حقایقی که این آدامسهای 10 هزارساله فاش کردهاند
10 هزار سال پیش، انسانهای ساکن شمال اروپا چه چیزهایی میجویدند و وضعیت دهان و دندانشان چگونه بود؟! شاید پاسخ دادن به این پرسش در ابتدا غیرممکن به نظر برسد، اما گروهی از محققان با بررسی سه قطعه آدامس عصر حجری توانستهاند پاسخ جالبی به این پرسش بدهند.
فرادید| بر اساس مطالعهای که در نشریۀ علمی Scientific Reports منتشر شده است، اعضای یک گروه شکارچی-گردآورنده که در دوران میانسنگی، یعنی تقریبا 10 هزار سال قبل، در جنوب غربی اسکاندیناوی زندگی می کردند، احتمالا تحت تأثیر پوسیدگی دندان و بیماری لثه قرار داشتهاند. این واقعیت را قطعات «آدامس» به جا مانده از آن دوران فاش کردهاند.
به گزارش فرادید؛ اِمرا کردوک، آندرس گوترستروم و همکارانشان، با توالییابی DNA یافت شده بر روی سه تکه «قیر توس» به این نتیجهگیری رسیدهاند؛ قیر توس مادهای است که از پوستِ حرارتدیدۀ درخت توس (غان) ساخته میشد. این سه قطعه آدامس باستانی که در دهه 1990 میلادی در منطقۀ Huseby Klev در سوئد کشف شدند، بین 9890 تا 9540 سال قدمت دارند.
محلی که آدامسهای عصر حجری در آن کشف شدند
محققان DNA گونههای میکروبی، گیاهی و جانوری موجود در هر نمونه را شناسایی کرده و آنها را با نمونههای مربوط به انسانهای امروزی و همینطور موارد قبلی یافت شده در انسانهای باستانی مقایسه کردند. آنها دریافتند که مشخصات میکروبی نمونههای قیر توس شباهت زیادی با میکروبهایی دارد که در دهان انسان امروزی و همچنین در پلاکهای دندانی انسانهای باستانی یافت شده است. این نشان میدهد که نمونههای 10 هزارسالۀ یافت شده نیز توسط انسان جویده شدهاند.
محققان همچنین دریافتند که این نمونهها حاوی تعداد زیادی باکتری از قبیل ترپونما دنتیکولا، استرپتوکوکوس آنژینوسوس و پاراسکاردویا دنتیکولن هستند که معمولاً با بیماریهای لثه و پوسیدگی دندان ارتباط دارند.
بر اساس فراوانی نسبی گونههای میکروبی در نمونههای قیر توس و با استفاده از مدلهای یادگیری ماشینی، نویسندگان تخمین میزنند که احتمال ابتلای اعضای این گروه شکارچی-گردآورنده به بیماری لثه بین 70 تا 80 درصد بوده است.
نویسندگان پیشنهاد میکنند که استفاده گسترده از دندانها برای انجام کارهایی مانند نگهداشتن، بریدن و پاره کردن چیزها در جوامع شکارچی-جمعآور باستان، ممکن است خطر تماس آنها با گونههای میکروبی را که باعث بیماری لثه میشوند افزایش داده باشد.
علاوه بر DNA میکروبی، نویسندگان توالیهای DNA منطبق با طیفی از گونههای گیاهی و جانوری، از جمله فندق، سیب، روباه قرمز، گرگ خاکستری، اردک و قزلآلای قهوهای را نیز در این نمونهها شناسایی کردند. اینها میتوانند موادی را که اعضای گروه شکارچی-گردآورنده قبل از نمونههای قیر توس جویده بودند، منعکس کنند. البته همۀ اینها لزوما غذا نبودهاند بلکه ممکن است در برخی موارد (مثل گرگ و روباه)، جویدن صرفا بخشی از فرایند ساختن و فرآوری کردن ابزارهای استخوانی یا پوششهایی از جنس خز بوده باشد.
در مجموع، این یافتهها سلامت دهان و دندان ضعیف گروهی از شکارچیان اسکاندیناویایی دوران میانسنگی را برجسته میکند و بینشی در مورد رژیم غذایی، استفاده از مواد و محیط بومی آنها ارائه میدهد.