عاملان تجاوز به دختر جوان اعدام میشوند
متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم. دختر جوان خودش همراه ما آمد و اصلا اجباری در کار نبود. متهم ردیف دوم نیز همین ادعا را مطرح کرد، اما متهم ردیف سوم گفت: دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند دختر جوانی را به خانهای بردهاند تا با او رابطه داشته باشند. آنها طوری موضوع را برای من تعریف کردند که من فکر کردم یک کارگر جنسی را به خانه بردهاند. آدرس را به من دادند و من هم به جایی که گفته بودند رفتم. زمانی که دختر جوان را دیدم، لباسهایش پاره شده و خودش ترسیده بود و بهشدت گریه میکرد. او از من خواست کمکش کنم. من هم دلم برایش سوخت. خیلی حالش بد بود وقتی در اتاق بودم به او کمک کردم که فرار کند
کد خبر :
۶۳۸۸۲
بازدید :
۹۱۴
دو مرد جوان که دختری را ربوده و آزارواذیت کرده بودند، از سوی دادگاه به اعدام محکوم و این رأی در دیوان عالی کشور تأیید شد.
اردیبهشت سال ۹۳ دختری جوان به مأموران پلیس خبر داد از سوی دو نفر آزارواذیت شده است. این دختر که بهشدت آشفته بود، به پلیس گفت: جوانی به نام مهرداد را میشناختم، او از آشنایان خانوادگی ما بود و چندینبار من را تا دم در خانه رسانده بود. روز حادثه دنبالم آمد و گفت: بیا با هم به خانه برویم، یکی از دوستانش هم بود.
من هم قبول کردم و سوار ماشین شدم. در راه آنها مسیر را تغییر دادند، من را به مکانی خلوت بردند و در جایی بهزور مورد آزار قرار دادند و بعد هم با یکی از دوستانشان تماس گرفتند و او را هم دعوت کردند. مرد جوان وقتی آمد و وضعیت من را دید دلش برایم سوخت و کمک کرد که از محل فرار کنم. من هم بلافاصله خودم را به مأموران رساندم و شکایت کردم.
با شکایت دختر جوان، پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و در شاخه دیگری از بررسیها به دستور بازپرس این دختر به پزشکی قانونی فرستاده شد. کارشناسان تعرض به دختر جوان را تأیید کردند. در نهایت پرونده با توجه به مطرحشدن موضوع تجاوز به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
قضات بعد از انجام بازجویی از هر سه متهم پرونده به دلیل اینکه دختر جوان خودش سوار ماشین شده بود، متهمان را از اتهام تعرض مبرا کردند. این حکم مورد اعتراض شاکی پرونده قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال شد.
با توجه به اینکه پزشکی قانونی تجاوز به دختر جوان را تأیید کرده بود، حکم برائت متهمان نقض و این بار شعبه همعرض مسئول رسیدگی به این پرونده شد. اینبار متهمان به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران برده شدند.
در ابتدا دختر جوان که شاکی پرونده بود، گفت: من خودم سوار ماشین شدم و قبول دارم، اما قرار نبود با هم به خانهای برویم. قرار بود کمی در خیابان قدم بزنیم و برگردیم. آنها من را ربودند و مورد آزار قرار دادند اگر متهم ردیف سوم نبود، ممکن بود اتفاقات بدتری برای من بیفتد. البته من از متهم ردیف سوم شکایتی ندارم او به من کمک کرد که از آن خانه متروکه فرار کنم و او به من تعرضی نکرد.
سپس متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم. دختر جوان خودش همراه ما آمد و اصلا اجباری در کار نبود. متهم ردیف دوم نیز همین ادعا را مطرح کرد، اما متهم ردیف سوم گفت: دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند دختر جوانی را به خانهای بردهاند تا با او رابطه داشته باشند. آنها طوری موضوع را برای من تعریف کردند که من فکر کردم یک کارگر جنسی را به خانه بردهاند. آدرس را به من دادند و من هم به جایی که گفته بودند رفتم. زمانی که دختر جوان را دیدم، لباسهایش پاره شده و خودش ترسیده بود و بهشدت گریه میکرد. او از من خواست کمکش کنم. من هم دلم برایش سوخت. خیلی حالش بد بود وقتی در اتاق بودم به او کمک کردم که فرار کند و بعد هم به دوستانم گفتم که دختر رفت و من نمیدانم کجاست.
در آنجا بود که فهمیدم دختر را فریب داده و به آن خانه آوردهاند. با پایان جلسه رسیدگی قضات شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند دو متهم ردیف اول و دوم را به اعدام محکوم و متهم ردیف سوم را با توجه به گفتههای شاکی و رضایت او تبرئه کردند. این رأی این بار مورد اعتراض متهمان ردیف اول و دوم قرار گرفت، اما در شعبه ۴۳ دیوان عالی کشور تأیید شد. پرونده برای طی مراحل اداری و اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد.
۰