تصاویر؛ عکس های شخصی، زندگی خصوصی و بیوگرافی لوچیا بوزه

لوچیا بوزه (Lucia Bosè) یکی از ستارگان برجسته سینمای اروپا در دهههای 1950 و 1960 بود که به دلیل بازی در فیلمهای کارگردانان بزرگی مانند میکلآنجلو آنتونیونی و خوان آنتونیو باردم به شهرت رسید. او با زیبایی خیرهکننده و بازیهای تأثیرگذارش، نقش مهمی در سینمای نئورئالیسم ایتالیا و سینمای اسپانیا ایفا کرد.
فرادید| لوچیا بوزه در 28 ژانویه 1931 در میلان، ایتالیا، متولد شد. او در خانوادهای کارگری، با پدر و مادری به نامهای فرانچسکا بورلونی و دومنیکو بوزه، بزرگ شد. در کودکی و نوجوانی، لوچیا در یک نانوایی در میلان کار میکرد، جایی که لوکینو ویسکونتی، کارگردان معروف، او را کشف کرد و به دنیای بازیگری معرفی نمود. این تجربه اولیه مسیر زندگی او را تغییر داد.
تحصیلات
اطلاعات دقیقی درباره تحصیلات رسمی لوچیا بوزه در دسترس نیست، اما او در نوجوانی به دلیل شرایط اقتصادی خانوادهاش، به جای ادامه تحصیل، در نانوایی مشغول به کار شد. با این حال، برنده شدن در مسابقه زیبایی دوشیزه ایتالیا در سال 1947، در سن 16 سالگی، درهای ورود به دنیای هنر را به روی او گشود. او آموزش بازیگری رسمی دریافت نکرد و مهارتهایش را از طریق تجربه عملی در فیلمها و همکاری با کارگردانان بزرگ توسعه داد.
آغاز فعالیت هنری
لوچیا بوزه فعالیت سینمایی خود را در سال 1948 با نقش کوتاهی در فیلم کوتاه «1848» به کارگردانی دینو ریسی آغاز کرد. اولین نقش مهم او در فیلم «زیر درختان زیتون صلحی وجود ندارد» (Non c’è pace tra gli ulivi, 1950) به کارگردانی جوزپه دسانتیس بود که توجهها را به او جلب کرد. در همان سال، همکاریاش با میکلآنجلو آنتونیونی در فیلم «وقایعنگاری یک عشق» (Cronaca di un amore, 1950) او را بهعنوان ستارهای نوظهور در سینمای ایتالیا مطرح کرد.
آثار برجسته
لوچیا بوزه در بیش از 50 فیلم سینمایی در ایتالیا، اسپانیا و دیگر کشورهای اروپایی بازی کرد. برخی از مهمترین آثار او عبارتاند از:
-
فیلمهای سینمایی:
- «زیر درختان زیتون صلحی وجود ندارد» (Non c’è pace tra gli ulivi, 1950)، به کارگردانی جوزپه دسانتیس.
- «وقایعنگاری یک عشق» (Cronaca di un amore, 1950)، به کارگردانی میکلآنجلو آنتونیونی.
- «بانوی بدون گلهای کاملیا» (La signora senza camelie, 1953)، به کارگردانی آنتونیونی.
- «مرگ یک دوچرخهسوار» (Muerte de un ciclista, 1955)، به کارگردانی خوان آنتونیو باردم، یکی از شاهکارهای سینمای اسپانیا.
- «ساتریکون» (Satyricon, 1969)، به کارگردانی فدریکو فلینی.
- «وقایعنگاری یک مرگ از پیش اعلامشده» (Cronaca di una morte annunciata, 1987)، به کارگردانی فرانچسکو روزی.
- «ناتالی گرانژه» (Nathalie Granger, 1972)، به کارگردانی مارگاریت دوراس. فیلمهای اولیه او اغلب به موضوعات عشق، نفرت و مسئولیتهای اخلاقی در جامعهای در حال رشد اقتصادی میپرداختند، که بازتابدهنده تجربههای شخصی او نیز بودند.
زندگی شخصی
لوچیا بوزه در سال 1955 با لوییس میگل دومینگین، گاوباز معروف اسپانیایی، ازدواج کرد. این ازدواج که تا سال 1967 ادامه داشت، بسیار مورد توجه رسانهها قرار گرفت و به دلیل شهرت هر دو نفر، سوژه مجلات و روزنامهها بود. این زوج سه فرزند داشتند: میگل، لوچیا و پائولا. پس از جدایی، بوزه بیشتر وقت خود را صرف خانوادهاش کرد، اما همچنان در برخی پروژههای سینمایی حضور داشت. او بعدها با کارگردان ایتالیایی، لوئیجی لوکاتلی، رابطهای طولانیمدت برقرار کرد، اما اطلاعات کمی درباره جزئیات این رابطه در دسترس است. بوزه پس از جدایی از دومینگین در اسپانیا زندگی کرد و تا پایان عمرش در این کشور ماند.
ویژگیهای شخصیتی و علایق
لوچیا بوزه بهعنوان فردی باوقار، متین و متعهد به هنرش شناخته میشد. او به فرهنگ اسپانیا، بهویژه در دوره فرانکو، علاقه زیادی داشت و در محافل فرهنگی و حتی زیرزمینی اسپانیا حضوری فعال داشت. بوزه به نقاشی و هنرهای تجسمی علاقهمند بود و دوستی نزدیکی با پابلو پیکاسو داشت. یکی از جنجالهای زندگی او به اهدای نقاشیای از پیکاسو به پرستار بچههایش مربوط میشود که منجر به شکایت خانواده پرستار شد، اما دادگاه به نفع بوزه رأی داد، زیرا پرستار نقاشی را به او بخشیده بود. او همچنین به مد و زیباییشناسی اهمیت میداد و سبک خاص خود را در فیلمها و زندگی شخصیاش حفظ کرد.
حضور در فضای مجازی
لوچیا بوزه در زمان حیاتش (تا سال 2020) حضور فعالی در شبکههای اجتماعی نداشت. او متعلق به نسلی بود که کمتر با فناوریهای مدرن ارتباط برقرار میکرد، و هیچ حساب رسمی تأییدشدهای در اینستاگرام یا دیگر پلتفرمها به نام او وجود ندارد. با این حال، طرفداران و صفحات سینمایی گاه تصاویری از او و آثارش را به اشتراک میگذاشتند، بهویژه پس از درگذشتش در سال 2020.جوایز و افتخاراتلوچیا بوزه جوایز متعددی برای بازیگریاش دریافت کرد، از جمله:
- جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم سنسباستین برای «مرگ یک دوچرخهسوار» (1955).
- جایزه ناسترو دارجنتوی بهترین بازیگر زن برای برخی از نقشهایش در سینمای ایتالیا. او همچنین به دلیل مشارکت در فیلمهای کلیدی نئورئالیسم ایتالیا و سینمای اسپانیا مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و بهعنوان یکی از نمادهای سینمای اروپا در دهههای 1950 و 1960 شناخته میشود.
حواشی
زندگی لوچیا بوزه با چند حاشیه همراه بود:
- ازدواج پر سر و صدا با لوییس میگل دومینگین (1955-1967) که به دلیل شهرت هر دو نفر، توجه زیادی از رسانهها دریافت کرد.
- جنجال نقاشی پیکاسو که خانواده پرستار بچههایش ادعا کردند بوزه آن را تصاحب کرده، اما دادگاه تأیید کرد که نقاشی به او بخشیده شده بود.
- نقشهای بحثبرانگیز در برخی فیلمها، مانند «وقایعنگاری یک عشق»، که به دلیل مضامین پیچیده اخلاقی و اجتماعی، در زمان خود جنجالآفرین بودند. با این حال، بوزه بهطور کلی زندگی آرامی داشت و بیشتر به خاطر آثار هنریاش مورد توجه قرار گرفت.
نظرات درباره حرفه بازیگری
بوزه بازیگری را راهی برای بیان احساسات عمیق انسانی و بازتاب واقعیتهای اجتماعی میدانست. او در مصاحبهای با «La Repubblica» گفته بود که همکاری با کارگردانانی مانند آنتونیونی و باردم به او اجازه داد تا نقشهایی عمیق و چندلایه ایفا کند. او از بازی در فیلمهای نئورئالیستی لذت میبرد، زیرا این سبک به او امکان میداد داستانهایی واقعی و تأثیرگذار را به تصویر بکشد. او معتقد بود که سینما باید آینهای از جامعه باشد
پروژههای آینده
لوچیا بوزه در 23 مارس 2020 در سن 89 سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا و ذاتالریه در بیمارستانی در سگوویا، اسپانیا درگذشت. بنابراین، هیچ پروژه آیندهای برای او وجود ندارد. با این حال، میراث او در سینمای اروپا از طریق نمایش مجدد فیلمهایش و بزرگداشتهایی در جشنوارههای سینمایی مانند کن و ونیز ادامه دارد.لوچیا بوزه با زیبایی، استعداد و تعهدش به هنر، یکی از ستارگان ماندگار سینمای اروپا بود که با نقشهایش در فیلمهای کلاسیک، تأثیری عمیق بر سینمای نئورئالیسم ایتالیا و اسپانیا گذاشت.