(عکس) سفر به تهران قدیم؛ مهر ماه در تهران قدیم متفاوت از راه می‌رسید

(عکس) سفر به تهران قدیم؛ مهر ماه در تهران قدیم متفاوت از راه می‌رسید

روزهای پایانی شهریورماه راطی می‌کنیم و خانواده‌های دارای فرزندِ مدرسه‌ای، اگر از دغدغه ثبت‌نام و تجدیدی‌ها، عبور کرده باشند این روزها به دنبالِ تهیه نوشت‌افزارِ مناسب برای فرزند و یا فرزندان خود هستند، تا آنان آسوده بر سر کلاسِ درس حاضر شده و در طلب دانش باشند.

کد خبر : ۲۰۶۴۱۶
بازدید : ۴۵۴۲۰

دانش طلب و بزرگی آموز / تا بِه نگرند، روزت از روز ... این روزها تهیه مداد، خودکار، دفترچه، پاک‌کن و دیگر لوازم مورد نیازِ دانش‌آموزان کارِ بسیار ساده‌ای است. کافی است به یک قرن قبل بازگردیم و مثلا در خاطرات به جامانده از مرحومِ جعفرشهری، بخوانیم: «بر روی تکه حلبی‌ای با قلمِ نِی و با استفاده از مُرَکَب مشق نوشته و بعد از تاییدِ مُلاباجی مکتب‌خانه، آن را پاک نموده و برای چند دهمین بار مورد استفاده قرار داده است!»

86

این روزها اگر گذرتان به راسته بازار تهران و پله‌های نوروزخان و یا نمایشگاه‌هایی که برای عرضه نوشت‌افزارِ ایرانی برپا شده است بیفتد، از تنوع نوشت‌افزار سرگیجه می‌گیرید. حال آن که تا پنجاه شصت سالِ پیش، اصلا خودکار شناخته شده نبود و در کیف مدرسه تمامی دانش‌آموزان حتما علاوه بر شیشه جوهر و مرکبِ همراه با "لیقه" و قلم‌نی، "خشک کن" نیز وجود داشت تا خطوطِ نوشته شده درهم نشده و قابلِ خواندن باشند.

87

جوهر یا دوات

«مداد رنگی» از جمله نوشت افزارهایی بود که از خارج می‌آمد و تهیه آن فقط در یَدِ قدرتِ از ما بهتران بود و نقاشی دانش‌آموزان فقط توسط همین مدادهای عادی مشکی ترسیم می‌شد. «خشک‌کن» به دو صورت وجودداشت: اول در ادارات و دوایر دولتی که متحدالمال‌ها را بعد از نوشتن و امضای رییس جوهر و یا مرکب آن را با فشردن سطح مُحَدبِ خشک‌کنِ مقوایی تثبیت می‌کردند و در داخل پاکت گذارده و به ادارات مربوطه می‌رساندند. این گونه خشک‌کن‌ها از کیفیت خوبی برخوردار بودند و جوهر و مرکب را بر روی کاغذ پخش نمی‌کردنفرمانده پایگاه بسیج مسجد حضرت ابوالفضل(ع) د و دارای دسته‌ای فلزی بودند و با یک برجستگی که در سرِ آن بود و به راحتی به‌کار گرفته می‌شدند.

از اواسط دهه ۴۰ شمسی، کم‌کم سر و کله پدیده‌ای به‌نام «خودکار» پیدا شد و دانش‌آموزان از شَرّ قلم و دوات و جوهر رهایی یافتند. خودکارهایی در چهار رنگِ آبی، مشکی، قرمز و سبز که باعث می‌شد دانش آموز با استفاده از رنگهای چهارگانه دروس را بهتر فرا گرفته و قسمت‌های مهم دروس را با رنگ متفاوت نوشته تا بهتر بتواند آنها را حفظ کند.

88

در آن روزگار «مدادجوهری» نیز وجودداشت و آن عبارت بود از مغزِ مدادهای گرافیتی‌ای که ممزوج با جوهر آبی شده و با تَر نمودن نوکِ‌ مداد توسطِ آبِ دهان، رنگِ جوهر را به خود می‌گرفتند و وای به روزی که توسطِ مدادجوهری، کلمه‌ای را غلط نوشته و امکان پاک‌کردن آن وجودنداشت! و اما «کیف» عبارت بود از تکه‌ای برزنت که توسطِ مادر خانواده به صورت کیسه دوخته شده، زیپی بر دهانه آن تعبیه می کردند و با دسته‌ای بلند، ازجنسِ همان برزنت می‌شد کیفِ مدرسه!

و مدرسه‌ای که دانش‌آموز یاد گرفته بود: چوبِ معلم گُله، هرکی نخورده، خُله! و گوشت دانش‌آموز مال معلم بود و استخوانش متعلق به والدین و تنبیه بدنی، امری رایج و مرسوم بود و "فلک" نمودن سر صف و انداختن داخل سیاه چال و زیرمین مدرسه اصلی کاملا عادی شمرده می‌شد. چه مصیبتی داشتیم اگر بر اثر بی احتیاطی و یا برخوردِ دست همکلاسی، مرکب‌دان و یا شیشه جوهر، بر روی میز برمی‌گشت و لباسهای ما را رنگی می‌کرد. مرکب، قابل شستسو بود اما رنگِ جوهر زدودنی نبود و مثل بختکی بر روی لباس باقی می‌ماند.

نوشتن با "خودنویس" کار سختی نبود اما قیمت یک خودنویس سناتور، در دهه ۴۰ بیش از چهل ریال بود و کمتر کسی برای فرزندش خودنویس تهیه می‌کرد. از حق نگذریم، نوشتن و با قلم و دوات باعث می‌شد دانش آموز دقت کرده و دارای خطی‌خوش باشد و سخت‌گیری معلم‌ها از سوی دیگر یادگیری دروس بود که باعث تعالی دانش می‌گردید. هرچه بود، روزهای اول مدرسه و پیداکردن دوستان جدید و آشنا شدن با معلمین تازه، لطف و صفای خاصی داشت که با هیچ شادی‌ای قابل مقایسه نبوده و نیست.

سالِ تحصیلی جدید بر تمامی دانش‌آموزان و دانشجویان ایران زمین، مبارک باد!

منبع: همشهری

۵۷
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فرادید هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    سایر رسانه ها
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فرادید هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید