نقلقولهایی درخشان و آموزنده از فیلسوفی که امپراتور بود
تاملات مارکوس اورلیوس یکی از آن کتابهایی است که دیدگاه مردم را نسبت به زندگی تغییر میدهد. در این مطلب معانی پشت ۵ نقلقول عالی از این اثر جاودان فلسفۀ رواقی را بررسی میکنیم.
فرادید| تاملات مارکوس اورلیوس یک کتاب فلسفی معمولی نیست: این کتاب برای مردم نوشته نشده که فقط آن را بخوانند. این کتاب مجموعهای از افکار و تفکرات فلسفی متحولکننده زندگی امپراتور روم است که در طول سلطنت خود با چالشهای بزرگی روبرو بود.
به گزارش فرادید، او افکار خود را یادداشت کرد تا به وضوح، انعطافپذیری و صبر بیشتری برسد. سخنان او به خوانندگان ابزارهای عملی بسیاری برای رسیدن به اهدافشان، غلبه بر موانع، مهربانی با دیگران و غیره میآموزد. در این مطلب، معانی پشت ۵ نقلقول این کتاب را بررسی میکنیم.
«مانع، خودِ راه میشود»
«ممکن است جلوی اقدامات ما گرفته شود… اما هیچ چیزی نمیتواند جلوی نیات یا خواستهای ما را بگیرد. چون ما توان سازگاری و تطبیق دادن داریم. ذهن میتواند موانع موجود در اعمال را سازگار کرده و به اهدافش تبدیل کند. مانعِ عمل موجب پیشبرد عمل میشود. چیزی که بر سر راه قرار میگیرد، خود راه میشود».
بیشتر مردم به این شکل به موانع فکر نمیکنند. موانع معمولا ترسناک و اضطرابآور هستند. این نگاه سبب میشود بسیاری از افراد در مواجهه با موانع دلسرد شوند.
معنای پشت این نقلقول مارکوس اورلیوس این است که راههایی برای تبدیل موانع به فرصت وجود دارد. او تاکید میکند که موانع به ما کمک میکنند راه دنبال کردن مرحله بعدی را بیاموزیم. آنها ما را وادار میکنند به حفاری ادامه دهیم. موانع افراد را به کشف و شکوفایی استعدادهایی سوق میدهند که شاید از وجودشان بیخبر بودند. منطقی است، زیرا موانع افراد را به سمت یافتن نقاط قوت درونی خود سوق میدهند و در فرآیند غلبه بر مشکلات، از آنها انسانهای بهتری میسازند.
برخورداری از شجاعت، انعطافپذیری و اعتماد به نفس امکانپذیر است. چگونه؟ افراد با پذیرش موانع و کار کردن با آنها به جای مقاومت در برابر آنها، عادت میکنند مستقیماً به سمت ناشناختهها بروند. آنها قدرت بیشتری پیدا میکنند، چون به مقابله با چالشها با نگرش مثبت عادت کردهاند. دیگر هیچ مانعی آنها را نمیترساند. افزون بر این، آنها با دیدن خود در مواجهه با ناملایمات و درس گرفتن از آنها، شروع به باور خودشان و تواناییهایشان میکنند.
مواجه شدن با موانع در مسیر میتواند به این معنی باشد که در مسیر درستی هستید. اگر همه چیز آسان بود، به هر حال دنبال کردن آن چه فایدهای داشت؟ همین شادی درونی هنگام غلبه بر موانع است که به یک زندگی واقعا هدفمند کمک میکند.
«از ستارهها کمک بگیر»
«برای تماشای سیر ستارگان به گونهای که گویی با آنها میچرخید، مداوم به خاطر داشته باشید که عناصر چگونه به یکدیگر تغییر مییابند. افکاری از این دست، گل و لای زندگی زیرین را میشویند.»
مارکوس اورلیوس تمرینی را توضیح میدهد که میتواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند. میگویند بسیاری از فضانوردانی که به فضا میروند و از شاتل فضایی خود به سیاره زمین نگاه میکنند، از تماشای سیارهای که بشر روی آن زندگی میکند شگفتزده میشوند. همچنین از زیبایی و وسعت جهان مبهوت میشوند و همه جنگها و درگیریها از نگاه آنها بیهوده و احمقانه میشود.
این دقیقاً همان چیزی است که مارکوس اورلیوس در نقل قول بالا توضیح میدهد. او افراد را تشویق میکند خودشان را در حال چرخش با ستارگان تصور کنند و در عین حال با شگفتی از جهان هستی قدردانی کنند. هر زمان که از شخص یا مشکل خاصی ناراحت میشوند، خودشان را فضانورد تجسم کنند. این تمرین به کاهش افکار منفی و تشویق حس فروتنی کمک میکند. این تمرین موجب درک این موضوع میشود که انسانها و مشکلات آنها تنها بخش بسیار کوچکی از این جهان عظیم هستند.
این امپراتور رواقی به خواننده یادآوری میکند که تغییر، شرایط طبیعی جهان است. او توضیح میدهد که هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست. همه چیز تغییر خواهد کرد و دگرگون خواهد شد. برای مثال، یادآوری اینکه چگونه فصول تغییر میکنند یا اینکه چگونه طوفان دیر یا زود جای خودش را به خورشید درخشان با پرتوهای گرم میدهد، آرامشبخش است. هرکسی از بیاد داشتن اینکه مصیبتهایی که در حال تجربه آنهاست پایان خواهند یافت، سود میبرد. در اجتنابناپذیر بودن تغییر، شکی وجود ندارد.
«کمتر اما بهتر کار کن»
«اگر به دنبال آرامش هستید، کمتر عمل کنید. یا (دقیقترش را بخواهید) آنچه ضروری است انجام دهید، آنچه وجود یک موجود اجتماعی به آن نیاز دارد را به روش لازم انجام دهید.
این نوع عمل کردن رضایت مضاعف به همراه دارد: کار کمتر را بهتر انجام دادن. چون بیشتر آنچه میگوییم و انجام میدهیم ضروری نیست. اگر بتوانید اینها را حذف کنید، زمان و آرامش بیشتری خواهید داشت. هر لحظه از خودتان بپرسید: آیا ضرورتی دارد؟
اما باید فرضیات غیرضروری را هم حذف کرد. همینطور اقدامات غیرضروری که در پی فرضیات غیرضروری میآیند.»
مارکوس اورلیوس در این قسمت چیزهای مختلفی را توضیح میدهد. او استدلال میکند که چگونه یک فرد میتواند به آرامش دست یابد و به عقیدهی او، این هدف تنها از طریق انجام ضروریات حاصل میشود. مینیمالیسم تأثیرات مثبت زیادی بر زندگی مردم دارد. مارکوس اورلیوس درست میگفت.
در قرن بیست و یکم، بسیاری از افراد در معرض بمباران اطلاعاتی از منابع مختلف، از جمله گوشیهای هوشمند، اخبار، رسانههای اجتماعی، رادیو و غیره هستند. آنها توسط همسالان خود نیز تحت فشار هستند تا به کارشان ادامه دهند و همیشه بیشتر کار کنند. به عنوان مثال، از روزنامهنگاران انتظار میرود روزانه مقالات زیادی بنویسند. رؤسا از کارکنان خود میخواهند اضافهکاری کنند. اساتید معروف بهرهوری به افراد توصیه میکنند حتی در اوقات فراغت خود ثمربخش بمانند. این رویکرد در صورتی که فرد همیشه مشغول کار نباشد به او احساس گناه میدهد. جای تعجب نیست که این روزها آرامش کمیاب شده است!
مارکوس میگوید بیشتر آنچه مردم میگویند و انجام میدهند غیرضروری است. او میگوید مردم زمان خود را با فعالیتهایی تلف میکنند که میتوانند آنها را با گزینههای بسیار مفیدتر جایگزین کنند. به عنوان مثال، این روزها، همیشه از مردم میخواهند در مورد مسائلی که در آنها تخصصی ندارند نظر بدهند یا به صحبت کردن بپردازند در حالی که به نفعشان است در زندگی خودشان دست به عمل بزنند.
مارکوس اورلیوس فقط انجام کارهایی را توصیه میکند که خود فرد آنها را در اولویت قرار میدهد. این کار را میتوانید با زیر سوال بردن اهمیت هر کاری که قرار است انجام دهید عملی کنید.
یکی از جنبههای مهم این نقل قول این است که این گزینشپذیری در انتخابِ اینکه چه چیزی بگویید و چه کاری را انجام دهید، نه تنها زندگیتان را آرامتر میکند، بلکه سبب میشود وظایفشان را به روشی بهتر انجام دهید. چون زمان بیشتری برای تمرکز روی این وظایف خاص دارید.
در نهایت، امپراتور توصیه میکند فرضیات غیرضروری را حذف کنید. برای مثال، این کار میتواند شامل اولویتبندی قضاوتهایی باشد که مردم درباره افرادی که هرگز ندیدهاند انجام میدهند.
«خوب باش»
«احساس محبت نسبت به مردم حتی زمانی که مرتکب اشتباه میشوند، به شکل منحصر به فردی انسانی است. شما هم میتوانید این کار را انجام دهید، اگر بتوانید تشخیص دهید که آنها نیز انسان هستند، که از روی نادانی و برخلاف میلشان عمل میکنند و اینکه سرانجام همه انسانها مرگ است. مهمتر از همه، اینکه آنها واقعاً به شما صدمه نزدهاند و توانایی شما برای انتخاب کردن را ضعیف نکردهاند.»
این قسمت از تأملات مارکوس اورلیوس بر اهمیت بخشش و درک تأکید دارد. مارکوس ابتدا توضیح میدهد که احساس همدردی با افرادی که خطا کردهاند، عمیقاً انسانی است. او به خواننده میگوید درک دیگران به همان اندازه مهم است. به عنوان مثال، اگر یک کارمند نسبت به مشتری تا حدی بیادبانه رفتار کرده است، شاید به این دلیل باشد که روز بسیار طولانی و پراسترسی را پشت سر گذاشته یا مشکلات شخصی دارد. اینجا مشتری باید سعی کند با او احساس همدردی کند و صبور بماند، باید کارمند را نیز ببخشد زیرا کار درست همین است.
مارکوس اورلیوس در این قسمت از مرگ نیز صحبت میکند. او میگوید سرانجام همه ما مرگ است. پس عصبانی شدن یا ناراحت شدن چه فایدهای دارد؟ برخی از مردم شاید این نگاه را بدبینانه بدانند، اما مارکوس اورلیوس به سادگی به یک حقیقت انکارناپذیر تاکید کرده است.
این امپراتور رواقی در این قسمت بر ایده دیگری تمرکز میکند. او میگوید هر فردی همیشه این توانایی را دارد که انتخاب کند چگونه به هر شرایطی واکنش نشان دهد. هیچکس نمیتواند این توانایی را از او بگیرد. این یکی از قدرتمندترین آموزههای رواقیون است که بر حفظ قدرت کنترل فردی با انتخاب آگاهانه افکار و اعمال فردی بدون تاثیر گرفتن از افکار غیرمنطقی اصرار دارند.
«در همه چیز خیری نهفته است»
«او فقط کاری را انجام میدهد که باید انجام دهد و دائماً آنچه را که دنیا برای او در نظر گرفته است انجام میدهد و اعتماد دارد که در همه چیز خیری نهفته است. زیرا هر کس سرنوشت خودش را دارد و سرنوشت راه خودش را طی میکند.»
مارکوس اورلیوس در مورد انجام وظایف مورد نیاز شخص در عین کنجکاوی و حفظ نگرش مثبت نسبت به زندگی صحبت میکند. فرد را تشویق میکند که فقط به چیزی اهمیت بدهد که او را یک قدم به اهدافش نزدیک میکند. او نباید به کاری که دیگران انجام میدهند اهمیت دهد مگر اینکه مردم از او کمک بخواهند.
کنجکاوی در قلب این نقل قول است. زمانی که فرد کنجکاو بماند و دائماً در تلاش برای کشف دنیای اطراف خود باشد، متوجه فرصتهای اطراف خود میشود و از آنها به نفع خود استفاده میکند.
مارکوس به مردم توصیه میکند منتظر اتفاقات خوب بمانند. ولی اگر مصیبتی هم پیش آمد، آن مصیبت را هم باید بپذیرند و اگر صبور باشند درمییابند که حتی سختترین شرایط نیز نکتههای مثبتی به زندگی مردم اضافه میکند. منظور مارکوس از اینکه میگوید در همه چیز خیری نهفته، همین است.
تأملات مارکوس اورلیوس حاوی حکمتهای فراوانی از فلسفه رواقی است. او به اهمیت تأمل روزانه و نوشتن آموزهها و اصول فلسفی اعتقاد داشت تا آنها را در ذهن خود نگه دارد و از آنها برای رویارویی با چالشهای دوران سلطنت خود استفاده کند.
مترجم: زهرا ذوالقدر