گلستان سعدی؛ درسی از استاد سخن: چطور از آشنایان بد دوری کنیم؟

گلستان سعدی؛ درسی از استاد سخن: چطور از آشنایان بد دوری کنیم؟

طنز و ناطنز سعدی هر دو حکمت‌آموزند. در حکایتی که امروز برای شما انتخاب کرده‌ایم یکی از هزاران نمونه طنازی سعدی را بخوانید.

کد خبر : ۲۴۱۰۰۷
بازدید : ۴۸۸۶

فرادید| سعدی گلستان را در اردیبهشت‌ماه سال 655 و 656 هجری سرود و دو تا از حکمت‌آموزترین و در عین حال شیرین‌ترین آثار ادبیات فارسی را به وجود آورد. شاید همین شیرینی و پندآموزی این دو اثر سعدی است که باعث شده است که استاد اصغر دادبه معتقد باشند که مدخل آشنایی با ادبیات فارسی باید بوستان و گلستان سعدی باشد.

به گزارش فرادید، گلستان، هشت باب دارد که هر باب آن موضوع خاصی دارد. سعدی آنچنان حکمت را با شیرین‌سخنی پیوند داده است که مخاطب از هر سطر  آن لذت خواهد برد. تا پیش از سعدی نثر مسجع فارسی، با وجود این که هرگز از شیرینی تهی نبود، اما سرشار از تکلف و زیاده‌روی بود. نمونه بارز چنین متنی را می‌توان مقامات حمیدی دانست که با وجود این که مورد پسند بسیاری از شعرا و ادیبان زمان خود و پس از خود واقع شد، اما به دلیل همین زیاده‌روی‌ها در نهایت به مقامی که گلستان در ادامه یافت، حتی نزدیک هم نشد.

باب دوم: در اخلاق درویشان

طنز و ناطنز سعدی هر دو حکمت‌آموزند. در حکایتی که امروز برای شما انتخاب کرده‌ایم یکی از هزاران نمونه طنازی سعدی را بخوانید.

مریدی گفت پیر را: چه کنم کز خَلایق به رنج اندرم، از بس که به زیارتِ من همی‌آیند و اوقاتِ مرا از تردّدِ ایشان تشویش می‌باشد؟

گفت: هر چه درویشانند مر ایشان را وامی بده و آنچه توانگرانند از ایشان چیزی بخواه که دیگر یکی گردِ تو نگردند!

گر گدا پیشروِ لشکرِ اسلام بُوَد

کافر از بیمِ توقّع برود تا درِ چین

۳۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید