پیچیده مثل رسول خادم
پیچیدگی همیشه در سایه رییس این روزهای فدراسیون کشتی بود، حتی روزهایی که همزمان ریاست فدراسیون کشتی، عضویت در هیاترییسه اتحادیه جهانی کشتی و سرمربیگری تیمملی کشتی ایران را برعهده داشت.
کد خبر :
۵۱۷۴۳
بازدید :
۱۳۴۳
علی عالی | «پیچیده»؛ بهترین واژه برای توصیف رسول خادم، اظهارنظرهایش و استعفای دیروزش همین است. پیچیدگی همیشه در سایه رییس این روزهای فدراسیون کشتی بود، حتی روزهایی که همزمان ریاست فدراسیون کشتی، عضویت در هیاترییسه اتحادیه جهانی کشتی و سرمربیگری تیمملی کشتی ایران را برعهده داشت.
رسول خادم از همه این سمتها استعفا داد، اما سوالهای مبهم زیادی پشت این استعفا پاسخ نداده باقی ماند تا نشود این استعفا را بهدرستی تحلیل کرد؛ استعفایی که حتی مورد پذیرش وزارت ورزش هم قرار نگرفت.
پیچیدگیهای ذهن و عمل رسول خادم و فراز و فرودهای تصمیمهایش در همه این سالها میتواند تصویر بهتری از او را نشان دهد:
١- اولینبار خبرنگار کیهانورزشی با پیچیدگیهای ذهن او آشنا شد. جوانی بیستساله بود که در آن گفتوگو نظراتش درباره کمونسیم را صورتبندی کرد. شگفتی خبرنگار وقتی بیشتر شد که رسول خادم درباره کسب مدال طلا در المپیک، آن را دستیافتنی دانست؛ موضوعی که آنروزها برای ورزش ایران دستنیافتنی بود.
٢- در کارنامه رسول خادم تنها یک اظهارنظر سیاسی دیده میشود. آنهم سال ١٣٧٦ و انتخاب میان سیدمحمد خاتمی و علیاکبر ناطقنوری برای انتخابات ریاستجمهوری. او برای اولینبار و تنها همان بار موضع سیاسیاش را اعلام کرد: رای به علیاکبر ناطقنوری. از آن روز دیگر در هیچ نشست سیاسی یا دورهمی جناحی دیده نشد؛ هربار به یک بهانهای.
٣- تجربه شورای شهر اول در تهران موفقیتآمیز نبود و اصلاحطلبان ناامیدکننده ظاهر شدند. رسول خادم به پشتوانه مدیریت تیمهای ملی کشتی برای انتخابات شورای شهر تهران کاندیدا شد. نام او در لیست «آبادگران» دیده شد. سرلیست آبادگران، مهدی چمران بود و خروجی شورا، انتخاب محمود احمدینژاد. رسول خادم پس از رایگیری در ۹ اسفند ۸۱ به عنوان نفر یازدهم وارد شورای شهر تهران شد.
٤- پانزده عضو شورای شهر دوم، حلقهای تشکیل دادند تا شهردار تهران از دلِ این حلقه انتخاب شود. نفر آخری که به این جمع اضافه شد، رسول خادم بود. از ٧٠ اسم به ٤ اسم رسیدند. امیررضا واعظآشتیانی که بعدها مدیرعامل استقلال شد، به عنوان یکی از اعضای ١٥ نفره، دوربین هندیکم به دست گرفت و از برنامههای اعلامی چهار کاندیدا فیلم گرفت برای آگاهی اعضای شورا. پیش از آغاز شورای دوم اعضا روی نام احمدینژاد توافق کردند و در اولین جلسه، این انتخاب را به رای گذاشتند. محمود احمدینژاد با ١٣ رای انتخاب شد، با یک رای مخالف و یک رای ممتنع. تنها رای مخالف، رسول خادم بود.
٥- شورای دوم پلکان صعود احمدینژاد و حامیان او شده بود. آبادگران اول شورایشهر را تسخیر کردند، سپس مجلس را فتح کردند و در نهایت احمدینژاد را به صندلی ریاستجمهوری رساندند. رییسجمهور اصرار داشت بهجای او، محمد علیآبادی شهردار تهران شود. آبادگران، اما محمدباقر قالیباف را گزینه نهایی انتخاب کردند. هفتنفر مخالف شامل چمران، کاشانی، شیبانی، شکیب، خانم خیر، شریعتمداری و بیادی یکطرف و ٧ نفر دیگر مقابل آنها برای انتخاب علیآبادی. رای خادم تاییدکننده بود. اطرافیان احمدینژاد یک پیشنهاد ویژه برای رسول خادم داشتند؛ به محمد علیآبادی رای بدهد و رییس سازمان تربیتبدنی شود. تکرای تاییدکننده خادم به قالیباف رسید و علیآبادی بهجای خادم به سازمان تربیتبدنی رفت.
٦- محمود احمدینژاد حالا خطر رقیب را احساس کرده بود. دولتش برای محدود کردن اختیارات شوراها اقدام و لایحهای تنظیم کرد که با شگفتی اعضای شورایشهر همراه شد. گفته میشد برنامه احمدینژاد محدود کردن محمدباقر قالیباف بود. حسن بیادی، نایبرییس شورای شهر آن روزهای تهران با زیر سوال بردن این لایحه، قصد نهایی آن را «برچیده شدن شوراها» ارزیابی و اعلام کرد «اقدام دولت قطعا رنگ و بوی سیاسی هم دارد.».
اما رسول خادم به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا موضع تندتری گرفت: «شورای شهر، دولت را فرزند خود میداند، اما متاسفانه این فرزند هماکنون ناخلف از آب در آمده است.»
٧- قالیباف دوسال شهردار تهران بود تا شورای سوم شهر تهران از راه رسید. وقت انتخاب شهردار تازه بود. لابیهای دولت احمدینژاد فعال شد. جلسه غیرعلنی شد و اینبار رسول خادم گزینه چمران و احمدینژاد شده بود! آنهم مقابل محمدباقر قالیباف. درباره آن جلسه، حرفوحدیثهایی منتشر شد. اختلافنظرها زیاد بود؛ جلسهای که صبح آغاز شده بود تا غروب بهطول انجامید. چمران روی نام رسول خادم اصرار داشت، اما اصلاحطلبان شورا به این اعتقاد رسیدند که رسول خادم به واسطه نزدیکی چمران به احمدینژاد ممکن است «شهردار نزدیک به دولت» شود. آنها پشت قالیباف ایستادند و رسول خادم با یک رای شکست خورد.
٨- دولت روحانی روی کار آمده بود و محمود گودرزی بهدلیل عملکرد ضعیف، از وزارت ورزش و جوانان کنار گذاشته شد. دکتر ترکان لابیهایی را برای انتخاب رسول خادم به عنوان وزیر ورزش و جوانان آغاز کرد. موضوع را با معتمدینش در میان مدیران ورزش ایران طرح کرد، اما پاسخ همه یک جمله بود: «ما را معاف کنید.»
٩- مسابقه دادن با رژیم صهیونیستی در ورزش ایران، خط قرمز است. رسول خادم پرچمدار تعیین تکلیف این موضوع شد. عرف مدیران ایرانی بر این است که موضوع را با لابیهای پشتپرده و نشست با بزرگان سیاست حل کنند، اما رسول خادم از ابتدا موضوع را به فضای عمومی منتقل و دربارهاش موضعگیری کرد. به خادم پاسخی داده نشد، اما فشار به او افزایش یافت تا آنجا که دیروز متن استعفایش را منتشر کرد. موضوع حل نشد بلکه پیچیدهتر شد. مثل پیچیدگیهای مسیری که رسول خادم تا به امروز طی کرده است.
پیچیدگیهای ذهن و عمل رسول خادم و فراز و فرودهای تصمیمهایش در همه این سالها میتواند تصویر بهتری از او را نشان دهد:
١- اولینبار خبرنگار کیهانورزشی با پیچیدگیهای ذهن او آشنا شد. جوانی بیستساله بود که در آن گفتوگو نظراتش درباره کمونسیم را صورتبندی کرد. شگفتی خبرنگار وقتی بیشتر شد که رسول خادم درباره کسب مدال طلا در المپیک، آن را دستیافتنی دانست؛ موضوعی که آنروزها برای ورزش ایران دستنیافتنی بود.
٢- در کارنامه رسول خادم تنها یک اظهارنظر سیاسی دیده میشود. آنهم سال ١٣٧٦ و انتخاب میان سیدمحمد خاتمی و علیاکبر ناطقنوری برای انتخابات ریاستجمهوری. او برای اولینبار و تنها همان بار موضع سیاسیاش را اعلام کرد: رای به علیاکبر ناطقنوری. از آن روز دیگر در هیچ نشست سیاسی یا دورهمی جناحی دیده نشد؛ هربار به یک بهانهای.
٣- تجربه شورای شهر اول در تهران موفقیتآمیز نبود و اصلاحطلبان ناامیدکننده ظاهر شدند. رسول خادم به پشتوانه مدیریت تیمهای ملی کشتی برای انتخابات شورای شهر تهران کاندیدا شد. نام او در لیست «آبادگران» دیده شد. سرلیست آبادگران، مهدی چمران بود و خروجی شورا، انتخاب محمود احمدینژاد. رسول خادم پس از رایگیری در ۹ اسفند ۸۱ به عنوان نفر یازدهم وارد شورای شهر تهران شد.
٤- پانزده عضو شورای شهر دوم، حلقهای تشکیل دادند تا شهردار تهران از دلِ این حلقه انتخاب شود. نفر آخری که به این جمع اضافه شد، رسول خادم بود. از ٧٠ اسم به ٤ اسم رسیدند. امیررضا واعظآشتیانی که بعدها مدیرعامل استقلال شد، به عنوان یکی از اعضای ١٥ نفره، دوربین هندیکم به دست گرفت و از برنامههای اعلامی چهار کاندیدا فیلم گرفت برای آگاهی اعضای شورا. پیش از آغاز شورای دوم اعضا روی نام احمدینژاد توافق کردند و در اولین جلسه، این انتخاب را به رای گذاشتند. محمود احمدینژاد با ١٣ رای انتخاب شد، با یک رای مخالف و یک رای ممتنع. تنها رای مخالف، رسول خادم بود.
٥- شورای دوم پلکان صعود احمدینژاد و حامیان او شده بود. آبادگران اول شورایشهر را تسخیر کردند، سپس مجلس را فتح کردند و در نهایت احمدینژاد را به صندلی ریاستجمهوری رساندند. رییسجمهور اصرار داشت بهجای او، محمد علیآبادی شهردار تهران شود. آبادگران، اما محمدباقر قالیباف را گزینه نهایی انتخاب کردند. هفتنفر مخالف شامل چمران، کاشانی، شیبانی، شکیب، خانم خیر، شریعتمداری و بیادی یکطرف و ٧ نفر دیگر مقابل آنها برای انتخاب علیآبادی. رای خادم تاییدکننده بود. اطرافیان احمدینژاد یک پیشنهاد ویژه برای رسول خادم داشتند؛ به محمد علیآبادی رای بدهد و رییس سازمان تربیتبدنی شود. تکرای تاییدکننده خادم به قالیباف رسید و علیآبادی بهجای خادم به سازمان تربیتبدنی رفت.
٦- محمود احمدینژاد حالا خطر رقیب را احساس کرده بود. دولتش برای محدود کردن اختیارات شوراها اقدام و لایحهای تنظیم کرد که با شگفتی اعضای شورایشهر همراه شد. گفته میشد برنامه احمدینژاد محدود کردن محمدباقر قالیباف بود. حسن بیادی، نایبرییس شورای شهر آن روزهای تهران با زیر سوال بردن این لایحه، قصد نهایی آن را «برچیده شدن شوراها» ارزیابی و اعلام کرد «اقدام دولت قطعا رنگ و بوی سیاسی هم دارد.».
اما رسول خادم به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا موضع تندتری گرفت: «شورای شهر، دولت را فرزند خود میداند، اما متاسفانه این فرزند هماکنون ناخلف از آب در آمده است.»
٧- قالیباف دوسال شهردار تهران بود تا شورای سوم شهر تهران از راه رسید. وقت انتخاب شهردار تازه بود. لابیهای دولت احمدینژاد فعال شد. جلسه غیرعلنی شد و اینبار رسول خادم گزینه چمران و احمدینژاد شده بود! آنهم مقابل محمدباقر قالیباف. درباره آن جلسه، حرفوحدیثهایی منتشر شد. اختلافنظرها زیاد بود؛ جلسهای که صبح آغاز شده بود تا غروب بهطول انجامید. چمران روی نام رسول خادم اصرار داشت، اما اصلاحطلبان شورا به این اعتقاد رسیدند که رسول خادم به واسطه نزدیکی چمران به احمدینژاد ممکن است «شهردار نزدیک به دولت» شود. آنها پشت قالیباف ایستادند و رسول خادم با یک رای شکست خورد.
٨- دولت روحانی روی کار آمده بود و محمود گودرزی بهدلیل عملکرد ضعیف، از وزارت ورزش و جوانان کنار گذاشته شد. دکتر ترکان لابیهایی را برای انتخاب رسول خادم به عنوان وزیر ورزش و جوانان آغاز کرد. موضوع را با معتمدینش در میان مدیران ورزش ایران طرح کرد، اما پاسخ همه یک جمله بود: «ما را معاف کنید.»
٩- مسابقه دادن با رژیم صهیونیستی در ورزش ایران، خط قرمز است. رسول خادم پرچمدار تعیین تکلیف این موضوع شد. عرف مدیران ایرانی بر این است که موضوع را با لابیهای پشتپرده و نشست با بزرگان سیاست حل کنند، اما رسول خادم از ابتدا موضوع را به فضای عمومی منتقل و دربارهاش موضعگیری کرد. به خادم پاسخی داده نشد، اما فشار به او افزایش یافت تا آنجا که دیروز متن استعفایش را منتشر کرد. موضوع حل نشد بلکه پیچیدهتر شد. مثل پیچیدگیهای مسیری که رسول خادم تا به امروز طی کرده است.
۰