نقد فیلم کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع (Captain America: Brave New World)؛ دنباله واقعی هالک!

فیلم Captain America: Brave New World همزمان میخواهد چند کار را انجام دهد که درنهایت این نتیجهای جز کپی ضعیف از آثار محبوب قبلی مارول ندارد.
فیلم Captain America: Brave New World جدیدترین فیلم دنیای سینمایی مارول است که برخلاف سه فیلم قبلی کاپیتان آمریکا خبری از استیو راجرز نیست و اکنون سم ویلسون کاپیتان آمریکا است و ازطرف دیگر مسیر پر فراز و نشیبی در زمان تولید را پشت سر گذاشته است. اتفاقات این فیلم پس از حوادث سریال The Falcon and the Winter Soldier جریان دارد که سم ویلسون در حال تحقیق درباره توطئهای است که تادئوس راس، رئیسجمهور آمریکا در آن دخیل است. اما سوال اصلی این است که چرا فیلم قرار است سه فیلم قبلی Captain America را رو سیاه کند.
فیلم یک کانسپت کلی دارد و آن هم ایجاد فضایی برای ایجاد دوباره گروه اونجرز است و همین میتواند پتانسیل خوبی برای فیلم ایجاد کند. اما فیلم در اولین قدم اتفاقات پایانی سریال فالکون و وینتر سولجر را رها میکند و تصمیم میگیرد روشهای دیگری را در پیش بگیرد. در بخش اول داستانی فیلم تصمیم میگیرد تا اتفاقات فیلم The Incredible Hulk را ادامه دهد؛ بدون آنکه خبری از خود هالک در فیلم باشد. کلیت داستان ادامه اتفاقات آن فیلم است که در گذر زمان تادئوس راس میخواهد رابطه خود را با دخترش درست کند و در نقطه دیگر ساموئل استرنز ملقب به لیدر بهدنبال گرفتن انتقام خود است.

فیلم Captain America: Brave New World بیشتر دنباله مستقیم فیلم هالک است
مشکل اینجا است که بهطور مثال لیدر در نقش زولا در فیلم وینتر سولجر و زیمو در فیلم سیویل وار در اینجا حضور دارد و شخصیت جیانکارلو اسپوزیتو به ترتیب فیلمها نقشی مشابه وینتر سولجر و کراسبونز دارند. نکته عجیب ماجرا صرفا این شباهت نقشها نیست، بلکه حتی میتوانید بازسازی برخی از صحنهها مثل صحنه رویارویی کاپیتان آمریکا و وینتر سولجر در بزرگراه را در اینجا مشاهده کنید. این موضوع حتی زمانی جالبتر میشود که ما در اینجا یک نسخه دیگر از بلک ویدو را هم داریم و ظاهرا اینجا از هر شخصیتی در فیلمهای گذشته کاپیتان آمریکا یک نسخه متفاوت از آن وجود دارد.
مشخصا وقتی سازندگان وعده دادند فیلم قرار است مانند فیلم Winter Soldier باشد، انتظار اینکه فیلم روندی کاملا مشابه را دنبال کند نداشتم و فیلم بهطرز عجیبی حتی سعی نکرده است کار جدیدی انجام دهد. فیلم کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع در باطن دنباله مستقیم فیلم اول هالک است و در عمل کپیبرداری درجه دوم و حتی سوم از دو فیلم گذشته کاپیتان آمریکا است. اما دلیل شکل گرفتن این مشکلات فکر میکنم به این خاطر باشد که آنها تلاش میکنند تا جایگاه سم ویلسون را بهعنوان کاپیتان آمریکا جدید MCU محکم کنند و بگویند او کاپیتان آمریکا جدید است و تمام!

دقیقا این داستان تلاش استیو راجرز برای باکی بارنز است که در نقطه مقابل استیو و باکی وارد یک ماجراجویی میشوند که نتیجه آن خدشهدار شدن رابطه او با تونی استارک بوده است. اما اینجا این بهانه صرفا برای گفتن داستانی است که دوباره قرار است به شکل دیگری بازگو شود. مساله این است اگر ما قرار است او را بهعنوان کاپیتان آمریکا جدید قبول کنیم، نیازی به تکرار یا انجام این کارها نیست و در عوض مارول میتوانست داستان سریال این شخصیت را ادامه دهد که به مراتب پتانسیل بیشتری داشت و بیشتر به قوس داستانی او مرتبط بوده است.
البته این تکرار نام کاپیتان آمریکا در طول فیلم کمی هم آزار دهنده است؛ دلیل آن هم جایی است که استیو راجرز در طول نقشی که داشت، خود را از سایه نام خود خارج کرد و بهعنوان کاپیتان راجرز شناخته میشد و حتی در طراحی رنگ لباس شاهد استفاده از رنگهای تیرهتر یا حتی سیاه بودیم. اما اینجا ظاهرا همهچیز ریست شده است و این نکته برای طرفداران استیو راجرز کاملا آزار دهنده میتواند باشد؛ چرا که او میراثی از نظر رشد شخصیتی را داشت که کمتر شخصیت ابرقهرمانی چنین تغییر و تحولی را در طول فعالیتش داشته است.

ستاره فیلم Captain America: Brave New World بدون شک هالک قرمز است
درست است ورود هالک قرمز پرده سوم و مشکلات شدید داستانگویی فیلم را پوشش میدهد و بالاخره میتوانیم به تماشای صحنههایی بنشینیم که واقعا هیجان دارند و جذاب هستند. اما مشکل از جایی آغاز میشود او باید با کاپیتان آمریکا مبارزه کند و نه با هالک و این موضوع باعث اتفاق بامزهتری شده است. اگر به فیلم Avengers: Age of Ultron برگردیم، هالک توسط بلک ویدو آرام میشود تا به حالت بروس بنر بازگردد. اگر به شما بگویم سم ویلسون دقیقا قرار است همین نقش را انجام دهد تعجب میکنید؟ این موضوع غیر منتظرهترین حرکتی بوده است که میتوانستیم انتظارش را بکشیم.
کلیشهای و بهترین حالت در نبود هالک میتوانست ورود دختر تادئوس راس باشد که او وارد شد، اما وقتی دیگر همهچیز ختم به خیر شده است. این موضوع کاملا ناامید کننده است که حتی فیلم در بهترین بخش خود اینگونه عمل میکند و ظاهرا سازندگان فیلم بیشتر از بالا بردن کاپیتان آمریکا، سعی در تخریب او داشتهاند. بهطور مثال او درست است که از سرم استفاده نکرده است، اما در عوض از فناوری واکاندایی بهره میبرد که باعث میشود این ذهنیت در ما ایجاد شود اون بدون لباس چقدر میتواند دوام بیاورد. صد البته استفاده از فناوری واکاندا به بخشی نه چندان جذاب در MCU امروز شده است.

درواقع فیلم دارای روایت و کارگردانی کاملا شلختهای است که باعث میشود داستان نتواند شکل درستی بگیرد و وام گرفتن از فیلمهای گذشته تنها باعث شده است فیلم بیشتر در باتلاق خودش فرو برود. پایانبندی فیلم تا حدی باعث میشود که زمینه برای شکل گرفتن دوباره اونجرز محیا شود، اما این موضوع برای رسیدن به اتفاقات دو فیلم آینده Avengers کافی نیست. صحنه پس از پایان فیلم خب از تهدیدی میدهد که بدون شک منظور او دکتر دووم است، اما فیلم صرفا مثل یک جرقه است که شاید کیفیت بالایی نداشته باشد، اما در مجموع نسبت به فیلمهای اخیر مارول بیشتر زمینهسازی برای اتفاقات آینده ایجاد میکند.
هدف کلی فیلم بدون شک ایجاد زمینه برای تشکیل دوباره انتقامجویان است که میتوان گفت شاید بهتر باشد قبل از فیلم Avengers: Doomsday در فیلم دیگری مارول این قضیه را بیشتر و بهتر جلو ببرد و زمینهسازی کند. اگرچه فیلم از نظر داستانی و روایت و حتی کارگردانی مشکلات زیادی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت و بدون شک فیلم Captain America: Brave New World یکی از آثار ضعیف مارول در چند سال اخیر است، اما بازی خوبی از سوی آنتونی مکی و هریسون فورد شاهد هستیم. درواقع عملکرد خوب مکی و فورد باعث شده است تا فیلم حداقل با وجود شلختگی زیادی که دارد حداقل بتوانیم برای لحظاتی فیلم را تحمل کنیم.

فیلم Captain America: Brave New World الگوهای داستانی و صحنههای اکشن زیادی از فیلمهای وینتر سولجر و سیویل وار را با کیفیتی بسیار پایینتر کپی کرده است
صحنههای اکشن پایانی فیلم البته با وجود هالک قرمز و اجرای بسیار خوب هریسون فورد تا حدی باعث فراموشی صحنههای اکشن ابتدایی فیلم میشود؛ اگرچه بخش تلاش کاپیتان آمریکا و فالکون برای جلوگیری از جنگ هم کیفیت خوبی دارد و از معدود بخشهای خوب فیلم محسوب میشود. مشکلی که صحنههای اکشن فیلم دارد، تمرکز بیش از حد روی جلوههای ویژه است. شاید با خود بگویید فیلمهای MCU اکثرا تمرکز بالایی روی CGI دارند، اما اگر به فیلمهای کاپیتان آمریکا برگردیم، شاهد صحنههای اکشن با کیفیت بدون استفاده زیاد از جلوههای ویژه بودهایم.
اما در اینجا استفاده زیادی شده است که بخشی از آن بهخاطر توانایی فیزیکی کم سم ویلسون در مقایسه با استیو راجرز است. به همین منظور استفاده بیشتری از جلوههای ویژه شده است که متاسفانه کیفیت بالایی هم ندارند و شاهد یکی از بیکیفیتترین فیلمهای دنیای سینمایی مارول از نظر جلوههای ویژه هستیم. درواقع بهنظر میرسد تمام نگرانی سازندگان در بهتر به تصویر کشیده شدن هالک قرمز بوده است و در مابقی بخشها شاهد کیفیت به مراتب پایینتری هستیم که نتیجه آن ناامید کننده است.

منبع: زومجی