چرا دلقک‌ها ترسناک شدند؟

چرا دلقک‌ها ترسناک شدند؟

روزگاری دلقک‌ها مهمان‌های دائمی جشن تولد کودکان و بخش‌های بیمارستانی بودند تا بچه‌ها را سرگرم و خوشحال کنند، نه آنکه آن‌ها را از ترس سکته بدهند. در طول بیش‌ترِ سال‌های قرن بیستم نقشِ اصلی دلقک‌ها همین بود.

کد خبر : ۱۱۳۰۹۷
بازدید : ۲۰۵۱۴

فرادید | امروزه دلقک‌های ترسناک یکی از خوراک‌های اصلیِ ژانر وحشت هستند. در فیلمی با عنوان Art the Clown که اخیراً در آمریکا روی پرده رفته است، یک دلقک نقش شرور اصلی را ایفا می‌کند و گزارش‌ها حاکی از آن است که این فیلم به قدری ترسناک بوده که بینندگان دچار تهوع شده و در سالن سینما از حال رفته‌اند.


به گزارش فرادید؛ سخت است تصور کنیم که روزگاری دلقک‌ها مهمان‌های دائمی جشن تولد کودکان و بخش‌های بیمارستانی بودند تا بچه‌ها را سرگرم و خوشحال کنند، نه آنکه آن‌ها را از ترس سکته بدهند. در طول بیش‌ترِ سال‌های قرن بیستم نقشِ اصلی دلقک‌ها همین بود.

چه کسی از دلقک‌ها می‌ترسد؟


اما دلقک‌ها همیشه یک بعدِ تاریک هم داشته‌اند. قبل از قرن بیستم، دلقلک‌ها در سیرک‌های آمریکا بخشی از سرگرمی بزرگ‌سالان محسوب می‌شدند. من در تحقیقاتم درباره سیرک‌های قرن نوزدهم، مدت زیادی را در آرشیو سپری کردم و مرتب به تصاویری قدیمی از دلقک‌ها برخوردم.


اکنون فکر نمی‌کنم که از دلقک‌ها بترسم. درحقیقت، همیشه سعی کرده‌ام به مردم یادآوری کنم که دلقک‌های امروزی هنرمندانی جدی هستند که با کلی آموزش به این مرحله رسیده‌اند. با‌این‌حال تصاویری که از دلقک‌های قدیمی دیده‌ام گاهی خود مرا هم ترسانده‌اند.


دلقک‌های لاابالی و مست

در بیش‌تر سال‌های قرن نوزدهم سیرک‌ها به قدری کوچک بودند که مخاطبان می‌توانستند صدای صحبت کردنِ اجراکنندگان با یکدیگر را بشنوند. این نمایش‌ها شلوغ و پرسروصدا بودند به حدی که مخاطبان احساس می‌کردند آزادند سر اجرکنندگان فریاد بکشند، آن‌ها را هو یا آن‌ها را به سکوت دعوت کنند. معمولاً این دلقک‌ها بودند که با رئیسِ سیرک که فردی پوست‌کلفت و بی‌اعتنا بود، شوخی می‌کردند. دلقک‌ها با قرض گرفتنِ سنت‌های کمدی از نمایش‌هایی که در آن افراد با چهره‌های سیاه حضور پیدا می‌کردند، از ایهام، شوخی‌های بی‌نظم و اغراق‌آمیز استفاده می‌کردند.


یکی از حرکت‌های معروف دلقک‌ها که مارک تواین هم در «ماجرا‌های هالکبری‌فین» به آن اشاره کرده است، شامل اجرا‌کننده‌ای می‌شد که در لباس مبدل به عنوان یکی از علاقه‌مندان به سیرک به گود وارد می‌شد و قبل از آنکه به شکلی نمایشی به مخاطبان نشان دهد که واقعی نیست، به شیوه مستان راه می‌رفت و تلاش می‌کرد که سوار یکی از اسب‌های سیرک شود. یکی از دلقک‌های معروف قرن نوزدهم دَن رایس بود که شایعه‌های محلی و نظرات سیاسی را وارد اجراهایش می‌کرد و در هر شهری که وارد می‌شد ادای شخصیت‌های معروفِ آن شهر را در می‌آورد.

چه کسی از دلقک‌ها می‌ترسد؟


جوک‌هایی که دلقک‌ها تعریف می‌کردند غالباً دوپهلو و حاوی اشاراتِ جنسی بودند که در آن زمان مشکلی محسوب نمی‌شد، زیرا اغلب مخاطبان بزرگ‌سال و مرد بودند. سیرک‌های آن زمان نوعی سرگرمی بدنام محسوب می‌شدند، زیرا سیرک با قمار، زنانی با لباس‌های زننده، الکل و فحاشی گره خورده بود. رهبرانِ کلیسا مرتب به جمعیتِ پیروان خود هشدار می‌دادند که در سیرک‌ها حضور پیدا نکنند. برخی ایالت‌های آمریکا نیز قوانینی داشتند که فعالیت سیرک‌ها را به طور کل ممنوع می‌کرد.


دلقک‌های سیرک یکی از دلایلِ اصلیِ بدنامی سیرک‌ها بودند. پی. تی بارنوم، یکی از اجراکنندگان نمایش، گفته است: «یکی از دلایل اصلی جذابیت سیرک‌ها آن بود که آن‌ها شوخی‌های مبتذل می‌کردند و حالت‌های بدن‌شان از گفته‌های‌شان اغراق‌آمیزتر و مبتذل‌تر بود.» دلقک‌ها هنجار‌های جنسیتی را نیز معکوس کرده بودند و بسیاری از آن‌ها اغلب با بدن‌های اغراق‌شدۀ زنانه روی صحنه می‌رفتند. همه این‌ها، و مواردِ بیش‌تر، کافی بود تا نمایشِ دلقک‌ها اصلاً مناسبِ کودکان نباشد.


پاک‌سازیِ چهره دلقک‌ها

در دهه‌های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ بود که شخصیت‌های دنیای سرگرمی مثلِ بارنوم تلاش کردند تا سیرک‌ها را «پاک‌سازی» کنند و جمعیتِ بزرگ‌تری را به سیرک بکشانند و دلقک‌هایی را وارد کنند که واقعاً برای سرگرمی کودکان آموزش دیده باشند. بعد از آنکه سیرک‌ها مسافرت با قطار را شروع کردند، توانستند تجهیزات بیش‌تری با خودشان حمل کنند که به آن‌ها اجازه می‌داد چندین چادر نمایش داشته باشند. مخاطبان در سیرک‌های بزرگ دیگر نمی‌توانستند صدای دلقک‌ها را بشنوند برای همین نمایش‌ها صامت شدند و دلقک‌ها به پانتومیم‌های کمدی روی آوردند و هر گونه زبان وسوسه‌انگیز و مبتذل حذف شد.


صاحبان سیرک‌ها هدف‌شان کسب درآمدِ بیش‌تر بود و تلاش می‌کردند مخاطبان گسترده‌تری شاملِ زنان و کودکان را به سیرک‌ها جذب کنند. این کار لازمه‌اش حذف هر نوع رفتارِ افتضاح و کنترلِ سختگیرانه رفتار کارکنانِ سیرک بود. نمایش‌هایی که بیش‌ترین قدرتِ ماندگاری را داشتند به عنوانِ نمایش‌های «مدرسه یک‌شنبه» شناخته می‌شدند و هیچ محتوای مبتذلی را نمایش نمی‌دادند. آن‌ها توانستند خودشان را ارائه‌دهندگانِ نمایشِ خوب و پاکیزه و سرگرم‌کننده معرفی کنند.


دلقک‌ها در این چرخش نقشِ مهمی ایفا کردند. بازیِ صامتِ آن‌ها که تمرکزش روی کمدیِ جسمانی بود، برای کودکان به سادگی قابلِ درک بود. دلقک‌ها هم‌چنان حقه‌باز بودند، اما کمدی بزن‌وبکوب آن‌ها به تمامی سرگرمی‌ای خوب و سالم دیده می‌شد.


اثر این چرخش ماندگار بود. دلقک‌ها خانواده‌ها را در سیرک‌ها سرگرم می‌کردند و وقتی سرگرمی به فیلم و تلویزیون راه پیدا کرد، دلقک‌هایی که با کودکان دوست بودند، به تلویزیون و فیلم هم راه پیدا کردند. دلقک‌ها یکی از اصلی‌ترین ژانر‌های سرگرمی کودکان در اواخر قرن بیستم بودند. یکی از برنامه‌های تلویزیونی معروف در آمریکا، بوزوی دلقک بود که ۴۰ سال، از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۱، روی آنتن بود.


از اوایل دهه ۱۹۸۰ بود که دلقک‌ها مرتب از بخشِ کودکان در بیمارستان‌ها بازدید می‌کردند تا بیمارانِ کم سن‌وسال را خوشحال کنند؛ و شرکت‌هایی مثل مک‌دونالد از دلقک‌ها به عنوان نماد‌های خوش‌یمنی استفاده می‌کردند تا جذابیتِ برند خود را در چشمِ کودکان افزایش دهند.


اما در اوایل قرن بیست‌ویک، چرخشی تند و تیز رخ داد. مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۸ انجام شده است نشان می‌دهد که «دلقک‌ها در سراسر جهان» در نزدِ کودکان منفور هستند. برخی دلیلِ این چرخش را جان وین گیسی، قاتل سریالی و مجرم جنسیِ دلقک‌پوشی می‌دانند که به دلقکِ قاتل معروف بود؛ و برخی دیگر فیلمِ «ایت» ساخته استیفن کینگ را مقصر ورودِ دلقک‌ها به ژانر وحشت می‌دانند.


با بررسی تاریخچه سیرک آمریکایی به نظر می‌رسد که دوره قرن بیستمی که دلقک‌ها مورد علاقه کودکان بودند دیگر گذشته است. با این‌حال دلقک‌های ترسناکِ امروزی انحراف از سنت‌ها نیستند بلکه به نوعی بازگشت به سنت‌ها هستند!


منبع: The Big Think
ترجمه: عاطفه رضوان‌نیا

۴
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید