پیشاهنگ کاروان ایران از نگاهی دیگر

کد خبر : ۲۳۴۲۶
بازدید : ۲۹۰۱
زهرا نعمتی پرچمدار کاروان ایران در المپیک 2016 دارای معلولیت ضایعه نخایی و ویلچرنشین است. او اولین ورزشکار دارای معلولیت است که افتخار پیشگامی ورزشکاران المپیکی ایران را به دست آورده است. گذشته از اینکه چگونگی این انتخاب، سوالاتی را در افکار عمومی شکل داد، به نظر می رسد تصمیمی هوشمندانه در این خصوص اتخاذ شد.

اگر بخواهیم از ویژگی های فنی نعمتی صحبت کنیم باید بگویم او به واقع معلولیت را دور زد و تبدیل به الگوی نمونه ای نه تنها برای بانوان معلول ایرانی بلکه برای جامعه زنان مسلمان دنیا شد. این را کمیته بین المللی پارالمپیک (IPC) می گوید؛ جایی که نعمتی را از ۳ سال پیش جزو لیست ۵ نفره برترین زنان ورزشکار معلول جهان قرار داد.

اولین زن ورزشکار ایرانی در پارالمپیک 2012 لندن طلا گرفت. او درسال ۲۰۱۳ از بنیاد بین المللی Sport Accord جایزه ورزشکار برتر سال را هم دریافت کرد. اما این خواسته تیرانداز سرسخت ایرانی نبود؛ او می خواست ثابت کند در دسته بندی جسمی ورزشکاران نمی گنجد و سرانجام از پس رقابت با تیراندازان غیرمعلول هم برآمد و به اولین زن معلول تاریخ ورزش ایران تبدیل شد که به المپیک راه یافت.

البته این افتخارات از آن جهت ذکر شد که خوانندگان با شرایط این ورزشکار آشنا شوند اما زاویه ای که قصد دارم از طریق آن به منطق برگزیدن نعمتی بپردازم کمی متفاوت است. نعمتی فردی است که می تواند نماینده اقشار دارای معلولیت نیز لقب بگیرد؛ اقشاری که در حال حاضر با مشکلات عدیده ای همچون چالشهای فرهنگی، دسترسی، تحصیل، شغل، مسکن، معیشت و سلامت دست به گریبان هستند و عبور از تونل تنگ و تاریک مشکلات تا رسیدن به قله ی موفقیت نه تنها از عهده افراد معلول بلکه از عهده بسیاری افراد تندرست هم ساخته نیست.

اگر تعارف را کنار بگذاریم هنوز معلولیت در ذهن برخی افراد، عیب و ایراد تلقی می شود. از نظر این دیدگاه معلول شهروندی درجه ۲ است که برای ثواب باید به او کمک کرد. این تفکر القا می کند معلول نه تنها نباید از حقوقی فراتر از سایر شهروندان برخوردار باشد بلکه باید از شرایط جسمی و روحی خود مایه بگذارد تا شاید بتواند بخشی از حقوق از دست رفته خود را استیفا کند.

گذشته از آن، معلولیت در ذهن برخی تاریک اندیشان، تاوان، عقوبت و سرنوشت محتوم گناهانی است که در گذشته انجام داده اند؛ شاهد این ادعا تولید برخی مجموعه های تلویزیونی است که در پایان مجموعه، شخصیت منفی داستان را ویلچرنشین می کنند تا به زعم خود هشدار دهند هرکس اعمال ناشایست مرتکب شود سرانجام معلول خواهد شد.

در چنین فضایی که نخبگان به جای ارائه خوراک فکری ایده آل و سالم، تنها با نیت جلب مخاطب و تاثیرگذاری، از تفکرات قالبی تاثیر می گیرند و با همان تاثیر، شالوده تولیدات فرهنگی خود را بنا می گذارند، وجود زهرا نعمتی‌ها برای فرهنگ سازی، غنیمت است. به همین دلیل میدانهایی همچون المپیک که افراد از طریق رسانه ها در کانون توجه قرار می گیرند می تواند بهترین مجال برای ارائه الگوهای جدید و تغییر بینش جامعه درخصوص چگونگی رفتار با افراد دارای معلولیت باشد. گویی جامعه ورزشی ماموریت داشت در المپیک ۲۰۱۶ بخشی از خلاء فرهنگی ناشی از قصور دهه های متمادی رسانه های ارتباط جمعی را با پررنگ کردن نقش زهرا نعمتی در بین سایر ورزشکاران پر کند.

روز شنبه زهرا نعمتی در مراسم افتتاحیه المپیک نماینده گروهی است که با بیکاری ۴۰ درصد دست و پنجه نرم می کند، مستمری ماهیانه آنها خرج خرید دو کیلوگرم گوشت قرمز می شود، خطوط حمل و نقل عمومی برای پذیرش آنها میلی ندارد، دانشگاهها به دلیل نداشتن شرایط مناسب سازی تابلوی نامرئی ورود ممنوع را به آنها نشان می دهند، تجرد مادام العمر بیش از ۵۰ درصد آنها را رنج می دهد، فراموشخانه کهریزک به کابوس بعضی از آنها تبدیل شده است، قانون مناسب سازی در شهرداریها به ضرر آنها دور می خورد و بسیاری رسانه ها از بیان مشکلات آنها شانه خالی می کنند.

با این حال زهرا تبلور امید در چنین گروهی است. نعمتی قبل از اعزام به ریو بیان کرد که پرچمهای ما بالاست. او پیش از این هم گفته بود معلولیت یک ویژگی است که همچون رنگ چشم، قد، وزن، رنگ پوست یا سایر خصوصیات فردی باید به آن نگریسته شود. چنین فردی با این طرز فکر مثبت، پیشاهنگ یک کاروان از کشوری اسلامی بود. کاروان ایران با حدود ۱۳۱ ورزشکار و همراه که بیشترین تعداد پس از انقلاب اسلامی محسوب می شود فردی را در پیشانی خود قرار داد که می تواند نمادی از تغییر نگرش سنتی به افراد با ویژگی های خاص تلقی شود.

به امید قهرمانی ورزشکاران ایران زمین در میدان ریو و به امید افتخارآفرینی زهرا نعمتی که به واقع ثابت کرد بانوی محجبه ایرانی شایستگی ایستادن بر رفیع ترین قله های ورزش جهان را دارد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید