بحران‌های ۴ گانه

بحران‌های ۴ گانه

تقریبا کلیه شاخص‌های رضایت‌سنجی از وجوه گوناگون جامعه و نیز امید به آینده وضع نامطلوب‌تری نسبت به نتایج مشابه در پژوهش‌های گذشته نشان می‌داد.

کد خبر : ۶۶۳۷۴
بازدید : ۸۳۲
بحران‌های ۴ گانه عباس عبدی | در چهار یادداشت پیشین اشاره شد که ناکارکردی نهاد‌های اجتماعی ریشه این بحران است و به شواهدی دال بر ناکارکردی نظام آموزشی نهاد دین، نهاد رسانه، نهاد اقتصاد، نهاد خانواده و نهاد سیاست اشاره شد.

۳- شکاف میان وضعیت عینی و تصورات ذهنی
واقعیت این است که عوامل عینی و مهم جامعه، روند مناسبی ندارند و طی سال‌های پیش از این نیز، مسیر مثبتی را نداشته‌اند. شاخص‌های اقتصادی شامل بیکاری، درآمد و فقر را پیش از این توضیح دادیم. شاخص تورم نیز اگرچه در دو سال اخیر ۹۴ و ۹۵ بهبود یافته است، ولی طی دهه گذشته همواره دو رقمی بوده و حتی در سال ۹۲ به ۳۵ درصد نیز رسید.
سنجش‌های جهانی نظام تدبیر نشان می‌دهد که از سال ۱۳۸۴ شاخص‌های ایران در ۶ مورد آزادی بیان و پاسخگویی، ثبات سیاسی و عدم خشونت، اثربخشی دولت، کیفیت تنظیم مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد، بدون استثنا و حداقل تا سال ۱۳۹۴ رو به بدتر شدن بوده است. همچنین شاخص طلاق، تعداد پرونده‌های قضایی همچنان رو به افزایش است.

ولی مساله فقط شاخص‌های عینی نیست، مهم‌تر از آن تصورات ذهنی است که ارزیابی مردم از وضعیتی است که در آن قرار دارند یا انتظاری است که نسبت به آینده دارند. پس از اعتراضات سال ۱۳۹۶، نظرسنجی از مردم نشان داد که ۷۵ درصد مردم از شرایط کشور ناراضی هستند و البته این نسبت میان جوانان و افراد تحصیلکرده‌تر و دانشگاهی تا ۸۰ درصد نیز می‌رسد (ایسپا: ۲۵). ارزیابی مردم از وضع موجود نسبت به گذشته و آینده درباره میزان جرایم، انتخاب گزینه «بد» است و کسانی که وضع موجود را نسبت به گذشته و آینده را نسبت به حال بدتر ارزیابی می‌کنند حدود ۲.۵ برابر کسانی هستند که ارزیابی مثبت‌تری دارند. ولی این شکاف درباره رواج صفات اخلاقی منفی خیلی بدتر است و ۷۹ درصد مردم معتقد بوده‌اند که در ۵ سال بعد این صفات منفی بیشتر می‌شود و فقط ۹ درصد معتقدند که کمتر خواهد شد (موج سوم: ۱۹۹).

تقریبا کلیه شاخص‌های رضایت‌سنجی از وجوه گوناگون جامعه و نیز امید به آینده وضع نامطلوب‌تری نسبت به نتایج مشابه در پژوهش‌های گذشته نشان می‌داد.

در مجموع حتی می‌توان گفت که شاخص‌های ذهنی به نسبت بدتر از شاخص‌های عینی هستند و به همین علت آمادگی ذهنی و عینی مردم برای مشارکت در یک امر اعتراضی یا حداقل حمایت از آن یا عدم مخالفت با آن فراهم بود؛ امری که به دلیل انفعال یا به حاشیه رانده شدن نهاد‌ها و گروه‌های شناسنامه‌دار سیاسی در نهایت به صورت توده‌ای و خشونت‌آمیز و حتی کور خود را بروز داد.

۴- بحران‌های ۴ گانه
مجموعه موارد فوق در نهایت منجر به بروز بحران‌های اجتماعی می‌شوند. این وضع را می‌توان در ذیل چهار بحران شناخته شده تحلیل کرد؛ بحران مقبولیت، بحران انسجام جناح حاکم، بحران کارآمدی و بحران اعمال سلطه. از میان این ۴ بحران، ۳ مورد اول تقریباً روشن بود. بحران مقبولیت را در قالب معترض و ناراضی بودن ۷۵ درصد از مردم می‌توان دید؛ ضمن اینکه انفعال حتی طرفداران حکومت در این اعتراضات مشهود بود. بحران انسجام جناح حاکم نیز توضیح داده شد و دیده می‌شود. اتفاقا جرقه این اعتراضات از دل همین بحران زده شد و بخشی از جناح حاکم با راه انداختن اعتراضات در مشهد و خراسان قصد فشار به جناح دیگر در دولت را داشت که منجر به این اعتراضات شد.
بحران کارآمدی نیز نیازمند توضیح نیست و کلیه شاخص‌های عینی به بهترین شکل این بحران را نشان می‌دهد. ساختاری که بیش از هزار میلیارد دلار درآمد نفتی را در ۱۰ سال داشته است، قادر به حل مسائل اقتصادی و ایجاد شغل نبوده و فقر را بیشتر و فساد را عمیق‌تر کرده است. تنها موردی که حکومت حداقل تاکنون با بحران جدی مواجه نبوده، بحران اعمال سلطه است که برای برقراری نظم اعمال کرده است. ولی اعتراضات دی ماه نشان داد که این مورد نیز به چالش نسبی کشیده شده است. وضعیت خارجی ایران نیز بر مشکلات فوق و بطور مشخص در نهایت بر بحران سلطه افزوده است.
هرچند ایران در منطقه قدرتمند ظاهر شده و بیشترین نفع را از حضور ایالات متحده در عراق و افغانستان برده است و اکنون در لبنان، عراق، سوریه و یمن حضور جدی دارد ولی مواجهه با تحریم‌ها و قطعنامه‌ها و گسترده شدن در منطقه وسیع، تناسبی با توان پشت جبهه آن ندارد و از نظر خارجی نیز ضربه‌پذیر می‌نماید.
حداقل این است که فضای تبلیغی، چنین وضعی را وصف می‌کند. وجود تنش‌های همزمان با ایالات متحده، عربستان سعودی، اسراییل و حتی گروه‌های تروریستی مثل داعش، قدرت منطقه‌ای ایران را به چالش می‌طلبد و بازتاب این چالش را می‌توان در فضای سیاست داخلی نیز یافت. ادامه دارد
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید