(ویدئو) چشم در چشم؛ استقبال معنادار از نمایشگاه موزه هنرهای معاصر

(ویدئو) چشم در چشم؛ استقبال معنادار از نمایشگاه موزه هنرهای معاصر

شاید برخی بگویند که با این همه مشکلات اقتصادی که وجود دارد دیگر برای مردم و یا علاقمندان به فرهنگ و هنر توانی باقی نمانده است ولی نمایشگاه اخیر موزه هنرهای معاصر در نقض این تصور ساده انگارانه است.

کد خبر : ۲۱۵۱۹۸
بازدید : ۵

در چند روز گذشته یک اتفاق جالب توجه در حوزه فرهنگ و هنر رخ داده است، نمایشگاه «چشم در چشم»  موزه هنرهای معاصر  با استقبال زیاد مردم همراه شده است، صف‌های طولانی مردم در خیابان کارگر برای بازدید از این نمایشگاه در فضای مجازی منتشر شده است.

این استقبال باعث شد که  زمان نمایشگاه تمدید شود، البته آثار گنجنیه موزه‌هنرهای معاصر تهران همواره مورد توجه علاقمندان به هنرهای تجسمی بوده است و در صورت انتخاب درست موضوع، معمولا بازدید قابل قبول از این دسته نمایشگاه‌های موزه هنرهای معاصر تهران را تضمین می‌کند. 

در نمایشگاه  «چشم در چشم»  ۱۲۰ اثر از هنرمندانی مانند فرانسیس بیکن، لوترک، پیکاسو، ونسان ونگوگ، اندی وارهول، جیاکومتی، جیمز انسوار، اداورد مونه، جیمز داین، رابرت راشنبرگ، فرنان لژه، خوان میره، کمال الملک، بهمن محصص،  مارکو گریگوریان، محمود جوادی پور، احمد اسفندیاری، ژازه تباتبایی، کامبیز درمبخش، غلامحسین نامی، مهدی سحابی، فرشید ملکی، کوروش گلناری و ... در پنج گالری موزه به نمایش درآمده است.

46

پوریا عالمی  روزنامه نگار در صفحه اینستاگرامش به این موضوع پرداخته و با طرح پرسش از منظری جالب به این قضیه نگریسه است.عالمی در بخشی از نوشته‌اش آورده است: 
 
«سوالم به همین سادگی است، چرا وقتی این همه اتفاق ریز و درشت زندگی‌بخش و زندگی‌ساز در این سرزمین می‌افتد و صدایش را در نمی‌آوریم؟ پوشش نمی‌دهیم؟ چرا قایمکی زندگی می‌کنیم؟

مثلا این استقبال که از موزه هنرهای معاصر شد و یک هفته تمدیدش کرد، جز ما «مردم» چه کسی توش دخیل بوده؟ چرا پزش را نمی‌دهیم؟ چرا دست بچه‌مان را نمی‌گیریم و ببریمش توی صف موزه، آن هم در سرزمینی که صف جز معنای بدبختی و رنج چیزی با خود ندارد

خبر قطع درختان خیابان ولیعصر را بولد می‌کنیم که باید بکنیم، اما چرا خبر رویش دوباره این شهر را، که می‌خواهد زندگی کند، به هر بهانه کوچک و ساده‌ای زندگی کند، خبر زنده بودن مردم این سرزمین را، تیتر نمی‌کنیم؟

سوالم این است خودمان هیچی، چرا همین چیزها، همین کور سوها، همین نمادهای ساده زندگی را، زیرش خط نمی‌کشیم و پزش را به بچه‌مان نمی‌دهیم؟ و به بچه‌مان نمی‌گوییم بابا، مامان، زندگی شکل قشنگش را هیچ‌وقت، حتی در سخت‌ترین لحظه‌ها، از ما دریغ نمی‌کند… و همین سخاوتمندی زندگی است که ما را زنده نگه می‌دارد.

سوالم ساده است…»

47

این قضیه نوید این را می‌دهد که بر خلاف تصور همگانی هر اتفاق یا عملکرد درست و شایسته در بین مردم جای خود را باز می‌کند و طبیعتا دستاورد آن بر جامعه  تاثیرگذار  است.

شاید برخی بگویند که با این همه مشکلات اقتصادی که وجود دارد دیگر برای مردم و یا علاقمندان به فرهنگ و هنر توانی باقی نمانده است ولی نمایشگاه اخیر موزه هنرهای معاصر در نقض این تصور ساده انگارانه است.

جامعه ایران  چند لایه  و  منشور گونه  است، اتفاقا در بین جوانان این قضیه بیشتر مشهود است آنها اگر اعتراضی هم دارند به این است که تا وقتی می‌توان عملکرد مناسب و درخور توجه داشت چرا مدیران و مسئولان بالادستی به انجام آن مبادرت نمی‌ورزند؟

همواره باید یک گروه پیشرو و نخبه در میان تصمیم گیران وجود داشته باشد که آنها جامعه را به دیدن، شنیدن و فهم بهتر هنر سوق دهند، نه آنکه مدیر فلان مجموعه یا تصمیم گیرندگان آن خود از نسل امروز سالها عقب مانده باشند، طبیعتا در چنین حالتی فقط آن گسل فرهنگی رخ می‌دهد که ترمیم کردن آن کار چندان آسانی نخواهد بود.

نمایشگاه چشم در چشم و استقبال بسیار خوب از آن را باید به  فال نیک  گرفت تا تصمیم گیران و مسئولان فرهنگ و هنر را بیشتر ترغیب کند به برپایی و انجام چنین برنامه‌هایی، نه فقط در حوزه تجسمی بلکه در سینما، موسیقی، تئاتر و دیگر هنرها. 

باور کنید این مردم تشنه دیدن و شنیدن  هنر متعالی  و  برتر  هستند، آن را عرضه کنید تا نتیجه را ببینید.

استقبال از نمایشگاه چشم در برابر چشم موزه هنرهای معاصر

منبع: عصر ایران

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید