فرهنگ تکبر چگونه سرایت میکند و چه پیامدهایی دارد؟

محققان میخواستند بدانند آیا تکبر و اعتمادبهنفس کاذبِ یکی به دیگری سرایت کرده است یا خیر. مشارکتکنندگانِ فروتن وقتی در کنار مشارکتکنندگان متکبر و با اعتمادبهنفس کاذب قرار میگرفتند، تواناییِ خود را با اعتمادبهنفس بالاتری تخمین میزدند.
به گزارش فرادید به نقل از بیبیسی ورلد، با در نظر گرفتن مدت زمان زیادی که افراد پشت فرمان سپری میکنند، این امیدواری وجود دارد که بسیاری از رانندگان حداقل درباره تواناییهای خود آگاهی داشته باشند. اما ریزن در پژوهش خود فهمید که آگاهی آنها از تواناییهای خود چندان به حقیقت نزدیک نیست. از ۵۲۰ راننده فقط ۵ نفر - کمتر از ۱ درصد - گفتند که بدتر از میانگین رانندگی میکنند. مابقی - حتی آن رانندگانی که به طور پیوسته خطای رانندگی داشتند - رانندگی خودشان را حداقل به خوبی رانندگی نفر بعدی میدانستند و بسیاری فکر میکردند که از نفر بعدی بهتر هستند. درحقیقت، این یک توهم جمعی بود که آنها را نسبت به نقاط ضعف خودشان کور کرده بود.

دنیل کانمن دانشمند برنده نوبل در یکی از سخنان معروف خود گفته بود اگر چوب جادویی داشت که میتوانست فقط یک چیز را در روانشناسی انسان تغییر دهد، آن یک چیز حذف عقده برتریطلبی بود. شگفتآور نیست که اعتمادبهنفس کاذب اغلب به عنوان «مادر همه تعصبها» شناخته میشود.
حالا، یکی از تحقیقاتی که اخیراً توسط دانشیار روانشناسی در دانشگاه یورک انجام شده است، نشان میدهد که اعتمادبهنفس کاذب میتواند به شدت مسری باشد. جویی چِنگ میگوید: «اگر با فردی که اعتمادبهنفس کاذب دارد معاشرت کنید، احتمال اینکه خودتان هم تواناییهایتان را بیشتر از واقعیت تخمین بزنید، بیشتر میشود. این گرایش میتواند تفکر توهمی را در یک تیم گسترش دهد.»
آبشار اعتمادبهنفس
نخستین آزمایش او دو مرحله داشت. در وهله نخست از مشارکتکنندگان درخواست شد به تصاویری که از چهره افراد گرفته شده بود نگاه کنند و از روی حالات چهره برخی از ویژگیهای شخصیتی آنها را حدس بزنند - کاری که بسیاری از افراد معمولاً با دقت بسیار زیاد قادر به انجامش هستند. بعد برای اندازهگیری میزان اعتمادبهنفس افراد از آنها خواسته شد بگویند در مقایسه با سایر اعضای گروه چه درکی از میزان توانمندیشان در انجام چنین کاری دارند.
بعد از افراد خواسته شد که همین کار را در گروههای دونفره انجام دهند. بعد از انجام این کار از آنها خواسته شد یکبار دیگر تواناییشان را تخمین بزنند. محققان میخواستند بدانند آیا تکبر و اعتمادبهنفس کاذبِ یکی به دیگری سرایت کرده است یا خیر. چنگ با اطمینان بالا نشان داد مشارکتکنندگانِ فروتن وقتی در کنار مشارکتکنندگان متکبر و با اعتمادبهنفس کاذب قرار میگرفتند، تواناییِ خود را با اعتمادبهنفس بالاتری تخمین میزدند. چنگ میگوید: «این وضعیت کاملاً قابل مشاهده بود.»

مشارکتکنندگان احتمالاً اعتمادبهنفس کاذبِ مشارکتکنندگان دیگر را به مثابه هشدار درنظر میگیرند و در واکنش به آن، رفتار این مشارکتکنندگان را تقلید میکنند. محققان نشان دادند قرار گرفتن در معرض کسی که اعتمادبهنفس کاذب داشت، ادراک شخص از اعتمادبهنفس خودش را تا ۱۷درصد افزایش داده بود. این دقیقاً عکس اتفاقی بود که در مواجه با افرادی با واقعبینی بالا رخ میداد. وقتی مشارکتکنندگان با پروفایل شخصی مواجه میشدند که اعتمادبهنفساش واقعگرایانه بود، میزان اعتمادبهنفس خود را ۱۱درصد کمتر از واقعیت تخمین میزدند.
چنگ در آزمایشهای بعدی تأیید کرد که توهم برتری که از یکی از اعضای گروه آغاز میشود میتواند به سایر اعضای گروه منتقل شود؛ پدیدهای که چنگ آن را «آبشار» نامید. او همچنین «اثر سرزیر» را در سرایت اعتمادبهنفس کاذب شناسایی کرد؛ به این معنی که فرد به محض احساس اعتمادبهنفس کاذب در یک زمینه، احساس میکند در زمینههای دیگر نیز دارای توانمندی است؛ بنابراین احساس غرور و تکبر در یک زمینه به زمینههای دیگر نیز سرزیر میکند.
بدتر از این، آن است که پیامدهای اعتمادبهنفس کاذب میتواند مدتهای طولانی بعد از تعامل با افرادی که اعتمادبهنفس کاذب دارند در فرد باقی بماند. فقط چند دقیقه معاشرت و برخورد با فرد متکبر میزان قضاوت فرد نسبت به تواناییهای خود را تا روزها بعد تحت تأثیر قرار داده بود.
مکانیزمهای اسرارآمیز

چنگ میگوید: «یافتههای ما نشان میدهد که اعتمادبهنفس بیشازحد در جامعه میتواند به دلیل مسری بودن آن باشد؛ و همین اعتمادبهنفس کاذب است که منجر شده افراد عملکردهای سؤالبرانگیزی را در پیش بگیرند که نهایتاً باعث سقوطشان شده است.»
چنگ با بیان این نتایج میگوید سازمانها باید درباره رفتارهایی که کارمندان را مستحق پاداش میکند، تجدید نظر کنند. «رهبران و مدیران باید در مورد اثرات افراد خاص بر دیگران آگاه باشند، زیرا اعتمادبهنفس بیشازاندازه آنها میتواند به شکلی گسترده در شرکتها و سازمانها و گروهها پخش شود.»
در سطح فردی باید به میزان ادراکی که از اعتمادبهنفس خود داریم توجه کنیم. هر زمانی که درباره یکی از توانمندیهای خودمان اغراق میکنیم در حال گسترش اعتمادبهنفس کاذب به شبکه اجتماعی و پایدار کردنِ توهم تودهای هستیم؛ همان چیزی که جیمز ریزن تمام آن سالها در حال مستندنگاری آن بود.
منبع: The BBC World
ترجمه: سایت فرادید