۱۵ حقیقت جالب درباره فیلم «بیگانه» که احتمالا نمیدانید
تمام اتفاقات ترسناک فیلم «بیگانه» در داخل یک فضاپیما به نام نوسترومو رخ میدهد. این اسم از عنوان رمانی به همین نام نوشته جوزف کنراد در سال ۱۹۰۴ گرفته شد که داستان یک کاوشگر ایتالیایی را دنبال میکند که برای غارت یک معدن نقره به آمریکای جنوبی فرستاده میشود.
«بیگانه» (Alien) ساخته ریدلی اسکات شاید اولین فیلمی بود که وحشت واقعی فضا را به تصویر کشید؛ جایی که هیچکس صدای فریاد شما را نمیشنود. این کلاسیک علمی-تخیلی ترسناک محصول سال ۱۹۷۹ که آغازگر فرنچایز «بیگانه» شد، جلوههای ویژه نفسگیری که تا آن زمان نظیرش وجود نداشت و یک قهرمان انقلابی به نام الن ریپلی، تنها دشمن شایسته موجودات بیگانه را به دنیا معرفی کرد.
در ادامه درباره چگونگی ورود شخصیت ریپلی به فیلمنامه، کمک یک گروه موسیقی راک در طراحی نورپردازی و سایر حقایق جالب درباره فیلم «بیگانه» را بخوانید.
۱. در ابتدا قرار بود نام فیلم «هیولای ستارهای» (Star Beast) باشد
وقتی دن اوبانون در حال نوشتن فیلمنامهای بود که بعدها به «بیگانه» تبدیل شد، عنوان غیرمعمولتری برایش انتخاب کرد؛ «هیولای ستارهای». او این عنوان را دوست نداشت و مدام برای پیدا کردن جایگزین بهتری تلاش میکرد. یک شب که تا دیر وقت مشغول نوشتن بود و دیالوگی را تایپ میکرد که در آن خدمهی فضاپیما درباره یک موجود بیگانه صحبت میکردند، این کلمه به چشمش خورد. او بلافاصله «هیولای ستارهای» را کنار گذاشت و عنوان سادهتر «بیگانه» را انتخاب کرد. اوبانون این عنوان را بیشتر دوست داشت، چون هم اسم بود و هم صفت.
۲. فیلم «جنگ ستارگان» به ساخت «بیگانه» کمک کرد
در ابتدا «بیگانه» فیلمی نبود که به راحتی بتوان آن را به شرکتهای فیلمسازی بفروشند. اوبانون و رونالد شوست (که دستیار نویسندهی داستان بود) مدتی بین تهیهکنندگان مختلف چرخیدند و تقریبا با راجر کورمن، افسانه بیموویها قرارداد بستند. اما در نهایت فیلمنامه به یک شرکت جدید به نام برندواین پروداکشن رسید که با فاکس قرن بیستم ارتباط داشت.
سه عضو بنیانگذار این شرکت درخواست چند بازنویسی کردند، اما هر فیلمنامه جدیدی که اوبانون و شوست بازمیگرداند، مدیران فاکس را متقاعد نمیکرد. سپس «جنگ ستارگان» آمد و گیشه را تسخیر کرد. تمام استودیوها به تکاپو افتادند تا هر چیزی که حتی کمی شبیه به این فیلم علمی-تخیلی بود را به تولید برسانند. در نتیجه «بیگانه» به این ترتیب برای ساخت چراغ سبز دریافت کرد.
۳. طراح بیگانهها یک نقاش سورئالیست سوییسی بود
تمام موجودات بیگانه فیلم یعنی فیسهاگر، چستباستر، اسپیس جاکی و بیگانه بزرگ توسط نقاش سوررئالیست، اچ آر گیگر طراحی شدند. اوبانون او را برای «بیگانه» انتخاب کرد. او برای اولین بار در پاریس و در حین کار در فیلم ناتمام «تلماسه» (Dune) الکساندرو جودوفسکی با گیگر آشنا شده بود. او تحت تاثیر تصاویر شوم گیگر و حتی بیشتر از آن، رفتار واقعی او قرار گرفت.
همانطور که اوبانون در کتاب «هیولای درون: ساخت بیگانه» (The Beast Within: The Making of Alien) میگوید، گیگر بلافاصله پس از معرفی خودش به او تریاک تعارف کرد. وقتی اوبانون از هنرمند پرسید چرا تریاک مصرف میکند، گیگر پاسخ داد: «من از رویاهایم میترسم.» اوبانون به او اطمینان داد که همه چیز تنها در ذهن اوست. گیگر هم پاسخ داد: «من از همین میترسم.»
۴. طرحهای اچ آر گیگر باعث شد گمرک هلند او را بازداشت کند
این یکی از حقایق جالب فیلم «بیگانه» است که حتما شما را به خنده میاندازد. ماموران گمرک هلند یک بار گیگر را متوقف کردند زیرا فکر میکردند نقاشیهای او عکس هستند و شدیدا ترسیده بودند. اما گیگر عصبانی شد و به آنها گفت: «فکر میکنید من کجا از سوژههایم عکاسی کردهام؟ جهنم؟»
۵. شخصیت ریپلی در ابتدا برای یک مرد نوشته شده بود
اوبانون و شوست کل بازیگران را مرد در نظر گرفته و فیلمنامه را بر اساس شخصیتهای مرد نوشته بودند، اما در فیلمنامه یادداشتی گذاشتند که «جنسیت خدمه مشترک و تمام نقشها برای مردان یا زنان قابل تعویض است.» شوست اعتراف میکند که هرگز تصور این را نداشت که نقش اصلی زن باشد. تهیهکنندگان این تصمیم را گرفتند، زیرا معتقد بودند یک ریپلی زن، منحصربهفردتر و همچنین برای سرمایهگذاران جذابتر خواهد بود.
دیوید گیلر، تهیهکننده برندواین میگوید: «با نگاهی به فیلمنامه، من و [تهیهکننده والتر هیل] فکر کردیم، ریپلی شخصیت چندان جالبی نیست و این استودیو [فاکس قرن بیستم] در حال ساختن «جولیا» (Julia) و «نقطه عطف» (Turning Point) است و واقعا به بازگشت فیلمهای زنانه اعتقاد دارد. اگر برای این نقش یک زن را انتخاب کنیم احتمالا امتیاز خوبی میگیریم»
۶. شخصیت اَش در فیلمنامه اصلی وجود نداشت
اش، عضو ماشینی و مخفی خدمه با بازی ایان هولم در فیلمنامه اوبانون وجود نداشت. او توسط تهیهکنندگان به فیلم اضافه شد. شوست این اضافه شدن را دوست داشت، اما اوبانون چندان اشتیاقی نشان نمیداد. او در گفتوگوی خبری سال ۲۰۰۳ شکایت خود را اینگونه مطرح کرد: «چه فرقی میکرد اگر این شخصیت وجود نداشت؟ منظورم این است که چه کسی اهمیت میدهد که یک ربات در بین خدمه وجود داشته باشد؟»
۷. نام فضاپیمای فیلم «بیگانه» از یکی از رمانهای جوزف کنراد برداشته شده است
تمام اتفاقات ترسناک فیلم «بیگانه» در داخل یک فضاپیما به نام نوسترومو رخ میدهد. این اسم از عنوان رمانی به همین نام نوشته جوزف کنراد در سال ۱۹۰۴ گرفته شد که داستان یک کاوشگر ایتالیایی را دنبال میکند که برای غارت یک معدن نقره به آمریکای جنوبی فرستاده میشود. با این حال، این تنها اشاره فیلم به داستانهای کنراد نیست. شاتلی که ریپلی استفاده میکند، نارسیس نام دارد و این نام به رمان دیگری از کنراد اشاره دارد.
۸. بازیگران فیلم «بیگانه» مرتبا سر صحنه از حال میرفتند
لباسهای فضایی (حتی جعلی) معمولا گرم میشوند، بهخصوص وقتی هیچ هوایی از آنها خارج نمیشود. اضافه کردن نورپردازی صحنه و برنامهریزی تولید در تابستان شرایطی واقعا گرم و طاقتفرسا ایجاد میکند. ورونیکا کارتر، بازیگر نقش لامبرت در کتاب «هیولای درون» فاش کرد که بازیگران به طور مرتب از حال میرفتند، طوری که یک پرستار با کپسولهای اکسیژن در حالت آمادهباش کنارشان حضور داشت.
اما لباسها تا زمانی که کودکان وارد کار شدند، بهروزرسانی نشدند. اسکات برای چند عکس دو پسرش را در لباسهای فضایی قرار داد. آنها هم از حال رفتند که در نهایت این اتفاق طراحان را مجبور کرد لباسها را اصلاح کنند.
۹. یک دانشجوی یکمتروهشتاد سانتیمتری نیجریهای لباس مبدل بیگانه را میپوشید
بولاجی بادجو کسی بود که لباس معروف بیگانه را میپوشید اما او این نقش را از طریق فراخوان بازیگری سنتی به دست نیاورد. بادجو در یک میخانه در لندن، جایی که برای تحصیل در رشته هنرهای گرافیک به آنجا نقل مکان کرده بود، نشسته بود که یک مدیر بازیگری او را دید و بلافاصله با ایور پاول، تهیهکننده همکار فیلم «بیگانه» تماس گرفت.
پاول و اسکات به شدت دنبال کسی بودند که با ظاهر مورد نظر آنها مطابقت داشته باشد و بادجوی لاغر قدبلند دقیقا همان کسی بود که آنها میخواستند. او برای یادگیری حرکات بیگانه کلاسهای آموزشی رفت و بین برداشتها روی یک تاب مخصوص مینشست. (با دمی مثل آن، نشستن روی صندلی غیرممکن بود.)
۱۰. برای شکستن تخمهای بیگانهها نیاز به نیروی هیدرولیک، سایههای دستی و دل و رودهی گاو بود
یکی از حقایق جالب دیگر فیلم «بیگانه» به نقش کارگردان مربوط میشود. در فیلمهای زیادی شاهد حضور افتخاری کارگردانها هستیم اما برای اسکات کمی فرق دارد. حضور او در فیلم زمانی اتفاق میافتد که به نظر میرسد یک بیگانهی فیسهاگر در داخل تخم حرکت میکند.
این در واقع فقط اسکات بود که دستهایش را زیر نور تکان میداد. تخم همچنین به هیدرولیک فولادی در قسمت بالای خود مجهز شده بود و وقتی تخم میشکند آن چیزهایی که داخلش قرار دارند روده گاو است.
۱۱. راجر دالتری از گروه موسیقی «دِ هو» به نورپردازی فیلم «بیگانه» کمک کرد
اگر به خاطر داشته باشید، وقتی خدمه نوسترومو مزاحم فیسهاگرها میشوند، پرتویی از نور آبی میبینیم که مشکل اولیه را نشان میدهد. اینجا باید از گروه دِ هو تشکر کنیم. راجر دالتری خواننده اصلی این گروه، درست در کنار استودیویی که فیلم «بیگانه» در حال فیلمبرداری بود، با سخاوت تجهیزات خود را به اسکات قرض داد.
۱۲. بازیگران در صحنهای که بیگانهی چستباستر از سینهی یکی از خدمهها بیرون زد واقعا شوکه شدند
یکی از حقایق جالب فیلم «بیگانه» به مهمترین صحنهی این فیلم برمیگردد. برای صحنه نمادینی که یک بیگانه از قفسه سینه جان هرت بیرون میپرد، اسکات میخواست بهترین واکنش ممکن را از بازیگرانش بگیرد.
بنابراین او عمدا جزئیات را از تمام بازیگران، به جز هرت، پنهان کرد. آنها میدانستند که بیگانه ظاهر خواهد شد، عروسک را دیده بودند و نسبت به لباسهایی که به آنها داده شده بود، کمی مشکوک بودند. اما هیچ ایدهای نداشتند که چه نوع صحنه خونینی در انتظارشان است. واکنش آنها به انفجار خون کاملا واقعی است. طبق گزارش گاردین، یافت کوتو (پارکر) بلافاصله پس از این صحنه خودش را در اتاقش حبس کرد و با کسی صحبت نکرد.
۱۳. بیگانهی چستباستر از مشکل پزشکی دن اوبانون الهام گرفته شده بود
هیچ کس در واقعیت تا به حال یک موجود فرازمینی از طریق قفسه سینهاش بیرون نیامده است، اما فیلمنامهنویس «بیگانه» این موضوع وحشتناک را بهتر از بیشتر افراد درک میکرد. اوبانون به بیماری کرون مبتلا بود و این بیماری مستقیما الهامبخش صحنه چستباستر بود. او روند هضم خود را به «چیزی که در داخل قلقل میکند … و تلاش میکند بیرون بیاید» تشبیه کرد.
۱۴. اجزای داخلی بدن اَش از شیر، خاویار، پاستا و تیله ساخته شده بود
یکی از حقایق جالب دیگر در فیلم «بیگانه» که به شخصیت اش مربوط میشود دربارهی صحنهی قطع شدن سر او است. ماده چسبناک سفید عجیبی که پس از قطع سر اَش از او بیرون میزند را به یاد دارید؟ عوامل طراحی صحنه آن را از ترکیبی از شیر، خاویار، پاستا و تیلههای شیشهای درست کردند. این برای هولم که از شیر متنفر بود، یک بدشانسی بزرگ به حساب میآمد.
۱۵. صحنهی پیله در فیلم «بیگانه» حذف شد
فیلم در ابتدا پایان بسیار مشخصتری را برای همتیمیهای ریپلی، یعنی دالاس و برت در نظر گرفته بود. در یک صحنه حذفشده، ریپلی هنگام عجله برای رسیدن به شاتل، با هر دوی آنها روبرو میشود. آنها در یک پیله بیگانه پیچیده شدهاند و تنها دالاس میتواند چند کلمه قابل تشخصی بگوید.
وقتی برای ریپلی مشخص میشود که نجات آنها غیرممکن است، کل پیله را آتش میزند. تقریبا تمام دستاندرکاران فیلم احساس میکردند که این صحنه فرار ریپلی را کند میکند و از آنجایی که نسخه اصلی بیش از سه ساعت بود، این صحنه از فیلم نهایی حذف شد.
منبع: خبرآنلاین