نیچه به زبان ساده
«انسانی، زیاده انسانی» (۱۸۷۸) زمانی نوشته شد که نیچه به رابطهاش با واگنر پایان داد و شروع کرد به جداکردن تفکراتش از دیدگاههای شوپنهاور و زبان خود را در آثارش به دست آورد.
کد خبر :
۷۰۲۷۸
بازدید :
۱۰۳۹۹
نیچه در طول شانزده سال از انتشار نخستین کتابش تا هنگامی که دچار فروپاشی روانی شد کتابهای متعددی نوشت. اکثر آثار نیچه به فارسی ترجمه شده و همچنین آثار زیادی درباره فلسفه او و شناخت آثارش تالیف و ترجمه شده است.
اخیرا کتاب کمحجمی با عنوان «گام نخست در فهم نیچه» در نشر ثالث منتشر شده که تلاش میکند رئوس کلی فلسفه و آثار نیچه را برای مبتدیان شرح دهد. در فصل ابتدایی کتاب، زندگینامه کوتاهی از نیچه میآید و در فصل دوم درباره رئوس کلی فلسفه نیچه و متفکرانی که بر فعالیت فکری او تاثیر گذاشتند بحث میشود. «زایش تراژدی» (۱۸۷۲) نخستین کتاب نیچه بود.
این اثر مقالهوار به آغاز تراژدی، غلبه خردگرایی (در ارتباط با آپولون، خدای یونانی نظم و خرد) از خلال تجربه زیباشناختی (با تاثیر دیونیزوس) و نقد فرهنگ مدرن میپردازد. نتیجه حاصل از تقابلات آپولونی و دیونیزوسی در دل کشمکشها و تعاملات تراژدی آشکار میشود: قهرمان تراژیک در تلاش است تا سرنوشت پرآشوب و نامتعادل (وجه دیونیزوسی هستی) خویش را تعادل (وجه آپولونی هستی) ببخشد هرچند در نهایت ناکام از دنیا میرود. فصل سوم کتاب درباره این اثر نیچه است.
«تاملات نابهنگام» (۱۸۷۵) مجموعه مقالاتی است که از زندگی داوید اشتراوس، ریچارد واگنر و شوپنهاور نوشته شده است. «انسانی، زیاده انسانی» (۱۸۷۸) زمانی نوشته شد که نیچه به رابطهاش با واگنر پایان داد و شروع کرد به جداکردن تفکراتش از دیدگاههای شوپنهاور و زبان خود را در آثارش به دست آورد. سپس دو مجموعه به چاپ رساند: «ایدهها و پندها» (۱۸۷۹) و «آواره و سایهاش» (۱۸۸۰)، که هر دو مجموعهای از سخنان حکمتآمیز بودند.
کتاب اصلی و ادامهاش با هم در سال ۱۸۸۶ با عنوان «انسانی، زیادی انسانی، کتابی برای روحهای آزاد» چاپ شدند. «سپیدهدمان» (۱۸۸۱) همچنان به سبک سخنان حکمتآمیز بود و حول اهمیت احساس قدرت. در این کتاب نخستین مفاهیم نیچه از اراده یا قدرت مطرح میشود.
«حکمت شادان» (۱۸۸۲) مجموعهای دیگر از سخنان حکمتآمیز بود. این کتاب نخستین جایی است که نیچه به مفهوم «بازگشت ابدی» و بسیاری از نظریههای معروف خود میپردازد. نویسنده در فصل چهارم به این کتاب نیچه میپردازد.
«چنین گفت: زرتشت» (۱۸۸۶ -۱۸۸۳) تغییری در سبک نگارشی نیچه به وجود آورد. این اثر معروفترین و محبوبترین اثر نیچه است. کتاب که از چهار بخش تشکیل شده در چندسال به چاپ رسید. فصل پنجم کتاب درباره این اثر نیچه است. «فراسوی خیر و شر» (۱۸۸۶) به ارزشگذاری دوباره مفاهیمی، چون «خیر» یا «شر» میپردازد.
نیچه نگرشی به «فراسوی خیر و شر» میافکند که از خلال زندگی است و آن را «یک تاریخ طبیعی اخلاقیات» میداند. نویسنده در فصل ششم درباره مضامین این کتاب توضیح میدهد. «تبارشناسی اخلاق» (۱۸۸۷) از سه مقاله تشکیل شده و سه هدف عمده دارد؛ به ادامه توضیح تاریخ اخلاقیات میپردازد، به ریشه نفس بد و گناه میپردازد و این اخلاقیات را به نقد میکشد.
نیچه در این اثر نظرات خود را در مورد اخلاقیات برده و ارباب بازگو میکند. «صندوق واگنر» (۱۸۸۸) استعداد نیچه را هنگامی که به کمارزشکردن دوست و مربی پیشین خود ریچارد واگنر میپردازد بهعنوان منتقد موسیقی نشان میدهد. «غروب بتها» (۱۸۸۹- ۱۸۸۸) با عنوان فرعی فلسفیدن با پتک شامل انتقادهای نیچه بر بتهای بسیاری از جمله فیلسوفانی، چون سقراط، افلاطون و کانت و نیز اشخاص برجسته و معروفی از بریتانیا، ایتالیا و فرانسه است، شخصیتهایی مثل سزار، گوته و داستایوفسکی.
این اثر بعد از مرگ نیچه انتشار یافت. «نیچه در برابر واگنر» (۱۸۸۹- ۱۸۸۸) به بیان تقابل دیدگاههای او با واگنر میپردازد و تاکید میکند که چگونه میتوان فاسد شد، مخصوصا در مسیحیت.
«دجال» (۱۸۹۴- ۱۸۸۸) اولین بخش از چهار بخش ارزشگذاری درباره همه ارزشهای ناتمام است. در این اثر کوتاه نیچه به صراحت به فرهنگ مسیحیت و تاثیر آن بر ارزشها میتازد. نیچه عیسی را در جایگاه مثبت به تصویر میکشد.ای انسان (۱۹۰۸- ۱۸۸۸) اثری خودشرححالگونه با سرفصلهایی جالب توجه همچون «چرا من چنین دانایم» و «چرا من چنین زیرکم» است.
نیچه در این بازبینی طعنهآمیز از زندگی و کتابها، نقدهایی بر برخی آثار اولیه خود نیز وارد میکند. این اثر در فصل هفتم بررسی میشود. «اراده معطوف به قدرت» (۱۹۰۱- ۱۸۸۸) را خواهر نیچه به چاپ رساند و مجموعهای است از یادداشتهای نیچه که از برخی استفاده شده بود ولی برخی دیگر را مشخصا خواهرش ویرایش کرده است.
۰