فرادید| اگر چتهای گروهی در زمانهای بحرانی به ما آرامش و احساس پیوند با دیگران را میدهند، پس چرا برخی از ما بعد از چتکردن احساس خستگی شدید و فرسودگی میکنیم؟
در نخستین قرنطینه، چتهای گروهی برای من حکم شاهرگ حیاتی داشتند. مکالمههای متنی با دوستان در محل کار؛ با دوستانِ قدیمی و با خویشاوندان به من کمک کرد تا در طول بحرانی که یکبار در هر نسلی رخ میدهد، ارتباط خودم را با دیگران حفظ کنم. ما با هم به میمهای اینترنتی میخندیدیم، یکدیگر را دلداری میدادیم تا خونسردی خودمان را حفظ کنیم و از حال خانوادههای هم خبر میگرفتیم.
اما همینطور که همهگیری پیش رفت، من متوجه شدم چتهای گروهی استرس من را بدتر میکنند نه بهتر. گوشی تلفن همراهم همان زمان هم مدام با نوتیفیکیشنهای خبری روشن میشد و حالا عضو بودن در گروههای مختلف هم به آن اضافه شده بود. هر یکساعت بین ۵۰ تا ۶۰ پیام نخوانده در هر گروهی داشتم که نادیده گرفتنشان اضطرابم را بیشتر میکرد.
از اینکه نمیتوانستم سریع به پیامها جواب دهم یا در هنگامی که همه آنلاین بودند، من آنلاین نبودم، احساس عذاب وجدان میگرفتم. از طرفی هم نمیتوانستم دلیل موجهی برای پاسخ ندادن به پیامها بیاورم. چه میخواستم بگویم؟ بگویم: «ببخشید که پیامتان را ندیدم، آنقدر سرم از خانه ماندن برای هشتیمن ماه متوالی شلوغ است که نمیتوانم پیام جواب دهم؟»
به گزارش فرادید به نقل از بیبیسی ورلد، چتهای گروهی، حتی پیش از همهگیری نیز در برخی از افراد اضطراب ایجاد میکردند. اما برای افرادی که قبل از همهگیری از چتهای گروهی استقبال میکردند، کشف این نکته که در عصر فاصله گذاریاجتماعی، همچنان امکان رنج بردن از روابط اجتماعیِ زیاد-از-حد وجود دارد، مایه تعجب است. اگر در زمان بحران روابط اجتماعی در گروههای آنلاین به ما احساس آرامش و در ارتباط بودن با دیگران را میدهند پس چرا این چتها در برخی از ما اضطراب و خستگی مفرط ایجاد میکند؟
بدهی ارتباطی
قرنطینه برای بسیاری از ما به معنای استفاده بیشتر از اپلیکیشنهای پیامرسان بوده است. پیامهای متنی بسیار غیررسمی و سریع هستند و تحقیقات نشان میدهند که ما پیامهای متنی را به ایمیل ترجیح میدهیم. واتساپ اعلام کرده است که تا پایان ماه مارس سال ۲۰۲۰ در حدود ۴۰ درصد به تعداد کاربران آن افزوده شده بود.
ما خیلی خوششانس هستیم که به این تکنولوژیها دسترسی داریم؛ زیرا بدون آنها احساس تنهایی در دوران همهگیری بسیار شدیدتر میشد. اما پلتفرمهای چت گروهی صمیمیت و فوریتی همراه دارند که میتواند در ما احساس استرس ایجاد کند.
الیاس ابوجیوده، روانشناس در دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا که متخصص تقاطع تکنولوژی و روانشناسی است، میگوید: «یکی از دلایلی که چتهای گروهی در ما احساس استرس ایجاد میکنند آن است که ما احساس میکنیم باید خیلی فوری پیام ارسالی را بخوانیم و به موازات آن این انتظار در فرهنگ آنلاین وجود دارد که وقتی پیامی را میخوانیم باید همان لحظه هم به آن پاسخ دهیم.» «اینکه به سرعت به پیام پاسخ ندهیم مضطربمان میکند و در ما «این احساس را به وجود میآورد که از دیگران عقب افتادهایم یا یکی از قوانین ارتباطات آنلاین را نقض کردهایم.»
علاوهبرآن، وقتی که در چت گروهی از بقیه عقب میمانید، پیامهای نخواندهتان به سرعت جمع میشود. سپس، تا به خودتان بیایید میبینید چت کردن و پیام فرستادن به اندازه ایمیل زدن برایتان سخت و دشوار شده است.
برنی هوگان، محقق ارشد در موسسه اینترنت دانشگاه آکسفورد، میگوید: «این وضعیت نوعی بدهیِ ارتباطی ترسناک را ایجاد میکند ... با داشتن کلی پیامِ نخوانده که ناهماهنگی زمانی در پاسخدهی به آنها به وجود آمده است ما خودمان را یکی از این بدهکاران میشناسیم.»
پیش از همهگیری میتوانستیم مشغله زندگی را برای نخواندن یا پاسخ ندادن به یک پیام یا به کل یک مکالمه گروهی بهانه کنیم. اگر احساس خستگی میکردید یا تمایلی به رفتار اجتماعی نداشتید میتوانستید به این نوع ارتباطات نه بگویید. اما از زمانی که فعالیتهای اجتماعی بسیار محدود شده است، چتهای گروهی نقش بسیار بزرگی در زندگی بسیاری از ما ایفا میکنند.
ما احساس میکنیم که باید به این تعاملات بها بدهیم، بااینحال این ارتباطات خیلی سریعتر و با حجمی بسیار بیشتر از چیزی که ما به آن عادت داریم در حال وقوع است.
ابوجیوده میگوید: «قبل از کووید همچنان این امکان وجود داشت که در این کار وفقه ایجاد کنیم و در مراسم آیینی خواندن-پاسخدادن-در-لحظه شرکت کنیم، اما امروز با توجه به اینکه حجم پیامها زیاد شده و تعداد دفعات دریافت آنها نیز بیشتر شده است، به نظر غیرممکن میرسد که بتوانیم مدام در کار روزانه وقفه ایجاد کنیم و به پیامهایمان پاسخ دهیم.»
واکنشِ پاولوفی به اضطراب
اما فقط چتهای گروهی نیستند که مقصرند، خود تکنولوژی مقصر است. ما هماکنون میدانیم که خیره شدن به تلفنهای هوشمند و صفحات کامپیوترهایمان برای سلامتیمان مضر بوده است. وابستگی به تکنولوژی برای رفع تمام نیازهای ارتباط اجتماعی میتواند بار شناختی ما را سنگینتر کند. بار شناختی ما هماکنون هم به دلیل افزایش فشارهای ناشی از همهگیری بیش از حد توانمان سنگین است.
هوگان میگوید: «هر مکالمه در چتهای گروهی ممکن است بار عاطفی متفاوتی داشته باشد. از این چت به آن چت رفتن، به خصوص جابهجا شدن بین پلتفرمهای متفاوتِ پیامرسان، میتواند در هر دو سطح ذهنی و عقلی برای ما «هزینه جابهجایی» داشته باشد که یک هزینه روانی است.
ما همین حالا هم به خاطر خبرهای همهگیری که روحیهمان را تضعیف میکنند، دچار خستگی بسیار شدید هستیم. اگرچه در ابتدای همهگیری از تمام مقالاتی که دوستانمان درباره همهگیری میفرستادند استقبال میکردیم، اما با گذشت زمان جریان تازههای کووید خود منشأ استرس شد.
ابوجیوده میگوید: «در آغاز همهگیری گپهای گروهی میتوانست راه خوبی برای ارتباط برقرار کردن با خیلی از افراد بطور همزمان باشد. شما میتوانستید روی این حساب باز کنید که همه افراد درست مانند شما وضعیت استرسزای مشابهی را تجربه میکنند. خیلی زود مشخص شد که مشکل آن است که استرس و اضطراب ناشی از گپهای بین دو نفر در گپهای گروهی به صورت تصاعدی افزایش پیدا میکند.»
مشکل دیگر نوتیفیکیشنهایی است که با پیامهای گروهی یا تازههای خبری همراه میشود؛ بنابراین حتی اگر در چتهای گروهی افراد فقط با ارسال گیف به هم پاسخ دهند، ما باز هم به دلیل لرزش مدام گوشی یا روشن شدن صفحه آن مضطرب میشویم.
وایل رایت، مدیر ارشد مداخلات مراقبتی در انجمن روانشناسی آمریکا میگوید: «حتی اگر بتوانید بین صداهای مختلف هشدار و زنگ گوشی تمایز قائل شوید، باز هم اکثر واکنشها، واکنشهای پاولفی است. به این معنی که شنیدن هر صدایی از گوشی در شما اضطراب ایجاد میکند. این صدا به این معنی است که چیز وحشتناکی رخ داده حتی اگر واقعاً وحشتناک نباشد.»
راهکارهای برونرفت از مشکل
رایت میگوید: «البته تحمل یک چت گروهی بستگی به این دارد که همزمان مشغول انجام چه کار دیگری باشد، همه افراد سطح برابری از استرس را تجربه نمیکنند. شاید عمهبزرگ شما بازنشسته شده، تنها زندگی میکند و یک چت گروهی واقعاً برای احساس پیوند با دیگران برای او ضروی است. درحالیکه دوست دانشگاهی شما ممکن است از کار کردن از خانه و استفاده از زوم خسته شده باشد و همزمان باید به تکالیف مدرسه بچههایش که آموزش مجازی میبینند، رسیدگی کند.
کارشناسان میگویند، اگر احساس میکنید که برای متعهد ماندن به چتهای گروهی دارید فشار زیادی را تحمل میکنید، میتوانید درعینحال که قدردان وجود چنین ارتباطهایی هستید، به صورت دورهای خودتان را از چنین فضاهایی جدا کنید.
رایت میگوید: «اصلاً لازم نیست که به دلیل فوری پاسخ ندادن به پیام کسی معذرتخواهی کنید. هیچ مشکلی پیش نمیآید. به علاوه برای آنکه بتوانیم از سلامت روانیمان محافظت کنیم باید کارها را در حوزه کنترل و اختیارمان انجام دهیم.» او پیشنهاد میدهد که نوتیفیکیشنها را خاموش کنیم، گروهها را بیصدا کنیم یا در گروه اعلام کنیم که عذر فعال نبودمان را بپذیرند.
او میگوید ممکن است احساسات برخی جریحهدار شود، اما مرز تعیین کردن ضروری است. به جای اینکه یکباره غیبتان بزنید، بهتر است که توضیح دهید نیاز دارید که مدتی فعال نباشید. یا میتوانید به آنها بگویید که «من در چت نوشتاری نمیتوانم مشارکت کنم، اما اگر مکالمه تلفنی داشتید حتماً به من هم زنگ بزنید.»
ابوجیوده میگوید کسل شدن از چتهای گروهی دلیل خوبی برای بازگشتن به دوران مکالمات تلفنی است. ویژگی مکالمات تلفنی آن است که با استفاده از این ابزار «ارتباطات عمیقتر و متمرکزتر رخ میدهد.» رایت میگوید: «چتهای گروهی برای به اشتراکگذاری میمهای خندهدار یا خبرگیری و خبردهی فوری مناسب هستند، اما این رسانه برای به اشتراکگذاری جنبههای مهم زندگی، دریافت حمایت عاطفی یا سهیم شدن در گریه و خنده هم مناسب نیست. تماسهای تلفنی فرصتهای بیشتری را برای ارتباطات واقعی در سطوح عمیق عاطفی در اختیار ما میگذارند.»
درحقیقت، تحقیقات نشان دادهاند که ارتباطاتِ صدابهصدا [برگفته از ارتباطات چهرهبهچره]– برخلافِ ارتباطات صرفاً دیداری مانند ارسال پیام نوشتاری – میزان «دقت همدلانه» و توانایی افراد برای درک احساسات فرد مقابل و هماحساس شدن با او را افزایش میدهند و بنابراین بستری را فراهم میکنند که ارتباط عمیقتر شود.
پس اگر واقعاً میخواهید صحبت کنید، بهتر است که گوشی تلفن را بردارید؛ و اگر نیاز دارید به دوستانتان بگویید که گروه را بیصدا کردهاید، این احتمال وجود دارد که آنها شما را درک کنند. ابوجیوده میگوید: «یک ارتباط محکم و قوی جدایی دیجیتالی را تاب میآورد.»