نگاهی به آثار کمال تبریزی ، کمال تبریزی کدام فیلم ها را ساخته است؟
امروز در این گزارش قصد داریم تمام فیلم هایی که کمال تبریزی ساخته است را معرفی کنیم.
با شنیدن نام کمال تبریزی اولین چیزی که به ذهن شما به عنوان تماشاگر میرسد چیست؟ به احتمال زیاد جواب شما جنجال و حاشیه خواهد بود.
هیچ کارگردانی به اندازه تبریزی فیلم جنجالی و پرحاشیه ندارد و هیچ کارگردانی هم به اندازه تبریزی با خطوط قرمز بازی نکرده است. ساختن همین فیلمهای جنجالی هم باعث شده تا تبریزی رکوردار آثار توقیفی و سانسور شده در سینمای ایران باشد و فیلمهایش یا به اکران نرسد و یا اکران سخت و پرماجرایی داشته باشد.
اما نکته شگفتانگیز درباره تبریزی این است که علیرغم این همه حاشیه و جنجال و توقیف و سانسور کمال تبریزی یکی از پرکارترین کارگردانان سینمای ایران است. ساخت ۲۰ فیلم و انبوهی سریال برای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی موید این نکته است که کمال تبریزی همیشه مشغول کار کردن بوده و علیرغم فشارهای زیادی که به او وارد آمده هیچگاه خسته نشده و مشغول کارگردانی بوده است.
همین روحیه سختکوشی و تلاش مداوم است که تبریزی را از سایر همنسلانش متمایز میکند. نگاهی اجمالی به کارنامه کاری تبریزی بیانگر تنوع وتکثر است.
همین تنوع و تکثر کارنامه تبریزی را شایسته نقد و بررسی میکند. به بهانه اکران دستانداز سراغ بررسی کارنامه تبریزی رفتهایم و نگاهی انداختهایم به آثار پرتعدادی که او تا به امروز ساخته است.
عبور
-
سال اکران: ۱۳۶۷
تبریزی اولین فیلم خود یعنی عبور را در سال ۱۳۶۷ ساخت و داستان مامور فرهنگی یک اداره را روایت کرد که با حضور در جبهه روحیاتش تغییر میکند.
در همین فیلم میتوان ردپای دو مضمون موردعلاقه تبریزی را ملاحظه کرد. یکی نگاه عرفانی او به جهان و دیگری خوش بینی ذاتی او به نوع بشر که هر چقدر هم که بد و شرور باشد در نهایت با قرار گرفتن در محیطی مناسب تحول پیدا میکند و تبدیل به انسان خوبی میشود. دو مضمونی که در آثار بعدی تبریزی به شکل بسیطتری بازتاب پیدا کرد.
در مسلخ عشق
-
سال اکران: ۱۳۶۹
تبریزی خیلی زود طعم ممیزی را چشید و دومین فیلمش یعنی در مسلخ عشق که درباره مناقشات سیاسی دهه شصت بود، توقیف شد. توقیف در مسلخ عشق (که فقط در جشنواره فجر اکران شد) نشان میدهد که تبریزی از همان سالهای آغاز فعالیتش سرش برای دردسر درد میکرده و دوست داشته آثار چالش برانگیزی بسازد که تاثیرگذار باشند. به همین خاطر با جسارت تمام و در دومین فیلم سینماییاش سراغ یک درام سیاسی رفته است.
درام سیاسی که باعث شد برچسب فیلمساز جنجالی خیلی زود به پیشانی کمال تبریزی بخورد. البته که توقیف در مسلخ عشق باعث نشد کمال تبریزی عقبنشینی کند و در ادامه فعالیتهای سینماییاش باز هم سراغ مضامین تند و تیز سیاسی و اجتماعی و داستانهای جنجالی رفت و فیلمهایی به مراتب مناقشهبرانگیزتر از در مسلخ عشق ساخت.
پایان کودکی
-
سال اکران: ۱۳۷۲
پایان کودکی یکی از مهجورترین فیلمهای تبریزی است. با این که فیلم بازیگران معروف تری (جهانگیر الماسی و فریبا کوثری) نسبت به دو فیلم اول تبریزی دارد و داستان آن متناسب با حال و هوای جامعه در سالهای آغازین پس از جنگ است اما خود فیلم نتوانسته گذر زمان را تاب بیاورد و به فیلمی کهنه و از مداُفتاده تبدیل شده است.
تبریزی در پایان کودکی سراغ فیلمنامه علی اکبر قاضی نظام (نویسنده نیاز علیرضا داوودنژاد) رفته و داستان کودکی را روایت میکند که جنگ از او یک مرد بزرگ میسازد.
کودکی که مجبور میشود برای دفاع از حریم خانه و خانواده تفنگ به دست بگیرد و با سربازان بعثی که به این حریم تعرض کردهاند بجنگد. چنین مضمونی در سینمای تبریزی کاملاً تازه بود و دیگر هم تکرار نشد.
شاید به خاطر این که تبریزی نتوانسته بود با داستان ارتباط برقرار کند پایان کودکی در میان آثار تبریزی تا این اندازه مهجور است. هر چه بود پایان کودکی نتوانست تاثیرگذاری سایر آثار تبریزی را داشته باشد و خیلی زود از یادها رفت.
لیلی با من است
-
سال اکران: ۱۳۷۴
با لیلی با من است بود که تبریزی بسیار مشهور شد و نامش سر زبانها اُفتاد. ساخت فیلمی کمدی درباره جنگ آن هم زمانی که هنوز مدت زیادی از پایان جنگ نگذشته بود جسارت زیادی میخواست که تبریزی چنین جسارتی را داشت.
اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر بحثهای زیادی را برانگیخت و موجی به راه انداخت تا قبل از لیلی با من است بیسابقه بود. کاندیداتوری در چند رشته و کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای رضا مقصودی راه را برای تبریزی هموار کرد تا بعد از این فیلم سراغ ساخت آثاری برود که دوست دارد.
لیلی با من است علاوه بر اکران موفق و فروش بسیار خوب، بازیگری را به تماشاگران سینمای ایران معرفی کرد که خیلی زود تبدیل به یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب شد؛ پرویز پرستویی.
بدونشک صادق مشکینی بدون حضور پرویزی پرستویی تبدیل به چنین شخصیت ماندگاری در سینمای ایران نمیشد و لیلی با من است تا این اندازه مورد توجه قرار نمیگرفت.
مهرمادری
-
سال اکران: ۱۳۷۶
کمال تبریزی بعد از کمدی جنجالی و بسیار موفق لیلی با من است سراغ یک ملودرام اجتماعی رفت. مهر مادری نه فیلم جنجالی بود و نه با خط قرمزها کار داشت.
داستان ساده کودکی را تعریف میکرد که پدر و مادر خود را از دست داده و به دنبال جایگزینی برای خانواده از دست رفتهاش میگردد. تبریزی با استفاده از بازیگران توانایی مانند فاطمه معتمدآریا توانست این ملودرام ساده را تبدیل به فیلم متفاوتی کند که در لحظاتی موفق میشود احساسات تماشاگر را درگیر کند.
فیلم یک بازیگر کمسنوسال به نام حسین سلیمانی را هم به سینمای ایران معرفی کرد که توانست در طول زمان بدل به بازیگر موفقی شود. مهرمادری حضور بینالمللی موفقی هم داشت و جوایزی هم از جشنوارههای خارجی دریافت کرد.
اما فارغ از تمام بحثها و نقدهایی که میتوان به مهرمادری کمال تبریزی داشت این فیلم ثابت کرد که تبریزی در ساخت ملودرام هم به اندازه درام سیاسی و کمدی توانایی دارد.
شیدا
-
سال اکران: ۱۳۷۷
بعد از ساخت مهرمادری تبریزی تصمیم گرفت سراغ فیلم جنجالی دیگری برود و این بار داستانی عاشقانه را در دل جنگ روایت کند. در لیلی با من است کمال تبریزی جسورانه با جنگ شوخی کرد و بعد در شیدا تصمیم گرفت یک عشق زمینی (که در سینمای ایران تابو به حساب میآمد) را در شیدا به تصویر بکشد. عشق یک رزمنده به پرستار که البته سمت و سویی عرفانی و معنوی پیدا میکند اما طرح آن در همین حد بسیار جنجالبرانگیز بود.
حضور دو بازیگر جوان و پرطرفدار (لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر) و بازی خوب این دو بازیگر در کنار داستان جذاب و متفاوت فیلم به کمک شیدا آمد تا اکران موفقی داشته باشد. فیلم در طول زمان و بعد از گذشت بیستوپنجسال تماشاگران بیشتری هم پیدا کرد و بسیاری از تماشاگرانی که در زمان اکران به تماشای فیلم نرفته بودند فیلم را در خانه تماشا کردند و تبدیل به یکی از طرفداران پر و پا قرص شیدا شدند.
گاهی به آسمان نگاه کن
-
سال اکران: ۱۳۸۱
گاهی به آسمان نگاه کن در کارنامه کاری کمال تبریزی فیلم عجیبی است. اقتباس از رمان پیچیده مرشد و مارگریتا نوشته میخاییل بولگاکف در دستان کمال تبریزی تبدیل به فیلمی سورئال شد که روایت فرا واقع گرایانهاش تماشاگر را شوکه میکرد.
تماشاگری که با توجه کارنامه کاری تبریزی به تماشای گاهی به آسمان نگاه کن مینشست شوکه میشد و باور نمیکرد این فیلم را کمال تبریزی ساخته است.
گاهی به آسمان نگاه کن بیانگر نگاه نوگرا و متفاوت تبریزی به مقوله سینما است و بیانگر این است که این کارگردان از تکرار فراری است. گاهی به آسمان نگاه کن منتقدان را به دو دسته تقسیم کرد برخی فیلم را دوست داشتند و نوآوریهای فرمی و مضمونی آن را ستودند و برخی دیگر گاهی به آسمان نگاه کن را تجربهای عقیم و سترون دانستند که نتوانسته جهان پیچیده و پر رمز و راز مرشد و مارگریتا را به درستی به تصویر بکشد.
فرش باد
-
سال اکران: ۱۳۸۱
تبریزی فرش باد را هم زمان با گاهی به آسمان نگاه کن ساخت. فیلمی که کاملاً با گاهی به آسمان نگاه کن تفاوت داشت و داستان مرد ژاپنی را تعریف میکرد که همسرش فرشی را طراحی میکند اما بعد از طراحی فرش فوت میکند.
او طرح همسرش را به بافندگان اصفهانی سفارش میدهد و برای تکمیل کار نیمهتمام همسرش به اصفهان سفر میکند. تبریزی در این فیلم بیش از هر چیز بر روی گفتوگوی میان فرهنگها (که آن زمان مد روز بود) تاکید میکند و میکوشد به قرابت فرهنگی میان دو کشور ایران و ژاپن بپردازد.
فیلم یک داستانک فرعی جذاب هم دارد که به عشق پاک و معصومانه دختر نوجوان مرد ژاپنی و یک پسر نوجوان اصفهانی میپردازد. داستانی که باعث قوام پیدا کردن مضمون اصلی فیلم شده و توانسته پیام فیلم را به بهترین شکل به تماشاگران منتقل کند.
مارمولک
-
سال اکران: ۱۳۸۲
از همان زمان ساخت مشخص بود که ساخت فیلمی کمدی درباره روحانیت چقدر میتواند جنجالی باشد. اما تبریزی با جسارت تمام و بدون ترس سراغ ساخت مارمولک رفت و توانست فیلمی بسازد که بعد از گذشت ۲۰ سال هنوز جذاب است و همه درباره آن صحبت میکنند.
اکران اولیه فیلم در بهمن سال ۱۳۸۲ و در جشنواره فیلم فجر گیشههای جشنواره را تا مرز انفجار پیش برد و باعث به وجود آمد صفهای طولانی شد که در سالهای برگزاری این جشنواره بیسابقه بود.
اکران فیلم هم خالی از جنجال نبود و گروههای سیاسی و اجتماعی زیادی با اکران فیلم مخالفت کردند و آن را مایه وهن روحانیت دانستند. همین موضوع باعث شد که فیلم مدت کوتاهی اکران شود اما در همان مدت کوتاه هم توانست فروش رویایی را تجربه کند و بیش از یک میلیارد تومان بفروشد.
تبریزی با ساخت مارمولک خطوط قرمز را در سینمای ایران کیلومترها جابهجا کرد و موفق شد جنجالیترین فیلم تاریخ سینمای ایران را با موفقیت به سر منزل مقصود برساند.
یک تکه نان
-
سال اکران: ۱۳۸۳
کمال تبریزی بعد از اکران جنجالی و پرحاشیه مارمولک تصمیم گرفت سراغ فیلمی آرام و کم حاشیه برود. یک تکه نان فیلمی عرفانی بود که داستان سرباز ساده و کمحرفی را روایت میکرد که دارای گرایشات عرفانی بود و چیزهایی را میدید که انسانهای عادی از تماشای آن ناتوان بودند.
برخلاف مارمولک در این جا با فیلمی مواجه هستیم که نه قصد جنجال دارد و نه دوست دارد به حاشیهها دامن بزند. بلکه بیشتر از هر چیز میکوشد یک مضمون و نگاه دینی را بدون شعارزدگی به تماشاگر منتقل کند.
از نکات جالب توجه فیلم یکی همین داستان عرفانی و ساده فیلم بود و دیگری حضور رضا کیانیان در سه نقش متفاوت. نگاه عرفانی به جهان همیشه در آثار تبریزی جاری و ساری بود اما در یک تکه نان تبریزی تصمیم گرفت مستقیم سراغ این قرائت دینی برود و داستان فیلمش را مستقیماً از عرفان اسلامی اقتباس کند. فیلم البته در حد بضاعتش دیده شد و توانست تماشاگرانی را که به چنین داستانها و مضامینی علاقه داشتند به سالنهای سینما بکشاند.
همیشه پای یک زن در میان است
-
سال اکران: ۱۳۸۶
سه سال بعد از اکران آرام و بی سر و صدای یک تکه نان کمال تبریزی دوباره تصمیم گرفت سراغ یک فیلم جنجالی برود. به همین خاطر سراغ یکی از داستانهای نویسنده مشهور معاصر سیدمهدی شجاعی رفت و با اقتباس از داستان غیرقابلچاپ سعی کرد فیلمی درباره رابطه همیشه مناقشهبرانگیز زنان و مردان در ایران بسازد. فیلم داستان زن و مردی را روایت میکند که ازدواج عاشقانهشان به طلاقی خصمانه میانجامد.
همیشه پای یک زن در میان است شاید در نگاه اول فیلم نه چندان منسجمی به نظر برسد اما در نهایت و با تکیه بر شخصیتهای فرعی جذابی که میسازد موفق میشود گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و اکران موفقی را تجربه کند. فیلم از نیش و کنایههای سیاسی هم بیبهره نیست و در سکانسهای مختلف میتوان ردپای نگاه سیاسی کارگردان را در آن مشاهده کرد. اکران موفقیتآمیز فیلم باز هم نشان داد که تبریزی فارغ از کیفیت نهایی اثر رگ خواب تماشاگر ایرانی را در دست دارد.
از رئیس جمهور پاداش نگیرید
-
سال اکران: سال ۱۳۹۴
از رئیس جمهور پاداش نگیرید در سال ۱۳۸۷ ساخته و بلافاصله توقیف شد. فیلم البته که داستانی جنجالیبرانگیز داشت و داستان مدیر دولتی (با بازی حسن معجونی) را روایت میکرد که یک سفر حج از رئیس جمهور پاداش میگیرد و همین سفر باعث تغییر نگاهش میشود. اما این داستان آن قدر جنجالبرانگیز نبود که بخواهد هفت سال توقیف بماند و رنگ پرده را نبیند.
عدم اکران فیلم بیش از هر چیز به دعوای سیاسی بین معاونت سینمایی وقت و سینماگرانی برمیگشت که با نگاه سیاسی معاونت سینمایی مخالف بودند.
این دعوای سیاسی تاثیرش را بر سینمای ایران گذاشت و باعث شد فیلمهایی که قابلیت اکران مناسب را داشتند پشت خط بمانند و مانند فیلم تبریزی در دورهای اکران شوند که دیگر اثرگذاری سابق را نداشتند.
دونده زمین
-
سال اکران: ۱۳۹۵
تبریزی بعد از فیلم سیاسی و نسبتاً جنجالی از رئیس جمهور پاداش نگیرید ترجیح داد سراغ فیلم کم دردسری بنام دونده زمین برود. فیلم در سال ۱۳۸۸ ساخته شد اما حوادث سیاسی این سال تاثیر مستقیمی بر روی اکران دونده زمین گذاشت و دومین فیلم پیاپی تبریزی هم توقیف شد تا معاونت سینمایی نشان دهد با مخالفین سیاسی خود شوخی ندارد.
فیلم البته هفت سال بعد اکران بیسروصدایی را در گروه هنر و تجربه کرد اما در زمان اکران مورد دیگری پیش آمد که باعث شد نام این فیلم بار دیگر سر زبانها بیاُفتد.
مسعود فراستی که سابقه طولانی در نقدهای جنجالی دارد در توصیف دونده زمین کلمهای را به کار برد که باعث حواشی زیادی شد و خشم کمال تبریزی را برانگیخت. تبریزی هم در برنامهای اینترنتی پاسخ فراستی را داد و به مجادلات دامن زد تا فیلم غیرجنجالی تبریزی برای مدتی به این شکل بر سر زبانها بی اُفتد.
خیابانهای آرام
-
سال اکران: ۱۳۸۹
تبریزی علیرغم توقیف دو فیلم قبلی باز هم با همان سر پرشوری که داشت سراغ ساخت فیلم رفت و خیابانهای آرام را ساخت. فیلمی به ظاهر اجتماعی و در باطن به شدت سیاسی که حتی حضور تهیه کننده قدرتمندی مانند سیدمحمود رضوی هم نتوانست از توقیف آن جلوگیری کند.
فیلم بازیگران بسیار مشهوری داشت و اکران محدود فیلم در جشنواره فیلم فجر سر و صدای زیادی به پا کرد و اکثر منتقدان از فیلم به عنوان اثری متفاوت و نوگرایانه یاد کردند که به خوبی فضای سیاسی و اجتماعی ایران را بعد از حوادث سال ۱۳۸۸ به تصویر میکشد.
ظاهراً خیابانهای آرام تبریزی خیلی فیلم تند و تیزی بود که حتی پس از انتخابات ۱۳۹۲ و روی کار آمدن دولتی که شعار آن اعتدال گرایی بود هم اکران نشد. با توقیف خیابانهای آرام کمال تبریزی در ساخت فیلمهای توقیفی هتتریک کرد و تبدیل به جنجالیترین کارگردان سینمای ایران در سالهای اخیر شد.
طبقه حساس
-
سال اکران: ۱۳۹۲
توقیف پیاپی فیلمهای تبریزی باعث شد او سه سالی دور سینما را خط بکشد و به سراغ فعالیتهای دیگر برود. با تغییر دولت و روی کارآمدن دولتی که هم سویی زیادی با تبریزی داشت این کارگردان یک بار دیگر تصمیم گرفت به سینما برگردد و با همکاری پیمان قاسمخانی که پیش از این مارمولک را برای او نوشته بود یک کمدی متفاوت دیگر بسازد.
همکاری تبریزی و قاسمخانی این انتظار را زنده کرد که شاهد یک کمدی پرفروش و جنجالی دیگر درست شبیه مارمولک باشیم. طبقه حساس البته کمدی بود اما با مارمولک تفاوت داشت.
فیلم یک کمدی سیاه با مایههای روانکاوانه بود که در کارنامه کاری تبریزی و قاسمخانی بیسابقه بود. فیلم البته نقدهای صریحی را هم علیه تحجر و واپسگرایی مطرح میکرد. شخصیت اصلی فیلم بعد از مرگ همسرش با سختگیری بیمورد خود درباره جنازه او همه از جمله خودش را به مرز جنون میرساند.
تعصبات او به حدی زیاد است که او را وادار میکند برای رفع فشار روانی خود گناهان بزرگتری مرتکب شود. طبقه حساس اکران موفقی داشت اما به اندازه مارمولک جنجالی از کار درنیامد و در آرامش اکران شد.
طعم شیرین خیال
-
سال اکران: ۱۳۹۳
بعد از تغییر فضای سیاسی کشور و اکران موفق طبقه حساس تبریزی که انرژی از دست رفتهاش را بازیافته بود بلافاصله فیلم دیگری ساخت که با سایر فیلمهایش تفاوتهای اساسی داشت. طعم شیرین خیال داستانی فانتزی و عاشقانه را با رگههای کمیک روایت میکرد.
داستانی که پیامهای محیط زیستی محور اصلی داستان را تشکیل میداد. فیلم اکران آرام و تقریباً موفقی داشت و تماشاگران که از فضای متفاوت فیلم تبریزی خوششان آمده بود به تماشای آن نشستند. سانسور فیلم هم چندان شدید نبود و طبق گفته تبریزی به حذف و تغییر دو جمله از فیلم محدود میشد.
امکان مینا
-
سال اکران: ۱۳۹۴
بعد از اکران طعم شیرین خیال تبریزی تصمیم گرفت سراغ یک تریلر سیاسی برود. امکان مینا داستان زن و شوهر جوانی را روایت میکرد که بعد از حاملگی زن و وقوع یک اتفاق زندگی آنها را برای همیشه متحول میشود.
تبریزی که در اوایل دوران کاریاش ساخت یک درام تاریخی را تجربه کرده بود. در امکان مینا هم نشان داد به خوبی با قواعد این ژانر آشنا است و میتواند داستانی هیجانانگیز را به خوبی روایت کند.
تبریزی در امکان مینا موفق میشود حال و هوای دهه شصت را به خوبی از کار دربیاورد و با تکیه بر توانایی بالایی که در کارگردانی دارد فیلمی بسازد که تماشاگر را مشتاق پیگیری داستان نگه دارد. میلاد کیمرام و مینا ساداتی در امکان مینا تبریزی میدرخشند و سیامک صفری هم در نقش یک منافق حضور جذاب و متفاوتی در فیلم دارد.
مارموز
-
سال اکران: ۱۳۹۷
ساخت کمدیهای سیاسی پرد دردسر دیگر به عادت تبریزی تبدیل شده است. او در سال ۱۳۹۷ هم سراغ ساخت کمدی سیاسی دیگری رفت. کمدی سیاسی که این بار به هجو پهلو میزد و فضای سیاسی و رقابتهای انتخاباتی در ایران را دست مایه شوخیهای خود قرار میداد. تبریزی در مارموز داستان مردی به نام قدرت را روایت میکرد که طی یک عمل خودسرانه بدل به قهرمان شهر میشود.
قدرت این شهرت یک شبه را دستآویزی قرار میدهد تا به کرسی مجلس برسد. مارموز بسیار مورد توجه تماشاگران ایرانی قرار گرفت و تماشاگران ایرانی که از حال و هوای متفاوت فیلم و بازی جذاب حامد بهداد در نقش اصلی خوششان آمده بود به تماشای فیلم نشستند و فروش شش میلیاردی را برای مارموز رقم زدند که در زمان خودش یک موفقیت بزرگ به حساب میآمد.
ما همه با هم هستیم
-
سال اکران: ۱۳۹۸
ما همه با هم هستیم پرستارهترین فیلم کمال تبریزی است. حضور تعداد زیادی از سوپراستارهای سینمای ایران مانند مهران مدیری، لیلا حاتمی، محمدرضا گلزار، جواد عزتی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی و… در این فیلم باعث شد تا فیلم اکران بسیار پر سر و صدایی داشته باشد.
فیلم داستانی متفاوت و فانتزی را روایت میکرد که لحظات کمیک بسیار جذابی داشت. این فیلم هم البته اسیر حواشی زیادی شد و برخی درباره سرمایهگذار اصلی فیلم سوالاتی را مطرح کردند. فروش ۱۰ میلیاردی فیلم در آن سال از ما همه با هم هستیم فیلم موفقی ساخت که بار دیگر ثابت کرد تبریزی چقدر کارگردان موفقی است.
دست انداز
-
سال اکران: ۱۴۰۲
تبریزی برای ساخت آخرین فیلم خود در سال ۱۳۹۸ سراغ فضایی شبیه طعم شیرین خیال رفت. تبریزی در این فیلم داستان نویسنده بدشانسی را تعریف میکرد که از شخصیتهای واقعی برای نوشتن داستانش استفاده میکند.
فیلم روایتی ذهنی دارد و نگاه عرفانی تبریزی به جهان هستی در آن مشهود است. فیلم که به دلیل مشکلات مربوط به کرونا با تاخیری چهارساله اکران شده است اُمیدوار است بتواند مانند اکثر فیلمهای تبریزی فروش خوب و موفقی را تجربه کند.
دوران سرکشی
-
سال پخش : ۱۳۸۰
کمال تبریزی در تلویزیون هم همیشه جنجالی ظاهر شده و پس از ساخت سریالی به نام داستانهای رودخانه سیاکیا که توقیف شد سراغ داستانی جسورانه رفت که زندگی دختری فراری را روایت میکرد که در معرض اتفاقات تلخی در جامعه قرار میگیرد.
داستان جسورانه فیلم در کنار شخصیتپردازی دقیق طالبزاده از دوران سرکشی سریالی ساخت که تماشاگران زیادی را پای تلویزیون نشاند.
بازی جذاب لادن مستوفی و حضور درخشان رضا کیانیان در نقش قاضی دادگاه از جمله برگ برندههای کمال تبریزی در دوران سرکشی بود. دوران سرکشی بسیار مورد توجه قرار گرفت و باعث شد تا تلویزیون توجه بیشتری به ساخت سریال با داستانهای ملتهب اجتماعی نشان دهد.
شهریار
-
سال پخش: ۱۳۸۶
بعد از موفقیت همه جانبه دوران سرکشی تلویزیون در سال ۱۳۸۶ سراغ کمال تبریزی رفت و پیشنهاد ساخت سریال شهریار را به تبریزی داد. تبریزی که خودش آذری زبان بود با ساخت سریال موافقت کرد و شهریار را در ۳۴ قسمت ۵۰ دقیقهای تولید کرد. شهریار سریال گرم و جذابی است که موفق شده فراز و فرودهای زندگی یکی از مشهورترین شعرای معاصر ایران را با دقت به تصویر بکشد.
البته برخی منتقدان اعتقاد داشتند تبریزی درباره شهریار بزرگنمایی کرده است. اما هر چه بود شهریار به خوبی موفق شد تصویر متفاوتی از این شاعر پرآوازه ارائه دهد. هرچند این سریال تبریزی هم از حاشیهها در امان نماند و فرزندان شهریار نسبت به چهرهای که از پدرشان در سریال ارائه شده بود ناراضی بودند و اعتراض خود را در رسانهها بیان کردند.
سرزمین مادری
-
سال پخش: ۱۳۹۲
بدون شک سرزمین مادری نه تنها جنجالیترین سریال تبریزی تا به امروز که یکی از جنجالیترین سریالهای تولید شده در صدا و سیما تا به امروز است.
این سریال که قرار بود بررسی وقایع سیاسی ایران از سال ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی بپردازد، بعد از پخش چند قسمت و به واسطه اعتراضات قومیتی که مردم لر نسبت به سریال داشتند دیگر از تلویزیون پخش نشد. البته مسئولان آن زمان صدا و سیما وعده داده بودند که بعد از انجام اصلاحات و فیلمبرداری برخی صحنهها سرزمین مادری مجدداً پخش خواهد شد که تا امروز این اتفاق میسر نشده است.
ابله
-
سال پخش: ۱۳۹۳
کمال تبریزی بعد از مشکلاتی که برای سرزمین مادری به وجود آمد ترجیح داد به شبکه نمایش خانگی برود و سریالی طنز درباره نویسندهای بسازد که درگیر سرنوشت یکی از شخصیتهایش میشود.
ابله به شدت مورد توجه قرار گرفت و تبدیل به یکی از اولین سریالهای شبکه نمایش خانگی شد که با فروش بالا توانست این بازار جدید را تثبیت کند. حضور محسن تنابنده در نقش یک پیرزن یکی از نکتههای جذاب سریال بود که بسیار مورد توجه تماشاگران قرار گرفت و باعث دیده شدن ابله شد.
منبع: سینما تیکت