ویزا و دیوار...!
بخش بزرگی از جمعیت جهان در شرایطی زندگی می کنند که تحمل آن شرایط برای مردم کشورهای توسعه یافته دشوار است. بسیاری از افرادی که در فقر شدید زندگی می کنند خوشحال می شوند اگر فرصتی دست دهد تا به ایالات متحده، اتحادیه اروپا یا استرالیا مهاجرت کنند. با توجه به این موضوع، کشورهای ثروتمند سیاست های مهاجرتی خود را چگونه باید طراحی و اجرا کنند؟
کد خبر :
۴۰۶۰۷
بازدید :
۱۸۱۰
فرادید | بخش بزرگی از جمعیت جهان در شرایطی زندگی می کنند که تحمل آن شرایط برای مردم کشورهای توسعه یافته دشوار است. بسیاری از افرادی که در فقر شدید زندگی می کنند خوشحال می شوند اگر فرصتی دست دهد تا به ایالات متحده، اتحادیه اروپا یا استرالیا مهاجرت کنند. با توجه به این موضوع، کشورهای ثروتمند سیاست های مهاجرتی خود را چگونه باید طراحی و اجرا کنند؟
به گزارش فرادید به نقل از ایان، آمار و ارقام میزان فقر در جهان تکان دهنده است. بر اساس آخرین برآوردهای بانک جهانی حدود 2 میلیارد و 100 میلیون نفر در جهان با حقوق کمتر از 3 دلار و 10 سِنت زندگی می کنند و قدرت خریدشان همین مقدار است. این به آن معناست که مردم این کشورها اگر در امریکا زندگی می کردند تنها می توانستند هر روز 3 دلار و 10 سنت خرید کنند.
تصور زندگی کردن با این درآمد روزانه حتی در ارزان ترین نقاط ایالات متحده دشوار است. شما با این درآمد چه چیزی می توانید برای خوردن پیدا کنید؟ ممکن است بتوانید لوبیا و برنج را به قیمت عمده بخرید یا ممکن است بتوانید هر سال یکبار لباس تهیه کنید اما مطمئنا نمی توانید هزینه اجاره خانه را بپردازید و باید بساطتان را جایی دیگر پهن کنید.
حالا این میزان درآمد روزانه را با خط فقر در ایالات متحده مقایسه کنید که 24 هزار دلار در سال برای یک خانواده چهار نفره است که اگر به روزهای سال تقسیم کنیم به چیزی بیش از 16 دلار در روز برای هر نفر می رسد. خطوط فقر در اتحادیه اروپا حتی به نسبت بیشتر از این هم هست؛ در آلمان این رقم برای یک خانواده چهار نفره حدود 22 هزار یورو در سال معادل 25 هزار دلار است.
زندگی حتی برای فقیرترین مردمان در ایالات متحده یا آلمان بسیار راحت تر از بسیاری از نقاط جهان است و این تنها به مسئله درآمد مربوط نیست، کشورهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهایی نظیر اتیوپی یا بنگلادش زندگی بهتری را به شهروندان خود از نظر تحصیلات رایگان و زیر ساخت ها و نظایر اینها ارائه می کنند.
حالا تصور کنید که شما یکی از آن 2 میلیارد و 100 میلیون نفر مردم فقیر جهان هستید. اجازه دهید بگوییم که در اتیوپی زندگی می کنید و درآمد روزانه تان کمتر از 3 دلار و 10 سنت است. آیا در صورتی که این شانس را داشته باشید، دوست دارید که به ایالات متحده یا اتحادیه اروپا مهاجرت کنید؟ اگر بگویید نه، حرفتان غیر منطقی است. شما در آنجا حتی اگر دستمزد روزانه تان حداقل درآمد آن کشورها باشد، می توانید سطح بسیار بالاتری از زندگی را داشته باشید. بچه هایتان تحصیلات بسیار بهتری خواهند داشت و مجبور نیستند که برای کمک به خانواده کار کنند و دیگر لازم نیست که دائما نگران این باشید که آیا غذای کافی برای خوردن دارید یا نه؟
اما مهاجرت به کشورهای ثروتمند این قدرها هم برای شما آسان نیست. برای مثال برای اینکه بتوانید به طور دائم و قانونی به ایالات متحده بروید باید ویزای کار یا ویزای اقامت دائم داشته باشید. برای این منظور شما باید در ایالات متحده قوم و خویشی داشته باشید (اگرچه بسته به نزدیکی این رابطه صدور ویزا می تواند تا بیش از 10 سال طول بکشد) یا اینکه شغل و حرفه ای با تخصص بالا داشته باشید که کارفرمایتان هم توصیه نامه ای برایتان نوشته باشد و یا اینکه آنقدر خوش شانس باشید که از طریق لاتاری ویزای اقامت ایالات متحده را بدست آورید. روش های دیگری هم وجود دارد ولی این روش ها مخصوص کسانی است که ویژگی بسیار خاصی دارند مثلا مترجمانی که در جنگ عراق و افغانستان با ارتش ایالات متحده همگاری کرده اند می توانند ویزای اقامت دائم بگیرند.
کافی است بگوییم که هیچکدام از این راه ها به نحوی گسترده در دسترس مردمان فقیری که در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند قرار ندارد. با این حال هنوز می توانید بدون ویزای کار یا اقامت دائم به ایالات متحده بیایید البته به این معنا که به طور غیر قانونی مهاجرت کنید.
اما اگر اهل کشوری مثل اتیوپی باشید این نوع مهاجرت برای شما بسیار دشوار خواهد بود. نهایتا برای سوار شدن به هواپیمایی که به مقصد ایالات متحده پرواز می کند باید ویزای توریستی داشته باشید و برای گرفتن چنین ویزایی باید ثابت کنید که قصد ندارید اقامت در اتیوپی را برای همیشه ترک کنید. اما چطور این مسئله را ثابت می کنید؟ باید نشان دهید که روابط مالی و اجتماعی تان در این کشور آنقدر محکم و قوی است که ترک کشورتان برای همیشه غیر عقلانی است. اما اگر درآمد روزانه تان 3 دلار و 10 سنت باشد کار سختی برای اثبات این منظور در پیش دارید. برای مردم فقیر حتی اگر بتوانند هزینه های بالای درخواست ویزا را بپردازند، دریافت ویزای توریستی از ایالات متحده کار بسیار دشواری است. همانند ایالات متحده، رفتن به کشورهای عضو اتحایه اروپا، استرالیا، و کشورهای ثروتمند نیز مستلزم صدور ویزای توریستی برای مردم کشورهای در حال توسعه است.
دلیل اینکه بسیاری از مردم فقیرترین کشورهای جهان به یک کشور توسعه یافته مهاجرت نمی کنند این است که آنها توسط سیاست های صدور ویزا، سیستم اقدامات امنیتی فردوگاه ها و بنادر از ورود به این کشورها باز می مانند و در واقع با یک دیوار نامرئی مواجه می شوند.
به نظر می رسد که تعداد کمی از مردم از این موضوع آگاهی دارند و نسبت به آن نگران هستند. البته محققان و فعالان حقوق بشریی وجود دارند که معتقدند نباید مرزها را به سوی مهاجران بست. مایکل هومر استاد فلسفه در دانشگاه کلورادو بولدر یکی از تاثیرگذارترین نظریه پردازان در این زمینه است. اقتصاددانان لیبرال مانند برایان کاپلن از دانشگاه جرج میسون در ایالات ویرجینیا از سیاست های مرز باز حمایت می کنند اما این دسته از دانشمندان در اقلیت هستند.
فکر ساخت و حفظ دیوارهای فیزیکی در مرزها یکی از آن فکرهای تفرقه افکن است. نظر سنجی اخیر Pew نشان می دهد که اکثریت (62 درصد) آمریکایی ها مخالف ساخت یک دیوار در مرز جنوبی این کشور هستند. ساخت دیوار های مرزی در اتحادیه اروپا در پی بحران مهاجرت اخیر نیز اختلاف نظرهای شدیدی را به دنبال داشته است.
اما اگر سیاست های صدور ویزا و سیستم امنیتی فردوگاه ها به لحاظ اخلاقی توجیه پذیر هستند، چرا نصب دیوار حایل در مرزها توجیه پذیر نباشد؟ صرف نزدیکی جغرافیایی به لحاظ اخلاقی اهمیتی ندارد. واقعیت این است فردی که از طریق مرزهای جنوبی به ایالات متحده مهاجرت می کند و به لحاظ جغرافیایی به ایالات متحده نزدیکتر است نباید به لحاظ اخلاقی با فردی که از اتیوپی به این کشور مهاجرت می کند تفاوتی داشته باشد. پس اگر دلیل عدم نصب دیوار های مرزی در جنوب ایالات متحده این است که این کشور می بایست به مردم فقیر این شانس را بدهد که زندگی بهتری داشته باشند، هیچ دلیل اخلاقیی وجود ندارد که این محدودیت برای مردم فقیر دیگر کشورها اعمال شود.
این برای مردم اتیوپی یا بنگلادش غیر عادلانه است که دیوارهای مرزی قابل نفوذ ایالات متحده به مردم امریکای لاتین یا مرکزی اجازه می دهد که بدون داشتن مدارک لازم وارد ایالات متحده شوند و در آن اقامت کنند و در عوض مردم کشورهای اتیوپی و بنگلادش با موانع سختگیرانه تری در فردوگاه ها مواجه باشند.
زور و اجبار نیاز به توجیه دارد. امنیت فرودگاهی و سیاست های صدور ویزا به نحو موثری مردم اتیوپی را مجبور می کنند که از خاک کشورهای ثروتمند خارج شوند. اما افراد دیگری که مدارک لازم برای ورود قانونی به این کشور را ندارند می توانند از طریق مرزهای زمینی قابل نفوذ وارد این کشور شوند. این موضوع باعث می شود توجیه این مطلب از بین برود. ممکن است مردم اتیوپی بپرسند: «اگر جلوی ورود ساکنین جنوبی ایالات متحده را نمی گیرید چرا جلوی ورود ما را می گیرید؟». هیچ توجیه اخلاقی قابل قبولی برای این زور و اجبار وجود ندارد.
اگر همانطور که بیشتر مردم آمریکا معتقدند، دیوارهای مرزی توجیه ندارند، آنوقت سیاست های فعلی صدور ویزا که از ورود بسیاری از مردم فقیر کشورهای جهان به کشورهای ثروتمند جلوگیری می کند نیز هیچ توجیهی نخواهد داشت.
با توجه به سیاست های مرزی، وضعیت موجود به لحاظ اخلاقی ناسازگار است. یا کشورهای ثروتمند جهان باید مرزهای خود را به روی مردم همه کشورها (جز برای انواع خاصی جنایتکاران) کاملا باز کنند یا اینکه مرزهای زمینی خود را همانند مسیرهای هوایی و دریایی به روی همسایگان مسدود کنند.
۰