تشریح "قتل فجیع مهاباد"

تشریح "قتل فجیع مهاباد"

به گفته‌ی یکی از اقوام مقتول ظاهرا او شیطان پرست نبوده، اما در فیلمی که البته من جرات نکردم ببینم قاتل گفته من شیطانم. یک جور اختلال هویتی و روانی و یک جور بروز یک رفتار ضد اجتماعی مشخص است که مربوط به حوزه‌ی روان می‌شود. کل مساله این گروه‌های شیطان پرستی یا این تکثیرشان، بازتولیدشان، تبلیغاتشان و محتوای کاری که ارائه می‌دهند، نشان می‌دهد مساله هم از حیث جامعه شناختی هم روانشناسی قابل بحث است...

کد خبر : ۴۳۷۸۰
بازدید : ۴۰۶۲۰
تشریح
فرادید | سوم مهرماه بود که جسد یک جوان ١٩ ساله در یک جاده روستایی نزدیک مهاباد کشف شد. صادق با ضربات چاقو و ساتور به قتل رسید و جسدش به آتش کشیده شد. قاتل و سه همدست او از تمامی مراحل جنایتشان فیلمبرداری کرده بودند و با جسد صادق سلفی گرفتند. متهم اصلی انگیزه‌ی قتل را مسائل ناموسی اعلام کرد. همچنین صحبت‌هایی در مورد وجود ردپای اعتقادات انحرافی در این حادثه شد. همه‌ی این‌ها ما را وا می‌دارد تا به دنبال علل وقوع چنین حوادث تلخی باشیم.
آرمان‌شهرکی ، تحلیل‌گر مسائل اجتماعی و پژوهش‌گر- در گفتگو با فرادید به بررسی حادثه قتل جوان مهابادی از دید اجتماعی پرداخت.
او ابتدا با تفکیک عوامل داخلی و خارجی جنایت گفت: ببینید اگر که ما بحث را تفکیک کنیم. یک پارامترهای خارجی هست و یک پارامترهای داخلی- منظور خارج از مرزها- و هرکدام از این‌ها را یعنی عوامل داخلی را به‌خصوص، می‌شود به عوامل عینی و ذهنی هم تقسیم کرد.
نقش عوامل خارجی
شهرکی افزود: می‌خواهم بگویم منظور از عوامل خارجی، بخصوص داعش است. هم داعش است و هم رسانه‌ها. منظورم از رسانه، تکنولوژی‌های دیجیتال است، شبکه‌های اجتماعی. این‌ها به هرحال عامل خارجی محسوب می‌شوند، یعنی تحت کنترل فرد یا افراد خاصی نیستند.
وی با اشاره به شرایط خاص منطقه گفت: شما در منطقه‌ای هستید که تمام اطراف و اکنافش از شرق بگیرید -افقانستان و پاکستان- تا غرب، تحت سیطره یک گفتمان خشونت آمیز توسط یک گروه تروریستی است، از طریق دیجیتال. در همین حادثه‌ی تیراندازی لاس وگاس که اگر اشتباه نکنم سایتی به نام اعماق سریعاً مسوولیت آن را پذیرفت. در رابطه با حمله به مجلس ایران هم به همین صورت.
این تحلیل‌گر مسائل اجتماعی گفت: بنابراین، بطور مکرر از طریق رسانه خشونت بازتولید می‌شود. تمام الگوهایی و متدی که داعش استفاده می‌کند ممکن است مورد تقلید عده‌ای قرار بگیرد به‌خصوص اگر در سنین پایین باشند همانطور که می‌دانید داعش از سن نوجوانی سربازگیری می‌کند.

نقش عوامل داخلی

این کارشناس در ادامه به بررسی عوامل داخلی این جنایت‌ها پرداخت: هم در مورد پرونده قاتل آتنا اصلانی و هم در این مورد، بایستی سیستم قضایی ما فرصت کافی برای تجزیه و تحلیل روانکاوانه روی مجرمین بدهد. بنابراین گفتمان رد نمی‌شود، اما به نظر می‌رسد که عوامل اجتماعی و فرهنگی در بعد کلان تاثیرگذاریشان خیلی بیشتر است. شما فرض کنید که در همین مورد بخصوص وقتی می‌گوییم قتل ناموسی، یعنی روابط جنسی زن و مرد یا روابط جنسیتی مطرح است. وقتی یکی می‌گوید ناموس، یک رگه‌هایی از آن فرهنگ سنتی مطرح است.
او در راستای پاسخ به پرسشی در مورد علت و انگیزه‌ احتمالی همدستان قاتل افزود: تفکیک بین همدست و قاتل به نظر من چندان راهگشا نیست. شما باید بصورت یک کلیت در نظر بگیرید. هر سه نفر چنین اظهار نظری در موردشان یکسان است. زیاد نمی‌شود تفکیک کرد حالا چرا این‌ها همدست شده اند، هر سه نفر.
این پژوهشگر اجتماعی با تاکید بر مباحث کلان اخلاقی و اجتماعی ادامه داد: در اینجا پای اخلاقیات، مباحث کلانی مثل اخلاقیات وسط می‌آید و یک مقدار ما از روانشناسی فاصله می‌گیریم. البته حمل سلاح، بیماری‌های روحی روانی، سابقه خانوادگی و تفاوت‌های فردی، موثر است، نمی‌شود منکر شد.
شهرکی گفت: اما در بستر و کانتکست (context) ایران تاثیرگذاری این عوامل کلان اجتماعی- که در بعد داخلی فرهنگی و اخلاقی است و در بعد خارجی عوامل منطقه‌ای و ظهور و بروز گروه‌هایی که از خشونت عریان استفاده می‌کنند- از عوامل روانشناختی بیشتر است. بنابراین من فکر می‌کنم که جامعه شناسان و فیلسوفان ما- همانطور که در رابطه با مساله خودکشی هم قبلا گفته‌ام- این‌ها باید وارد شوند.
رفتار ضد اجتماعی به سبک گروه‌های شیطان پرستی
این تحلیل‌گر مسائل اجتماعی ادامه داد: به گفته‌ی یکی از اقوام مقتول ظاهرا او شیطان پرست نبوده، اما در فیلمی که البته من جرات نکردم ببینم قاتل گفته من شیطانم. یک جور اختلال هویتی و روانی و یک جور بروز یک رفتار ضد اجتماعی (anti-social) مشخص است که مربوط به حوزه‌ی روان می‌شود. کل مساله این گروه‌های شیطان پرستی یا این تکثیرشان، بازتولیدشان، تبلیغاتشان و محتوای کاری که ارائه می‌دهند، نشان می‌دهد مساله هم از حیث جامعه شناختی هم روانشناسی قابل بحث است.
فرم برجسته‌تر از محتوا
شهرکی در ادامه به جمع بندی نقش عوامل خارجی و بیان نقطه اشتراک این جنایت و بازی نهنگ آبی پرداخت: اگر بخواهیم جمع بندی کنیم به نظر من خود بیانگری، فردگرایی که مدت مدیدی است مجال بروز نداشته و اینگونه می‌خواهد به این شکل و شمایل افراطی بروز کند از عوامل داخلی اینگونه جنایات است. بازی نهنگ آبی هم همین است. در واقع یک جور مافوق خودکشی که در واقع نمایش است، کارناوال خودکشی که همه می‌توانند ببینند خیلی مهم است.
وی گفت: اینجا هم به نظر من نمایش قتل مهم است که آمده روی صحنه. یعنی از یک مکان پرتی از یک دره‌ای، که می‌شد هیچ کس خبر نداشته باشد، از طریق رسانه تکثیر شده که یک جور لذت بیمارگونه به فرد می‌دهدکه من می‌توانم خودم را ابراز کنم. در چنین وضعیتی وقتی هرچیز نامطبوعی را می‌شود در این صحنه رقابت آمیز نمایش دید، همه چیز از محتوا خالی می‌شود.
این پژوهش‌گر ادامه داد: بنابراین به‌طور فرض شما می‌توانید یک فیلم اصطلاحا مستند ساخته و منتشر بکنید تا همه ببینند. به همین راحتی کسی را بکشی فیلم بگیری و شیر بکنی. بنابراین من این خشونت را نه به محتوا، بلکه بیشتر به فرم نسبت می‌دهم، هم فرم و هم محتوای شخصیتی اون افراد، اما بیشتر فرم نمایش، فرم جلوه‌گری یک فردگرایی افراطی؛ که همه‌ی این‌ها به ابتذال پهلو زده. من بعد هم ما متاسفانه به نظر من شاهد چنین چیزهایی خواهیم بود.
نقش خانواده
شهرکی گفت: اگر بخواهیم در مورد راه حل صحبت کنیم. واقعا درون خانواده، همه چیز، خیلی از مشکلات داخل خانواده قابل هضم است، قابل حل است. نشان بدهیم، آموزش بدهیم تمام تحفه‌های عصر مدرن، مفید و مناسب و اخلاقی نیستند.
او در پاسخ به نقش فرد در جلوگیری از سقوط به چنین پرتگاه‌هایی افزود: ببینید حالا شما این بحث را پیش کشیدید، خیلی جالب است. حالا من می‌خواهم از زاویه جامعه شناسی و فلسفه بحث بکنم که مطالعاتم در این زمینه بیشتر است. خیلی ازین تئوری‌ها نمی‌پذیرند کانسپت‌ها (concept) و مفاهیمی که معمولا در قالب یک سری روایت کلان، تزریق یا توصیه می‌شود برای حل آزمایش. مثلا همین که گفتم خانواده. این یک راهکار کلان است. دین، اینکه افراد رو به گرایش‌های دینی توصیه کنیم یک راه حل کلان است. توصیه کنیم به آموزش (education)، و از این منظر به سیستم آموزشی خودمان نقیب بزنیم، یک راه حل کلان هست.
این کارشناس توضیح داد: بر اساس تئوری هایی که من بیشتر به آن‌ها قائلم و معتقدم، اخلاقیات یک جور انضمامی شکل می‌گیرد یعنی در لحظه شکل می‌گیرد، مثلا اگر در لحظه‌ای که با کسی مشاجره می‌کنید اسلحه همراه شما باشد احتمال استفاده از اسلحه بیشتر است. اگر لوکیشن شما جایی است که می‌توانید آن مشاجره یا قتل را مخفی کنید، مثلا در مورد قتل آتنا اصلانی اگر آن حیاط خلوت وجود نداشت مساله جور دیگری رقم می‌خورد.
شهرکی با اشاره به اهمیت جغرافیای خشونت گفت: بنابراین locatedness یعنی شرایط و وضعیت خاص هر کیسی خیلی مهم است در اینکه آن کیس به چه فرمی در‌بیاید- با صرفنظر ازینکه تحصیلات، آموزش و خانواده فرد که چگونه است. مثلا همین مهاباد بسیاری عوامل موثر است. فرهنگ خاص مهاباد، جغرافیایی که فرد درون آن قرار دارد. امکاناتی که فرد در آن لحظه در اختیار دارد. خیلی در پاسخ به چراهایی که شما پرسیدید موثر است. شما بطورکلی نمی‌توانید نسخه کاملی بپیچید.
جای خالی واکاوی متغیرهای میانه
شهرکی با انتقاد از افراط در دیدگا‌های کل نگر و خرد نگر، توضیح داد: مطلبی در سایت شما خواندم در رابطه با تجاوزی در شاندیز مشهد، که گروهی به پیک نیک می‌روند و گروهی از آن روستا، شبانه جلوی ماشین را می‌گیرند و به خانمی تجاوز می‌کنند. کامنت‌هایی را خواندم که خیلی جالب بود که نوشته بود چرا روستایی‌ها وحشی شدند، دقیقا این اصطلاحات استفاده شده بود. یعنی انتصاب یک وحشی‌گری، یک جنایت یا خشونت به یک جور لوکیشن جغرافیایی. جای خالی اینچنین تئوری‌هایی در کشور ما خالی است-جغرافیای جنایت.
وی اینگونه بحث را به پایان برد: اینکه چرا در شاندیز مشهد چنین اتفاقی می‌افتد، مربوط می‌شود به جغرافیا، روستا و اختلاف طبقاتی. می‌خواهم بگویم باید نیم نگاهی به این پارامتر‌ها داشته باشیم. اکثر تحلیل‌های ما یا کلانگرای افراطی است مثلا می‌گردند ببینند در سیستم آموزشی چه مشکلی هست، یا خیلی خردنگر افراطی، سریعا به اختلالات شخصیتی و بیماری‌های روحی روانی متوصل می‌شوند. جای این پارامتر‌ها و متغیرهای میانه بسیار خالی است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید