سفر به ایران قدیم؛ یادداشت‌های علم، شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۵۱: به سفیر انگلیس گفتم حس می‌کنم از خر شیطان پیاده شده‌اید

سفر به ایران قدیم؛ یادداشت‌های علم، شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۵۱: به سفیر انگلیس گفتم حس می‌کنم از خر شیطان پیاده شده‌اید

یادداشت‌های اسدالله علم: ظهر ملاقات با سفیر انگلیس داشتم. خیلی مایل است حسن روابط بین ما و انگلیس برقرار باشد. می‌گفت: آمدن وزیر خارجه و شرفیابی او خیلی حسن اثر داشت. گفتم: احساس من هم این است. به علاوه حس می‌کنم شما هم از خر شیطان پیاده شده اید، دیگر کشور اروپایی هستید و دست از حقه بازی در این قسمتهای دنیا برداشته اید. تصدیق کرد و گفت: ما فقط می‌خواهیم با حسن رابطه و حسن سلوک منافع خودمان را حفظ کنیم.

کد خبر : ۲۳۶۴۵۴
بازدید : ۱۸۲
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
در ادامه بخشی از این یادداشت ها را بخوانید.
 
شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۵۱: صبح... شرفیاب شدم. اقدامات برای رفتن امیر هوشنگ را به سویس به عرض رساندم. من تمام منظورم این است که رفع بدبختی‌هایی که بر سر ما وارد آمده است، از لحاظ جرائد و افکار عمومی اروپا بشود. باز هم شاهنشاه فرمودند: اگر حال ندارد نرود. فغان از این آقایی و بزرگواری! من بدبخت چه کنم؟ یا باید این پیرمرد حقه باز تریاکی را فدا کرد، یا شاهنشاه عزیز محبوب را. نمی‌دانم چه خاکی به سرم بریزم.
 
موضوع تشریف بردن به سویس را عرض کردم - در ماه ژوئن قرار است برای ایراد کنفرانسی در [جلسه سالیانه دفتر بین المللی کار] به ژنو تشریف ببرند [و] در آن جا دکترین بزرگ حمایت کارگری خود را عنوان فرمایند. عرض کردم: دولت سویس به این امر متمایل نیست، زیرا تشریف بردن شاهنشاه برای آنها دردسر تولید می‌کند و سویسی ها می‌خواهند این گونه دردسرها را نداشته باشند، یعنی له و علیه سر و صدای بزرگی بر می انگیزد. تعجب فرمودند. عرض کردم: تعجب ندارد، آنها منافع خود را در نظر  می‌گیرند، نه منافع ما را. 
 
ملکه انگلیس از شاهنشاه دعوت کرده است که به طور خصوصی به انگلستان تشریف ببرند. قرار بود بعد از نهم ژوئن از سویس به آن جا تشریف ببرند. عرض کردم: ..... اگر به  سویس تشریف نبردند، چه خواهد شد؟ فرمودند: فکر می‌کنم.
  
ظهر ملاقات با سفیر انگلیس داشتم. خیلی مایل است حسن روابط بین ما و انگلیس برقرار باشد. می‌گفت: آمدن وزیر خارجه و شرفیابی او خیلی حسن اثر داشت. گفتم: احساس من هم این است. به علاوه حس می‌کنم شما هم از خر شیطان پیاده شده اید، دیگر کشور اروپایی هستید و دست از حقه بازی در این قسمتهای دنیا برداشته اید. تصدیق کرد و گفت: ما فقط می‌خواهیم با حسن رابطه و حسن سلوک منافع خودمان را  حفظ کنیم. خیلی خوشحال بود که در سلام عید، در این خصوص عرایضی به پیشگاه مبارک کرده و شاهنشاه تأئید کرده اند. راست می‌گوید، من هم پشت سر شاهنشاه بوده و شنیدم.  
 
سر شام در کاخ علیا حضرت ملکه پهلوی رفتم. به طور قطع رفتن امیر هوشنگ را در روز دوشنبه - پس فردا - منع فرمودند. عرض کردم: خیلی به شما صدمه می‌خورد. در قسمت تبلیغاتی پاک می‌بازیم، زیرا همه جور زمینه ای فراهم کرده ایم که وکیل امیر هوشنگ که یکی از بزرگترین وکلای مدافع اروپا انتخاب شده است، در فرودگاه داد  سخن بدهد و پدر دولت سویس را در بیاورد. فرمودند: اگر مرد چه می‌شود؟ عرض کردم: نمی‌میرد، حالش خوب است، اجازه بفرمایید او را بفرستم و اصرار کردم. فرمودند: تو تحت تأثیر وکیل هستی، هر مزخرفی می‌گوید، قبول می‌کنی. من هم عصبانی شدم، عرض کردم: پس شاهنشاه هم تحت تأثیر امیر هوشنگ هستید. بعد فهمیدم چه غلطی کردم! ولی تعجب این است که هیچ عصبانی نشدند و چیزی به روی من نیاوردند. واقعاً مرد بزرگواری است. به هر صورت قسمت تبلیغات را باختیم، خیلی حیف شد. فرمودند: فکر کن، ببین چرا دولت سویس [مخالف] رفتن ما به سویس است. آیا تحریکی از طرف انگلیس، آمریکا، روس یا فرانسه در بین است؟ عرض کردم: هیچ نیست. آنها فقط به منافع خود نگاه می‌کنند، نمی‌خواهند در کشورشان جنجال راه بیفتد، عرض مرا قبول نفرمودند.

منبع: انتخاب

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید