نرمالیزاسیون روحانی
اصلاحطلبان نباید با طعنه و کنایه از سیاست جدید رئیسجمهور در جذب اصولگرایان گلایه کنند. درواقع این سیاست میتواند به نقطه قوت رئیسجمهور روحانی و اصلاحطلبان در این دوره تبدیل شود. البته مشروط به اینکه اصلاحطلبان دست از حمایت استراتژیک رئیسجمهور بر نداشته و ارتباطات خود با وی را تعمیق بخشند.
کد خبر :
۴۵۴۲۱
بازدید :
۱۱۰۹
این روزها صفحه یک مطبوعات کمی متفاوت از تلقی جاافتاده در اذهان عمومی است. رئیسجمهور عکس یک و اظهاراتش تیتر روزنامههای جناح راست و کنایه و گلایه از روحانی در صفحه اول برخی روزنامههای اصلاحطلب مشهود است. بحث پیچیدهای نیست.
اصلاحطلبان معتقدند رئیسجمهور از گفتمان اصلاحطلبی و شعارهای انتخاباتی فاصله گرفته است. در سوی مقابل اظهارات اصولگرایان و رضایتخاطر آنها از رئیسجمهور نشان از نزدیکی روحانی به این جناح دارد.
اصلاحطلبان معتقدند رئیسجمهور از گفتمان اصلاحطلبی و شعارهای انتخاباتی فاصله گرفته است. در سوی مقابل اظهارات اصولگرایان و رضایتخاطر آنها از رئیسجمهور نشان از نزدیکی روحانی به این جناح دارد.
اما آیا نرمالیزاسیون فضای سیاسی که مورد تأکید عقلای قوم هم هست، غیر از این است که رئیسجمهور ضمن اتحاد استراتژیک با اصلاحطلبان، با اصولگرایان نیز همپوشانی داشته باشد؟ قدر مسلم حل اختلافات سیاسی میتواند به ترسیم مختصاتی سیاسی با دو اصل قاعدهمندی و نظمپذیری کمک کند.
درواقع در فقدان دو اصل قاعدهمندی و نظمپذیری مقوله سیاستورزی که منجر به ایجاد فضای غبارآلود میان جناح چپ و راست میشود، قدم اول برای کمرنگکردن اختلافات سیاسی، نزدیکی رئیسجمهور اعتدالگرا به هر دو جریان است و مرحله دوم، ابتکار رئیسجمهور در راستای بسترسازی برای انجام گفتوگو میان دو جناح سیاسی و دستیابی به زمینههای تفاهم اولیه برای انجام سیاستورزی عاقلانه و مدبرانه در سایه قاعدهمندی و نظمپذیری است.
افکار عمومی و مطالبات مردمی نیز بدون شک بر ضرورت این گفتوگوها تأکید میکند. اصولگرایان برای ادامه سیاستورزی در چارچوب دموکراسی، چارهای ندارند جز اینکه در نحوه ارتباط با جامعه مدنی تجدیدنظر کنند. اصلاحطلبان نیز به این باور رسیدهاند راهکارهای سابقشان که منجر به تقویت نزاع میان آنها و حاکمیت انجامید، خطا بوده و ضرورت تفاهم با نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر در نظام برای ادامه حیات مؤثرشان بیشازپیش نمایان.
شده است.
پیشبرد این امور، فضای آرام و به دور از هیجان و جنجال سیاسی را میطلبد تا رئیسجمهور بتواند در نقش موتور محرک همگرایی دو جناح سیاسی البته با حفظ هویت جریانها و همچنین پایهگذار گفتوگو میان اصلاحطلبان و نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر نظام برای دستیابی به نقشه راه توسعه قرار گیرد. فضای بینالمللی و سیاستهای خصمانه آمریکا در مواجهه با برجام نیز مزید بر علتهای لزوم وجود وحدت سیاسی در کشور شده است.
درست بههمیندلیل است که رئیسجمهور روحانی در نطقی که در دفاع از وزرای پیشنهادی علوم و نیرو در مجلس داشت، اظهار کرد: «اگر اختلافات در دو سال گذشته جایز و مکروه بود، الان حرام و گناه کبیره است».
بنابراین اصلاحطلبان نباید با طعنه و کنایه از سیاست جدید رئیسجمهور در جذب اصولگرایان گلایه کنند. درواقع این سیاست میتواند به نقطه قوت رئیسجمهور روحانی و اصلاحطلبان در این دوره تبدیل شود. البته مشروط به اینکه اصلاحطلبان دست از حمایت استراتژیک رئیسجمهور بر نداشته و ارتباطات خود با وی را تعمیق بخشند.
پرواضح است این ارتباطات اگر صرفا با نیت دستیابی به پست و مقام باشد، نهتنها اثربخش نیست که بر خلاف مصالح سیاسیخواهد بود.
۰