تصاویر/ زخمهای بوکوحرام بر روانِ نجاتیافتگان: آدمهایی که «انگار اینجا نیستند»
اردوگاه میناوآ در شمالیترین نقطه کامرون قرار دارد. این اردوگاه در سال ۲۰۱۳ و به دنبال فرار نیجریهایها از بوکوحرام شکل گرفت. به گفته کمیسریای پناهندگان سازمان ملل متحد، بیش از ۶۰۰۰۰نفر اکنون در این اردوگاه زندگی میکنند.
کد خبر :
۸۲۳۴۳
بازدید :
۲۰۷۵۲
فرادید | بیش از ۶۰۰۰۰ نیجریهای بعد از فرار از بوکوحرام در اردوگاه پناهندگان کامرون زندگی میکنند. برخی از این افراد به دلیل آنچه در دوران بوکوحرام تجربه کردهاند دچارِ اختلالِ استرسیِ پس از حادثه و سایر بیماریهای روانی شدهاند. داستان تصویری برخی از آنها به شرح زیر است:
آندریاس اواخر سال ۲۰۱۴ وارد اردوگاهِ میناوآ شد. پیش از آن او ۸ ماه در بیمارستانهای مختلف در نیجریه سپری کرده بود. او پس از حمله بوکوحرام به بازاری در روستای محلِ زندگیاش از صورت موردِ اصابت گلوله قرار گرفت. او اکنون از اختلال استرس پس از حادثه رنج میبرد. او کمکم داشت آثار بهبودی را نشان میداد، اما نبودِ فعالیت یا شغلی که او را مشغول نگه دارد باعث شده زیاد فکر کند و خاطراتِ تلخی که استرس پس از حادثه را تشدید میکند دوباره به ذهن او هجوم آورده است.
بعد از آنکه بوکوحرام در سال ۲۰۱۴ به روستای محلِ اقامتِ باهاجا، ۱۹ساله، حمله کرد، او به همراه خانوادهاش از روستا گریخت. آنها در سال ۲۰۱۵ به اردوگاه میناوآ رسیدند. مادرِ باهاجا میگوید مشکلاتِ روانی او بعد از حملات آغاز شده است. او میگوید: «باهاجا دختری طبیعی بود.»
باهاجا شبها تنها در اردوگاه راه میرود و گریه میکند. او به ندرت میخوابد و نشانههای روانپریشی شامل هذیانهای شنیداری و دیداری در او دیده شده است.
اردوگاه میناوآ در شمالیترین نقطه کامرون قرار دارد. این اردوگاه در سال ۲۰۱۳ و به دنبال فرار نیجریهایها از بوکوحرام شکل گرفت. به گفته کمیسریای پناهندگان سازمان ملل متحد، بیش از ۶۰۰۰۰نفر اکنون در این اردوگاه زندگی میکنند.
فاطمه (اسم او تغییر یافته است) بعد از فرار از نیجریه در سال ۲۰۱۵ وارد اردوگاه میناوآ شد. شوهر او در روستایشان یک روحانی بود که جلوی چشمانش توسط بوکوحرام به قتل رسید. او نمیتواند بخوابد و نشانههای اختلال افسردگی پس از حادثه را نشان میکند. او مدام رویدادهای گذشته را مرور میکند. وقتهایی که بتواند بخوابد یک کابوس تکراری میبیند. اینکه بوکوحرام او را محاصره کرده و به قتل میرساند.
مارتا از سه حمله بوکوحرام جان سالم به در برد. در آخرین حمله، با قمه به سرش ضربه زدند و نزدیک بود بمیرد. هر بار میخوابد این اتفاق را در خواب میبیند.
پسرِ مارتا در هر سه حمله به همراه او بود. مارتا میگوید: «او مانند یک پسر ۱۴ساله طبیعی رفتار نمیکند، انگار که اصلا اینجا نیست.»
دیجومای در ماه مارس وارد اردوگاه شد. بوکوحرام دو ماه قبل از ورودش به اردوگاه به روستای محل زندگی او حمله کرد. او در آن زمان حامله بود برای همین نتوانست فرار کند و مجبور شد در روستا بماند. بوکوحرام همسایگان او را کشت و اموال او را به سرقت بود. او توانست شب را در میان بوتهها پنهان شود تا سربازان بوکوحرام پیدایش نکنند. یک روز بوکوحرام شروع به آتش زدنِ خانهها کرد و این زمانی بود که دیوجومای، علیرغم ۷ماهه باردار بودن، تصمیم گرفت به همراه فرزندانش فرار کند. در طول مسیر پسران او از گرسنگی مردند. حالا او هر شب کابوس میبیند که نمیتواند به پسری که در انتظار تولدش است غذا بدهد و او نیز میمیرد.
علی در سال ۲۰۱۵ وارد ادوگاه شد. خواهرش میگوید، او علی دو سال پیش شروع به مصرف دارو کرده و از آن زمان رفتارش تغییر کرده است. او میگوید نمیتواند با علی یک گفتوگوی عادی داشته باشد. «انگار اینجا نیست.» نبود فرصتهای شغلی و استرسِ پس از حادثه او را مجبور کرد که به عنوان مکانیسمِ کنار آمدن با مسئله به مصرف الکل و مواد مخدر روی بیاورد.
برخی از پناهجویان اجتماعاتی را تشکیل دادهاند تا افرادِ اردوگاه را بسیج کنند و به درمان مشکلاتِ روانی در درون اردوگاه کمک کنند. به آنها آموزش داده میشود تا نشانههای اصلی بیماریهای روانی را تشخیص دهند و به متخصصان سلامت گزارش دهند. این افراد همچنین به پناهندگان کمک میکند به درکی از بیماری روانی دست پیدا کنند. آنها تلاش میکنند انگهای اجتماعی و سوتفاهمهایی که با بیماری روانی مرتبط است را بزدایند.
برخی از پناهندگان در اردوگاه به دنبال درمانهای جایگزین هستند. برخی از آنها به سراغ رهبران مذهبی مانند آبام موسا میروند و او برایشان آیاتی از قرآن میخواند و از داروهای طب سنتی برای درمانشان استفاده میکند. مسئولان بهداشتی از نفوذ رهبران مذهبی در میان مردم مطلع هستند و سعی میکنند با آنها همکاری کنند. به خصوص رهبران مذهبی نقش مهمی در از بین بردنِ انگهای اجتماعی درباره بیماری روانی دارند.
یک جلسه کاردرمانی در اردوگاه میناوآ
جلسات گروهدرمانی زنان را تشویق میکند تا با هم همکاری و تعامل کنند و پیوندهای جدید برقرار کنند. این جلسات به زنان کمک میکند استرس پس از حادثه را در خود کم کنند.
جلساتِ کاردرمانی به افرادی که از اختلال استرس پس از حادثه رنج میبرند کمک میکند به خودباوری برسند.
۰