احمد فردید؛ "فیلسوفِ شفاهی" تاریخ معاصر
فردید در مقام فیلسوف یک مفهوم تازه به زبان فارسی عرضه داشت که سرنوشت تاریخی بسیار با اهمیتی پیدا کرد و آن مفهوم غربزدگی بود که به نظر میآید در دهه ۳۰ خورشیدی به آن رسیده است.
کد خبر :
۸۳۵۵۸
بازدید :
۷۱۱۶
مهدی احمدی | سید احمد فردید یکی از شناخته شدهترین و پرنفوذترین فیلسوفان تاریخ معاصر ایران است که همانند همه خطیبان ایرانی فرزند فرهنگ و سنت دوران خویش بود. او علاوه بر مقام استادی دانشگاه تهران توانست شاگردان زیادی پرورش دهد که به عنوان چهرههایی شناخته شده در عرصه علم و فرهنگ ایران محسوب میشوند.
سید احمد مهینی یزدی که بعدها نام خانوادگی خود را به فردید تغییر داد در یکم مهر ۱۲۸۹ خورشیدی در یزد به دنیا آمد. (۱) پدرش سیدعلی نام داشت که از وضع اقتصادی خوبی هم برخوردار بود چنانکه توانست فرزندش را برای ادامه تحصیل به تهران بفرستد.
فردید در ۱۳۳۸ خورشیدی با بدری مرتضوی که آموزگار بود، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک پسر به نام احمدرضا و یک دختر به نام فریده بود که هر ۲ تحصیلکرده آمریکا و برخلاف میل پدر ساکن همانجا شده و ارتباطی با عالم فلسفه فکری پدر خود نداشتند. (۲)
تحصیلات
فردید در همان کودکی که در یزد بود، علاوه بر مدرسه در محضر درس شیخ احمد یزدی هم حاضر میشد و همچنین زبان فرانسه را نیز از همان کودکی میآموخت (۳). وی تا ۱۶ سالگی در یزد ماند، سپس مدت کوتاهی برای تحصیل به اصفهان و پس از آن به تهران رفت و در ۱۳۰۹ خورشیدی دیپلم خود را از دارالفنون گرفت و به یزد بازگشت و مدت یک سال در آنجا در دبیرستان تدریس کرد و مجدداً به تهران رفت.
سید احمد مهینی یزدی که بعدها نام خانوادگی خود را به فردید تغییر داد در یکم مهر ۱۲۸۹ خورشیدی در یزد به دنیا آمد. (۱) پدرش سیدعلی نام داشت که از وضع اقتصادی خوبی هم برخوردار بود چنانکه توانست فرزندش را برای ادامه تحصیل به تهران بفرستد.
فردید در ۱۳۳۸ خورشیدی با بدری مرتضوی که آموزگار بود، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک پسر به نام احمدرضا و یک دختر به نام فریده بود که هر ۲ تحصیلکرده آمریکا و برخلاف میل پدر ساکن همانجا شده و ارتباطی با عالم فلسفه فکری پدر خود نداشتند. (۲)
تحصیلات
فردید در همان کودکی که در یزد بود، علاوه بر مدرسه در محضر درس شیخ احمد یزدی هم حاضر میشد و همچنین زبان فرانسه را نیز از همان کودکی میآموخت (۳). وی تا ۱۶ سالگی در یزد ماند، سپس مدت کوتاهی برای تحصیل به اصفهان و پس از آن به تهران رفت و در ۱۳۰۹ خورشیدی دیپلم خود را از دارالفنون گرفت و به یزد بازگشت و مدت یک سال در آنجا در دبیرستان تدریس کرد و مجدداً به تهران رفت.
او در ۱۳۱۳ خورشیدی به دانشسرای عالی رفت و پس از یک سال با تصویب وزارت فرهنگ به اخذ درجه لیسانس نائل شد (۴) تا اینکه در ۱۳۱۶ خورشیدی به مشهد میرود و به مدت ۲ سال در آنجا به تدریس در دبیرستان مشغول میشود و باز به تهران بازمی گردد و در وزارت فرهنگ مشغول خدمت میشود.
مدتی در تهران زندگی میکند تا اینکه در ۱۳۲۶ خورشیدی از طرف وزارت فرهنگ و با استفاده از بورس تحصیلی برای اخذا دکتری به فرانسه میرود و تا ۱۳۳۳خورشیدی ساکن پاریس میشود و پس یک سال به آلمان میرود و بعد به ایران بازمی گردد و از ۱۳۳۶ خورشیدی با عنوان استاد فلسفه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول تدریس میشود.
فردید تا ۱۳۵۱ خورشیدی در دانشگاه تهران تدریس میکند تا اینکه در این سال و برخلاف میل باطنی و ظاهراً به دلیل رسیدن به حدنصاب سنی بازنشسته میشود. البته تدریس مستمر وی تا چند سال دیگر ادامه پیدا میکند و با پیروزی انقلاب اسلامی برای مدتی دیگر هم در دانشگاه تدریس میکند (۵).
نامزدی مجلس شورای اسلامی
فردید پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برای نخستین دوره مجلس نامزد شد که روزنامه کیهان این خبر را با صدور اعلامیهای منتشر کرد که فدائیان اسلام نیز از او حمایت کردند (۶)، اما آراء لازم برای حضور در مجلس را به دست نیاورد.
جلسههای فردیدیه
بنابر گفته رضا داوری اردکانی استاد فلسفه دانشگاه تهران، فردید در حدود ۲۰ سال در تهران شمع یک محفلی بود و بعضی از اهل نظر و استادان فلسفه در مجلس ایشان حاضر میشدند و به مطالب ایشان گوش میدادند. جلسههایی که بنابه گفته داریوش شایگان فیلسوف و متفکر ایرانی به دلیل حضور فردید به فردیدیه معروف بودند و به گفته داوری اردکانی خود فردید تقریباً سخنگوی تمام وقت مجلس بود.
رامین جهانبگلو استاد ایرانی دانشگاه یورک کانادا فرزند امیرحسین جهانبگلو که به نظر میآید، تعدادی از این جلسهها در منزل آنها برگزار میشده که در آن زمان در دوره نوجوانی خود به سر میبرد، میگوید: مهمترین خاطره، حضور افرادی، چون شاهرخ مسکوب، داریوش شایگان، ابوالحسن جلیلی و داریوش آشوری بود، اما این جلسهها محدود به همین چند تَن نمیشد و افرادی همچون رضا داوری اردکانی، حمید عنایت، نجف دریا بندری، غلامحسین ساعدی و تعدادی دیگر که به گفته داوری اردکانی، چون بدرستی گفتهها را نمیشنیدند و آنچه را میشنیدند، مجمل و معقد مییافتند، دیگر نمیآمدند، اما همه آنها هم که میماندند، تمام مطالب را در نمییافتند و با همه آنچه درمی یافتند، موافقت کامل نداشتند.
فردید تا ۱۳۵۱ خورشیدی در دانشگاه تهران تدریس میکند تا اینکه در این سال و برخلاف میل باطنی و ظاهراً به دلیل رسیدن به حدنصاب سنی بازنشسته میشود. البته تدریس مستمر وی تا چند سال دیگر ادامه پیدا میکند و با پیروزی انقلاب اسلامی برای مدتی دیگر هم در دانشگاه تدریس میکند (۵).
نامزدی مجلس شورای اسلامی
فردید پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برای نخستین دوره مجلس نامزد شد که روزنامه کیهان این خبر را با صدور اعلامیهای منتشر کرد که فدائیان اسلام نیز از او حمایت کردند (۶)، اما آراء لازم برای حضور در مجلس را به دست نیاورد.
جلسههای فردیدیه
بنابر گفته رضا داوری اردکانی استاد فلسفه دانشگاه تهران، فردید در حدود ۲۰ سال در تهران شمع یک محفلی بود و بعضی از اهل نظر و استادان فلسفه در مجلس ایشان حاضر میشدند و به مطالب ایشان گوش میدادند. جلسههایی که بنابه گفته داریوش شایگان فیلسوف و متفکر ایرانی به دلیل حضور فردید به فردیدیه معروف بودند و به گفته داوری اردکانی خود فردید تقریباً سخنگوی تمام وقت مجلس بود.
رامین جهانبگلو استاد ایرانی دانشگاه یورک کانادا فرزند امیرحسین جهانبگلو که به نظر میآید، تعدادی از این جلسهها در منزل آنها برگزار میشده که در آن زمان در دوره نوجوانی خود به سر میبرد، میگوید: مهمترین خاطره، حضور افرادی، چون شاهرخ مسکوب، داریوش شایگان، ابوالحسن جلیلی و داریوش آشوری بود، اما این جلسهها محدود به همین چند تَن نمیشد و افرادی همچون رضا داوری اردکانی، حمید عنایت، نجف دریا بندری، غلامحسین ساعدی و تعدادی دیگر که به گفته داوری اردکانی، چون بدرستی گفتهها را نمیشنیدند و آنچه را میشنیدند، مجمل و معقد مییافتند، دیگر نمیآمدند، اما همه آنها هم که میماندند، تمام مطالب را در نمییافتند و با همه آنچه درمی یافتند، موافقت کامل نداشتند.
در مجالس شبانه فردید اشخاص فاضل و دانشمند و صاحب نظر همچون رضا داوری اردکانی، غلامحسین ساعدی، داریوش آشوری، داریوش شایگان، امیرحسین جهانبگلو، رضا عنایت و ... حضور داشتند، اما همه افرادی که در این جلسهها حضور داشتند یک نوع تفکری نداشتند و همدل نبودند. (۷)
شب هائی پربار و در عین حال غم انگیز بودند، اما داوری اردکانی اعتقاد دارد که این مجلس، مجلس عیش و طرب نبود و میگوید: حتی گاهی سخنانی به زبان دکتر فردید میآمد که مایه آزردگی و تکدر خاطر و تلخکامی بعضی از حاضران میشد.
تکرار میکنم که حاضران مجلس مریدان دکتر فردید نبودند و گاهی با ایشان اختلاف نظرهای اساسی داشتند. همه شان هم اهل بحث و نظر بودند با وجود این بیشتر گوش میدادند و کمتر سخن میگفتند. به هر حال بسیاری اوقات ما مینشستیم و مثلا از ساعت نه تا یک بعد از نیمه شب فردید متکلم وحده بود. نه او خسته میشد از گفتن و نه ما از شنیدن ملول میشدیم، همه ما گوش میدادیم.
غربزدگی
فردید در مقام فیلسوف یک مفهوم تازه به زبان فارسی عرضه داشت که سرنوشت تاریخی بسیار با اهمیتی پیدا کرد و آن مفهوم غربزدگی بود که به نظر میآید در دهه ۳۰ خورشیدی به آن رسیده است.
غربزدگی
فردید در مقام فیلسوف یک مفهوم تازه به زبان فارسی عرضه داشت که سرنوشت تاریخی بسیار با اهمیتی پیدا کرد و آن مفهوم غربزدگی بود که به نظر میآید در دهه ۳۰ خورشیدی به آن رسیده است.
البته حرفهای او پیرامون این مفهوم تنها در محفلهای خصوصی یا در کلاسهای درس مطرح میشد، آن هم به زبانی دیگر هیچ فردی از آن سر در نمیآورد و در نتیجه بازتابی نداشت، اما انتشار کتاب غرب زدگی جلال آل احمد باعث توجه به فردید شد و به گفته آل احمد در ابتدای کتاب، او این مفهوم را از فردید گرفته بود، اما شرحی که جلال از این مفهوم داد، ارتباطی با فردید نداشت. (۸)
فردید مقوله غرب زدگی را با زبانی پیچیده و پرطمطراق از دیدگاهی فلسفی-عرفانی در مجالس خصوصی و کلاسهای درس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مطرح میکرد. از نظر فردید روی گرداندن از غرب و غرب زدگی و شفا یافتن از این بیماری به معنای بازگشت به دامان شرق و معنویت آن بود که در عرفان نظری و فرهنگ تصوف میبایست جست که آن هم خود را حقیقت باطنی اسلامی میداند (۹)
شاگردان پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی افرادی مانند غلامحسین ابراهیمی دینانی، شهید مرتضی آوینی، محمد مددپور، سید عباس معارف و بسیاری از جوانان به دور او گرد میآیند و همه آنها به نحوی تحت تاثیر او قرار میگیرند و بعدها در آثاری که به وجود میآورند، اصطلاحات و دیدگاههای او را به کار میگیرند.
فردید مقوله غرب زدگی را با زبانی پیچیده و پرطمطراق از دیدگاهی فلسفی-عرفانی در مجالس خصوصی و کلاسهای درس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مطرح میکرد. از نظر فردید روی گرداندن از غرب و غرب زدگی و شفا یافتن از این بیماری به معنای بازگشت به دامان شرق و معنویت آن بود که در عرفان نظری و فرهنگ تصوف میبایست جست که آن هم خود را حقیقت باطنی اسلامی میداند (۹)
شاگردان پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی افرادی مانند غلامحسین ابراهیمی دینانی، شهید مرتضی آوینی، محمد مددپور، سید عباس معارف و بسیاری از جوانان به دور او گرد میآیند و همه آنها به نحوی تحت تاثیر او قرار میگیرند و بعدها در آثاری که به وجود میآورند، اصطلاحات و دیدگاههای او را به کار میگیرند.
او در حالی که کتاب و مقاله نمینویسد، اما در تلویزیون و در مجامع دانشجویی و یا حتی در منزل خود سخنرانی میکند و در مصاحبههای رادیویی، تلویزیونی و مطبوعاتی شرکت میکند و به تشریح نظرات خود میپردازد (۱۰).
فردید در دوران حیات طولانی خود هیچ اثری منتشر نکرد. بهطوریکه به «فیلسوف شفاهی» مشهور شد. کتاب دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان مجموعهای است از درس گفتارهای وی که پس از مرگش منتشر شد.
درگذشت
سرانجام این استاد فلسفه در صبح روز سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۷۳ خورشیدی در منزلش واقع در خیابان برادران مظفر تهران چشم از جهان فرومی بندد و پیکر او در بهشت زهرا به خاک سپرده میشود تا داریوش آشوری بنویسد: با مرگ احمد فردید دفتر یک دوران از تاریخ فکر و روشنفکری در این کشور بسته شد... نگرش در ماهیت و معنای تاریخ ماست که او را سزاوار داشتن عنوان فیلسوف میکند (۱۱).
منابع
۱- محمدرضا ضاد. فردید نامه: نگاهی به زندگی و آثار و افکار سیداحمد فردید، نشر موج نور، ۱۳۹۵، ص۲۲،
فردید در دوران حیات طولانی خود هیچ اثری منتشر نکرد. بهطوریکه به «فیلسوف شفاهی» مشهور شد. کتاب دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان مجموعهای است از درس گفتارهای وی که پس از مرگش منتشر شد.
درگذشت
سرانجام این استاد فلسفه در صبح روز سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۷۳ خورشیدی در منزلش واقع در خیابان برادران مظفر تهران چشم از جهان فرومی بندد و پیکر او در بهشت زهرا به خاک سپرده میشود تا داریوش آشوری بنویسد: با مرگ احمد فردید دفتر یک دوران از تاریخ فکر و روشنفکری در این کشور بسته شد... نگرش در ماهیت و معنای تاریخ ماست که او را سزاوار داشتن عنوان فیلسوف میکند (۱۱).
منابع
۱- محمدرضا ضاد. فردید نامه: نگاهی به زندگی و آثار و افکار سیداحمد فردید، نشر موج نور، ۱۳۹۵، ص۲۲،
۲- همان، ۲۴،
۳- همان، ص۲۷،
۴- همان، ص۲۹،
۵- همان، صص۳۷،۳۸،
۶- همان، ص۴۴،
۷- همان، ص۷۷۹،
۸- داریوش آشوری، اسطوره فلسفه در میان ما، ص۴،
۹- همان، صص ۴،۵،
۱۰- هویت اندیشان و میراث فکری احمد فردید، محمد منصور هاشمی، انتشارات کویر، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۴، ۸۹،
۱۱- همان، ۱۳۲
۳- همان، ص۲۷،
۴- همان، ص۲۹،
۵- همان، صص۳۷،۳۸،
۶- همان، ص۴۴،
۷- همان، ص۷۷۹،
۸- داریوش آشوری، اسطوره فلسفه در میان ما، ص۴،
۹- همان، صص ۴،۵،
۱۰- هویت اندیشان و میراث فکری احمد فردید، محمد منصور هاشمی، انتشارات کویر، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۴، ۸۹،
۱۱- همان، ۱۳۲
۰