اعتقاد فیروز نادری کافی است
یک روحانی سرشناس در نوشتاری متفاوت به فیروز نادری، یکی از دو نماینده اصغر فرهادی در اسکار هشتادونهم پرداخته و درباره او نوشته است.
کد خبر :
۳۴۹۱۵
بازدید :
۸۷۴۸
یک روحانی سرشناس در نوشتاری متفاوت به فیروز نادری، یکی از دو نماینده اصغر فرهادی در اسکار هشتادونهم پرداخته و درباره او نوشته است.
به گزارش ایسنا، محمدرضا زائری در خبرآنلاین نوشت: «دکتر فیروز نادری از خدایی سخن میگوید که واسطه آشنایی او با «محمد»، نوجوان یتیم تهرانی بوده است. او سرپرستیاش را بر عهده گرفته، نوجوانی که آرزو دارد روزی مثل دکتر فیروز نادری بشود و حالا فیروز نادری متواضعانه میگوید، او حتی اگر دانشمند هم نباشد و انسانی شریف بشود، برای من از تمام کارم در ناسا با ارزشتر است!
راستش برای من این اعتقاد امثال دکتر فیروز نادری کافی است و اصرار ندارم که بهانهای برای اثبات بیاعتقادی کسی چون او پیدا کنم یا تلاش نمیکنم به تفتیش عقاید مردم بپردازم. برای من همین اندازه اعتراف به اعتقاد و ایمان و همین فضیلت اخلاقی بسیار قابل ستایش است و از همین رو به جای جستوجوی عیب و ایراد دیگران از نگاه خودم، برعکس میگردم تا بهانهای برای قدرشناسی فضیلتهای انسانی و معنوی دیگران بیابم؛ فضیلتی مثل سرپرستی یک نوجوان یتیم، فضیلتی مثل ترجیح ارزشهای اخلاقی بر موقعیت ممتاز کار علمی در ناسا، فضیلتی مثل این صداقت و شفافیت در گفتوگو، فضیلتی مثل این قطرههای اشک صادقانه...
چرا دنبال جدا کردن آدمها هستیم، وقتی میشود بهانهای برای آشنایی و مهربانی یافت؟
چرا روی تفاوتها تمرکز میکنیم وقتی میشود نقاط اشتراک را جستوجو کرد؟»
به گزارش ایسنا، محمدرضا زائری در خبرآنلاین نوشت: «دکتر فیروز نادری از خدایی سخن میگوید که واسطه آشنایی او با «محمد»، نوجوان یتیم تهرانی بوده است. او سرپرستیاش را بر عهده گرفته، نوجوانی که آرزو دارد روزی مثل دکتر فیروز نادری بشود و حالا فیروز نادری متواضعانه میگوید، او حتی اگر دانشمند هم نباشد و انسانی شریف بشود، برای من از تمام کارم در ناسا با ارزشتر است!
راستش برای من این اعتقاد امثال دکتر فیروز نادری کافی است و اصرار ندارم که بهانهای برای اثبات بیاعتقادی کسی چون او پیدا کنم یا تلاش نمیکنم به تفتیش عقاید مردم بپردازم. برای من همین اندازه اعتراف به اعتقاد و ایمان و همین فضیلت اخلاقی بسیار قابل ستایش است و از همین رو به جای جستوجوی عیب و ایراد دیگران از نگاه خودم، برعکس میگردم تا بهانهای برای قدرشناسی فضیلتهای انسانی و معنوی دیگران بیابم؛ فضیلتی مثل سرپرستی یک نوجوان یتیم، فضیلتی مثل ترجیح ارزشهای اخلاقی بر موقعیت ممتاز کار علمی در ناسا، فضیلتی مثل این صداقت و شفافیت در گفتوگو، فضیلتی مثل این قطرههای اشک صادقانه...
چرا دنبال جدا کردن آدمها هستیم، وقتی میشود بهانهای برای آشنایی و مهربانی یافت؟
چرا روی تفاوتها تمرکز میکنیم وقتی میشود نقاط اشتراک را جستوجو کرد؟»
۰