به بهانه تولد ناصر حجازی و خداحافظی دردناکش

فوتبال ایران روایت‌های زیادی دارد که باید نوشته شود. باید نسل‌های بعد بفهمند که اسطوره‌های این فوتبال چگونه از بین ما رفتند اما تا پیش از آن ما به نیکی از نامشان یاد می‌کنیم؛ این‌بار به بهانه سالروز تولد ناصر حجازی در ۲۳ آذر ۱۳۲۸. تولدتان مبارک گلر دوست‌داشتنی و ما را ببخش که این‌قدر بی‌رحم با شما تا کردیم.

کد خبر : ۳۰۹۱۸
بازدید : ۱۱۳۹
فوتبال ایران روایت‌های زیادی دارد که باید نوشته شود. باید نسل‌های بعد بفهمند که اسطوره‌های این فوتبال چگونه از بین ما رفتند اما تا پیش از آن ما به نیکی از نامشان یاد می‌کنیم؛ این‌بار به بهانه سالروز تولد ناصر حجازی در ۲۳ آذر ۱۳۲۸. تولدتان مبارک گلر دوست‌داشتنی و ما را ببخش که این‌قدر بی‌رحم با شما تا کردیم.

روزنامه «وقایع اتفاقیه» می نویسد: وداع دردناک با حجازی در بهار ۹۰ و خداحافظی غمبار با پورحیدری در پاییز ۹۵؛ دو اتفاق تلخی که شباهت‌های زیادی با هم دارند. دو بزرگی که در دهه ۶۰ کاری می‌کردند ورزشگاه امجدیه ۹۰ دقیقه در فریاد تماشاگران غرق شود، حالا در دهه ۹۰ غایب هستند تا در ورزشگاه آزادی به احترامشان یک دقیقه سکوت کنند؛ یکی در ۶۲ سالگی رفت و دیگری در ۷۰ سالگی. یکی حالا در پنجمین سالگرد نبودش هستیم و دیگری در آستانه چهلمین روز غیاب. فرقی ندارد.

چه تلخ که ما در تاریخ، ورزشکاران زیادی داریم که زودتر از تصورمان از بین رفتند. هم ناصر، هم منصور در تقویم ورزشکارهای حرفه‌ای، جوانمرگ شده‌اند. شاید فقط یک دلیل برای این وداع زودهنگام به ذهن ما برسد: سرطان؛ بیماری مهلکی که این روزها ورزشکار، سینماگر، فقیر و دارا نمی‌شناسد اما سرطان هم علتی نیست که بتوان سفر همیشگی حجازی و پورحیدری را به آن ارتباط داد. سرطان بیش از اینکه علت باشد، خود معلول است.

زمان خوبی نیست در سالروز تولد ناصرحجازی از «نقش سیگار در افزایش احتمال به ابتلا به سرطان» بنویسیم اما شاید زمان بدی نباشد که بنویسیم چرا دو ورزشکار حرفه‌ای باید در روزهای میانسالی به‌خاطر مصرف بالای سیگار به مشکل بخورند؛ دو ورزشکاری که در جوانی، سمبل زندگی سالم بودند، چرا باید در روزهای پایانی زندگی، با آن حالت غم‌انگیز در بستر بیماری، درد را تحمل کنند؟ دو ورزشکاری که از خانواده‌دوست‌ترین فوتبالیست‌ها به حساب می‌آمدند و بی‌حاشیه‌ترین زندگی را داشتند و از محترم‌ترین چهره‌های تاریخ فوتبال ایران هستند، چرا باید با ابتلا به این بیماری‌های تلخ از بین بروند؟ چرا هر دو باید پس از روزهای اوج دوران فوتبال، در دوران بازنشستگی سراغ مرهمی بروند که این‌طور به کابوس ما تبدیل شود؟

جواب این سؤال را شاید بتوان در سال‌های غمگین دهه ۶۰ جست؛ دورانی که حجازی به‌عنوان محبوب‌ترین فوتبالیست استقلال با حکمی فرافوتبالی از تیم ملی کنار گذاشته شد و منصور پورحیدری به‌عنوان سرمربی استقلال با صدها مشکل فرافوتبالی روی نیمکت بدون سرپناه ورزشگاه آزادی می‌نشست. ما که حالا به احترام هر یک از این بزرگان بارها یک دقیقه ساکت ایستاده‌ایم، کاش بخواهیم تا بدانیم چه بر ستاره‌های دهه ۶۰ فوتبال ایران گذشته است.

ستاره‌هایی که تحصیلات دانشگاهی داشتند، مؤدب بودند، زود ازدواج کردند و سرشان با خانواده گرم شد، چرا این‌طور باید غمبار از میان ما بروند؟ این فوتبال بی‌رحم با آنها چه‌کار کرد که به سراغ مرهمی رفتند که این‌طور ذره‌ذره ما و خودشان را آب کنند. فوتبال ایران، روایت‌های زیادی دارد که باید نوشته شود. باید نسل‌های بعد بفهمند که اسطوره‌های این فوتبال چگونه از بین ما رفتند اما تا پیش از آن ما به نیکی از نامشان یاد می‌کنیم؛ این‌بار به بهانه سالروز تولد ناصر حجازی در ۲۳ آذر ۱۳۲۸. تولدتان مبارک گلر دوست‌داشتنی و ما را ببخش که این‌قدر بی‌رحم با شما تا کردیم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید