در گوشه و کنار دنیای سینما چه میگذرد؟ /غرش دوباره بیگانه
کمتر کسی فکر میکرد که فده آلوارز اروگوئهای بتواند فرنچایز «بیگانه» را احیا کند. افتتاحیه «بیگانه: رومولوس» غافلگیرکننده بود و علاوه بر تحسین اکثر منتقدان با بیش از صد میلیون دلار فروش در سراسر دنیا، به رده اول باکس آفیس تکیه زد.
این هفته در حالی که «ددپول و ولورین» به پرفروشترین فیلم تاریخ تبدیل شد، «بیگانه: رومولوس» بازگشت موفق بیگانهها به باکس آفیس را اعلام کرد. اما توجه رسانهها بیشتر معطوف بود به اظهارات جنجالی ستارههای سینما و درگذشت دو ستاره کهنهکار.
کمتر کسی فکر میکرد که فده آلوارز اروگوئهای بتواند فرنچایز «بیگانه» را احیا کند. افتتاحیه «بیگانه: رومولوس» غافلگیرکننده بود و علاوه بر تحسین اکثر منتقدان با بیش از صد میلیون دلار فروش در سراسر دنیا، به رده اول باکس آفیس تکیه زد. اکثرا اعتقاد دارند که «رومولوس» به ریشههای «بیگانه» بازگشته و با بهترین فیلم این مجموعه بعد از دو قسمت ابتدایی مواجهیم.
البته چنین موفقیتی اتفاقی به نظر نمیرسد چون آلوارز آگاهانه به دنبال ترکیب رویکرد ریدلی اسکات و جیمز کامرون بوده و داستان فیلم هم در فاصله زمانی بین قسمت اول و دوم و با حضور شخصیتهایی کاملا متفاوت اتفاق میافتد.
«رومولوس» به اندازه فیلم اسکات ترسناک و به اندازه فیلم کامرون هیجانانگیز است و همین باعث شده تا طرفداران این فرنچایز قدیمی و هیولاهایی که بعد از چند دهه حکم میراث سینمایی را پیدا کردهاند، حسابی خوشحال باشند. آلوارز که با تریلر «نفس نکش» به شهرت رسیده بود، بعد از تجربه ناموفق «دختری در تار عنکبوت» حالا خودش را اثبات کرده و خیلیها منتظر قدمهای بعدیاش هستند.
رده دوم جدول فروش هم اختصاص پیدا کرد به «ددپول و ولورین» که با 1.42 میلیارد دلار به پرفروشترین فیلم تاریخ با درجه سنی R تبدیل شده و به نظر میرسد که تا پایان تابستان فرصت دارد این رکورد شگفتانگیز را ارتقا بدهد.طبعا موفقیت فرنچایزها مهمترین عامل خوشنودی استودیوهاست اما گاهی خود پدیدآورندگان آثار چنین حسی ندارند.
برای مثال میشود به «باربی» اشاره کرد که پدیده سینما در سال گذشته بود و طبق انتظار استودیوی برادران وارنر و کمپانی اسباببازیسازی متل دنبال گسترش دنیای فیلم در قالب دنباله و اسپینآف هستند؛ موضوعی که باعث ناراحتی گرتا گرویگ و مارگو رابی شده.
گرویگ هفته گذشته با حضور در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که متوجه دلیل اصرارها برای ساخت «باربی 2» نیست ولی با این وجود، در صورتی که اسپینآفی بر اساس کاراکتر کِن و با نقشآفرینی رایان گاسلینگ در دستور کار قرار بگیرد، احتمالا در پروژه حضور خواهد داشت.
این هفته تا دلتان بخواهد اخبار و حاشیه از ستارگان مشهور هالیوودی داشتیم که توجه رسانهها را به خودشان جلب کردند. بعد از ماجراهای مربوط به توقف تولید فیلم جدید تاد هینز به دلیل انصراف ناگهانی واکین فینیکس، آن هم در حالی که خود فینیکس عامل پیشبرنده پروژه بوده و ایده ساخت را به هینز پیشنهاد داده، اخبار تازهای از رفتار نامتعارف این ستاره در زمان تولید «ناپلئون» منتشر شده است.
ظاهرا واکین فینیکس اصلا از فیلمنامه و شیوه کار ریدلی اسکات رضایت نداشته و در همان زمان فیلمبرداری این اختلاف نظر را به صورت جدی ابراز کرده است. بنا به گزارشی که هالیوود ریپورتر منتشر کرده، فینیکس اصرار داشته پل توماس اندرسون فیلمنامه را بازنویسی کند تا مشکلات جدی در پرداخت شخصیت ناپلئون برطرف شود اما عوامل به هر حال موفق شدهاند تا او را راضی نگه دارند.
جالب اینجاست که چند ماه قبل هم در گزارشهایی که تایید یا تکذیب نشد، آمده بود پل توماس اندرسون بدون ذکر نام فیلمنامه «قاتلان ماه گل» مارتین اسکورسیزی را بازنویسی کرده؛ ظاهرا اندرسون بهعنوان سینماگر مورد اعتماد بازیگران و کارگردانان کهنهکار برای ایفای نقش حَکَم و دکتر فیلمنامه تبدیل شده است!
مورد بعدی مربوط میشود به جرج کلونی و اظهارات جنجالیاش در گفتوگو با مجله جیکیو. به بهانه فیلم جدید «گرگها» ساخته جان واتز (کارگردان سهگانه اخیر «مرد عنکبوتی») که جرج کلونی و برد پیت بعد از سالها در آن دوباره همبازی شدهاند و فیلم اولین نمایش خود را در حاشیه جشنواره ونیز تجربه خواهد کرد، جیکیو گفتوگوی مشترکی داشته با این دو ستاره و اظهارات صریح کلونی در چند روز گذشته تیتر رسانههای مختلف بوده است.
برای مثال، کلونی به بالا رفتن سن و سال خودش اشاره کرده و گفته که قبلا اگر میگفتند کسی در 63 سالگی فوت کرده، به نظرش عمر طولانی و مفیدی داشته اما الان متوجه میشود که اصلا اینطوری نیست و کارهای نکرده بسیار است! کلونی همچنین از صحبتهای همکار قدیمیاش کوئنتین تارانتیو ابراز گلایه کرده. تارانتینو در مصاحبهای دیگر اشاره کرده بود که کلونی یک ستاره واقعی نیست و در هزاره جدید هیچ اثر قابل توجهی ندارد.
کلونی هم در جواب گفته که «بهتره خفه شه و اینقدر زر نزنه و کل کارنامه لعنتی من مربوط میشه به هزاره جدید!» علاوه بر این، کلونی از خجالت دیوید اُ. راسل هم درآمده و گفته که به هیچ وجه حاضر نیست با چنین «آدمهای عقدهای بدبختی» کار کند. کلونی و راسل در «سه پادشاه» همکاری پرتنشی داشتند و با وجود موفقیت فیلم، رابطه حرفهای و شخصیشان خوب پیش نرفت.
جالب اینجاست که دیوید اُ. راسل بعد از چند شکست متوالی، بهزودی فیلم جدیدش را جلوی دوربین میبرد. راسل باز هم دست گذاشته روی یک ماجرای واقعی و این بار قرار است که به زندگی جان مدن فوتبالیست سابق (از نوع آمریکاییاش) و گزارشگر معروف ورزشی بپردازد. پیشتر گفته میشد که ویل فرل برای ایفای نقش اصلی انتخاب شده اما حالا خبرهای جدید حاکی از حضور نیکلاس کیج در پروژه است.
کیج بعد از دو دهه حضور مستدام در فیلمهای رده ب، در سالهای اخیر با ایفای چند نقش قابل توجه در آثاری چون «خوک» و «سناریوی رویا» بار دیگر تواناییهای خودش را بهعنوان یک بازیگر منحصر به فرد ثابت کرده و حضور در این پروژه که به نوعی شکلگیری سری بازیهای ویدئویی «مدن انافال» (معادل فوتبال آمریکایی برای «فیفا» که اعتبار اولیهاش مدیون حضور جان مدن بود) را روایت میکند، شاید راه او را برای درخشش در فصل جوایز هموار سازد.
اما اخبار و حواشی مربوط به بازیگرها هنوز تمام نشده؛ زویی کراویتز که دو سال قبل با درخشش در نقش سلینا کایل (زن گربهای)، یکی از عناصر چشمگیر «بتمنِ» مت ریوز بود، روی صندلی کارگردانی نشسته و اولین فیلم بلند خودش، «دوباره پلک بزن»، را جلوی دوربین برده که هفته آینده اکران آن آغاز میشود.
کراویتز به همین بهانه با مجله اسکوایر مصاحبه کرده و در بخشی از صحبتهای خود از علاقهاش به سینمای رومن پولانسکی گفته و توضیح داده که حتی اگر با شخصیت پولانسکی و مسائل تاریک زندگی شخصیاش مشکل داشته باشیم، نباید نبوغ جاری در آثارش را انکار کنیم و باید بپذیریم که خیلی اوقات آثار خوب به دست افراد بد خلق شدهاند. چنین اظهار نظری با واکنشهای تند و تیز دوران پس از جنبش میتو فاصله دارد و از تغییر تدریجی رویکردها خبر میدهد.
در پایان باید اشارهای هم داشته باشیم به جنا رولندز ستاره سالهای دور سینما که هفته گذشته دنیا را ترک کرد. رولند به واسطه همکاریهای متعدد و زندگی مشترک با جان کاساوتیس شناخته میشد و این زوج سینمایی آثاری ماندگار و تماشایی چون «زنی تحت تاثیر» و «گلوریا» را به جا گذاشتند که فراتر از قلههایی در سینمای مستقل آمریکا، بخش جداییناپذیری از حافظه جمعی سینهفیلها را شکل داده است.
رولندز بعد از ورود به میانسالی و مرگ همسرش، در سینما کمکار شد و بیشتر در سریالهای تلویزیونی حضور پیدا کرد و هفته قبل در نود و چهار سالگی و پس از چندین سال ابتلا به آلزایمر درگذشت.
منبع: هفت صبح