نقد فیلم «هارولد و مداد شمعی بنفش»؛ جادوی خیال
هارولد ماجراجو (زاکاری لوی) دارای یک توانایی جادویی است: در محدوده کتابش، او میتواند با یک ضربه ساده مداد شمعی خود به هر چیزی جان ببخشد. با بزرگتر شدن، هارولد مشتاق دیدن دنیای واقعی و پرسیدن سوالات فراوان میشود، بنابراین یک روز او تصمیم میگیرد خود را از صفحات بیرون بکشد و به واقعیت فیزیکی دنیا بپیوندد. اما هارولد به زودی متوجه میشود که زندگی خارج از کتاب بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که او تصور میکرد.
در این اثر، کتاب محبوب کودکان که نوشته کراکت جانسون است، در قالب یک فیلم اقتباس شده است؛ فیلم فانتزی و کودکانه «هارولد و مداد شمعی بنفش» به کارگردانی کارلوس سالدانیا یک اثر متوسط سینمایی با مخاطبان هدف بسیار خاص است. میدانید که امروزه چگونه بسیاری از فیلمهای کودکانه برای والدین نیز معنای سرگرمی پیدا میکنند و برخی شوخیهای ظریف درون آنها از اساس برای بزرگسالان طراحی میشود. اما خب این فیلم از آن دست آثار نیست؛ این یعنی در این اثر ما یک فیلم ویژه برای بچهها داریم که تمام و کمال کودکانه است. آیا این فیلم لیاقت اکران در سینماها را داشته یا باید مستقیماً به پلتفرم پخش خانگی میرفت؟ برای رسیدن به جواب این پاسخ همراه نقد فیلم Harold and the Purple Crayon باشید.
این یعنی مداد رنگی بنفش قابل اعتماد او که زمانی منبع شگفتیهای بی پایان بود، اکنون در دست آدم نادرستش میتواند هرج و مرج را در دنیایی ناآگاه ایجاد کند. بنابراین وقتی این منبع قدرت تخیل به دست افراد نادرستی میافتد، هارولد و دوستانش باید خلاقیت خود را به کار گیرند تا هم دنیای خود و هم دنیای واقعی را نجات دهند.
اما وقتی میگویم این فیلم یک اثر کودکانه است؛ ابتدا باید تعریف سینمای کودک را نیز بدانیم! فیلمهای کودک بهطور خاص برای کودکان و نه لزوماً برای مخاطب عام ساخته میشوند، در حالی که فیلمهای خانوادگی برای جذابیت وسیعتری با در نظر گرفتن مخاطب عام ساخته میشوند. فیلمهای کودکان در چندین ژانر اصلی مانند رئالیسم، فانتزی، ماجراجویی، موزیکال، کمدی و اقتباسهای ادبی عرضه میشوند. اکنون فیلم «هارولد و مداد شمعی بنفش» یک فانتزی کودکانه بر اساس اقتباس از یک اثر ادبی ویژه کودکان است.
از همین اساس، فیلم کارلوس سالدانیا که پیش از این آثاری موفق چون «عصر یخبندان» و «ریو» را در کارنامه داشته هوشمندانه سادگی و عمق احساسی مورد نیاز مخاطب کودک را باهم متعادل میکند و آن را برای بینندگان کم سن و سالش قابل دسترسی میسازد و در عین حال محتوای کافی و شوخیها را برای سرگرم کردن این مخاطب خاص فراهم میکند.
خب شاید سوال باشد چه چیزی درون این فیلم وجود دارد که آن را برای مخاطب کودک مناسب میسازد؟! به نظر من رویکرد ساده آن به داستان است. گاهی اوقات، تنها چیزی که مهم است داشتن کمی سرگرمی است و به همین دلیل، فیلم هارولد و مداد شمعی بنفش برای کودک ارزش تماشا کردن را دارد. اما هرچه این فیلم برای بچهها خوب است، اما برای بزرگسالان کم عمق است.
باید بدانید «هارولد و مداد شمعی بنفش» که در سال 1955 توسط کراکت جانسون نوشته شد، از زمان انتشار خود الهام بخش خوانندگان جوان و والدین آنها بوده است. شخصیت اصلی کتاب کلاسیک یک پسر بچه چهار ساله است که از مداد رنگی بنفش جادویی خود برای آزاد کردن دنیای تخیل خود استفاده میکند. او ماه، اژدها و حتی بادکنک میکشد تا اینکه خسته شود و به خواب رود. با چنین خط داستانی گستردهای، فیلمسازان انعطاف پذیری و فضای نامحدودی برای خلق روایتی مدرن از سفر جادویی هارولد داشتند.
اما چیزی که فیلمساز و تیمش به آن دست یافتند، جایگزینی شخصیت کودک نوپا شایان ستایش داستان با یک مرد میانسال بیش فعال است که در اینجا توسط زکری لوی بازی میشود، در نقشی بسیار شبیه به شخصیت او در فیلم ابرقهرمانی !Shazam در دنیای سینمایی دیسی.
جدای از این با وجود این که من فیلم باربی را دوست ندارم، ولی در این دنیای «پس از باربی»، خط داستانی ترک یک دنیای ساختگی برای رسیدن به دنیای واقعی ما غیراصولی به نظر میرسد. اگرچه «هارولد» قبل از باربی فیلمبرداری شده، اما چندین بار با شکست مواجه شد و تاریخ اکران آن به تعویق افتاد. با این حال، دنیای هارولد و دنیای واقعی این فیلم به شدت توسعه نیافته و غیرقابل تشخیص هستند، به ویژه در مقایسه با جزئیات موجود در فیلمی چون «باربی». با این تفاسیر و با وجود همه گلایه های من نسبت به کلیشهای بودن و حتی مضحک بودن فیلم، این اثر کماکان به اندازه کافی قسمتهای جذاب برای کودکان خردسال دارد.
به طور کلی، هارولد و مداد شمعی بنفش ممکن است یک ساعت سرگرمکننده برای بچههای کوچک باشد، اما چشمهای مسنتر مخاطبان ممکن است حتی در مدت زمان تماشای این فیلم در حال چرت زدن باشد. علت این امر نیز روشن است؛ از قضا، تمام لحظات این فیلم فاقد تخیل مناسب چنین داستانی است و به ندرت به برخی از ایدههای قویتر خود متعهد میشود. شاید بدترین نکته فیلم آن باشد که این یک اثر فانتزی بدون الهام است. همچنین شخصیت اصلی، که با تمام حقوق باید ستاره این نمایش باشد، چنین چیزی نیست و اجرایی را ارائه میدهد که فقط میتوان آن را یک بازی قابل قبول نامید.
در نتیجه باید گفت: فیلم Harold and the Purple Crayon با تمام محتوای خودش میتوانست به جای رفتن به پرده سینما، مستقیم به جریان پخش خانگی بیاید. چرا که فیلم به هیچ شکل توانایی کسب مخاطب عام یا خانوادگی را ندارد. اما همین اثر با پیام کوچکش میتواند یک سرگرمی کودکانه مناسب باشد. هارولد و مداد شمعی بنفش پیامهای خوبی در مورد خلاقیت، تخیل و اینکه چگونه قدرت مردم را فاسد میکند دارد. استفاده از تخیل ما چیزی است که کتابهایی مانند هارولد و مداد رنگی بنفش و این فیلم را خلق کرده است.
ما باید از تخیل خود بهره ببریم تا نه تنها زندگی جالبی داشته باشیم، بلکه چیزهای جدیدی برای فرزندانمان و جهان خلق کنیم. جملهای در فیلم وجود دارد که میگوید: «زندگی چیزی است که شما خلق میکنید. ترفند آن نیز در تخیل است.» من فکر میکنم اگر افراد بیشتری با این نقل قول زندگی کنند، دنیای ما یک مکان فوق العاده خواهد بود!
منبع: ویجیاتو