روز نهم و دهم تئاتر فجر
در روز نهم یزدیها با نمایش «زریسلطان» شگفتیساز بودند و توانستند نظر بسیاری از مخاطبان این نمایش را جلب کنند، چون از منظر اجتماعی و با تکیه بر اصالتهای مردمی و فرهنگی وضعیتی را میآفرینند که هم ایرانی است و هم ریشههای اجتماعی دارد و هم منتقدانه به دنبال گرهگشایی از آن برآمدهاند، بیآنکه نسخه و حکمی داده باشند.
کد خبر :
۴۹۶۸۶
بازدید :
۱۴۳۱
در روز دهم انگار اتفاقی نیفتاده باشد، اما مهمترین اتفاق همانا بارش برف و حضور تماشاگران با سروکول سپید در سالنهای تئاتری بود، اما در روز نهم یزدیها با نمایش «زریسلطان» شگفتیساز بودند و توانستند نظر بسیاری از مخاطبان این نمایش را جلب کنند، چون از منظر اجتماعی و با تکیه بر اصالتهای مردمی و فرهنگی وضعیتی را میآفرینند که هم ایرانی است و هم ریشههای اجتماعی دارد و هم منتقدانه به دنبال گرهگشایی از آن برآمدهاند، بیآنکه نسخه و حکمی داده باشند.
زری سلطان: زری سلطان نوشته کرامت یزدانی و کار جعفر دلدلزاده از یزد، با نگاهی به یکی از داستانهای کتاب «شازده حمام» نوشته دکتر «محمدحسین پاپلییزدی» اقتباس شده که در این نگاه تازه بر آن بوده که از حالت بیان صرف داستانی همهچیز بیرون آورده شود و برای این منظور شخصیت شیوا در خواب و خیالهای زری سلطان افزوده شده و همچنین صحنه دادگاه آدم که به نظر باید مزاحم زری سلطان باشد، بر آن افزوده شده تا جنبههای متداوم این اتفاق در ماجرائی قابل استنادتر به چالش کشیده شود.
دیدن یک تئاتر غریب و متفاوت به لحاظ محتوایی و دربرگیرنده شرایط نابسامانی که در وضعیت عشق اعمال میشود و این رسوایی را به ناسزا خواندن و تعبیرکردن، میتواند بسترساز یک اتفاق ناب نمایشی باشد که هم جسارت دارد و هم ناببودن و خلاقیت که چنین نمایشی از یزد دور از ذهن نخواهد بود که این گروه در سال ٨٧ نمایش کاکوتی را درباره جنگ ایران و عراق و ارائه شرایط برابری و برادری به درستی خودشان را آزموده بودند و اینک در زری سلطان زن را نشانه رفته بودند که در دایره بدگمانیها و سوءتفاهمات چه رنجها که نباید متحمل شود اما...
در نمایش زری سلطان ما شاهد یک اجرای متفاوت و یک تراژدی در خور بازاندیشیهای بسیار هستیم از اینکه در جوامع عقبمانده هنوز هم ندانستگیها و نادانیها چگونه بحرانزاست و انسان را دچار بحران و فاجعه خواهد کرد؛ بنابراین باید بدانیم که عشق در شعور محض آدمی ممکن خواهد شد و پرهیز و درکنکردن عشق نیز در بیشعوری انسان ریشه دارد.
چون عشق و شعور هر دو امری شهودی هستند و در طببعت ناب انسانی و یا طبیعیترین حالت انسانی موج خواهند زد و در نبودن این دو هست که حضور انسان بر زمین دردسرساز خواهد بود.
ملانکولی: فیلیپ کن از فرانسه تحصیلکرده هنرهای تجسمی است؛ به همین سادگی نیز حضور قدرتمند عناصر تجسمی در طراحیهایش در نمایش ملانکولی مشهود است. یک روز برفی در بریدهای از طبیعت با درختان لخت و عور برف گرفته نخستین نمایه گیرای این نمایش است. در آن خودرویی گیر افتاده و یک کانتینر هم به دنبالش دارد. اما از این اتاق جادو ابزاری کارآمد بیرون میآید مانند فواره، مهساز، حبابساز، دستگاه بادساز، و بالنهای رقصان و بالنهای شبنما و... حس میشود که این پرفورمنس بهدنبال یک ارتباط و در شهودی با ملاحظه از حضور در طبیعت هست چنانچه کیف و لذتی هم دارد و...
دوستت دارم ترکیه: داستان این نمایش به کارگردانی یلدا باسکین، در رختشویخانهای در ترکیه میگذرد که پنج نفر در آن پناه گرفتهاند. این پنج نفر به دنبال یافتن مکان و دلیلی برای وجود خود در شرایط بیثبات کشورشان هستند، زمانی را که آنها در رختشویخانه میگذرانند با سرگردانی میان مرزهای استقامت همراه است.
آنها که نمیتوانند زبان بیان خود را پیدا کنند، حتی آنها که از آن رد شده و سعی میکنند دستور کار خود را خلق کنند، جایی را که در آن پنهان شدهاند ترک میکنند.
نمایش «دوستت دارم ترکیه» درواقع تئاتر مستند و سیاسی با هدف قراردادن اتفاقات سیاسی اخیر در کشور ترکیه هست که نوعی نقد و نقب باشد به آنچه رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در مواجهه با مردم و خاستگاه دموکراسیخواهانهیشان دارد انکار میکند. بازیگران نیز حضور ساده و بیادعایی دارند و دلشان نمیخواهد چندان حضور حسی و همذاتپندارانهای داشته باشند بلکه هدف ارائه فاصلهگذاریها برای درک بهتر و منطقی دادههای روایت شده هست.
صدسال تنهایی: در آنچه آتیلا پسیانی به صحنه آورده هنوز هم حس میشود وابستگی به رمان بسیار است و تنها دلیل عمده و بارزش هم برخورداری اجرا از شیوه روایی است و این روایتگری تا به آنجا پیش رفته است که ما کمتر شاهد حضور قهرمان و ضدقهرمان یا بهرهمندی از عنصر کشمکش هستیم و اگر بپذیریم که این برداشت مدرن و شاید هم فوقمدرن شده و بهاصطلاح میخواهد یک برداشت پسامدرن شود، اما باز هم درمییابیم که یک تئاتر با تمام تحولات بنیادینش در اصل و اساسش همچنان به حضور برخی از نمودارها، معیارها و ویژگیها بسنده میکند که همچنان بشود یک تئاتر را در صحنه به تماشا نشست.
۰