تنوع تماشایی و غافلگیرکنندۀ «مرگ» در این سریال جدید کرهای
سریال «بازی مرگ» (Deth’s Game) را به خاطر ترکیب جذاب و گیرایی که بین عواطف شخصی، مسائل اجتماعی و دنیای فانتزی برقرار کرده، میتوان یکی از بهترین درامهای کرهای در فصل زمستان به حساب آورد.
فرادید| «بازی مرگ» یک درام تازۀ کرهای است که در دو بخش چهار قسمتی تهیه شده است. بخش نخست این سریال در روز 24 آذر عرضه شده و بخش دوم آن نیز از روز 15 دی در دسترس مخاطبان خواهد بود.
به گزارش فرادید؛ داستان سریال دربارۀ جوانی به اسم چوی یی جائه است که در آخرین سال تحصیلش در دانشگاه به یک مصاحبۀ شغلی در یکی از بزرگترین کمپانیهای کره دعوت میشود؛ همه چیز ظاهرا بر وفق مراد است اما در مسیر رفتن به مصاحبه ناگهان یک مرد که قصد خودکشی دارد، خودش را در خیابان جلوی ماشین میاندازد و درست در مقابل چوی یی جائه به زمین میافتد.
این اتفاق چوی را مضطرب میکند و باعث میشود که او در مصاحبه نتواند به درستی به سوالات پاسخ دهد. رد شدن چوی در مصاحبه آغاز یک دورۀ سخت و طولانی از کارهای پیش پا افتاده و پر زحمت است. هفت سال به همین منوال میگذرد؛ اما ضربۀ نهایی به روح چوی وقتی است که متوجه میشود تمام سرمایهای که در این هفت سال جمع کرده بود در یک کلاهبرداری به باد رفته است.
چوی راهی جز خودکشی پیش پای خودش نمیبیند؛ به همین خاطر روی لبۀ یک پشتبام میرود و خودش را پرتاب میکند. اما این تازه آغاز ماجرای اوست. چوی در یک هواپیمای شخصی چشمش را باز میکند، در حالی که فرشتۀ مرگ کنارش نشسته و به او میگوید که به عنوان مجازات خودکشی، باید 13 بار دیگر هم مرگ را تجربه کند؛ آن هم در 13 بدن و شخصیت متفاوت. بعد از آخرین مرگ هم او به جهنم خواهد رفت.
اما یک راه برای رستگاری پیش پای چوی هست؛ او باید در یکی از این زندگیها کاری کند که شخصیت اصلیاش، یعنی شخصیت چوی یی جائه از خودکشی منصرف شود؛ در آن صورت او به زندگیاش ادامه خواهد داد و میتواند از مجازات رفتن به جهنم معاف شود.
یکی از جالبترین نکات در قسمت اول سریال، تضاد جالب بین جنبههای غمآلود و طنزآمیز داستان است. در ابتدای قسمت اول همه چیز واقعا اندوهناک و حتی اشکآور است اما در انتهای همین قسمت یک صحنۀ طنزآمیز جذاب داریم که با وجود این که یک مرگ دلخراش و چندشآور را به تصویر میکشد، اما به طرز غافلگیرکنندهای خندهدار هم هست و باعث میشود مخاطب با اشتیاق بیشتری به سراغ قسمت دوم برود.
صحنهپردازی و جلوۀ بصری سریال یک عامل کلیدی دیگر در جذابیت آن است. شخصیتهای متعددی که سریال ما را به تدریج با آنها آشنا میکند، ما را به محیطهای متفاوتی میبرند؛ از آپارتمان فقیرانهای در حومۀ شهر تا قصر مجلل یک خانوادۀ ابرثروتمند و حتی اقیانوسی هولناک و هراسآور در مرز جهنم!
از آنجایی که داستان سریال دربارۀ روحی است که در چندین بدن زندگی خواهد کرد، پس طبیعتا تعداد شخصیتهای سریال نیز بسیار زیاد خواهد بود و این خودش عاملی برای تنوع و جذابیت در سریال است.
میشود گفت تنها چیزی که در این سریال نیست، ملال و کسالت است؛ همه چیز سریع و پرشتاب به پیش میرود، به طوری که گاهی حتی ممکن است از سرعت داستان غافلگیر شویم. مثل وقتی که تازه با شخصیت سونگ هون به عنوان یک شخص حرفهای در ورزشهای خطرناک آشنا شدهایم؛ تنها چند لحظه بعد از این آشنایی است که سونگ هون با مغز به زمین میخورد و بدنش متلاشی میشود!
در مجموع سریال «بازی مرگ» با توجه به تنوع شخصیتها، ریتم پرشتاب، عناصر جذاب فانتزی و ترکیب متناسب عواطف مختلف، یکی از بهترین سریالهای کرهای فصل پاییز و زمستان است.