بالهای شکسته سیمرغ
اگر نگوییم تقلیدی است، اما تکنیک قوی و مؤثری هم برای یک جشنواره نیست و آنچه متأسفانه در این سالها اتفاق میافتد این است که مدیران مسئول جشنواره خیلی به این امر مهم توجه ندارند. وقتی جشنوارهای ادعای بینالمللیبودن دارد، باید پوسترش نیز از چنین نگرشی نمایندگی کند.
کد خبر :
۴۷۰۱۴
بازدید :
۱۰۰۵
پوستر سیوششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، کار حمیدرضا بیدقی، منتشر شد، اما برخی از همین آغاز میگویند این کار کپی است. پوستری که پیشبینی میشد با توجه به حواشی پوسترهای دو سال گذشته با دقت و کیفیت بالاتری طراحی شود.
با وجود ظاهر خوشآبورنگ پوستر امسال، به نظر میرسد این پوستر با الگوگرفتن از سادهترین طرحهای آماده فوتوشاپی که با یک سرچ گوگل در دسترس است، طراحی شده.
همانطور که در تصویر میبینید، بالهای سیمرغ عینا از یک طرح آماده اینترنتی کپی-پیست شده است و طرح کلی برداشتی ساده از آبجکتهای آماده است و به نظر میرسد باز هم وقت و انرژی لازم برای پوستر جشنواره فجر صرف نشده است.
بااینحال خود طراح در اینستاگرامش مدعی است: استفاده از هر بافت نهتنها اشتباه نیست و بههیچعنوان کپی نیست، بلکه امری حرفهای، لازم و صحیح است که در مورد این پوستر انجام شده و عجبا که این تکنیک و چیدمان خلاق دیده نشده و حتی طراح متهم به کمکاری یا حتی کپیکاری میشود.
پس جستوجو یا سرچ هرگونه بافت با غرض تولید یک تصویر تازه اصلا کار اشتباهی نیست. حتی اگر شما قطعاتی از فرمهای مورد نیاز خود را بعد از جستوجو کلاژ کرده و تصویر جدیدی با آن بسازید، باز هم خلاقیت است و کپی نیست. به این بهانه با بهزاد شیشهگران که سالها تجربه نقاشی و گرافیک دارد، درباره این پوستر و پوسترهای این سالها گفتوگو کردهایم.
آقای بیدقی طراح پوستر جشنواره سیوششم مدعی است که کارش خلاقه و بدیع است. میخواهیم نظر شما را به لحاظ تکنیکی درباره این پوستر بدانیم که دقیقا کارش چگونه است؟
درواقع وقتی هنرمند کارش را منتشر میکند، بهتر است قضاوت را به مخاطب بسپارد و اینکه الان جایگاه این کار در کجا قرار دارد، من این را مقایسه میکنم با دورههای قبل که شاید در یک سطح هستند، بعد هم اگر نگوییم تقلیدی است، اما تکنیک قوی و مؤثری هم برای یک جشنواره نیست و آنچه متأسفانه در این سالها اتفاق میافتد این است که مدیران مسئول جشنواره خیلی به این امر مهم توجه ندارند. وقتی جشنوارهای ادعای بینالمللیبودن دارد، باید پوسترش نیز از چنین نگرشی نمایندگی کند.
آقای بیدقی طراح پوستر جشنواره سیوششم مدعی است که کارش خلاقه و بدیع است. میخواهیم نظر شما را به لحاظ تکنیکی درباره این پوستر بدانیم که دقیقا کارش چگونه است؟
درواقع وقتی هنرمند کارش را منتشر میکند، بهتر است قضاوت را به مخاطب بسپارد و اینکه الان جایگاه این کار در کجا قرار دارد، من این را مقایسه میکنم با دورههای قبل که شاید در یک سطح هستند، بعد هم اگر نگوییم تقلیدی است، اما تکنیک قوی و مؤثری هم برای یک جشنواره نیست و آنچه متأسفانه در این سالها اتفاق میافتد این است که مدیران مسئول جشنواره خیلی به این امر مهم توجه ندارند. وقتی جشنوارهای ادعای بینالمللیبودن دارد، باید پوسترش نیز از چنین نگرشی نمایندگی کند.
یعنی سختگیری مدیران برای جلوگیری از چنین چیزی لازم است؟
ما برای گزینش فیلم خیلی فیلتر میگذاریم که آثار ارزشهای هنری داشته باشند و پوستر یک جشنواره که بینالمللی است و اعتبار هم دارد، باید آن جشنواره را نمایندگی کند و متأسفانه در سالهای قبل هم یا پوسترها تقلیدی بودهاند یا ضعیف و دلیلش هم مدیران مسئول هستند که کارها را به افراد غیرحرفهای میسپارند.
و این متأسفانه به تکرار اتفاق میافتد و شاید دلیل اقتصادی دارد که نمیخواهند کار را به گرافیست حرفهای و معتبر بسپارند. یا دل خوشی از هنرمندان حرفهای ندارند یا ممکن است برایشان این مسئله اصلا اهمیتی نداشته باشد.، اما پوستر خیلی مهم است؟
متأسفانه با وجود اینکه رسانهها پوستر را بهشدت دنبال میکنند و به این کار علاقه نشان میدهند و در این سالها هم پوسترها را نقد کردهاند و نظر دادهاند.
اما همچنان پوسترهای ضعیف تکرار میشود و گاهی هم تقلیدی است و همچنین از نظر فکر، اجرا و فضا و هم از نظر اینکه چقدر پوستر میتواند بیانگر اعتبار خود جشنواره باشد و آن را نمایندگی کند، پوسترها ضعیف بودهاند، اما من خوشحالم که رسانهها پیگیر هستند و ایکاش این حساسیت را نه در شروع جشنوارهها که پیش از این موعد هم داشته باشند که قبل از سفارش بدانیم پوستر بهدست چه کسی و چگونه سرانجام خواهد یافت، اما الان کار انجام شده و نمیشود کاری کرد. بههرحال این نقدها میتواند مؤثر باشد و باید توجه مدیران هم به آنها جلب شود.
در سه، چهار سال قبل نیز در جشنواره تئاتر فجر پوستری ارائه شد که با نقد تند مخاطبان مواجه شد و مدیر جشنواره هم بسیار سریع به آن پاسخ داد و در فراخوانی پوستر بعدی در مدت بسیار کم طراحی و برگزیده و چاپ شد که البته باز هم مشکل کپی داشت، اما خود کار درخورتأمل بود. آیا با توجه به اینکه بیش از یک ماه تا زمان آن وقت هست، میشود برای جشنواره فیلم فجر هم چنین جایگزینی را در نظر گرفت؟
بله. کاملا این پوستر میتواند اصلاح و حتی جایگزین شود و یک پوستر مؤثر و درخور جشنواره در این فرصت باقیمانده طراحی شود و به نظرم باید این حساسیت را در مدیران جشنوارههای موسیقی، تئاتر و فیلم ایجاد کرد که در این مملکت اگر قرار است پوستری کار بشود، بنابر اهمیت پوستر این کار را به افراد حرفهای بسپارند که امتحانشان را پس دادهاند و تجربه سالیان و عمر کاریشان را در این راه گذاشتهاند و باید درواقع کار را به کاردان بسپارند و مدیران هم از ابتدای کار طراحی پوستر را به سه فرد حرفهای پیشنهاد کنند و به آنها هم بگویند حق انتخاب بهترین کار را هم که در شأن جشنواره باشد، به مدیر بدهند.
اینگونه هنرمندان هم با دقت و خلاقیت بیشتر به پوستر خواهند پرداخت. در ضمن باید مدیران از قید مسائل اقتصادی بگذرند و چنین بودجهای را برای گرافیک هزینه کنند و اینطور حرفوحدیث کمتری هم خواهد شد.
فکر کنم شاید فضای مجازی و دردسترسبودن و آسانشدن انتقال ایدهها باعث ایجاد این سهلانگاری در انجام کارهای هنری شده باشد؟
بله موافقم. این فضای گسترده جدید امکان میدهد که بلافاصه هرکسی اراده میکند، به ایده دیگران دست پیدا کند و از آن بهره بجوید.
آدمهای حرفهای از این جستوجوها به نفع خلاقیتشان استفاده میکنند و بهدنبال ایجاد گرافیک جدید و نو خواهند بود، اما افراد مبتدی، تازهکار و ناشی شاید از آن سوءاستفاده کنند.
از آن سو نیز این امکان هست که کپیکاری خیلی زود آشکار میشود و حتی اگر امروز نشود، در آینده این ماجرا آشکار میشود و همان بهتر که هر طراحی از این سرقت دست بردارد و بداند که آبرو و حیثیتش در خطر است؛ چون این فضا برای همه در دسترس خواهد بود.
نکته پایانی
من خوشحالم که «شرق» این مسئله مهم را دنبال میکند و با این نقد و نظرها خواهناخواه سرانجام حساسیتهایی ایجاد خواهد شد و مدیران هم به کار اهمیت خواهند داد و بنده طراح نیز از سهلانگاری پرهیز میکنم و حرفهام را برای ایجاد یک حیثیت فرهنگی دچار آسیب و ضعف نخواهم کرد.
۰