روایتی دیگر از پلاسكو
آواربرداری از ویرانه پلاسکو تمام شده است. آتشنشانها محل را ترک کردهاند اما زندگی به این زمین که زمانی ١٧طبقه بود و میلیاردها سرمایه در آن جای گرفته بود، برنگشته است. هنوز شوک ناشی از فروریختن یکی از مهمترین ساختمانهای تجاری پایتخت از خیابان جمهوری نرفته است.
کد خبر :
۳۳۱۸۰
بازدید :
۱۰۸۱
آواربرداری از ویرانه پلاسکو تمام شده است. آتشنشانها محل را ترک کردهاند اما زندگی به این زمین که زمانی ١٧طبقه بود و میلیاردها سرمایه در آن جای گرفته بود، برنگشته است. هنوز شوک ناشی از فروریختن یکی از مهمترین ساختمانهای تجاری پایتخت از خیابان جمهوری نرفته است.
در یک قرار نانوشته مسئولان شهری هم با شهروندان در این شوک همراه هستند. انگار که بخواهند روی زخمی عمیق و جانخراش را بپوشانند، سعی کردهاند با گونیهای پلاستیکی آبیرنگ زخم پلاسکو را از انظار بپوشانند.
چهارراه استانبول که به شنیدن صدای دلار، دلار دستفروشان عادت کرده بود، حوصله هیچکس را ندارد. چهارراه استانبول هنوز ماتمزده است و زمان در ٧:٣٠ صبح ٢٩ دیماه برای این منطقه ایستاده است.
آتشنشانان، امدادگران، نیروهای انتظامی، کارکنان پزشکی قانونی، رئیس دادسرای جنایی تهران و کارمندان شهرداری و بسیاری از افراد و نهادهایی که درگیر رسیدگی به آن بودند، محدوده را ترک کردهاند تا منطقه ورود ممنوع به شرایط عادی بازگردد. اما این شرایط عادی تحمیلشده به خیابان جمهوری نتوانسته انجماد ناشی از این شوک را کم کند، رسیدگی به این فاجعه همچنان ادامه دارد و هر کدام از مسئولان در دفتر کار خود رسیدگی به پروندههای تشکیلشده را آغاز کردهاند، اما در این بین مواردی بود که دور از چشم ماند.
نخالههای گرانقیمت
یکی از این موارد کامیونهای حمل نخالههای پلاسکو بود، کامیونهایی که نخالههای آغشته به خون و جان عزیزی را حمل میکردند. نخالههایی که خودشان نمیدانستند چقدر گرانقیمت و ارزشمند هستند.
مشاهدات خبرنگار ما حاکی از آن است که پس از خارجشدن برخی رانندگان کامیونها از مسیری که برای رسیدن به محل تخلیه نخالهها در نظر گرفته شده بود، با هر کامیون یک مأمور انضباط شهری یا شهربان که در رفع سد معبر نیز از آنها استفاده میشود، همراه میشد و در محل تخلیه نیز چهار، پنج نفر از دادستانی تهران حضور داشتند و بر انجام کار نظارت میکردند.
در محل تخلیه نخاله نیز دو قسمت در نظر گرفته شده بود؛ یک قسمت محل تخلیه آهنآلات بود و قسمت دیگر محل تخلیه نخاله ساختمانی مانند آجر و سیمان. قسمتی که محل تخلیه آهنآلات بود به شدت تحت نظارت و کنترل نیروی انتظامی بود و در مجموع حدود ١٠ دوربین آن محدوده را تحت کنترل و نظارت داشتند. گفته میشود آهنآلات بهکاررفته در ساختمان پلاسکو بلژیکی بوده و در صنعت ریلسازی مصرف دارد؛ به همین دلیل جزء آهنآلات سنگین و گرانقیمت محسوب میشود.
آتشنشانهایی که در عمق ساختمان بودند جان دادند
آتشنشانان هم حرفهای زیادی داشتند، هرچند در گزارشهای قبلی چاپشده در روزنامه «شرق» تلاش شد گفتههای برخی از آنها درباره حادثه بازتاب داده شود اما انگار اندوه ازدستدادن همکاران و حجم استرسی که حادثه به آنها وارد کرده است، به این زودی از بین نخواهد رفت. یکی از آتشنشانها میگوید اگر آتشنشانان کشتهشده در عمق ساختمان نبودند، در جهنم پلاسکو نمیسوختند.
گفته میشود تعدادی از آتشنشانان پس از ریزش از زیر آوار بیرون آمدند، شما چنین چیزی را دیدید؟
دوستانی که ساعات اولیه از زیر آوار درآمدند، کسانی بودند که در جایی قرار گرفته بودند که تقریبا به حاشیه یا به بیرون از ساختمان پرتاب شده بودند و جایی بودند که دسترسی به آنها سادهتر بود ولی بقیه آتشنشانان در عمق ساختمان بودند و بههمیندلیل خارجکردن آنها تا روز آخر طول کشید.
اینکه گفته میشود تعداد کشتهها ممکن است بیشتر از آماری باشد که اعلام شده، به چه دلیل است؟ این در حالی است که گفته میشود تعدادی از آتشنشانها بعد از ریزش بیرون آمدند.
اخباری که میگوید تعدادی از آتشنشانها بعد از ریزش بیرون آمدند هم درست است و هم نادرست، چون سه ریزش داشتیم؛ آوار اول، آوار دوم و آوار سوم که در آن ساختمان کامل فروریخت. در آوار اول و دوم بخشی از ساختمان ریخت، در آوار اول یک طبقه و پلکانها ریخت و یکسری از بچهها هم زیر آوار میمانند و در آوار دوم بچهها شروع میکنند به خارجشدن از ساختمان و از نما پایین میآیند، خیلی از فیلمها هم هست که نشان میدهد تعداد زیادی از آتشنشانان از نمای ساختمان پایین میآیند اما اینکه تعداد آتشنشانها بیشتر باشد، صددرصد اشتباه و دروغ است چون ما فهرست داریم و همه چیز منظم است و حساب و کتاب دارد و اینگونه نیست. هر ایستگاهی تعداد نفراتش را میداند؛ به هیچ عنوان تعداد بیشتر شهدای آتشنشانی صحت ندارد و تعداد مردم عادی هم صحت ندارد، آمار واقعی همین است و خیلی مسائل حل نشده بود. بیاعتمادی باعث این شایعهسازیها میشود، هر جنازهای که کشف شده را بیرون آوردهایم. به هر حال مردم عادی آمار ندارند اما ما میدانیم که آنجا چه میکنیم.
اما شهردار تهران به عنوان رئیس ستاد بحران تهران در مصاحبههای اولیه خود تعداد آتشنشانان زیرآوارمانده را بین ٢٠ تا ٢٥ نفر اعلام کرد.
آقای قالیباف یا هر مسئولی که در ٤٨ ساعت اول مصاحبه کرده است، آمار دقیق و صحیحی نداشته است، دسترسی به آمار وجود دارد اما سازمان در لحظات اولیه دچار شوک شده بود و همکارانشان را از دست داده بودند و آمار نمیتوانسته صحیح و دقیق باشد. اما زمانی که دقیق بررسی شد و فهرستها آمد و از فرماندهان استعلام شد و تمام مستندات را گذاشتند کنار هم، قطعا بدانید که تعداد بیشتر از این نیست و نمیتواند باشد؛ چون تمام کارکنان آتشنشانی شناسنامه کاری دارند و روزی که در شیفت کاری خود به حریق اعزام میشوند، در روز به ١٠ مکان آمار میدهیم و ثبت میشود که چه کسانی در ایستگاه هستند و حتی افرادی که داخل حریق و ساختمان میروند، به وسیله افسر کنترلپنل چک میشوند و افسری که نیروها را کنترل میکند، میداند چه تعدادی داخل ماندهاند. تمام این مسائل وجود دارد اما ملکی تنها سخنگویی بوده است که به حرفهای او میتوان استناد کرد و طبق استاندارد فرماندهی حوادث فقط یک نفر میتواند آمار بدهد. بقیه آمارهایی که داده میشود، آمارهای درستی نیست. راجع به مردم عادی هم اصلا نمیتوان نظر دقیق داد؛ چون ممکن است افرادی به ساختمانهای مجاور پرت شده باشند که البته جستوجوهایی در این زمینه انجام شده است و اینکه چه تعدادی کشته شدهاند؛ این هم مشخص است. یکسری مسائل در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که نباید زیاد به آن توجه کرد؛ چون کل آوار برداشته شده و اگر قرار بود چیزی باشد، بچههای ما پیدا میکردند.
سپکا
در کنار آتشنشانها که ١٠روزی بود بدون خستگی و در عین ناامیدی به آتش و آوار زده بودند، سگها هم به یاری انسانها آمده بودند تا ردی از قهرمانان پلاسکو پیدا کنند.
سه قلاده سگ پلیس در عملیات جستوجو و ردیابی در ساختمان پلاسکو حضور داشتند. رضاییپور یکی از مربیان تیم سپکا (سگهای پلیس کارآزموده) در روزهای پایانی حادثه ضمن گفتوگو با خبرنگار ما با بیان اینکه از ابتدای حادثه سه قلاده سگ پلیس به محل حادثه فراخوانده شدهاند، میگوید: پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا سه قلاده سگ آزموده دارد که در این مدت در اختیار ستاد بحران بودند و جسدیابی کردند. این سگها در چند مورد آموزش داده شدهاند که جسدیابی و زندهیابی نیز یکی از این موارد است.
این سگها پس از شناسایی فرد محبوس، واکنش نشان میدهند، اگر پارس کنند، فرد محبوسشده زنده است و اگر چنگالهای خود را به زمین بکشند، یعنی جسدی پیدا کردهاند.
رضاییپور با بیان اینکه تقریبا در پیداشدن اجساد اکثر آتشنشانان این سگها نقش مؤثری داشتند، درباره اینکه گفته میشود این سگها به کفش مخصوصی نیاز دارند اما این وسیله در اختیار آنها نیست، میگوید: اصلا چنین چیزی وجود ندارد و در صورتی که چیزی به پای آنها پوشانده شود، توانایی و کارآیی آنها دچار اخلال میشود، اما ما مراقب بودیم تا صدمهای به آنها وارد نشود. اما به خاطر داغبودن آوار پای یکی از سه سگ دچار سوختگی خفیفی شد که صبح روز بعد دامپزشک او را معاینه کرد و کارهای درمانی لازم روی پای این سگ انجام شده است.
این مربی سپکا درباره این شایعه که به دلیل گردوخاک و سوختگی سگها نمیتوانند فعالیت مناسبی داشته باشند، میگوید: میبینید که در این چند روز سگها امتحان خود را پس دادهاند و به غیر از آن چهار جسدی که پس از حفر تونل پیدا شد، مابقی جسدها به وسیله سگهای پلیس پیدا شدند، که البته در آن مورد نیز قرار بود ما با سگها به داخل تونل برویم اما قبل از آن از دوربین استفاده شد و اجساد دیده شدند که دیگر ضرورتی نداشت ما وارد عمل شویم.
در یک قرار نانوشته مسئولان شهری هم با شهروندان در این شوک همراه هستند. انگار که بخواهند روی زخمی عمیق و جانخراش را بپوشانند، سعی کردهاند با گونیهای پلاستیکی آبیرنگ زخم پلاسکو را از انظار بپوشانند.
چهارراه استانبول که به شنیدن صدای دلار، دلار دستفروشان عادت کرده بود، حوصله هیچکس را ندارد. چهارراه استانبول هنوز ماتمزده است و زمان در ٧:٣٠ صبح ٢٩ دیماه برای این منطقه ایستاده است.
آتشنشانان، امدادگران، نیروهای انتظامی، کارکنان پزشکی قانونی، رئیس دادسرای جنایی تهران و کارمندان شهرداری و بسیاری از افراد و نهادهایی که درگیر رسیدگی به آن بودند، محدوده را ترک کردهاند تا منطقه ورود ممنوع به شرایط عادی بازگردد. اما این شرایط عادی تحمیلشده به خیابان جمهوری نتوانسته انجماد ناشی از این شوک را کم کند، رسیدگی به این فاجعه همچنان ادامه دارد و هر کدام از مسئولان در دفتر کار خود رسیدگی به پروندههای تشکیلشده را آغاز کردهاند، اما در این بین مواردی بود که دور از چشم ماند.
نخالههای گرانقیمت
یکی از این موارد کامیونهای حمل نخالههای پلاسکو بود، کامیونهایی که نخالههای آغشته به خون و جان عزیزی را حمل میکردند. نخالههایی که خودشان نمیدانستند چقدر گرانقیمت و ارزشمند هستند.
مشاهدات خبرنگار ما حاکی از آن است که پس از خارجشدن برخی رانندگان کامیونها از مسیری که برای رسیدن به محل تخلیه نخالهها در نظر گرفته شده بود، با هر کامیون یک مأمور انضباط شهری یا شهربان که در رفع سد معبر نیز از آنها استفاده میشود، همراه میشد و در محل تخلیه نیز چهار، پنج نفر از دادستانی تهران حضور داشتند و بر انجام کار نظارت میکردند.
در محل تخلیه نخاله نیز دو قسمت در نظر گرفته شده بود؛ یک قسمت محل تخلیه آهنآلات بود و قسمت دیگر محل تخلیه نخاله ساختمانی مانند آجر و سیمان. قسمتی که محل تخلیه آهنآلات بود به شدت تحت نظارت و کنترل نیروی انتظامی بود و در مجموع حدود ١٠ دوربین آن محدوده را تحت کنترل و نظارت داشتند. گفته میشود آهنآلات بهکاررفته در ساختمان پلاسکو بلژیکی بوده و در صنعت ریلسازی مصرف دارد؛ به همین دلیل جزء آهنآلات سنگین و گرانقیمت محسوب میشود.
آتشنشانهایی که در عمق ساختمان بودند جان دادند
آتشنشانان هم حرفهای زیادی داشتند، هرچند در گزارشهای قبلی چاپشده در روزنامه «شرق» تلاش شد گفتههای برخی از آنها درباره حادثه بازتاب داده شود اما انگار اندوه ازدستدادن همکاران و حجم استرسی که حادثه به آنها وارد کرده است، به این زودی از بین نخواهد رفت. یکی از آتشنشانها میگوید اگر آتشنشانان کشتهشده در عمق ساختمان نبودند، در جهنم پلاسکو نمیسوختند.
گفته میشود تعدادی از آتشنشانان پس از ریزش از زیر آوار بیرون آمدند، شما چنین چیزی را دیدید؟
دوستانی که ساعات اولیه از زیر آوار درآمدند، کسانی بودند که در جایی قرار گرفته بودند که تقریبا به حاشیه یا به بیرون از ساختمان پرتاب شده بودند و جایی بودند که دسترسی به آنها سادهتر بود ولی بقیه آتشنشانان در عمق ساختمان بودند و بههمیندلیل خارجکردن آنها تا روز آخر طول کشید.
اینکه گفته میشود تعداد کشتهها ممکن است بیشتر از آماری باشد که اعلام شده، به چه دلیل است؟ این در حالی است که گفته میشود تعدادی از آتشنشانها بعد از ریزش بیرون آمدند.
اخباری که میگوید تعدادی از آتشنشانها بعد از ریزش بیرون آمدند هم درست است و هم نادرست، چون سه ریزش داشتیم؛ آوار اول، آوار دوم و آوار سوم که در آن ساختمان کامل فروریخت. در آوار اول و دوم بخشی از ساختمان ریخت، در آوار اول یک طبقه و پلکانها ریخت و یکسری از بچهها هم زیر آوار میمانند و در آوار دوم بچهها شروع میکنند به خارجشدن از ساختمان و از نما پایین میآیند، خیلی از فیلمها هم هست که نشان میدهد تعداد زیادی از آتشنشانان از نمای ساختمان پایین میآیند اما اینکه تعداد آتشنشانها بیشتر باشد، صددرصد اشتباه و دروغ است چون ما فهرست داریم و همه چیز منظم است و حساب و کتاب دارد و اینگونه نیست. هر ایستگاهی تعداد نفراتش را میداند؛ به هیچ عنوان تعداد بیشتر شهدای آتشنشانی صحت ندارد و تعداد مردم عادی هم صحت ندارد، آمار واقعی همین است و خیلی مسائل حل نشده بود. بیاعتمادی باعث این شایعهسازیها میشود، هر جنازهای که کشف شده را بیرون آوردهایم. به هر حال مردم عادی آمار ندارند اما ما میدانیم که آنجا چه میکنیم.
اما شهردار تهران به عنوان رئیس ستاد بحران تهران در مصاحبههای اولیه خود تعداد آتشنشانان زیرآوارمانده را بین ٢٠ تا ٢٥ نفر اعلام کرد.
آقای قالیباف یا هر مسئولی که در ٤٨ ساعت اول مصاحبه کرده است، آمار دقیق و صحیحی نداشته است، دسترسی به آمار وجود دارد اما سازمان در لحظات اولیه دچار شوک شده بود و همکارانشان را از دست داده بودند و آمار نمیتوانسته صحیح و دقیق باشد. اما زمانی که دقیق بررسی شد و فهرستها آمد و از فرماندهان استعلام شد و تمام مستندات را گذاشتند کنار هم، قطعا بدانید که تعداد بیشتر از این نیست و نمیتواند باشد؛ چون تمام کارکنان آتشنشانی شناسنامه کاری دارند و روزی که در شیفت کاری خود به حریق اعزام میشوند، در روز به ١٠ مکان آمار میدهیم و ثبت میشود که چه کسانی در ایستگاه هستند و حتی افرادی که داخل حریق و ساختمان میروند، به وسیله افسر کنترلپنل چک میشوند و افسری که نیروها را کنترل میکند، میداند چه تعدادی داخل ماندهاند. تمام این مسائل وجود دارد اما ملکی تنها سخنگویی بوده است که به حرفهای او میتوان استناد کرد و طبق استاندارد فرماندهی حوادث فقط یک نفر میتواند آمار بدهد. بقیه آمارهایی که داده میشود، آمارهای درستی نیست. راجع به مردم عادی هم اصلا نمیتوان نظر دقیق داد؛ چون ممکن است افرادی به ساختمانهای مجاور پرت شده باشند که البته جستوجوهایی در این زمینه انجام شده است و اینکه چه تعدادی کشته شدهاند؛ این هم مشخص است. یکسری مسائل در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که نباید زیاد به آن توجه کرد؛ چون کل آوار برداشته شده و اگر قرار بود چیزی باشد، بچههای ما پیدا میکردند.
سپکا
در کنار آتشنشانها که ١٠روزی بود بدون خستگی و در عین ناامیدی به آتش و آوار زده بودند، سگها هم به یاری انسانها آمده بودند تا ردی از قهرمانان پلاسکو پیدا کنند.
سه قلاده سگ پلیس در عملیات جستوجو و ردیابی در ساختمان پلاسکو حضور داشتند. رضاییپور یکی از مربیان تیم سپکا (سگهای پلیس کارآزموده) در روزهای پایانی حادثه ضمن گفتوگو با خبرنگار ما با بیان اینکه از ابتدای حادثه سه قلاده سگ پلیس به محل حادثه فراخوانده شدهاند، میگوید: پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا سه قلاده سگ آزموده دارد که در این مدت در اختیار ستاد بحران بودند و جسدیابی کردند. این سگها در چند مورد آموزش داده شدهاند که جسدیابی و زندهیابی نیز یکی از این موارد است.
این سگها پس از شناسایی فرد محبوس، واکنش نشان میدهند، اگر پارس کنند، فرد محبوسشده زنده است و اگر چنگالهای خود را به زمین بکشند، یعنی جسدی پیدا کردهاند.
رضاییپور با بیان اینکه تقریبا در پیداشدن اجساد اکثر آتشنشانان این سگها نقش مؤثری داشتند، درباره اینکه گفته میشود این سگها به کفش مخصوصی نیاز دارند اما این وسیله در اختیار آنها نیست، میگوید: اصلا چنین چیزی وجود ندارد و در صورتی که چیزی به پای آنها پوشانده شود، توانایی و کارآیی آنها دچار اخلال میشود، اما ما مراقب بودیم تا صدمهای به آنها وارد نشود. اما به خاطر داغبودن آوار پای یکی از سه سگ دچار سوختگی خفیفی شد که صبح روز بعد دامپزشک او را معاینه کرد و کارهای درمانی لازم روی پای این سگ انجام شده است.
این مربی سپکا درباره این شایعه که به دلیل گردوخاک و سوختگی سگها نمیتوانند فعالیت مناسبی داشته باشند، میگوید: میبینید که در این چند روز سگها امتحان خود را پس دادهاند و به غیر از آن چهار جسدی که پس از حفر تونل پیدا شد، مابقی جسدها به وسیله سگهای پلیس پیدا شدند، که البته در آن مورد نیز قرار بود ما با سگها به داخل تونل برویم اما قبل از آن از دوربین استفاده شد و اجساد دیده شدند که دیگر ضرورتی نداشت ما وارد عمل شویم.
۰