تخریب طبیعت، تهدید بر روان انسان
«تحقیقات نشان داده است مردمی که در مناطقی زندگی میکنند که با خشکسالی دستوپنجه نرم میکنند بیشتر در معرض مرگهای ترومایی (غیرطبیعی)، میل به خودکشی، بیماریهای روانی و افزایش خشونت هستند.
کد خبر :
۴۵۲۶۲
بازدید :
۱۵۹۱
«نه خواهرم این را نگو. کاش همیشه خدا باران باشد. اشکال ندارد بازار ما کساد بشود، فقط زریوارمان خشک نشود...»؛ این را فروشنده پیر یک مغازه در بازار مریوان میگوید.
ظهر یک روز بهاری بود و باران بیامانی بر شهر میبارید، زیر سقف مغازهاش پناه گرفته بودیم و برای اینکه بحث را شروع کنم که آخر سر از او تشکری کرده باشم، گفتم: «ببخشید! این باران بیموقع هم سفر ما را خراب کرد و مزاحم شما شدیم و هم بازار شما را کساد کرد». پیرمرد مغازهدار کمی بعد اینطور ادامه دارد: «خدای نکرده زریوار اگر خشک شود، ما هم با او نابود میشویم».
کمآبی و خشکسالی در ایران پدیده جدیدی نیست؛ بخش زیادی از مرکز، شرق، جنوب و جنوبشرقی فلات نیمهخشک ایران میانگین بارش سالانه اندکی دارد و بخشهای دیگری مانند خطه زاگرس در غرب کشور و خط سبز شمال هم که به نسبت از وضعیت بارشی بهتری برخوردارند، از تبعات و بحرانهای کمآبی و کمبارشی در امان نماندهاند.
از استانهای زاگرسی و بلوطخیز کردستان و کرمانشاه تا ایلام، لرستان، چهارمحالوبختیاری و کهگیلویهوبویراحمد به دلیل همین مشکلات زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی سبک زندگی و کار جمعیت زیادی از کشور دستخوش تغییر یا آسیب شده است.
بهعنوان مثال، کشاورزان زیادی در منطقه شرقی استان اصفهان که صدها سال کار اصلی آباواجدادیشان کشاورزی بوده، پس از خشک و کمآبشدن زایندهرود، مجبور به تغییر شیوه و سبک زندگی خود شدهاند.
میتوان اینگونه انتظار داشت که همین تغییرات نیز منجر به بروز برخی اختلالات روحی، روانی و جسمی در وضعیت سلامتی آنها شده باشد. در نمونهای دیگر، در سالهای گذشته و همراه با تسریع روند خشکشدن دریاچه ارومیه، همواره اخباری درباره افزایش بیماریهای تنفسی، ریوی، پوستی و سرطانی در منطقه آذربایجان و دیگر استانهای همجوار به گوش میرسید که این امر موجب شد وزارت بهداشت با اجرای طرحی، تأثیرات خشکشدن این دریاچه را بر افزایش بیماریهای کشنده در این منطقه بررسی کند.
در سالهای اخیر که موضوع محیط زیست و تبعات ناشی از آن به موضوع روز رسانهها، مردم و حتی مسئولان بدل شده است، بارها و بارها از اثرات خشکسالی و کمآبی و دیگر بحرانهای زیستمحیطی بر زندگی و اقتصاد مناطق آسیبدیده صحبت شده است؛ اما کمتر پیش آمده که موضوع سلامت جسمی و روانی افرادی که در معرض این تغییرات و آسیبها هستند نیز مورد بررسی قرار گیرد و پیرامون آن پژوهش یا اظهارنظری رسمی شود.
همین مرداد گذشته بود که خبری درباره افزایش خودکشی کشاورزان هندی در پی تشدید خشکسالی منتشر شد؛ بر اساس این خبر، مقامات محلی هندوستان، خشکسالی، ناتوانی در بازپرداخت وامهای بانکی و مشکلات خانوادگی را از مهمترین علل خودکشی این کشاورزان عنوان کردند.
بر اساس آمار منتشرشده، از ابتدای سال جاری فقط در ایالت مهارشترای این کشور، ٥٨٠ کشاورز اقدام به خودکشی کردهاند. بهجز این، بر اساس گزارشی که دانشگاه کالیفرنیا منتشر کرده است، در سه دهه گذشته گرما، خشکسالی و سیل باعث خودکشی ٥٩ هزار نفر در هند شده است.
بیتردید چنین سرانجامی را برای هر کشور و منطقه دیگری از جهان که با مشکلاتی از این دست مواجه باشد، میتوان پیشبینی کرد.
محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست، در این زمینه در گفتوگویی با «شرق»، میگوید: «با افزایش خشکسالیها، به دو طریق سلامت انسان به خطر میافتد؛ یکی اینکه میزان ریزگردها در فضا افزایش پیدا میکند؛ ذرات کوچکتر از ١٠ میکرون یا کوچکتر از ٢، ٥ میکرون که با ماسک هم نمیشود جلوی ورود آن را به بدن گرفت، وارد ریه انسان میشود و به سلامت جسمی افراد آسیب میزند.
بهجز این، با خشکشدن رودخانهها، دریاچهها و تالابها، وقتی انسان از موهبتهای طبیعی محروم باشد، افسردگی و بیماریهای روانی نیز افزایش پیدا میکند. خاطراتشان نیز با رودخانه و دریاچهای که کنار آن خاطرات خوشی داشتند، خشک میشود و آنها را در عکسها و آلبومهای قدیمیشان جستوجو میکنند.
در چنین شرایطی، میل به خودکشی نیز افزایش پیدا میکند. با افزایش خشکسالی و بهتبع آن افزایش گردوغبار در هوا، مردم کمتر از خانه خارج میشوند و کمتر در معرض نور آفتاب قرار میگیرند که این خود باعث کمبود ویتامین D. میشود».
درویش در ادامه با اشاره به فعالیتهای محیطزیستی و حضور در طبیعت که کارشناسان بهعنوان ویتامین سبز (گرین) از آن یاد میکنند نیز گفت: «توصیه بسیاری از پزشکان، روانپزشکان، روانشناسان و متخصصان غدد به بیماران بهجای تجویز داروهای شیمیایی، حضور در طبیعت، تماشای گلههای کل، بز، قوچ و میش، آبشارها و چشماندازهای طبیعی است. به اعتقاد آنها، افرادی که با طبیعت دمخور هستند، نشاط بیشتری دارند، تابآوری، قدرت تحمل و روحیه تیمی آنها افزایش و ضریب پرخاشگری آنها بهشدت کاهش مییابد».
علاوه بر درویش که کارشناس حوزه محیط زیست است، سیداحمد جلیلی، روانپزشک، نیز که در این زمینه تحقیقاتی انجام داده است، در گفتوگویی با «شرق» در این راستا میگوید: «عواملی مانند خشکسالی و تخریب محیط زیست، از متغیر هایی هستند که بر سلامت روانی و جسمی انسان تأثیر میگذارند.
درحالحاضر، در برخی مناطق روستاهایی هستند که در گذشته بسیار سرسبز بودند؛ اما به دلیل خشک سالی و تغییر اقلیم، دیگر مانند گذشته نیستند. بهتبع صد تا چند صد نفر که در آن مناطق زندگی میکنند، قادر به ادامه زندگی در آن مناطق نیستند و مجبور به کوچ اجباری میشوند و خانه و زندگیای که در گذشته در کنار خویشاوندانشان داشتهند، محیط دلچسبی که چند نسل در آن زندگی کرده بودند و به آن عادت داشتند و امرارمعاشی را که از طریق کشاورزی داشتند از دست میدهند و حاشیهنشین میشوند که این خود بار روانی زیادی برای آنها دارد».
این روانپزشک در ادامه میگوید: «آلودگی هوا یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی انسان است که درحالحاضر در بسیاری از کلانشهرها شاهد آن هستیم. هوای سالم خود یکی از عوامل شادمانی انسان است که اگر آلوده شود علاوه بر تأثیراتی که بر جسم انسان میگذارد، مردم را دچار خفقان و افسردگی میکند. با افزایش آلودگی و افزایش میزان مرگومیر و معلولیتهای ناشی از آلودگی اطرافیان این افراد نیز تحتتأثیر فشارهای روحی و روانی و غم و اندوه دچار آسیبهای روانی میشوند».
جلیلی با اشاره به تأثیر آلودگی هوا و مواد غذایی ناسالم بر سیستم عصبی، اظهار میکند: «با افزایش آلودگی هوا احتمال تولد کودکان نارس و کمهوش و نازایی نیز افزایش پیدا میکند و همه این موارد علاوه بر مشکلات جسمانی برای افراد درگیر با موضوع به بروز آسیبهای روحی و روانی برای اطرافیان یا خود افراد در معرض این تغییرات نیز منجر میشود».
خشکتر و خشکتر میشود و با خشکشدنش همهچیز را با خود خشک و نابود میکند و همه مجبور میشوند خانه و زندگی خود را رها و بهاجبار کوچ کنند. شاید کوچ اجباری کمترین آسیبی است که به آنها وارد میشود.
با خشکشدن دریاچه، رودخانه و تالابها گیاهان نابود میشوند، زمینهای کشاورزی از بین میروند، خاک رطوبتش را از دست میدهد و ریزگردها وارد هوا میشوند، پدیدهای که بیشتر از یک دهه است بر کشور ما سایه انداخته و هر روز نگرانیهای تازهای را ایجاد میکند؛ نگرانیهایی که فقط شامل محیطزیست نیست، بلکه سلامت مردم را نیز به خطر میاندازد و ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری را ایجاد کند.
نگار خانجانی، دانشیار اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، نیز درباره تغییرات اقلیمی و تأثیرات آن بر سلامت مردم، میگوید: گرمشدن هوا ازجمله تغییرات اقلیمی است که پس از خشک شدن رودخانهها و دریاچهها به وجود میآید.
گرمشدن هوا افراد زیادی را تحتتأثیر قرار میدهد و مرگومیر بر اثر بیماریهای قلبی و عروقی و تنفسی را افزایش میدهد. طبق قانون کار در روزهایی که دمای هوا بالای ٥٠ درجه باشد صاحبان کار باید کارگران و کارمندان خود را تعطیل کنند. این در حالی است که در جنوب کشور که دمای هوا در تابستان بسار بالاست بسیاری از ماهیگیران و کارگرانی که به صورت روزمزد هستند مجبور میشوند در این روزها به کار خود ادامه دهند که علاوه بر گرمازدگی آثار مخرب دیگری را برای آنها به دنبال خواهد داشت همچنین اگر آنها کار خود را تعطیل کنند به دلیل اینکه به صورت روزمزد کار میکنند، درآمد خود را از دست میدهند و این خود علاوه بر فشار روانی مشکلات دیگری را برای آنها در پی خواهد داشت».
خانجانی با بیان اینکه به دنبال ایجاد گردوغبار در مناطق جنگی به دلیل آلودهبودن خاک آن مناطق به ترکیبات شیمیایی میتواند خطر افزایش سرطان را به دنبال داشته باشد، میافزاید:
«تحقیقات نشان داده است مردمی که در مناطقی زندگی میکنند که با خشکسالی دستوپنجه نرم میکنند بیشتر در معرض مرگهای ترومایی (غیرطبیعی)، میل به خودکشی، بیماریهای روانی و افزایش خشونت هستند. علاوه بر این بر اثر خشکسالی ریزش باران نامتعادل شده و برخی مناطق دچار سیل میشوند که همین امر خود موجب آلودگی آبهای زیرزمینی و باعث ایجاد بیماری هایی مانند وبا و اسهال میشود که مناطق فقیر بیشتر به دلیل نبود سیستم خنککننده و تهویه هوا بیشتر تحتتأثیر این خطرات قرار میگیرند».
با درنظرگرفتن مجموعه آسیبهایی که بحرانها و مشکلات محیطزیستی برای انسانها دارد شاید راحتتر بتوان هشدارهای گاه تندروانه و سرسختانه فعالان و کارشناسان حوزه محیط زیست را علیه فعالیتهای مخرب محیط زیست درک کرد؛ واکنشهایی که گاه با واکنشهای تند و ... مدلانه دولتها در سراسر جهان نیز مواجه میشود. با این حال نتایج تحقیقات و گفتههای متخصصان حوزه سلامت نشان میدهد حفاظت از محیط زیست در حقیقت تلاش برای حفظ سلامت روحی- روانی و جسمی بشر است.
۰