احساس از اندوه تا ناراحتی و خنده در شما میشود. نکته این است که اگر واکنش احساسی داشته باشید احتمالا در حال استفاده از آن آموزه هستید.
روش دیگری برای اینکه بدانید این آموزه به شما تعلق دارد این است که قبلا راجع به آن فکرکردهاید- یعنی این موضوع زمانی از ذهن شما گذشتهاست.
ما در انکار آن جنبه از خودمان که دوست نداریم ببینیم خبره هستیم! و زمانی که همه چیز مشخص میشود، آن لحظههای انکار اغلب برایمان به وضوح قابل رویت هستند.
یکراست رسیدن به آموزهی اصلی و پذیرفتن اطلاعات میتواند کمکتان کند از یک دستهی کامل از روشهای تکاملی و درد و رنج اجتناب کنید. به هر حال نکتهی این رویه این است که خود را همتراز انرژی جدید کنید: زمانی که به این مرحله برسید، نیاز به آموزههای کوچکتر، یا ماجراهای دیگر که چالشها و موانعی به همراه دارند، متنفی میشود.
زمانی که متوجه شدید آموزهای برای شما است، فهرستی از تجربیات خودتان تهیه کنید، نمونههایی از روشی که این جنبه را در زندگیتان به کار بردید. زمانی که هر نمونه را بررسی میکنید، میتوانید این ادراک را به طور جدی بپذیرید. در برخی موارد، رهایی را مانند یک آرامش فیزیکی در بدنتان احساس خواهید کرد، انگار که تنش دور میشود و میرود.
موضوع دیگری که باید ذکر شود این است که آموزهها اغلب مانند آینه ارائه میشوند، بنابراین در حالی که این چالشها ممکن است به صورت مسائل مالی مطرح شوند، این فهم و ادراک احتمالا در حوزههای دیگر زندگیتان کاربردپذیرتر خواهد بود.
نکته این است که آموزههای شما در تمام حوزههای زندگی شما به صورت تغییر، رخ میدهد، نه فقط در حوزهای که خودتان رویش تمرکز کردهاید. خود را محدود به تمرکز بر یک حوزه نکنید، با این تصور که فرآیندهایی مثل این، به صورت جداگانه اثرگذاری میکنند. مواقعی وجود دارد که چیزی به بزرگی پول به همهی چیزهایی که برای شما رخ دادهاست، گره میخورد، از تولد تا سوءاستفادههایی که توسط قلدر مدرسه از شما شد!
آموزهی پولی شما چیست؟
"حرص و آز" و استحقاق
آیا زمانی که پای پول وسط باشد یا در حوزههای دیگر زندگیتان، شما هم حریص هستید و خود را ذیحق میدانید؟
آیا شما زمان و انرژی و پولتان را به راحتی در اختیار بقیه میگذارید؟ یا این که مدام ذخیره میکنید و چیزها را برای خودتان نگه میدارید حتی اگر از آنها استفاده نکنید؟
آیا هیچ وقت قناعت ندارید؟ همیشه به نظر میرسد که با شما غیرمنصفانه رفتار میشود و کمتر از آنچه به شما تعلق دارد دریافت میکنید؟ آیا خودتان دستمزد زیادی میگیرید و در عوض دوست دارید همه چیز برایتان رایگان باشد؟ آیا انتظار دارید بیش از آنچه میدهید پس بگیرید؟ آیا مدام از آن چه ندارید شاکی هستید و بابت آنچه دارید هرگز شکرگزاری نمیکنید؟
آیا زمانی که میخواهید نیازهایتان برآورده شود، حرص و طمع دارید؟
آیا پول خواستن برای رفع نیازها و هزینههایتان برای شما قابل درک نیست؟
عدم وابستگی
آیا تمام ارزشهای وجودی خود را به پول و داراییهای مادی گره زدهاید؟
آیا میتوانید یک سال مالی را که در آن از نظر دیگران شکست مالی خوردهاید، در زمرهی موفقیتهایتان بگذارید؟ اگر همین فردا همه چیز را از دست بدهید، قادر هستید خود را جمع و جور کنید و دوباره از ابتدا شروع کنید؟
لحظهای درنگ کنید و به این فکر کنید که خانهتان را از دست دادهاید- چه احساسی دارید؟ ایا احساس شرم، ترس، اضطراب و آسیبپذیری دارید؟ آیا تصور اینکه نتوانید پرداختیهای ماهیانهتان را انجام دهید شما را میترساند و به شما احساس نگرانی میدهد؟
آیا اموالتان بیش از اطرافیانتان برای شما ارزش دارند؟ آیا به قیمت حذف سایر چیزها از زندگیتان روی پول تمرکز دارید؟ آیا پول تبدیل به خدای شما شده است؟
دیگر درسی که می توان از پول آموخت عدم وابستگی است. نباید به پول وابسته شد.
تواضع
آیا زمانی که پول دارید نسبت به دیگران احساس غرور و برتری دارید؟
ورشکست شدن خیلی سریع به شما احساس حقارت و تاسف میدهد، و ما از طریق این تجربه درسهای زیادی از فروتنی و آنچه واقعا در زندگی ارزش دارد، یاد میگیریم. آیا زمانی که پول دوباره نزد شما برگردد، این درسها را فراموش میکنید؟
وقتی همه چیز کمکم درست میشود، شخصیتتان تغییر میکند؟ آیا با دیگران متفاوت رفتار میکنید؟ آیا قدردانی و کار روی مسائلتان را فراموش میکنید زیرا خود را برتر و ذیحقتر از بقیه میدانید؟
دیگر درسی که می توان از پول آموخت تواضع است. پول نباید مانع تواضع و خشوع شما شود.
درخواست کمک
این یک بخش غمانگیز از دنیا است که با هر کسی حرف میزنید احساس تنهایی میکند و هیچکس را ندارد که زمان نیاز به او مراجعه کند.
وقتی باور داشته باشید که "نمیتوانم از کسی درخواست کمک کنم" یا "هیچکس نیست که بتوانم به او مراجعه کنم" کائنات دست به کار میشود و به شما یاد میدهد که تصورتان غلط است.
بنابراین منطقی است که شما را در موقعیتی قرار میدهد که به کمک دیگران نیاز داشته باشید، به این صورت کمک از جانب آنها را احساس خواهید کرد و متوجه آن خواهیدشد. به هر حال حداقل کائنات اینطور فکر میکند. ولی ما خودمان را در میان یک بحران شخصی مییابیم که به نظر میرسد هرگز تمامی ندارد!
اگر دارید به کسی فکر میکنید که میتوانید در موقع نیاز از او کمک بخواهید، بهترین کاری که میتوانید متعاقب این درس انجام دهید این است که هر چه زودتر به آن شخص مراجعه کنید. اگر آن شخص بخشی از درسی که قرار است یاد بگیرید باشد، از جای خود تکان نخواهد خورد تا دست به کار شوید و به او برسید.
قناعت
آیا بیش از لزوم خرید میکنید و حسابی بریز و بپاش دارید؟
آموزهای که از پول یاد میگیریم به ما نشان میدهد کمتر از آنچه فکر میکنیم به پول نیاز داریم و بنابراین همه چیز به طور نظاممندی از ما دور میشود تا زمانی که بفهمیم واقعا نیاز کمی داریم.
آیا مقدار زیادی مواد غذایی دور میریزید؟ لباسهایی میخرید که لازم ندارید و هرگز آنها را نمیپوشید؟ آیا فقط برای تفریح به خرید میروید و پول خرج میکنید؟
نقطهی ضعف این آموزه دوگانگی آن است: شما آن را میپذیرید و به کم و کمتر راضی میشوید و خواستههایتان کم و کمتر میشود. در جایی از این آموزه شما باید تغییر جهت بدهید و بازنمود خواستههایتان را شروع کنید، در غیر این صورت وقتی به پایان آموزه برسید دیگر برایتان تاثیری نخواهد داشت.
مسئولیتپذیری
آیا از شما خواسته شدهاست که دست به کار شوید و مسئولیت آنچه در زندگیتان رخ میدهد بر عهده بگیرید؟
با توجه به "مقیاس خودآگاهی انسان" اثر سر دیوید هاوکینگ دربارهی قدرت در برابر نیرو، نخستین جهش واقعی رشد در سطح ۲۰۰ رخ میدهد، جایی که آدمها مسئولیتپذیری را برای ارتقاءِ خودشان شروع میکنند. آموزه در اینجا "برابر بودن قدرت و مسئولیت" است (قدرت= مسئولیت) و این نخستین آموزهی خودآگاهی است.
این آموزه دربارهی این است که بپذیرید قربانی نیستید و خالق واقعیتی هستید که در برابر شما قرار دارد. وقتی قبول کنید که شما مسئول خلق آن هستید، متوجه میشوید که همهی تواناییهای لازم برای خلق یک واقعیت متفاوت را دارید، زیرا شما قبلا هم چنین کاری کردهاید.
آیا احساس میکنید تنبلی کردهاید؟ آیا مدام امروز و فردا کردهاید؟ آیا حس میکنید برای تغییر دادن شرایط کارهای بیشتری باید انجام بدهید؟ آیا احساس ناامیدی و ضعف دارید- انگار تغییر دادن شرایط کاملا خارج از توانایی شما است؟
آیا لازم است دست به کار شوید و مسئولیتپذیر باشید؟
حال که نوشتار ۶ درسی که می توان از پول آموخت را مطالعه کردید اید شما کدامیک از این چند درسی که می توان از پول آموخت را آموختهاید؟
منبع: کالکتیو اولوشن
ترجمه: سایت بازده
مترجم: سارا فیضی
۰