آخر هفته چه فیلم و سریالی ببینیم؟ از Mickey 17 تا Devil May Cry

این آخر هفته قرار است به معرفی فیلم Mickey 17 و سریال Devil May Cry و چندین اثر دیگر بپردازیم.
بونگ جون هو از جمله فیلمسازان تحسین شده کره جنوبی به شمار میرود که به خاطر فیلم تحسینشده Parasite بسیار مورد توجه قرار گرفت و حالا در جدیدترین ماجراجویی سینمایی خودش به سراغ ساخت فیلم Mickey 17 رفته که با هنرنمایی رابرت پتینسون است و در ادامه بیشتر از آن خواهیم گفت.
در این مطلب از سری مطالب «آخر هفته چه فیلم و سریالی ببینیم» علاوه بر اینکه قرار است به معرفی فیلم Mickey 17 بپردازیم، به معرفی فیلم The Monkey، فیلم In the Lost Lands با هنرنمایی دیو باتیستا، فصل ششم سریال The Handmaid’s Tale محصول سرویس آنلاین هولو و انیمه سریالی Devil May Cry از سرویس آنلاین نتفلیکس میپردازیم.
فیلم Mickey 17
فیلم Mickey 17
عوامل سازنده: فیلم سینمایی Mickey 17 اثری علمی تخیلی به کارگردانی و نویسندگی بونگ جون-هو، فیلمساز برجسته کره جنوبی است. بونگ جون-هو قبلاً با فیلم تحسینشده Parasite توانسته بود جوایز اسکار، جایزه نخل طلای کن و تحسین جهانی را کسب کند و حالا با فیلم Mickey 17 بار دیگر به ژانر علمی تخیلی بازگشته است، ژانری که پیش از این با فیلم Snowpiercer نیز به آن پرداخته بود. فیلمنامهی این فیلم بر اساس رمانی به نام Mickey7 نوشتهی ادوارد اشتن است.
داستان و بازیگران: Mickey 17 روایتگر داستان یک فرد کلون شده به نام «میکی» است؛ شخصیتی که در یک مأموریت استعماری فضایی به سیارهای دوردست اعزام میشود. میکی عضوی از گروهی است که وظیفه انجام کارهای بسیار خطرناک را بر عهده دارد، چرا که پس از مرگ، نسخهای جدید از او با همان خاطرات احیا میشود. او نسخه هفدهم از این چرخه است و با خودآگاهی از چرخه بیپایان تولد و مرگ، درگیر بحران هویت و معنا میشود. در این فیلم، رابرت پتینسون نقش اصلی را بازی میکند. از دیگر بازیگران مطرح این فیلم سینمایی نیز میتوان به استیون ین ، نائومی آکی، تونی کولت و مارک رافلو اشاره کرد.
آیا فیلم Mickey 17 ارزش دیدن دارد؟ با توجه به سابقه درخشان بونگ جون-هو در ساخت فیلمهایی با مضمونهای اجتماعی، فلسفی و تکنیکی قوی، Mickey 17 قطعاً یکی از آثار علمی تخیلی برجسته و تحسین شده سال است. حضور بازیگران سرشناس، داستان جذاب و عمیق درباره هویت انسانی و همچنین فضاسازی خاصی که آثار بونگ جون هو دارند، همگی دلایلی هستند که این فیلم را به گزینهای ارزشمند برای تماشا تبدیل میکنند.
فیلم سینمایی Mickey 17 اثری خوش ساخت و جذاب به شمار میرود که توانسته ژانرها و زیر ژانرهای مختلفی را درون خودش بگنجاند. این در حالی است که بونگ جون هو به زیبایی توانسته این رمان را به دنیای سینما بیاورد و داستان آن را برای بینندگان به تصویر بکشد. حضور رابرت پتینسون در نقشهای متعدد نیز باعث شده تا بینندگان بیشتر به استعداد این بازیگر پی ببرند. مطمئناً این فیلم میتواند تجربه تماشای خوبی را برای شما رقم بزند.
فیلم The Monkey
فیلم The Monkey
عوامل سازنده: فیلم The Monkey اقتباسی از داستان کوتاهی به همین نام است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد و نویسندگی این داستان کوتاه را نیز استیون کینگ برعهده داشته بود. این فیلم توسط آزگود پرکینز کارگردانی و نویسندگی شده است. جیمز وان که سابقه ساخت آثار ترسناک زیادی را در کارنامه هنری خودش دارد، بهعنوان تهیهکننده در این پروژه حضور دارد. تولید فیلم نیز توسط استودیو NEON انجام شده است.
داستان و بازیگران: داستان فیلم درباره برادران دوقلو به نامهای هال و بیل شلبورن است که اسباببازی قدیمی پدرشان، یک میمون مکانیکی، را در اتاق زیرشیروانی پیدا میکنند. پس از کشف این میمون، مجموعهای از مرگهای وحشتناک در اطراف آنها رخ میدهد. آنها تصمیم میگیرند میمون را دور بیندازند و زندگیشان را ادامه دهند اما پس از سالها و با بازگشت میمون، مرگها دوباره آغاز میشود و این دو برادر باید راهی برای نابودی آن پیدا کنند. در این فیلم، تئو جیمز نقش هر دو برادر یعنی هال و بیل شلبورن را ایفا میکند. از دیگر بازیگران میتوان به تاتیانا ماسلانی ، الیجا وود، کریستین کانوری، کالین اوبراین، روهان کمپبل و سارا لوی اشاره کرد.
آیا فیلم The Monkey ارزش دیدن دارد؟ فیلم The Monkey ترکیبی از وحشت و کمدی تلخ را ارائه میدهد. برخی منتقدان از طنز تاریک و صحنههای خلاقانه مرگ در فیلم تمجید کردهاند اما به کمبود عمق احساسی و انسجام در روایت اشاره داشتهاند. همچنین، بازی تئو جیمز در نقش هال مورد انتقاد قرار گرفته است، در حالی که تاتیانا ماسلانی با وجود زمان حضور محدود، عملکرد برجستهای ارائه میدهد.
در مجموع، اگر به فیلمهایی با ترکیب وحشت و کمدی سیاه علاقهمند هستید و از صحنههای گرافیکی و طنز تلخ لذت میبرید، The Monkey میتواند تجربهای سرگرمکننده برای شما باشد. اما اگر به دنبال فیلمی با عمق احساسی و توسعه شخصیتهای قوی هستید، ممکن است این فیلم انتظارات شما را برآورده نکند.
فیلم In the Lost Lands
فیلم In the Lost Lands
عوامل سازنده: فیلم In the Lost Lands یک اثر فانتزی تاریک است که در سال ۲۰۲۵ به کارگردانی پل دبلیو. اس. اندرسون ساخته شده است. این فیلم بر اساس داستان کوتاهی به همین نام از جرج آر. آر. مارتین، نویسنده معروف سریال بازی تاج و تخت اقتباس شده است. پل دبلیو. اس. اندرسون، کارگردان فیلم، به همراه کنستانتین ورنر فیلمنامه این اثر را نوشتهاند.
داستان و بازیگران: فیلم سینمایی In the Lost Lands داستانی را در دنیایی فانتزی و تاریک روایت میکند. یک ملکه قدرتمند به دنبال دستیابی به توانایی تغییر شکل به گرگینه است. برای رسیدن به این قدرت، او جادوگری مرموز به نام گری آلیس را استخدام میکند تا به سرزمینهای گمشده سفر کند و این قدرت را به دست آورد.
گری آلیس، که شخصیتی سرد، باهوش و مرموز دارد، در این سفر تنها نیست؛ یک جنگجوی وفادار و خشن به نام بویس همراه اوست. این دو باهم وارد دنیایی پر از خطر، هیولاها و سحر و جادو میشوند. در طول سفرشان، با تهدیدهای بیرونی و درونی مواجه میشوند و همین نیز باعث میشود تا هویت واقعی خود را بهتر میشناسند.
در این فیلم، میلا یوویچ در نقش گری آلیس و دیو باتیستا در نقش بویس بازی میکنند. آرلی جوور نقش شخصیت اش را به تصویر میکشد، دختر جوانی که بخشی از داستان فرعی این اثر سینمایی است. همچنین، آمرا اوکرک در نقش ملکه ملانژ در این فیلم هنرنمایی کرده است.
آیا فیلم In the Lost Lands ارزش دیدن دارد؟ فیلم In the Lost Lands با وجود جذابیتهای بصری، فضای تیرهوتار و بازیگران شناختهشدهاش، نتوانسته کاملاً نظر منتقدان و بینندگان را جلب کند. از نقاط قوت فیلم میتوان به جلوههای ویژه قابل توجه، طراحی صحنه و لباسهای فانتزی و سبک بصری منحصربهفرد اشاره کرد. برخی گفتهاند که فیلم از نظر ظاهری و فضاسازی، یادآور ترکیبی از آثار The Witcher و Game of Thrones است.
اما در نقطه مقابل، انتقادهایی به فیلمنامه و توسعه شخصیتها وارد شده است. داستان گرچه پتانسیل بالایی دارد اما در روایت آن گسستها و نواقص متعددی وجود دارد. رابطه بین دو شخصیت اصلی یعنی گری آلیس و بویس نیز آنطور که باید عمیق و تأثیرگذار توسعه داده نشده است. دیالوگها در برخی بخشها سطحی هستند و گاهی اوقات نیز از بار احساسی کافی برخوردار نیستند.
اگر به آثار فانتزی با جلوههای ویژه خوب و فضای رمزآلود علاقهمند هستید و صرفاً دنبال تماشای یک فیلم سرگرمکننده هستید، فیلم In the Lost Lands گزینه بدی نیست. اما اگر به دنبال داستانی عمیق با شخصیتپردازی قوی هستید، ممکن است تماشای این اثر سینمایی برای شما کمی ناامیدکننده باشد.
فصل ششم سریال The Handmaid’s Tale
فصل ششم سریال The Handmaid’s Tale
عوامل سازنده: سریال The Handmaid’s Tale بر اساس رمانی به همین نام از مارگارت اتوود ساخته شده و از همان ابتدا توسط بروس میلر خلق و توسعه داده شده است. میلر نه تنها بهعنوان خالق سریال بلکه در مقام شورانر و تهیهکننده اجرایی نیز در پروژه حضور دارد. البته در فصل ششم، بروس میلر تمرکز خود را بیشتر روی سریال فرعی در حال تولید یعنی The Testaments گذاشته و مسئولیتهای اجرایی بیشتری به تیم نویسندگان و تهیهکنندگان دیگر واگذار شده است.
داستان و بازیگران: فصل ششم مستقیماً پس از وقایع فصل پنجم آغاز میشود. جون آزبورن با بازی الیزابت ماس به همراه سرنا جوی واترفورد با بازی ایوان استراهوفسکی در قطاری به سمت ونکوور در حال حرکت هستند، در حالی که جون فرزند سرنا را حمل میکند. تنش بین این دو زن افزایش مییابد و آنها باید با تهدیدهای جدیدی از سوی پناهندگان دیگر که هویت سرنا را کشف کردهاند، مقابله کنند.
در همین حال، نیک بلین با بازی مکس مینگلا به گیلیاد بازمیگردد و تحت نظارت پدرزن قدرتمندش، فرمانده وارتون با بازی جاش چارلز قرار میگیرد. مویرا با بازی سیمرا وایلی نیز تصمیم میگیرد بهصورت مخفیانه به گیلیاد بازگردد، زیرا کانادا روابط خود را با این رژیم عادیسازی میکند.
آیا فصل ششم سریال The Handmaid’s Tale ارزش دیدن دارد؟ فصل ششم The Handmaid’s Tale نظرات متفاوتی از منتقدان دریافت کرده است. برخی از آنها از بازگشت به تمهای اصلی سریال و تمرکز بر شخصیتهای کلیدی تمجید کردهاند. از سوی دیگر، برخی منتقدان به تکرار موضوعات و عدم پیشرفت قابلتوجه در داستان اشاره کردهاند.
با این حال، بازی قوی بازیگران، بهویژه الیزابت ماس و همچنین کارگردانی دقیق، از نقاط قوت این فصل محسوب میشوند. این فصل از سریال سرگذشت ندیمه فصلی با ریتم مناسب و لحظات دراماتیک برجسته بوده است. در مجموع، اگر از دنبالکنندگان این سریال هستید و به سرنوشت شخصیتها علاقهمندید، تماشای فصل ششم توصیه میشود. اما اگر انتظار تغییرات اساسی در داستان دارید، ممکن است این فصل کاملاً مطابق انتظارات شما نباشد.
انیمه سریالی Devil May Cry
انیمه سریالی Devil May Cry
عوامل سازنده: انیمه سریال Devil May Cry محصول سال ۲۰۲۵ و یکی از موردانتظارترین آثار اقتباسی در دنیای انیمه و بازیهای ویدئویی به شمار میرفت. این انیمه سریالی اقتباسی از مجموعه بازیهای اکشن و ماجراجویی محبوبی به همین نام از کمپانی Capcom است که اولین نسخهاش در سال ۲۰۰۱ عرضه شد.
تهیهکننده اجرایی این انیمه، آدی شانکار است؛ چهرهای شناختهشده که پیش از این با تولید سریال موفق Castlevania برای نتفلیکس، تحسین گستردهای را به دست آورد. فیلمنامهنویس اصلی سریال الکس لارسن است که در نوشتن دیالوگهای جذاب و اکشنهای پرسرعت، تبحر دارد. استودیو Mir که در ساخت انیمههای باکیفیت مانند The Legend of Korra و DOTA: Dragon’s Blood سابقه داشته، وظیفه تولید این سریال را برعهده دارد.
داستان و بازیگران: داستان سریال Devil May Cry دربارهی دانته، شکارچی نیمه شیطان و نیمهانسانی است که مأموریتش پاکسازی زمین از شیاطین و موجودات تاریکی است که تهدیدی برای بشریت محسوب میشوند. دانته شخصیتی بیپروا، طناز و در عین حال مرگبار است. او معمولاً مأموریتهای خطرناک را میپذیرد و در کنار مبارزه با هیولاها، با گذشته پر رمز و راز خودش هم درگیر است؛ گذشتهای که شامل رابطه با برادر دوقلویش به نام ورجیل و مادر انسانیشان میشود.
در این نسخه از انیمه، دانته با دشمن جدیدی به نام وایت ربیت روبهرو میشود؛ یک شخصیت مرموز و کاراکتر منفی تازهوارد که اهدافی بسیار خطرناک دارد. همچنین شخصیتی به نام مری آرکام (که برخی آن را همان Lady در بازیها میدانند) بهعنوان متحدی پیچیده و دارای انگیزههای خاص در داستان حضور دارد. جانی یونگ بوش صداپیشه شخصیت دانته است که پیشتر در بازی Devil May Cry 5 نیز صداپیشگی نرو را برعهده داشته بود. هون لی صداپیشه شخصیت وایت ربیت و اسکات تیلور-کامپتون صداپیشه شخصیت مری آرکام هستند.
آیا انیمه سریالی Devil May Cry ارزش دیدن دارد؟ انیمه Devil May Cry تجربهای تماشایی برای طرفداران بازیهای ویدئویی، انیمههای اکشن و روایتهای تیرهوتار ارائه میدهد. این سریال در اولین فصل خود، موفق شده برخی از بهترین ویژگیهای بازیها را حفظ کند و در عین حال به مخاطبانی که شاید با بازیها آشنا نباشند نیز داستانی جذاب عرضه کند.
اگر طرفدار بازیهای Devil May Cry هستید، این انیمه برایتان حکم یک هدیه دلچسب را دارد. اگر هم با این دنیا آشنایی ندارید اما انیمههای اکشن و فانتزی مثل Castlevania یا Hellsing را میپسندید، فرصت تماشای Devil May Cry را از دست ندهید.
منبع: گیمفا