وضعیت رسانه در جامعه امروز ما
نمیتوان برای مطبوعات کارکردی فرعی و تحکیمی در نظر گرفت و آن را به مغالطات و ملاحظات نیازموده با صدور بخشنامههای متراکم فونکسیون فروکاست که «جان نباشد جز خبر در آزمون».
کد خبر :
۷۲۰۸۱
بازدید :
۸۳۳۴
سیدحجت مهدویسعیدی* | در آستانه ۱۷ مرداد، «روز خبرنگار»، قرار داریم. جهان مدرن بهعنوان یک ابژه انکارناپذیر، مؤلفههای نسبتا پرشماری دارد که از جمله مؤلفههای سترگ و چشمگیر آن، به تعبیر فوکویی، وجود رسانههای قدرتمند در مناسبات نهادهای قدرت است. بیتردید رسانهها از ارکان و اضلاع صدرنشین دموکراسیهای نوین محسوب میشوند، تا جایی که امروز فهم مختصات جهان مدرن و درک سیستمهای متنوع دموکراتیزهشده، اساسا بدون فهم و نقش بنیادین آن از زمره محالات است.
هم بهلحاظ انتولوژیک و هم از حیث اپیستمولوژیک میتوان در باب نقش بیبدیل رسانهها در جهان جدید داد سخن داد و به بسط سخن نشست که طرح آن فعلا محل کلام ما نیست. همینقدر اینجا میتوان گفت: در تبار تاریخی و در جهان گذشته ما بهنوعی این همان رسالت خبری انبیا بوده که بخش مشبعی از جهان آن روزگار را اداره میکرده و بهعنوان آکسیون و عاملی بهغایت مهم و مستقل، سببساز پیدایش تمدن و فرهنگ شده است.
قرآن در مواضعی از آیات خود از «نبأ عظیم» سخن میگوید و «نبی» را به این دلیل مبعوث به «پیغامبری» میکند تا به انذار و تبشیر خود، اخباری از سعادت و بهجت دو جهان برای قوم خود آورد. متأسفانه در تاریخ معاصر جز در نوادر آناتی از زندگی کنونی ایرانیان، هرگز روزنامهها و مجلات کشور جزء سبد کالاهای خرید روزانه ما نبودهاند! درحالیکه در کشورهای توسعهیافته جراید همچنان پرتحرک و پرنشاط در صدر خریدهای روزانه مردم قرار دارد و شهروندان مغربزمین با ولع هرچهتمامتر دادههای روزمره آن را دنبال میکنند و در ساختن تقدیرات مستحسن خود از آن بهره میجویند.
زمانی «هگل»، فیلسوف معروف آلمان، میگفت: «خواندن روزنامه برای من به منزله نیایش صبحگاهی است». امروز در زیست جهان مدرن چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی این اخبار است که پیاپی تولید و پژواک میشود و احیانا جوامع را به تلاطم و تعارض و یا به تفاهم و تعادل سوق میدهد.
نمیتوان برای مطبوعات کارکردی فرعی و تحکیمی در نظر گرفت و آن را به مغالطات و ملاحظات نیازموده با صدور بخشنامههای متراکم فونکسیون فروکاست که «جان نباشد جز خبر در آزمون». فواید آزادی بیان و رسانهها بهمراتب بیش از مضار آن است و در هر جامعهای از کسب خبر گزیر و گریزی نیست! اهمیت بلافصل خبر تا آنجاست که ایرانیان و پارهای دیگر از کشورهای دنیا بهمحض رسیدن به هم و پس از ابلاغ سلام بلافاصله از هم جویای خبر میشوند و سرا پا گوش میشوند تا دریابند در اطراف و اکناف آنان چه رخدادهایی در حال تکوین و شکلگیری است.
باید عنایت داشت وقتی در جایی از جایگاه و نقش رسانهها سخن میگویم، با امری ذوالوجهین و دوسویه مواجه هستیم؛ اولا رسانهها هرقدر با دانش و پرنسیبهای کاری و تعهدات و اخلاق حرفهای خود بهتر و بیشتر آشنا باشند، منطقا و طبیعتا بیشتر میتوانند محل وثوق و اعتبار مخاطبان و کاربران خود قرار گیرند. ثانیا هرقدر حاکمیت و دولتها ضرورت حضور و رسالت سیستماتیک رسانهها را علمیتر و عینیتر دریابند و به تبع از آن در تجهیز و تکمیل امکانات اولیه و ضروری اصحاب جراید - اعم از امکانات نرمافزاری و سختافزاری - اعتنا و اهتمام بیشتری مبذول دارند، بیش از پیش میتوانند از مواهب رسانههای پویا در ارتباط با جامعه و جهان پیرامون بهرهمند شوند.
رسانهها اگر در جای طبیعی و تعریفشده جهانی خود مستقر شوند، قهرا میتوانند کارساز باشند و هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنند. نقش اصلی رسانهها تولید و نشر خبر و اساسا اعمال نوعی نظارت و کنترل اجتماعی بر مناسبات قدرت است؛ بنابراین رسانهها بیش از پیش باید از امنیت شغلی و آرامش کاری لازم برخوردار باشند تا در دیدگاه و رصدگاه کاری خود بهنحو نرمال و استاندارد به ایفای نقش بپردازند.
در درجه اول قطعا این رسانهها هستند که میتوانند بهمثابه آمرین بالمعروف و ناهین عن المنکر، به تحقق و تعمیق واقعی نظامات مردمسالار مدد شایان برسانند. هرگونه بیاعتمادی و ارعاب و القای اتهامات نابجا نسبت به صاحبان و دستاندرکاران رسانههای مدنی باعث میشود سلامت و سعادت و شرایط بهینه جامعه خبری و زیست جهان ایرانی دستخوش التهاب و اضطراب شود.
شوربختانه ما در این سالها بارها شاهد این جریان تلخ بودهایم که با بهحاشیهراندن و بهاستیصالکشاندن مطبوعات نهتنها کمکی به امنیت و صلابت جامعه نشده، بلکه کموبیش موجبات انواعی از فسادهای سیستماتیک در کشور فراهم شده است.
اگر روزنامهها از آزادی قانونمند و امنیت عدالتمحور برخوردار نباشند، پس از این نیز شاید شاهد اصنافی از مفاسد و تحریفات و انتشار صدها اخبار کذب از مجاری مختلف جامعه باشیم که در ضرایبی فزایندهتر ما را درگیر خواهند کرد. به خاطر دار این نکته به خدمت در کجا گفتیم!
*استاد دانشگاه
۰