گلستان سعدی؛ درسی از استاد سخن: «زیر باز منت انسانهای پست نباید رفت»

تقاضای لطف از انسانهای بیمایه و پست از مرگ بدتر است.
فرادید| گلستان سعدی، شاهکار بیبدیل شیخ اجل سعدی شیرازی، نهتنها یکی از برجستهترین آثار ادب پارسی، بلکه گنجینهای از حکمت، اخلاق و هنر داستانسرایی است که از قرن هفتم هجری تا امروز، دل و جان خوانندگان را در سراسر جهان تسخیر کرده است.
به گزارش فرادید، سعدی در گلستان با زبانی ساده اما عمیق، به موضوعات اخلاقی، اجتماعی و انسانی میپردازد و با استفاده از داستانهای واقعی و خیالی، خواننده را به تأمل در رفتار و کردار خود دعوت میکند. حکایات گلستان اغلب کوتاه، پرمعنا و همراه با طنزی لطیف هستند که درسهای اخلاقی را به شکلی دلنشین منتقل میکنند.
باب سوم: در فضیلت قناعت
تقاضای لطف از انسانهای بیمایه و پست از مرگ بدتر است.
جوانمردی را در جنگِ تاتار جراحتی هول رسید.
کسی گفت: فلان بازرگان نوشدارو دارد، اگر بخواهی، باشد که دریغ ندارد.
گویند آن بازرگان به بُخْل معروف بود.
گر به جایِ نانْشْ، اندر سفره بودی آفتاب
تا قیامت روزِ روشن کس ندیدی در جهان
جوانمرد گفت: اگر خواهم، دارو دهد یا ندهد. و گر دهد، منفعت کند یا نکند. باری، خواستن از او زهرِ کُشنده است.
هر چه از دونان به منّت خواستی
در تن افزودیّ و از جان کاستی
و حکیمان گفتهاند: آبِ حیات اگر فروشند فیالمثل به آبروی، دانا نخرد که مردن به علّت بَهْ از زندگانی به مَذَلّت.
اگر حَنْظَل خوری از دستِ خوشخوی
بِهْ از شیرینی از دستِ تُرُشروی